شاگرد گچکاری که قهرمان جهان شد
اردبیل - زمان همواره ثابت کرده است هیچ شرایط بغرنج اقتصادی و موانع دیگر نمیتواند محدودیت جدی در مسیر موفقیت کسی باشد که تصمیم گرفته روزی در قله موفقیت بایستد.
اردبیل - زمان همواره ثابت کرده است هیچ شرایط بغرنج اقتصادی و موانع دیگر نمیتواند محدودیت جدی در مسیر موفقیت کسی باشد که تصمیم گرفته روزی در قله موفقیت بایستد.
خبرگزاری مهر - گروه استانها؛ نوشین سلامت: موفقیت در حوزه ورزش و دستیابی به موفقیتهای ملی، منطقهای و بینالمللی دستاورد زندگی 29 ساله جوان اردبیلی است که به گفته خود از سن 5 سالگی وارد عرصه ورزش شده و تا به امروز بیش از صدها عناوین قهرمانی و برتر را از آن خود کرده است.
مهر امروز پای صحبت «صادق اصبری» جوان ورزشکار اردبیلی نشسته است که با فعالیت در رشتههای ورزش رزمی امروز نامش با افتخار در بین اهالی استان و کشور بر سر زبانها میچرخد، رزمیکاری که حاصل سالها فعالیت ورزشی مستمر و بیوقفهاش باعث شده امروز به عنوان یکی از طلایهداران رشتههای رزمی اردبیل مقابل ما به مصاحبه بنشیند.
*ورزش را از کجا و از چه سنی آغاز کردید؟
از سن 5 سالگی ورزش خود را با رشته رزمی کاراته زیر نظر استاد «ادهم» شروع کردم و فعالیت در این رشته ورزشی با وقفههایی که اتفاق افتاد، تا سن 7 سالگی ادامه داشت و آن زمان همه چیز بر وفق مراد کودکی بود که همیشه دوست داشت فعالیت ورزشی داشته و در کنار تحصیل حتماً در ورزش هم جایگاه خوبی برای خود و افتخاری برای خانواده کسب کند.
اما آغاز فعالیت حرفهای من در رشته رزمی به 22 سال پیش بازمیگردد زمانی که حیات بر حسب اتفاق فردی را در مسیر زندگی من قرار داد تا همین یک فرد تا امروز هدایتگر و استاد رزمیکار من در تمامی سالها و دورهها باشد و امروز نام من با افتخار در جوار نام وی بدرخشد.
*آیا فردی که الان ما با او گفتگو میکنیم تحصیلات خود را در سمت و سوی ورزش ادامه داده است؟
من از اول به عنوان فرزند ارشد خانواده و به سبب بلوغ فکری بالا سعی داشتم در کنار ورزش از درس و مدرسه غافل نباشم و همین موضوع باعث میشد رغبت من برای فعالیت در عرصه ورزش بیشتر شود که در دورههای ابتدایی تا دبیرستان همیشه جز شاگردان برتر کلاس بودم که تنها هدفم در این زمینه در کنار موفقیت فردی کسب افتخار و سرافرازی برای پدر و مادرم بود.
تحصیلات تا مقطع دانشگاه بیوقفه ادامه داشت که در دوره کارشناسی رشته نرم افزار را انتخاب کرده و به مدت 4 سال تحصیل در این رشته را داشتم که هماکنون نیز دانشجوی ارشد مدیریت دولتی هستم.
*کمی در خصوص شروع ورزش حرفهای توضیح دهید.
من از سن 7 تا 8 سالگی به مدت یک سال به دلیل وضعیت معیشتی خانواده و شغل پدر که یک کارگر ساده بود، نتوانستم هیچ گونه فعالیت ورزشی داشته باشم و در باشگاههای ورزشی ثبتنام کنم چون در آن سال من به دلیل همین وضعیت اقتصادی جرأت تقاضای تنها یک هزار و 500 تومان از پدر را نداشتم که با پرداخت شهریه باشگاه، فعالیت خود را پی بگیرم.
وضعیت تا یک سال بدین منوال گذشت تا اینکه در سن 8 سالگی خانهای خریداری کرده بودیم که به دلیل نیمه کاره بودن نیاز به گچ کاری داشت و به دلیل اینکه هزینه کمی روی دوش خانواده بوده و فشار کمتری متحمل شویم من به عنوان شاگرد گچکار شروع به کار کردم.
در همان سال که به عنوان کارگر گچکار در خانه پدری خود مشغول به کار بودم استعداد و توانمندی من به سبب زور بازو و توانایی در جابجا کردن اشیای سنگین توسط استاد گچکار کشف شد و خدا را شاکر هستم که دست روزگار با من یار و همین استاد گچکار در عین حال مربی ورزش ووشو و رزمی بود.
*همین استاد گچ کار فردی است که مسیر زندگی شما را تغییر داد؟
بله. از سن 8 سالگی تا به امروز که 29 سال دارم «محمد کوهی» همان استاد گچکار در طول تمام این سالها به عنوان مربی، پشتیبان و اصلیترین مشوق من برای ادامه مسیر ورزش حرفهای در رشتههای ورزش رزمی و در تمامی مراحل و جایگاهها پا به پای من بوده است.
*تنها حامی شما در عرصه ورزش حرفهای مربیتان بود یا خانواده هم حمایت جدی داشتند؟
در اینکه پشت موفقیت فردی یک نفر اگر حمایت جدی و همدلانه خانواده نباشد آن موفقیت مسجل یا دیرپا نخواهد بود، شکی نیست و من هم به عنوان فردی که سالهاست در عرصه ورزش فعالیت دارم و موفقیتهای زیادی ضمیمه کارنامه ورزشیام بوده با افتخار میگویم صادقی که الان روبهروی شماست نتیجه تلاشهای دلسوزانه پدر و همراهیهای بدون منت مادر است که همیشه حتی در روزهای سخت زندگی هم مشوق من بودند تا مبادا ورزش را ترک کرده و مشغول کارهای بیهوده باشم.
در اصل بخش زیادی از موفقیتهای الان خود را وامدار سه فردی میدانم که نام بردم و در کنار آن تلاش و پشتکارهای خود و خواستن تا رسیدن به خود آرزو خالی از لطف نبوده که خدا را شاکر هستم در تمام این سالها حمایت اصلی را از جانب او داشتم.
*اگر بخواهید ماحصل 25 سال تلاش صادق اصبری را به ما بگویید، چیست؟
کسب پنج مدال بین المللی خود را اصلیترین و دلنشینترین دستاورد و ماحصل سالها تلاش خود میدانم که توانستم مقام قهرمانی در مسابقات جهانی ترکیه، مقام قهرمانی در مسابقات المپیک کارگران جهان در کشور لتونی، عنوان قهرمانی در مسابقات آسیایی و مقام قهرمانی در مسابقات جام جهانی را در طول این سالها با همراهی خدا، اراده و پشتکار خود و رهنمونهای اطرافیانم کسب کنم.
علاوه بر این موارد توانستم مدالهای طلای مسابقات بین المللی آذربایجان و چندین مسابقات بین المللی دیگر را از آن خود کنم.
*در خصوص فعالیتها و افتخارات ملی خود هم توضیح مختصری داشته باشید.
من علاوه بر فعالیت حرفهای در رشته ورزشی ووشو در تیمهای ملی رزمی و کونگ فو هم حضور داشتم و همین الان هم فعالیتهای نسبی در این حوزه دارم که ماحصل این تلاشها کسب بیش از صد عنوان قهرمانی کشور و چند 10 عنوان استانی و منطقهای است.
*در این نقطهای که هماکنون ایستادید به چه ویژگی خود بیش از همه چیز افتخار میکنید؟
من معتقد هستم یک ورزشکار حرفهای در هر رشته ورزشی رزمی یا غیر رزمی، پهلوانی یا غیر پهلوانی باید اول از هر چیز دیگری نسبت به فراگیری اصول اخلاقی مقید بوده و بعد وارد عرصه ورزش حرفهای شود چون ورزش بدون اخلاق همانند قطار بدون لوکوموتیوران است و هر آن امکان لغزش و هر خطر احتمالی میرود.
پس اگر الان بخواهم پس از بیست و اندی سال سابقه فعالیت حرفهای در رشتههای ورزش رزمی بگویم به کدام ویژگی خود بیش از هر خصوصیات اخلاقی و رفتاری افتخار میکنم بیشک آن اخلاق خوب و مردانگی خواهد بود.
*شما مدال قهرمانی جهانی خود را به سردار سلیمانی اهدا کردید، شرح میدهید؟
از سن کودکی همیشه وقتی با کسی همراه میشدم به دلیل روحیه بسیجی که داشتم مرا فردی انقلابی و مخلص میدانستند و همین روحیه بالا در بسیاری از مقاطع سبب میشد تا انگیزه من برای فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر شده و خود را در جرگه کسانی بدانم که ارادت ویژهای به ولایت فقیه و نظام دارد.
اما در غایت تمام این فعالیتها بزرگترین افتخارم که به عقیده خودم برای این دنیا و آخرتم کفایت میکند، اهدای مدال قهرمانی جهانی به «سپهبد حاج قاسم سلیمانی» است که در آن سالها سردار سلیمانی در قید حیات بود و من قلبا میخواستم که مدال خود را به ایشان تقدیم کنم.
علاوه بر این اقدام قلبی، من مدال آسیایی خود را نیز به خانواده شهید مدافع حرم «هاشم دهقانی نیا» اهدا کردم که قهرمانان و پهلوانان واقعی این مرز و بوم همین افراد هستند و در واقع من خواستم با این اقدام ذرهای از شجاعت و دلاوری این عزیزان را قدردانی کنم.
با اینکه تمامی مدالهای کسب شده از سوی ورزشکاران جمهوری اسلامی ایران را به این عزیزان اهدا کنیم باز هم نمیتوان فداکاری و از خودگذشتگی آنها را به اندازه ذرهای جبران کنیم.
*در چشمانداز فعالیتهای ورزشی خود مربیگری حرفهای را میبینید؟
من در حالحاضر در کنار فعالیتهای مسابقهای سابقه دبیری ووشوی بسیج مستضعفین استان و چندین عنوان دیگر را دارم که هم اکنون نیز خادم و مسئول هیئت کونگ فو و هنرهای رزمی استان هستم اما دوست دارم تا زمانی که توان و استقامت بدنی مناسبی داشته و از روحیه ورزشی بالایی برخوردارم همچنان در کسوت یک ورزشکار حرفهای بوده و تا موعد مناسبش به سمت مربیگری قدم برندارم.
*به عنوان یک ورزشکار زیرساختهای ورزشی استان را چطور ارزیابی میکنید؟
کملطفی به ورزش و هنرهای رزمی اردبیل بسیار مشهود بوده و باید خطاب به بانیان و مدیرانی که توان انجام کاری در این زمینه دارند اما نمیخواهند، گفت استان اردبیل مهد ورزشهای پهلوانی است و الان شایسته نیست استان یا شهری با چنین سابقه دیرندهای در زمینه ورزش حرفهای مأیوس بوده و شرمنده ورزشکاران حرفهای در رشتههای مختلف باشد.
متأسفانه وضعیت جامعه به شکلی تغییر کرده است که جوانان بیشتر رفاهطلب هستند و با کوچکترین مشکلی که در مسیرشان قرار میگیرد به سمت فلاکت متمایل میشوند. به عنوان مثال در محلهای که خود من زندگی میکنم وقتی در مقابل 500 قهوهخانه 4 یا 5 باشگاه ورزشی زیرزمینی وجود داشته باشد وضعیت جوانان این محله در آینده به خوبی روشن است که به چه کاری بیشتر روی خواهند آورد.
*انتظارات شما از مسئولان و متولیان ورزش استان در این راستا چیست؟
ورزشکاران ما امروز از محلههایی که اعتیاد و فقر در آنها بیداد میکند برخاسته و با قهرمانیهای خود مایه افتخار استان و کشور بودند و تنها گلهمندی که در این زمینه میتوان داشت حمایت واقعی از جامعه ورزشکارانی است که به صورت حرفهای در پی کسب عناوین قهرمانی و افتخار در میادین ملی و بینالمللی هستند.
وقتی در چنین محلاتی قرار میگیریم به نظر شما جوانان این محلهها کدام یک را انتخاب خواهند کرد، اعتیاد یا ورزش؟ روی سخنم با کسانی است که اگر مسیر ورزش را انتخاب کنند قطعاً مسیر مشقتباری پیش روی آنها خواهد بود و اگر به اعتیاد روی آورند بیشک چیزی جز تباهی در انتظارشان نیست، اگر به معنای حقیقی کلمه جوانان امروز را درنیابیم چوب این غفلت دامنگیر همه ما خواهد بود.
دیگر خواستهای که من و سایر ورزشکاران از مسئولان استانی داریم توجه به معیشت و اشتغال ماست چرا که گاه هزینههای حضور در میادین ورزشی به قدری سنگین است که شاید نتوان از عهده آنها برآمد و در کنار آن زندگی فردی و شخصی هر ورزشکاری بیشک متمایز از افراد و مردم دیگر نبوده و اهمیت درآمد پایدار برای ما نیز بسیار بالاست.
من به عنوان یک ورزشکار که مشکلات زیادی را متحمل شده و اکنون به این جایگاه رسیدم از طرف تمام ورزشکاران حرفهای استان که با مشکلاتی نظیر بیکاری یا کمبود تجهیزات و فضای ورزشی مناسب مواجه هستیم از مسئولان ورزش کشور سوال میکنم اگر فرزندان شما هم با چنین شرایط و مشکلاتی مواجه بودند برای رفع مشکلات آنها را به کجا معرفی میکردید؟!
*اگر از شما بخواهیم بزرگترین درسی که در تمام این سالها یاد گرفتید را به ما بگویید آن چیست؟
بزرگترین درسی که در طول این سالها یاد گرفتم همان مردانگی بوده که در واقع حاصل سالها آموزش در کنار مردی است که مردانگی را بر ورزش ارجح دانسته و هر روز قبل یا بعد از تمرین ورزشی در باشگاه دقایقی را به پند و نصیحت هنرآموزان اختصاص داده اینکه در کنار نعت و ستایش پروردگار باید اخلاق و مردانگی اولویت هر ورزشکاری باشد.
*شیرینترین یا تلخترین خاطره شما در طول این سالها چه بود؟
یکی از تلخترین خاطرههایی که من بعد از سالها فعالیت در عرصه ورزش شاهد آن بودم این بود که روزی به همراه رئیس اسبق ورزش و جوانان اردبیل و چند تن از قهرمانان رزمیکار شهر تصمیم گرفتیم از یکی از کمپهای ترک اعتیاد بازدیدی داشته و یک دیدار انگیزشی را ترتیب دهیم که من در آن دیدار متأسفانه چند نفر از همکلاسیهای دوران کودکی خود را دیدم که از شدت شرمساری و خجالت حتی سر خود را بالا نیاوردند و به این فکر میکردم که اگر روزی این افراد هم مشوق و حامی داشتند شاید چنین سرنوشت تلخی را هرگز تجربه نمیکردند.
*بزرگترین و دلخواهترین آرزوی زندگی شما چه بود و آیا به آن دست یافتید؟
در دوران کودکی همیشه آرزو داشتم وقتی بزرگ شدم یک پزشک باشم و این توانمندی را در خود میدیدم که بتوانم روزی با کسب تجربه و علم کافی در علم طبابت سرافراز باشم اما به خواست خدا و تصمیم سرنوشت شرایط به گونهای برای من تغییر کرد که شیرینی ایستادن در سکوی نخست جام جهانی آرزوی کودکیام را به فراموشی بسپارد.
*با تکیه بر تجربههای بیست و اندی سال خود در حوزه ورزش حرفهای توصیهای به کسی دارید؟
من معتقد هستم قهرمانی که از دل فقر امکانات و ناتوانی مالی سر بیرون آورده و با کسب مدالهای خود افتخار استان و کشورش هست شایسته تقدیر بوده و این تنها در مورد صادق اصبری صدق نمیکند بلکه تمام همتیمیها و ورزشکاران حرفهای را شامل میشود که امروز از نبود حمایتها گلهمند هستند.
متأسفانه اگر چه تلخ اما باید بگوییم که در بسیاری از مقاطع مسئول، مافیا یا رانتها نمیگذارد تا حق به حقدار برسد و ما جامعه ورزشکاران اردبیل تقاضامندیم تا فقط چیزی که حق واقعی ماست به ما تعلق بگیرد نه چیزی کم نه اضافی.
بیشک اگر امثال صادق اصبری و چند قهرمان منطقه آنطور که شایسته و بایسته بود تشویق و پشتیبانی میشدند امروز شاید افتخارات ملی و جهانی بیشتری داشتیم و متأسفیم که امروز در این برهه از تاریخ با بیتوجهی خودخواسته باعث میشویم استعدادهای درخشان ما یا شناخته نشوند یا در عین بیتوجهی به انزوا کشیده شوند.