سکوت کارگران از ترس بیکاری؛ امنیت شغلی در ایران فرو ریخت

در سایه اقتصاد غیررسمی ایران، میلیونها کارگر بدون قرارداد رسمی، بیمه و حداقل دستمزد قانونی روزگار میگذرانند. ترس از بیکاری، صدای اعتراض این قشر آسیبپذیر را خاموش کرده و بحرانی عمیقتر از آنچه تصور میشود، در بازار کار کشور ریشه دوانده است. آیا زمان آن نرسیده که نظارتها و حمایتهای قانونی، این چرخه ناعدالتی را متوقف کند؟
- فهرست محتوا
- قانون کار روی کاغذ، واقعیت در میدان
- ترس از بیکاری، سدی در برابر احقاق حقوق
- مهاجرت اجباری و مشاغل خدماتی؛ داستان کارگران شهرستانی
- تلاش برای رسمیسازی؛ گامهایی ناکافی
- حق مسکن؛ وعدهای که به شوخی شبیه است
- راهکارهایی برای برونرفت از بحران
- ضرورت اقدام فوری
بیش از نیمی از مشاغل ایران در بخش غیررسمی فعالیت میکنند، جایی که کارگران بدون قرارداد رسمی، با دستمزدهای ناچیز و بدون برخورداری از مزایای قانونی مانند بیمه، حق مسکن و سنوات به کار مشغولاند. این وضعیت، بهویژه در کارگاههای کوچک و مشاغل خدماتی، به معضلی گسترده تبدیل شده که پیامدهای اجتماعی و اقتصادی نگرانکنندهای به دنبال دارد.
قانون کار روی کاغذ، واقعیت در میدان
قانون کار ایران، حداقل دستمزد و مزایایی مانند بیمه، حق مسکن و حق اولاد را برای کارگران الزامی کرده است. با این حال، بسیاری از کارگران به دلیل نبود قراردادهای رسمی یا قراردادهای شفاهی و موقت، از این حقوق محروماند. گزارشها نشان میدهد که دستمزدهای پرداختی به این کارگران، گاه بسیار کمتر از حداقل مصوب شورای عالی کار است.
ترس از بیکاری، سدی در برابر احقاق حقوق
کارگران غیررسمی، به دلیل ترس از اخراج یا از دست دادن شغل، جرأت اعتراض یا پیگیری حقوق قانونی خود را ندارند. این سکوت ترسآلود، فضا را برای تخلفات گسترده کارفرمایان باز گذاشته و فقدان نظارت کافی از سوی نهادهای مسئول، این چرخه را تشدید کرده است. نبود قرارداد رسمی، کارگران را از امکان شکایت به مراجع قانونی محروم میکند و آنها را در برابر بیماری، حوادث کاری و بیثباتی اقتصادی بیدفاع میگذارد.
مهاجرت اجباری و مشاغل خدماتی؛ داستان کارگران شهرستانی
بسیاری از کارگران شهرستانی به امید درآمد بهتر، خانه و زندگی خود را رها کرده و به کلانشهرهایی مانند تهران مهاجرت میکنند. اما آنچه در انتظار آنهاست، اغلب مشاغل خدماتی کمدرآمد مانند جمعآوری ضایعات، نظافت یا رانندگی در تاکسیهای اینترنتی است. قراردادهای سفیدامضا، ساعتی یا حتی نبود قرارداد، امنیت شغلی این کارگران را به صفر رسانده است.
تلاش برای رسمیسازی؛ گامهایی ناکافی
سید مالک حسینی، معاون اشتغال وزارت کار، با اشاره به اینکه 57 درصد بازار کار ایران غیررسمی است، از اقدامات اخیر مانند پوشش بیمهای برای فعالان پلتفرمهای حملونقل خبر داده است. هرچند این گامها مثبتاند، اما همچنان فاصله زیادی با حل معضل عمیق مشاغل غیررسمی وجود دارد. فقدان نظارت مؤثر و سامانههای حمایتی، این بحران را پیچیدهتر کرده است.
حق مسکن؛ وعدهای که به شوخی شبیه است
سمیه گلپور، رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران، با انتقاد از وضعیت موجود میگوید: «حق مسکن در ساختار دستمزد کارگران، به مبلغی ناچیز تبدیل شده که حتی کفاف اجاره یک اتاق کوچک را نمیدهد.» او همچنین به نبود قراردادهای رسمی و نظارت ضعیف وزارت کار اشاره کرده و معتقد است که اصل 31 قانون اساسی در تأمین مسکن کارگران، عملاً اجرا نمیشود.
راهکارهایی برای برونرفت از بحران
کارشناسان معتقدند که برای حل این معضل، باید نظارتها تقویت و سامانههای ثبت قراردادهای رسمی ایجاد شود. افزایش آگاهی کارگران از حقوق قانونی، تقویت تشکلهای کارگری و ایجاد حمایتهای اجتماعی برای کارگران غیررسمی، از جمله راهکارهای پیشنهادی است. همچنین، اجرای دقیق ماده 148 قانون کار که امکان شکایت از کارفرمایان متخلف را فراهم میکند، میتواند گامی مؤثر باشد.
ضرورت اقدام فوری
بحران کارگران غیررسمی، نهتنها معیشت میلیونها نفر را تهدید میکند، بلکه تبعات اجتماعی و اقتصادی گستردهای مانند فقر، مهاجرت و نابرابری را به دنبال دارد. دولت و نهادهای مسئول، از جمله وزارت کار و سازمان تأمین اجتماعی، باید با نظارت دقیقتر و ایجاد سازوکارهای حمایتی، به این معضل پایان دهند. سکوت کارگران نباید به معنای رضایت تلقی شود؛ این سکوتی است که از ترس و ناچاری نشأت گرفته و نیازمند توجه فوری است.

