شمهیی از فضایل خاتون قیامت، حضرت فاطمه زهرا (س)
تهران - ایرنا - یکی از فضایل ویژه حضرت فاطمه زهرا (س) این است که به هنگام ولادت ایشان، چهار بانوی بزرگوار بهشتی بر بالین مادر بزرگوار ایشان، ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری (س)، حاضر شدند تا همسر پیغامبر اکرم (ص) را در به دنیا آوردن دختر نازنین آن حضرت یاری دهند.
بیستم جمادی الثانی را تقویمها به یاد بیستم جمادیالثانی سال دوم بعثت، «روز مادر» ثبت کردهاند؛ روزی که مادر مهربان انوار قدسی معصومان خاندان عترت و طهارت، عالم را به گوهر وجود نازنین خویش زینت داد؛ روزی که دیدگان پیغامبر اکرم (ص) به وجود «قر العین» خویش نور دوچندان یافت؛ روزی که خداوند نعمت «کوثر» را به عالمیان هدیه داد و محمد مصطفی (ص) را فرمود: «انا اعطیناک الکوثر»؛ روزی که بانوی آب و آینه، حضرت فاطمه زهرای مرضیه (س) به دنیا آمد و خداوند متعال نور وجود زهرای اطهر (س) را به رخ عالم تاریک تابانید.
به مناسبت این زادروز خجسته، در ادامه نمونهیی بسیار اندک از فضایل مادر اهل بیت (س) به مثابه قطرهیی از دریا، تقدیم شده است.
میلاد دخت پیغامبر اکرم (ص) در حضور چهار بانوی بهشتی
یکی از فضایل ویژه حضرت فاطمه زهرا (س) این است که به هنگام ولادت ایشان، چهار بانوی بزرگوار بهشتی بر بالین مادر بزرگوار ایشان، ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری (س)، حاضر شدند تا همسر رسول اکرم (ص) را در به دنیا آوردن دختر نازنین آن حضرت یاری دهند.
شیخ صدوق (ره) در مجلس هفتاد و هشتم از کتاب «امالی» به نقل از امام جعفر صادق (ع) در شرح کیفیت میلاد حضرت زهرای مرضیه (س) آورده است که آنگاه که حضرت خدیجه (س) را زمان وضع حمل فرارسید به دنبال زنان قریش فرستاد تا بر بالین او حاضر شوند و یاریاش دهند؛ اما آنان «جوابش دادند که در تزویج با محمد، یتیم فقیر ابیطالب مخالفت ما کردی؛ و ما نیاییم و از تو پذیرایی نکنیم. خدیجه از این جواب اندوهناک شد و در این میان چهار زن گندمگون بلندبالا مانند زنان بنیهاشم بر او وارد شدند و [خدیجه] از آنها در هراس شد. یکی از آنها گفت ای خدیجه غم مخور که ما فرستاده پروردگاریم نزد تو و خواهران توییم. من سارهام [1]؛ و این، آسیه دختر مزاحم [2] که رفیق تو است در بهشت؛ و این مریم، دختر عمران؛ و این کلثوم، خواهر موسی بن عمران است. خدا ما را فرستاده که از تو پذیرایی کنیم.
یکی سمت راستش نشست و یکی طرف چپش و سومی برابرش و چهارمی پشت سرش. فاطمه پاک و پاکیزه متولد شد و چون به زمین آمد، نوری از او بدرخشید تا به همه خانههای مکه پرتو افکند و جایی از شرق و غرب زمین نماند مگر آنکه در آن تابید و ده تن حورالعین که هر یک طشت و ابریق [3] بهشتی داشتند، وارد شدند و آب از کوثر آوردند و به زنی که برابرش بود، دادند و او را با آب کوثر شست و دو پارچه سفیدتر از شیر و خوشبوتر از مشک و عنبر برآورد و او را در یکی از آنها پیچید و با دیگری سر و رویش را بست و زبان به دهانش گذاشت؛ و فاطمه گفت: گواهم که جزا خدا معبود حقی نیست و پدرم، رسول خدا و سید انبیا است و شوهرم، سید اوصیا و فرزندانم، سادات اسباط [4]. سپس به آنها سلام کرد و نام آنها را گفت و آنها [یعنی زنان بهشتی] باور کردند و خندیدند و حوریان خرسند شدند و به هم بشارت دادند و اهل آسمان به هم بشارت دادند به ولادت فاطمه. [5]
جایگاه رفیع حضرت زهرا (س) از دید زنان قریش
شیخ ابوالفتوح رازی، مفسر بزرگ شیعه که در سده ششم هجری تفسیر ارجمند روض الجنان و روح الجنان را تألیف کرده است در همین تفسیر آورده که «یک روز جماعتی از زنان قریش با زنان رسول (ص)، حاضر بودند. هر کسی از قبیله خود و حسب و نسب قوم خود چیزی میگفت. فاطمه زهرا (س)، درآمد؛ ایشان حدیث (سخن گفتن) رها کردند. یکی گفت: چرا حدیث رها کردی؟ گفتند: برای آنکه در پیش او حدیث حسب و نسب کردن محال باشد و حسب و نسب آن که میدانی. یکی از جمله ایشان گفت:... چیست ای بنیهاشم که همه سیادت جمع کردی خود را و گوی سیادت از همه عالم بربودی [6]. اما پدرت سید ولد آدم است؛ و اما تو، سیده زنان جهانی؛ و اما شوهرت سید عرب است؛ و اما فرزندانت سیدان جوانان بهشتند؛ و اما عمت، حمزه، سید شهیدان است» [7]
چرا حضرت فاطمه (س) را «محدثه» خواندهاند؟
شفیعه روز جزا (س) به جز «فاطمه» و «زهرا»، نامها و القاب دیگری هم دارند از جمله این نامها و لقبها یکی هم «محدثه» است. جناب ابن بابویه قمی (ره) در کتاب «علل الشرایع» از امام صادق (ع) روایت کرده است که درباره چرایی این نامگذاری فرمودهاند: «فاطمه، سلام الله علیها، را بهخاطر این محدثه نامیدند که فرشتگان از آسمان فرود میآمدند و آن حضرت را میخواندند، همانطوری که مریم دختر عمران را صدا میزدند. باری فرشتگان میگفتند: ای فاطمه، خدا تو را برگزید و پاکیزهات نمود و بر تمام زنان عالم اختیارت کرد. ای فاطمه پروردگارت را بخوان و سجدهاش نما و با رکوعکنندگان رکوع کن و بدین ترتیب حضرتش با آنها سخن میگفت و آنها نیز با جنابش حدیث و سخن میگفتند. شبی فاطمه سلام الله علیها، به فرشتگان فرمود: مگر مریم بنت عمران بر تمام زنان عالم برتری ندارد؟ فرشتگان عرضه داشتند: مریم بانو و سرور زنان عالم [زمان] خودش بود و خداوند عزوجل تو را بانو و سرور زنان عالم خودت و عالم مریم قرار داده و بدین ترتیب تو سرور تمام زنان عالم هستی از اولین تا آخرین». [8]
با خواندن این روایت از شیخ صدوق (ره)، شاید این پرسش در ذهن پدید آید که آیا سخن گفتن با فرشتگان امری است ویژه پیامبران الهی، یا اینکه به جز انبیا، دیگران نیز از این امکان برخوردار بودهاند؟
مرحوم شیخ صدوق پس از این روایت، اشاره کرده است که سخن گفتن با فرشتگان تنها مختص پیامبران نبوده. وی نمونههایی از «محدثان» پیش از حضرت فاطمه زهرا (س) را نام برده است؛ بزرگوارانی چون حضرت مریم (س)، بانو ساره (س) و مادر بزرگوار حضرت موسی (ع). [9]
خداوند متعال در آیههای 71 تا 73 سوره مبارک هود گفتوگوی ساره (س)، همسر ابراهیم (ع)، با فرشتگانی که مهمان ابراهیم (ع) شده بودند را بازگو کرده است: «و همسر او [ابراهیم] ایستاده بود و از [از بشارت الهی] خندید، آنگاه او را [به بارگرفتن و زادن] اسحاق و پس از اسحاق، به یعقوب بشارت دادیم (71). گفت: وای بر من، درحالیکه خودم پیرزنم و این شوهرم پیرمرد [فرتوت] است، فرزند میزایم؟ این چیزی شگفتآور است (72). [فرشتگان] گفتند: آیا از امر الهی تعجب میکنی؟ ای خاندان [رسالت]، رحمت الهی و برکات او بر شما باد؛ او ستوده و بزرگوار است». [10]
مادر حضرت موسی (ع) نیز آنگاه که در هنگامه پسرکشی فرعونیان از جان پسر نوزاد خویش بیمناک بود، مورد خطاب آرامبخش الهی قرار گرفت. خداوند در آیهی هفتم از سوره مبارک قصص، بهآشکارا لفظ «اوحینا» را در معنای «الهام کردیم» برای خطاب قرار دادن مادر موسی (ع) به کار برده است: «و به مادر موسی الهام کردیم که او را شیر بده و چون بر او بیمناک شدی، او را در [جعبهیی] به دریا بیفکن؛ و مترس و غم مخور، [چراکه] ما برگرداننده او به سوی تو و گرداننده او از پیامبران هستیم».
خداوند متعال گفتوگوی فرشته الهی با حضرت مریم (س) را نیز در آیههای 17 تا 21 سوره مبارک مریم بیان فرموده است. زمانی که حضرت مریم (س) از خاندان خویش کناره گرفت، خداوند میفرماید: «و از آنان پنهان شد. آنگاه روح خویش [جبرئیل] را به سوی او فرس
تادیم که به صورت انسانی معتدل به دیده او درآمد (17). [مریم] گفت: من از تو اگر پرهیزگار باشی به خدای رحمان پناه میبرم (18). گفت: من فقط فرستاده پروردگارت هستم تا به تو پسری پاکیزه ببخشم (19). [مریم] گفت: چگونه باشد و حال آنکه هیچ بشری به من دست نزده است و من پلیدکار نبودهام».
روایت ثوبان
ثوبان بن بجدد، بردهیی بود که رسول اکرم (ص) او را خرید و آزاد کرد، اما ثوبان به اختیار خویش در خدمت حضرت پیغامبر (ص) باقی ماند.
صاحب روض الجنان و روح الجنان از ثوبان روایتی آورده است که بهتمامی گویای میزان محبت و علاقه رسول اکرم (ص) نسبت به فرزند ارجمندشان است. شیخ ابوالفتوح رازی آورده است که «رسول، علیهالسلام، چون به سفر خواستی رفتن، آخر کس را که دیدی، فاطمه زهرا بودی و اول کس را دیدی چون بازآمدی، هم او بودی». [11]
شعر اقبال لاهوری در منقبت حضرت فاطمه زهرا (س)
مرحوم علامه محمد اقبال لاهوری، شاعر و فیلسوف و انیشمند مسلمان که افزون بر زبان اردو، شعرهای بسیاری را به زبان فارسی گفته، در «رموز بیخودی» خویش مثنوی کوتاهی را در منقبت و ستایش مقام عالیجاه حضرت زهرای اطهر (س) سروده است. در عنوان این مثنوی آمده است: «در معنی اینکه سید النساء فاطم الزهرا (س) اسوه کاملهیی است برای نساء اسلام».
افزون بر لطافت کلام و محتوای ارجمند این سروده، جنبهیی دیگر از ارزش آن بازمیگردد به اینکه اقبال در این مثنوی کوتاه به طرزی موجز برخی از ابعاد شخصیتی و نیز وقایع زندگانی خاتون قیامت (س) را به نظم کشیده است.
«مریم از یک نسبت عیسی عزیز از سه نسبت حضرت زهرا عزیز
نور چشم رحمت للعالمین آن امام اولین و آخرین
آنکه جان در پیکر گیتی دمید روزگار تازهآیین آفرید
بانوی آن تاجدار «هل اتی» [12] مرتضی، مشکلگشا، شیر خدا
پادشاه و کلبهیی ایوان او یک حسام [13] و یک زره سامان او
مادر آن مرکز پرگار عشق مادر آن کاروانسالار عشق
آن یکی شمع شبستان حرم حافظ جمعیت خیرالامم
تا نشیند آتش پیکار و کین پشت پا زد بر سر تاج و نگین
وان دگر مولای ابرار جهان قوت بازوی احرار جهان
در نوای زندگی سوز از حسین اهل حق حریت آموز از حسین
سیرت فرزندها از امهات جوهر صدق و صفا از امهات
مزرع تسلیم را حاصل بتول مادران را اسوه کامل بتول
بهر محتاجی دلش آنگونه سوخت با یهودی چادر خود را فروخت
نوری و هم آتشی فرمانبرش گم رضایش در رضای شوهرش
آن ادبپرورده صبر و رضا آسیاگردان و لب قرآنسر
گریههای او ز بالین بینیاز گوهر افشاندی به دامان نماز
اشک او برچید جبریل از زمین همچو شبنم ریخت بر عرش برین
رشته آیین حق زنجیر پاست پاس فرمان جناب مصطفاست
ور نه گرد تربتش گردیدمی سجدهها بر خاک او پاشیدمی». [14]
ارجاعها:
1. ساره (س)، نام همسر حضرت ابراهیم (ع) است.
2. آسیه (س)، نام همسر فرعون در عهد حضرت موسی (ع) است.
3. ظرف سفالین دارای دسته و لوله که برای وضو ساختن یا طهارت به کار برند (رک: لغتنامه دهخدا: «ابریق».
4. اسباط جمع سبط است به معنی نوه. افزون بر این به معنی امم نیز به کار رفته است (رک: لغتنامه دهخدا. «اسباط»).
5. «امالی»؛ ابن بابویه قمی (شیخ صدوق)؛ ترجمه محمدباقر کمرهیی؛ تهران: کتابچی؛ 1376؛ ص 594 و 595.
6. یعنی در سروری از همه عالمیان برتر هستی.
7. «تفسیر روض الجنان و روح الجنان»؛ شیخ ابوالفتوح رازی؛ تصحیح محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح؛ مشهد مقدس: آستان قدس رضوی (ع)؛ 1372؛ ج 5، ص 399 و 400.
8. «علل الشرایع»؛ ابن بابویه قمی (شیخ صدوق)؛ قم: مؤمنین؛ 1380؛ ج 1، ص 595.
9. همان. ص 597.
10. (ترجمه آیهها از استاد بهاءالدین خرمشاهی است.
11. شیخ ابوالفتوح رازی؛ تصحیح محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح؛ مشهد مقدس: آستان قدس رضوی (ع)؛ 1372؛ ج 17، ص 264 و 265.
12. اشاره است به سوره مبارک انسان یا دهر یا «هل اتی» که آیاتی از آن در شأن امیرالمؤمنین (ع)، حضرت زهرا (س) و حسنین (ع) نازل شده است. در این بیت منظور از «تاجدار هل اتی» حضرت امیرالمؤمنین (ع) است.
13. حسام به معنی شمشیر برنده است.
14. «دیوان اشعار فارسی اقبال لاهوری»؛ محمد اقبال لاهوری؛ تصحیح محمود علمی (م. درویش)؛ تهران: جاویدان؛ 1366؛ ص 186.
*س_برچسبها_س*