سیمان در مسیر سقوط؟/ رکوردها جابهجا شد
سرمایهگذاران و سهامداران همواره به دنبال پارامترهای ارزشگذاری براساس شرایط موجود و آینده هستند. هزینههای انرژی، دستمزد، منطقه کارخانه و عرضه و تقاضای محصول کارخانهها مواردی هستند که در کانون توجه قرار دارند.
سرمایهگذاران و سهامداران همواره به دنبال پارامترهای ارزشگذاری براساس شرایط موجود و آینده هستند. هزینههای انرژی، دستمزد، منطقه کارخانه و عرضه و تقاضای محصول کارخانهها مواردی هستند که در کانون توجه قرار دارند. در ادامه به این موارد بهصورت خلاصه پرداخته شده است تا چشمانداز آینده این صنعت تا حدودی برآورد و تعیین شود که در چه صورتی این صنعت میتواند اهداف توسعه کشور را به دوش بکشد.
بررسی معاملات سیمان در بورسکالا طی ماه خرداد نشان میدهد که رکورد میانگین نرخ ماهانه سیمان تیپ2 طی این ماه شکسته شده است. از ابتدای سال تا پایان خرداد 1402، مجموعا 6میلیون و 169هزار تن از این محصول به ارزش 4هزار و 738میلیارد تومان به فروش رسیده است. میانگین حجم ماهانه معاملات این محصول در بورسکالا 2میلیون تن بوده و میانگین نرخ فروش 77/ 0میلیون تومان بوده است. همچنین در خرداد مجموعا 2میلیون و 101هزار تن به ارزش یکهزار و 754میلیارد تومان با میانگین نرخ 83/ 0میلیون تومان به فروش رفته که میانگین نرخ معاملات این ماه نسبت به ماه گذشته 15درصد رشد را تجربه کرده است.
فراز و فرود صنعت
آغاز به کار اولین واحدهای سیمان در ایران در دهههای 30 و 40 بوده است که بعدها با حمایت دولت واحدهای سیمانی زیادی در کشور احداث شدند. در حال حاضر میانگین عمر شرکتهای سیمانی کشور به 30سال میرسد. با افزایش ظرفیت سیمان کشور و تولید مازاد، صادرات سیمان نیز از سال 1388 شدت گرفت. با توجه به اینکه تولید سیمان مصرف بالای انرژی را در پی دارد و معمولا به دلیل قیمت پایین سیمان نسبت به هزینه حمل و عدمتوجیه اقتصادی حمل سیمان در مسافتهای بالای 300کیلومتر، در نهایت با اعلام انجمن صنفی سیمان شرکتها ملزم به تولید کمتر از ظرفیت موجود شدند. سیمان به دو صورت فله و پاکتی عرضه میشود. عناصر اصلی تشکیل دهنده سیمان در حدود 65درصد آهک زنده، 20درصد سیلیس و 15درصد سایر مواد معدنی است که برای تولید سیمان ابتدا کلینکر را تولید کرده و با افزودن حدود 5/ 4درصد گچ و مصرف برق، سیمان تولید میشود. سیمان انواع مختلفی دارد که معروف ترین آنها تیپ2، پوزولانی و سیمان سفید هستند. در حال حاضر چهار شرکت بزرگ تولیدکننده کلینکر کشور، شامل سیمان آبیک با 5میلیون تن، سیمان تهران با 4میلیون تن، سیمان سپاهان با 3میلیون و سیمان خوزستان با 4/ 2میلیون تن هستند. اجزای تشکیل دهنده بهای تمام شده به این صورت است که در مبلغ بهای تمامشده سیمان، سربار 74درصد، مواد مستقیم 21درصد و دستمزد مستقیم 5درصد سهم دارند که هزینه انرژی 19درصد کل بهای تمام شده را به خود اختصاص میدهد. برای تولید هر تن سیمان در حدود 110مترمکعب گاز و در حدود 110کیلووات ساعت برق نیاز است. در حال حاضر حاشیه سود ناخالص صنعت در حدود 45درصد تخمین زده میشود که اگر استهلاک واقعی محاسبه شود، این عدد ممکن است حتی به 20درصد نیز نرسد.
انرژی قطرهچکانی
ظرفیت اسمی تولید سیمان کشور در حدود 90میلیون تن است؛ اما در عمل رسیدن به این میزان تولید تقریبا غیرممکن است. از موانع تولید این صنعت میتوان به نداشتنتوجیه اقتصادی، استهلاک انباشته در سالهای گذشته، قطعی گاز در زمستان و قطعی برق در تابستان و افزایش دستمزدها اشاره کرد. به دلیل قطعیهای برق و گاز شرکتهای سیمانی، این صنعت آسیبپذیر شده است؛ هر چند در سال 1401 شرکتها با تجربه سالهای 1400 و قبلتر، تا حدودی توانستند این مشکل را مدیریت و با برنامهریزی، تولید کلینکر و سیمان را بهگونهای برنامهریزی کنند که آسیب کمتری ببینند. در عین حال قطعیهای بدون برنامهریزی سبب آسیبهای جدی به کورههای کارخانهها شده است. همچنین رویآوردن به صادرات کلینکر به جای سیمان سبب کاهش مصرف برق شده است. بهطور میانگین صادرات کلینکر در سالهای اخیر 9میلیون تن و سیمان 5میلیون تن بوده است. همچنین به دلیل طولانی بودن بازگشت سرمایه در این صنعت، انگیزه سرمایهگذاری در واحدهای سیمانی بهشدت کاهش پیدا کرده، به طوری که در هشتسال گذشته ظرفیت قابل قبولی به ظرفیت موجود اضافه نشده و افزایش میزان مصرف سهبرابر ظرفیت تولید جدید بوده است.
در حال حاضر حدود 70میلیون تن سیمان در کشور تولید میشود که 15میلیون تن نیز تقریبا به کشورهای همسایه صادر میشود. مقاصد صادراتی سیمان، کشورهای افغانستان، کویت، ترکمنستان، پاکستان، قطر و عمان هستند که بیشتر این صادرات از طریق شرکتهای سیمان لامرد، زابل، باقران و خوزستان انجام میشود. همچنین صادرات کلینکر به کشورهای عراق، کویت و بنگلادش است که عمدتا از طریق شرکتهای بینالمللی ساروج بوشهر، سپاهان و خوزستان انجام میشود.
تزریق هوا بهجای خون
یارانه اختصاصیافته از طرف دولت به صنعت سیمان مربوط به نرخ برق و گاز میشود که سبب کاهش بهای تمام شده سیمان و به تبع آن کاهش قیمت سیمان میشود و انگیزه واردات کشورهای همسایه از ایران را در پی دارد؛ چرا که صادرات سیمان یعنی صادرات انرژی ارزان. برای اینکه متوجه شویم چه مبلغ گزافی برای چه هدف کوچک و نامعقولی هزینه میشود، به بیان یک مثال میپردازیم. در هر مترمربع در سازههای فلزی یکپاکت 50کیلویی و در سازههای بتنی چهارپاکت 50کیلویی سیمان مصرف میشود. با توجه به اینکه در حال حاضر تقریبا 60درصد سازهها بتنی هستند، بهطور متوسط در هر مترمربع 140کیلو سیمان مصرف میشود. از طرفی به دلیل جاماندگی قیمت سیمان نسبت به قیمت میلگرد به لحاظ تاریخی، اقبال به ساخت سازههای بتنی رو به افزایش است که باز هم افزایش مصرف سیمان را نوید میدهد. اگر هزینه ساخت هر مترمربع واحد را 110میلیون ریال در نظر بگیریم و با توجه به اینکه در هر متر 140کیلوگرم سیمان مصرف میشود، با میانگین قیمت فعلی سیمان در بورسکالا که 7500هزار ریال بر تن است، در هر مترمربع 1050هزار ریال سیمان مصرف میشود که در حدود یکدرصد هزینه ساخت میشود. با حذف یارانه انرژی و واقعیسازی قیمت گاز و برق برای این صنعت، حتی اگر قیمت سیمان چهاربرابر شود، فقط حدود 3 تا 4درصد هزینه ساخت افزایش پیدا میکند که این در مقابل سایر هزینههای ساخت و هزینهای که بر دوش دولت میگذارد، رقم ناچیزی شمرده میشود.
جلوگیری از افزایش 3درصدی هزینه ساخت در ظاهر کنترل قیمت مسکن نام دارد؛ ولی در عمل سبب شده است تا منابع عظیمی از دولت به سبب ارزانفروشی برق و گاز به هدر برود، درصورتی که با واقعیسازی قیمت انرژی صنعت سیمان و واقعیشدن قیمت سیمان، علاوه بر جلوگیری از ارزانفروشی منابع ملی و کسری بودجه و هزینههای دولت، سود شرکتها به خود کارخانه ها انتقال پیدا میکند و با توجیه سود اقتصادی این صنعت، انگیزه سرمایهگذاری در صنعت سیمان بالا میرود و از بحرانهای پیشرو پیشگیری میشود. این امر همچنین افزایش درآمد مالیاتی دولت را چند برابر کرده و از هزینههای آتی جلوگیری میکند.
بازنشستگی صنعت خسته
با بررسی تقاضای سیمان در سالهای اخیر و تعمیم آن به آینده، متوجه رشد متوسط 5درصدی سالانه مصرف سیمان در کشور، در سالهای آتی خواهیم شد. همچنین با تقاضای انباشته مسکن در کشور و با توجه به تورم سالهای اخیر و رویآوردن افراد به انباشتهکردن واحدهای خالی برای سرمایهگذاری ایمن که دولت کمترین نظارت را بر آن دارد و از همه مهمتر، موضوع مسکن ملی که همواره از وعدههای انتخاباتی دولتها بوده است و خواهد بود و فرسودگی سازههای قدیمی، بعید به نظر میرسد که رشد تقاضا کاهش یابد یا حتی ثابت بماند که این امر لازمه توجه به این صنعت را گوشزد میکند. با رشد تقاضای سیمان و عدمافزایش تولید در سالهای نهچندان دور، ابتدا صادرات این محصول ناممکن میشود، سپس احتمالا مجبور به واردات با قیمتهای واقعی به همراه هزینه حمل خواهیم شد. این مساله زمانی بغرنجتر خواهد شد که با توجه به ادوار گذشته که هر ششسال جهشهای قیمتی در مسکن را شاهد بودیم، مساله ساختوساز هم مورد توجه واقع شده بود و این تقاضای بهیکباره میتواند آسیبهای دیگر اجتماعی را نیز به دنبال داشته باشد که پرداختن به تبعات این موضوع خود فرصت دیگری میطلبد.
فرار از زندان
خوشبختانه یکی از اقدامات خوبی که دولت انجام داد، حذف قیمتگذاری دستوری و پذیرش سیمان در بورسکالا بود که با بررسی معاملات سال 1401 شرکتها در بورسکالا میتوان اطلاعات خوبی از عرضه و تقاضای منطقهای، قیمت و شناسایی برای ایجاد واحدهای جدید احتمالی و... به دست آورد.
برخی واحدهای سیمانی به دلیل قرار گرفتن در منطقه جغرافیایی خاص همواره تقاضایی بیشتر از عرضه برای محصولات خود دارند. برای مثال برای محصول تیپ2 که بیشترین معامله را دارد، شرکتهای مدنظر حجم رقابت خوبی دارند که سبب افزایش قیمت فروش و سودآوری بیشتر این شرکتها میشود.
بررسی استانی معاملات و تجمیع شرکتهای هماستانی نشاندهنده این است که استان فارس همواره تقاضای انباشته دارد، به طوری که در سال گذشته، بهصورت میانگین با نسبت تقاضای 138درصدی با حجم رقابت 72درصدی مواجه بوده است. پس از آن استانهای مرکزی، بوشهر و کرمان در ردههای بعدی پرتقاضاترین استانها برای سیمان بودهاند. از طرفی استان ایلام کمترین نسبت تقاضا با 70درصد و رقابت 24درصدی را داشته است و پس از آن خراسان های شمالی و رضوی در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. این در حالی است که برای کل سیمان عرضهشده در بورسکالا 128درصد تقاضا وجود داشته است.
با بررسی ماهانه میانگین قیمت سیمان تیپ2 برای تمام شرکتهای عرضهکننده متوجه میشویم که میانگین قیمت از 5میلیون و 225هزار ریال در فروردین 1401 به 7میلیون و 486ریال در فروردین 1402 رسیده است که نشاندهنده رشد 43درصدی است که با توجه به افزایش نرخهای انرژی، رشد دستمزدها، افزایش هزینهها و رشد نرخ حملونقل، عددهای بالاتری را تا پایان سال 1402 نیز خواهد دید.
همانطور که اشاره شد تقاضای شرکتهای مختلف به لحاظ منطقهای که در آن کارخانه قرار گرفته است متفاوت است. این امر سبب تقاضا در معاملات و افزایش نرخ پایه برای معاملات بعدی را در پی دارد. که این مورد در برخی مناطق به دلیل مازاد عرضه، بهصورت برعکس نیز ظاهر میشود.
با نگاهی به قیمتهای معاملهشده سیمان فارس نو متوجه اختلاف مثبت 28درصدی قیمت محصول شرکت نسبت به میانگین قیمت بورسکالا میشویم که سبب افزایش سودآوری این شرکت نسبت به سایر شرکتها شده است. رتبه بعدی نیز از آن هماستانی این شرکت یعنی سیمان فارس است که اختلاف مثبت 22درصدی با بقیه شرکتها داشته است. از طرفی شرکت لار سبزوار منفی 26درصد پایینتر از قیمت میانگین قیمت بورسکالا فروش داشته است که نشان از ادامهدار بودن این اتفاق برای ادامه سال 1402 نیز دارد. شرکتهای سیمانی با تقسیم سود میانگین 92درصدی، در زمان ارزندگی قیمت سهام میتوانند پذیرای سهامداران باشند. صنعت سیمان در یکسال گذشته به طور میانگین 100درصد بازدهی داشته، در حالی که شاخص کل بورس رشد 45درصدی داشته است. از عواملی که میتواند سودسازی شرکتهای سیمانی را تحتتاثیر قرار دهد، میتوان به رشد نرخ حملونقل به جهت تامین مواد اولیه، رشد دستمزدها که در این صنعت معمولا بالاتر از شرکتهای دیگر اثرگذار است و افزایش نرخ گاز سوخت و برق اشاره کرد. طبیعی است شرکتهایی که بهراحتی میتوانند قیمت بالاتری را از شرکتهای دیگر به فروش برسانند زودتر میتوانند اثر این افزایش هزینهها را جبران کنند. همانطور که اشاره شد، در آینده نهچندان دور احتمالا مجبور به قطع صادرات سیمان شویم که این امر میتواند از طرف دولت با اعمال مالیات سنگین صادرات یا موارد دیگر کمکم هویدا شود و سودسازی برخی شرکتها را با چالش روبهرو کند. با توجه به سرمایهگذاریهای صورتگرفته در دهههای قبل و نیاز آینده کشور به پیشرفت و توسعه و حساس شدن بحث انرژی در منطقه و جهان، امید آنکه عوامل اجرایی، به عبارت «پیشگیری بهتر از درمان است»، عنایت ویژهای داشته باشند.