شهرت کمتر خاقانی بهخاطر وقار شعر اوست نه فرودستی
رئیس فرهنگستان زبان فارسی گفت: اگر خاقانی شهرت کمتری نسبت به شعرا دارد بهدلیل وقار شعر اوست نه فرودستی. او در قداست کمتر از نظامی نیست اما بیان روان نظامی سبب شده همه با او انس بگیرند.
رئیس فرهنگستان زبان فارسی گفت: اگر خاقانی شهرت کمتری نسبت به شعرا دارد بهدلیل وقار شعر اوست نه فرودستی. او در قداست کمتر از نظامی نیست اما بیان روان نظامی سبب شده همه با او انس بگیرند.
به گزارش خبرنگار مهر، آیین بزرگداشت خاقانی شروانی صبح امروز دوشنبه اول بهمن با حضور غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، محمود عابدی، علی اشرف صادقی، امید طبیب زاده و محمدرضا ترکی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.
حداد عادل در ابتدای این نشست گفت: خوشحالم از اینکه فرهنگستان میتواند در روز بزرگداشت خاقانی نخستین مراسمی را که بعد از تصویب این روز در شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت گرفته را برگزار کند. فرهنگستان زبان و ادب فارسی، آقای محمدرضا ترکی را که خاقانی شناس هستند به عنوان عضو پیوسته همراه خود دارد.
وی افزود: تخلص خاقانی و کلمه خاقان جز کلماتی است که فخر، هیبت و حشمت در درونش نهفته است، و بالاترین نامی است که برای بالاترین عنوان سلطنت به کار می رود. خاقانی این عنوان را برای خود انتخاب کرده تا پیامی را منتقل کند. خاقان درگذشته به افرادی که در زمین ملک داشتند گفته میشد. بنابراین از این نام هیبت و حشمت در شعر خاقانی مجسم میشود.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه گفت: منزلتی که شعر خاقانی از حیث فاخر بودن و والایی سخن دارد کاملاً با این تخلص تناسب دارد؛ کسانی که با شعر خاقانی آشنا باشند میدانند که شعر او شعر خواص است و شعر خاقانی گربه دست آموزی نیست که بر سر هر سفرهای طفل نی سواری دست بر آن بکشد بلکه پلنگی است که رام نمیشود. اگر خاقانی شهرتش کمتر بوده به دلیل حشمت و وقار شعر اوست نه به جهت فرودستی؛ خاقانی در قداست شاعری کمتر از نظامی نیست اما بیان روان نظامی سبب شده همه با او انس بگیرند ولی باید توجه کرد همه نمی توانند معانی دشوار شعر خاقانی را درک کنند.
حداد عادل گفت: شعر خاقانی تصویر یک بنای باستانی تاریخی است و تاج محل مصداق بارز این گفته است. در شعر خاقانی می توان گفت کلمات مانند سنگ های مر مر صیقل یافته ای است که با مهندسی روی هم استوار می شود، وزن شعر به ستون هایی شبیه است که این بنا را روی خود نگه داشته، قافیه شعر همان تقارن مهندسی است، وزن عروضی ابعادی است که مهندسان برای هر تالار و بخش در نظر می گیرند، ارتفاع بنا به طول قصیده شبیه است، مفاهیم به کار برده شده به رنگ های در و دیوار شبیه است و نور این بنا چلچراغی از مسلمانی و عرفان است که فضای شعر خاقانی را نورانی کرده است.
وی افزود: در شعر خاقانی جهات گوناگونی است که به آن اشاره خواهد شد. یکی از خصوصیات شعر خاقانی سوگ سروده های اوست که نشان از احساس نیرومندی شاعر است. همچنین از ابعاد و وجوه شعر او توصیف سفرهای اوست که شاعر بعد از هر سفر تجربه خود را به صورت قصیده بیان می کرده، فراوانی اصطلاحات متعلق به مسیحیت نیز در شعر خاقانی دیده می شود که در حل و مسائل رموز این شعر استادان مسیحیت به کمک آمدند. فراوانی اصطلاحات مربوط به سایر علوم نیز در اشعار خاقانی دیده میشود که اگر فردی با این علوم آشنا نباشد متوجه اشعار نمیشود. بیان خصوصیات طبیعت نیز در اشعار خاقانی وجود دارد که نشان دهنده ستایشگری خاقانی به طبیعت و علاقه به صبح است که او را شاعر صبح نیز نامیدند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه گفت: خاقانی هم غزل سرا و هم قصیده سراست. ولی این میدان قصیده است که به خاقانی اجازه میدهد قدرت خود را بروز دهد و هیچکس در قصیده به اندازه خاقانی در صورت، لفظ و معنا به سنایی شباهت ندارد. در سال 1346 در تهران به مناسبت آغاز پانزدهمین قرن بعثت جشنی برگزار شده بود که از یک سال قبل به شاعران گفته شد شعری بسرایند. استاد امیری فیروزکوهی قصیده ای سرود که ممتاز شد و به اقتباس از قصیده خاقانی درباره پیامبر بود.
شعر خاقانی در این باره به این شرح بود که:
مقصد اینجاست ندای طلب اینجا شنوند / بختیان را ز جرس صبحدم آوا شنوند
عارفان نظری را فدی اینجا خواهند / هاتفان سحری را ندی اینجا شنوند
اما شعر استاد فیروزکوهی که به اقتباس از این شعر بوده از این قرار است:
آنک آواز نبی از در بطحا شنوید / ذکر حق را ز در افتادن بتها شنوید
نور اسلام بر آمد ز کران تا نگرید / بانگ توحید درآمد به جهان تا شنوید