سه‌شنبه 6 آذر 1403

شهید مطهری؛ اصلاح‌گر بی‌ادعای زمان

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
شهید مطهری؛ اصلاح‌گر بی‌ادعای زمان

استاد مطهری اولین شخصیتی است که به خطرِ سران سازمان موسوم به «مجاهدین خلق ایران» پی برد و دیگران را از همکاری با این سازمان باز داشت و حتی تغییر ایدئولوژی آن‌ها را پیش بینی کرد.

- اخبار فرهنگی -

خبرگزاری تسنیم- طاهره سترگ

پیشروی یا مبارزه؛ تکامل یا انحراف؛ مُصلح یا مُرتجع و به قول شهید، مصلح و مرتجع هر دو علیه زمان قیام می‌کنند، با این تفاوت که مصلح علیه انحراف زمان و مرتجع علیه پیشرفت زمان قیام می‌کند.[1]

راستی تاکنون به این مسئله فکر کرده‌اید که چرا ما در تاریخ اسلام از هر طبقه‌ای شخصیت‌های مبرز داشته‌ایم؟ اُدبای بزرگ، حکمای بزرگ، فقهای بزرگ، شعرای بزرگ، وعاظ و خطبای بزرگ، کُتاب و نویسندگان بزرگ، منجمین و ریاضیون بزرگ، سیاستمداران بزرگ، صنعتگران و هنرمندان بزرگ داشته‌ایم ولی مصلحین نداشته‌ایم و از این جهت ما خیلی فقیریم. البته کم و بیش «مصلح» در میان ما ظهور کرده اما نه آن اندازه که انتظار می‌رود، با اینکه ما اصلی در اسلام داریم به نام اصل امر به معروف و نهی از منکر. این اصل می‌بایست مصلحین زیادی به وجود آورده باشد. [2]

اینقدر مصلح نداشته‌ایم و سخن از اصلاح کمتر شنیده‌ایم که فکر نمی‌کنیم این هم یک شأن بزرگی است و شایسته مردان بزرگ است. اگر به ما بگویند امیرالمؤمنین یا سیدالشهداء علیهم السلام مردی بود حکیم، همه معنای این کلمه را می‌فهمیم و این را مدحی برای آن حضرت می‌شماریم، و همچنین است اگر بگویند مردی بود فقیه و عارف به احکام الهی، یا بگویند مردی بود خطیب و فصیح و بلیغ. ولی اگر بگویند مصلح بود، چیزی از این کلمه نمی‌فهمیم و چندان به نظر ما مهم نمی‌آید، در صورتی که از همه شئون بالاتر همین است و خودشان هم همین اسم و همین شأن را برای خود پسندیده‌اند.[3]

حضرت علی علیه السلام می‌فرماید:«اللَهُمَ انَکَ تَعلَمُ انَهُ لَم یَکُنِ الَذی کانَ مِنا مُنافَسَهً فی سُلطان وَ لَا الِتماسَ شَیء مِن فُضولِ الحُطامِ وَ لکِن لِنَرُدَ المَعالِمَ مِن دینِکَ وَ نُظهِرَ الاصلاحَ فی بِلادِکَ، فَیَأمَنَ المَظلومونَ مِن عِبادِکَ وَ تُقامَ المُعَطَلَهُ مِن حُدودِکَ

خدایا تو می‌دانی من نه در پی ریاست و زعامت و حکومتم و نه طالب مال و ثروت دنیا؛ من فقط مردی مصلح می‌باشم، می‌خواهم نشانه‌های از بین رفته دین را برگردانم و در بلاد تو اصلاحی به عمل آورم تا ستمدیدگان در امان قرار گیرند و حدود تو جاری شود.[4]

سیدالشهداء سلام اللَه علیه در وصیتی که هنگام حرکت نوشت و به برادرش محمد بن حنفیه داد می‌نویسد: «انی ما خَرَجتُ اشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفسِداً وَ لا ظالِماً، انَما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی امَهِ جَدی[5] من برای هوی و هوس قیام نکردم. من مردی اخلال‌گر و ستمگر نیستم. فلسفه قیام من و نهضت من اصلاح طلبی است. من مردی مصلح می‌باشم.»

و نیز شهید آیت‌الله مطهری، اصلاح را در دو بُعد کلی دانسته و گویند در دین اسلام دو نوع مصلح داریم؛ مصلح جهانی که مصلح عمومی است و مصلح خصوصی که وظیفه‌اش مبارزه با بدعت‌هاست و آن هم وظیفه همه مردم است.[6] «الآمِرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ النَاهُونَ عَنِ المُنکَرِ»؛ همان‌ها که مصلح جامعه خود هستند و در جامعه امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند.[7]

از این رو اگر یک جامعه، عادل و متعادل باشد، قابل بقا هست هرچند مردمش کافر باشند؛ اگر ظلم و اجحاف در نتیجه تفاوت‌ها و پست و بلندی‌ها و ناهمواری‌ها در جامعه‌ای پیدا شد، آن جامعه باقی نمی‌ماند هرچند مردمش به حسب عقیده مسلمان باشند. قرآن پر است از آیاتی که می‌فرماید سبب هلاک فلان قوم و فلان قوم، ظلم آن‌ها بوده. در یک جا می‌فرماید: وَ ما کانَ رَبُکَ لِیُهلِکَ القُری بِظُلم وَ أَهلُها مُصلِحُونَ[8] یعنی خداوند مردمی را اگر مصلح باشند. هرگز به سبب یک ظلم هلاک نمی‌کند. مفسرین اغلب گفته‌اند این ظلم مقصود شرک است، چون شرک یکی از انواع ظلم است (اِنَ الشِرکَ لَظُلم عَظِیم) «2»؛ یعنی خدای تبارک و تعالی مردم را به سبب کفر و شرک هلاک نمی‌کند. اگر خود آن‌ها از لحاظ روابط اجتماعی و حقوق اجتماعی، مردمی عادل بوده باشند.[9]

در پایان شرط موفقیت مصلح دینی را که در نهج البلاغه، ضمن کلمات قصار مسطور است؛ زینت می‌دهیم و به بیان آن می‌پردازیم:

«انَما یُقیمُ أَمرَ اللَهِ سُبحانَهُ مَن لا یُصانِعُ وَ لا یُضارِعُ وَ لا یَتَبِعُ المَطامِعَ؛ امام (علیه السلام) فرمود: فرمان خدا را تنها کسی می‌تواند اجرا کند که نه سازش کار باشد (و اهل رشوه) و نه تسلیم و ذلیل (در مقابل دیگران) و نه پیروی از طمع‌ها کند.»[10]

در این جمله‌ها سخن از برپا داشتن فرمان خداست، سخن از چیزی است که از صد سال پیش در زبان مصلحین اسلامی از آن به «احیای اندیشه اسلامی» تعبیر می‌شود، سخن از این است که مواقعی می‌رسد که فرمان‌های خدا در یک جامعه زمین می‌خورد و نیاز به این است که از نو بنیاد شود، سخن در این است که چه کسی قادر است این کار پیامبرانه را انجام دهد. آیا هر فردی در هر شرایط روحی و اخلاقی و با هر نوع شخصیت معنوی، موفق به برداشتن چنین گامی پیامبرانه می‌شود؟[11]

حضرت علی علیه السلام با قید کلمه انَما که مفید حصر است، می‌فرماید کسی چنین توفیقی حاصل می‌کند که سه صفت بزرگ در او راه نیافته باشد: مصانعه، مضارعه، طمع[12] که با مرور زندگانی شهید می‌توان به توفیق ایشان بر مصلح گری اذعان کرد.

استاد شهید آیت‌الله مطهری در 13 بهمن‌ماه 1398 هجری شمسی مطابق با 12 جمادی‌الاولی 1338 هجری قمری در نزدیکی شهر مقدس مشهد به دنیا آمد؛ یکی از مصلح گری‌های بی ادعا و پر برکت و پر ثمر ایشان در این دوران را می‌توان پیشنهاد تأسیس انتشارات صدرا دانست که آثار استاد شهید آیت‌الله مرتضی مطهری بعد از شهادت ایشان و استفاده اهل تحقیق از این آثار، منجر به رونق آن شد؛ تعداد آثار استاد مطهری که در آن زمان 29 مجلد بوده است و در عین حال از زمان شهادت ایشان تا کنون به بیش از 70 جلد اثر جدید رسیده که شامل سخنرانی‌ها، درس‌ها، تفاسیر قرآن و یادداشت‌های ایشان بوده و آثار شهید را بالغ بر 100 مجلد ساخته است.

نگاهی به مشیِ یگانه‌ی شهید مطهری / فیلسوفی که برای مردم کوچه و بازار داستان نوشت!

از جمله دستاوردهای دیگر اصلاح گری‌های ایشان می‌توان به نکات دیگری اشاره کرد. گذشته از امام خمینی (ره)، استاد مطهری اولین شخصیتی است که به خطرِ سران سازمان موسوم به «مجاهدین خلق ایران» پی برد و دیگران را از همکاری با این سازمان باز داشت و حتی تغییر ایدئولوژی آن‌ها را پیش بینی کرد و نیز از سال 1355 استاد شهید به توصیه امام (ره) و نیز به درخواست تعدادی از طلاب فاضل حوزه علمیه قم هفته ای دو روز به قم عزیمت کرده و درس‌های مهمی در آن حوزه القا می‌کرد و همزمان در تهران نیز درس‌هایی در منزل تدریس می‌کرد.

درود خدا بر مطهری‌ها

1. مجموعه آثار شهید مطهری، 1384ش، ج19، ص104

[2]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری (امر به معروف و نهی از منکر (ده گفتار))، ج20، ص: 209

[3]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری (امر به معروف و نهی از منکر (ده گفتار))، ج20، ص: 210

[4]. نهج البلاغه، خطبه 129

[5]. مقتل خوارزمی، ج 1/ ص 188

[6]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری (اسلام و نیازهای زمان (1 و 2))، ج21، ص: 254

[7]. ج23، ص: 153

[8]. 117 سوره هود

[9]. ج23، ص: 733

[10]. ترجمه آیت الله مکارم شیرازی.

[11]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری (نهضتهای اسلامی درصد ساله اخیر)، ج24، ص: 96

[12]. نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 107؛ لَا یُصانِعُ: مدارا و سازش نمی کند.