شاعرانی که خود را "عطار" جا زدند
پس از سده نهم هجری شاعران متعددی با تخلص عطار ظهور کردند که اتفاقاً بسیاری از آثار منسوب به عطار نیشابوری، از برکات حضور آنهاست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عطار از جمله شاعران است که زندگی او با افسانههای بسیار درآمیخته شده است. هرچند در دهههای گذشته پژوهشهای متعدد سبب شده تا چهره واقعی شاعر از پس این غبارها خارج شود، اما همچنان در برخی نقاط کشور از جمله در خراسان، روایتها از زندگی او مانند گذشته قرین افسانه است. از جمله نحوه درگذشت شاعر که در برخی منابع گذشته احتمال شهادت او در حمله مغول مطرح شده است.
گذشته از احوالات شاعر، آثار منسوب به عطار نیز، به جز در چند اثر، با اما و اگر همراه است. با این حال همیشه از شوریده نیشابور با عنوان یکی از ستارههای درخشان آسمان ادب ایران یاد کردهاند. اما عطار که بود و چه جایگاهی در ادب فارسی دارد؟
شمار آثار منسوب به عطار در منابع مختلف متغیر است. برخی 114 اثر برای او ذکر کردهاند؛ چنانکه عمر او را نیز 114 سال تخمین زدهاند؛ یعنی عطار به ازای هر سال از حیات خود، یک کتاب نگاشته است. برخی 44 و در منابعی نیز 66 اثر ذکر شده است. نسبت دادن این تعداد اثر به یک نفر خالی از افسانهپردازیهایی نیست که حول زندگی شاعر شکل گرفته است. با این حال محمدرضا شفیعی کدکنی که تاکنون آثاری از عطار را تصحیح کرده، تنها هفت اثر را اثر قطعی شاعر میداند: منطقالطیر، تذکرهالاولیا، الهینامه، دیوان اشعار، اسرارنامه، مختارنامه و مصیبتنامه.
استفاده از زبانی ساده و بدون تکلفهای مرسوم از جمله ویژگیهای شعری اوست. از سوی دیگر، آثار عطار به لحاظ زبانی، میراثدار زمانه خود است. به این صورت که بسیاری از واژگان را به همان صورتی که در محیط خود به کار میرفت، به کار برده است. علاوه بر این، آثار او پر است از تعابیر و اصطلاحاتی که در زمانه شاعر رایج بوده است. از این منظر آثار عطار آینه زبانی روزگار خود و گنجینهای از واژگان و تعابیری است که در گذر ایام به فراموشی سپرده شدهاند.
«تذکرهالاولیا» را حسینکُردی بخوانیم یا ویتگنشتاینی؟عطار از تمامی این تعابیر، ضربالمثلها و اصطلاحات در قصههای خود به کار برده است. در کنار همه این موارد، آثار او از منظر اجتماعی و تاریخی نیز حائز اهمیت است؛ به ویژه در حوزه فرهنگ عامه. در آثار او شخصیتهای متعددی حضور دارند که نمایندهای از طبقات مختلف فرهنگی و اقتصادی هستند و ما بهازای خارجی دارند. او با نزدیک شدن به زندگی هر کدام از این شخصیتها کوشیده شخصیتپردازی صحیح و بی عیب و نقصی ارائه دهد.
اما ممکن است برای بسیاری که دلباخته و علاقهمند به کتابهای عطار هستند، هیچکدام از این ویژگیها مد نظر نبوده باشد. برای مخاطب عام، آنچه در وهله نخست از آثار عطار جذاب است، داستانی است که او نقل میکند.
عطار را باید یکی از قصهپردازان ماهر در ادب فارسی دانست. بیش از هزار قصه در آثار او نقل شده؛ رقمی که تاکنون هیچ شاعری به آن دست نیافته است. قصههایی که هرکدام حکایت زندگی است، راهی است برای همراهی مخاطب و بیان حقایق زندگی در لفافه. او به جای انتخاب ادبیات تعلیمی و باید نبایدهای مرسوم، دست مخاطب خود را میگیرد و با حو1لهای وصف ناشدنی، به همراه دنیای شیرین قصهها او را در همراهی با مرغان، به نزد سیمرغ میبرد، از حلاج میگوید و 71 تن عارف دیگری که نوعروس دنیا چشم آنها را پر نکرد. از دیوانگانی میگوید که در واقع مصلح جامعهاند و در خفقان اجتماعی و سیاسی، تنها زبان گویای جامعه. عطار پیرمرد قصهگویی است که درد جامعه دارد.
همه این توفیقها سبب شد تا عطارهای دیگری نیز در ادب فارسی متولد شوند. پس از عطار نیز همچون دیگر شاعران نامدار مانند خیام، عطارهایی متولد شدند که آثارشان را به دلایل مختلف از جمله مانایی و ماندگاری در هزارتوی تاریخ، به نام او نوشته و منتشر کردهاند.
شفیعی کدکنی و سعید نفیسی معتقدند در تاریخ هزار و 200 ساله شعر فارسی شاعران متعددی بودهاند که تخلص عطار داشتند. سابقه این شاعران به دوران آدمالشعرای شعر فارسی، رودکی بازمیگردد. با این حال، پس از سده نهم هجری شاعران متعددی ظهور کردهاند که متخلص به نام عطار هستند و از قضا بیشتر آثار منسوب به عطار از برکات همین شاعران بوده است.
نکته جالب آنکه در میان این عطارها، عطار تونی نیز بوده است که 200 سال پس از عطار در مشهد میزیسته و از قضا لقب فریدالدین نیز داشته است. عطار تونی منظومههای متعددی مانند اشترنامه، لسانالغیب و... داشته است، تلاش میکرده خود را عطار نیشابوری جا بزند.