شکیبراد: شبکه امید به لحاظ بودجه در یک جدال نابرابر قرار گرفته / نوجوان با تلویزیون قهر نیست
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ ریحانه ابراهیمی؛ یکی از مسائل مهم تولید محتوا در صدا و سیما، مخاطب نوجوان است. با وجود شکلگیری شبکه "امید" متاسفانه هنوز به شکل مقبول نیاز این قشر از مخاطب برطرف نمیشود و تولیدات شاخصی به چشم نمیخورد. برای بررسی نقاط ضعف و قوت عملکرد صدا و سیما در دورهی علی عسگری در حوزه نوجوان به سراغ حسین شکیبراد که سابقهی فعالیت و برنامه سازی برای مخاطب نوجوان...
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ ریحانه ابراهیمی؛ یکی از مسائل مهم تولید محتوا در صدا و سیما، مخاطب نوجوان است. با وجود شکلگیری شبکه "امید" متاسفانه هنوز به شکل مقبول نیاز این قشر از مخاطب برطرف نمیشود و تولیدات شاخصی به چشم نمیخورد. برای بررسی نقاط ضعف و قوت عملکرد صدا و سیما در دورهی علی عسگری در حوزه نوجوان به سراغ حسین شکیبراد که سابقهی فعالیت و برنامه سازی برای مخاطب نوجوان را دارد، رفتیم و با او گفتگو کردیم.
خبرگزاری دانشجو: تولیدات صدا و سیما در حوزه نوجوان چرا آنگونه که شایسته است مورد استقبال این گروه سنی قرار نمیگیرد؟
حسین شکیبراد: اصلیترین نکته عدم شناخت متولیان امر در خصوص این رده سنی است. شاید بتوان گفت در ادوار گذشته نوجوان، مخاطب برخی از برنامهها بوده اما نوجوان امروزی با توجه به تفاوتهای شاخصی که با نسل گذشته پیدا کرده طبیعتا محتوای به روز و متناسب با خودش را میطلبد اما این شناخت نسبت به نوجوان امروزی زیاد وجود ندارد.
دومین نکته بحث مالی ماجرا است؛ برای مثال به شبکه امید به عنوان شبکه مختص نوجوان سالانه ده میلیارد بودجه تعلق میگیرد و این در حالی است که برای یک پروژه در شبکه نمایش خانگی یا سینما ده میلیارد هزینه میشود و این یک جدال نابرابر است که باید توجه ویژهتری به این امر شود.
نکته سوم عدم توجه به خود نسل نوجوان توسط افراد خبرهتر است به هر حال افرادی وجود دارند که در زمینه برنامه سازی، فیلم و سریال و تولید محصولات فرهنگی برای گروه نوجوان بسیار خبره هستند اما آنها تمایل ندارند که زحمتشان را خرج این قشر از جامعه کنند. شاید ما گیشه و مخاطب گسترده در این حوزه را خوب معرفی نکردهایم و با پرداختن به این موضوعات که قشر نوجوان مشغول به درس و کنکور است افراد خبره نیز تمایل خود را برای کار در این حوزه از دست میدهند.
خبرگزاری دانشجو: اگر با این اوصاف بودجه شبکه امید افزایش پیدا کند شاهد تولیدات شاخص خواهیم بود؟
شکیبراد: در کنار حوزه مالی که شاید میتوانست یکسری از چهرههای شاخص را جذب کند باید یک مطالعه و شناخت عمیق نیز توسط تولیدکنندگان فرهنگی صورت بگیرد اما این شناخت وجود ندارد و همین عدم شناخت درست باعث وقوع یکسری اشکالات پرتکرار (اینکه برنامههایی تولید میشوند که برای کودک مناسب نیستند و یا برنامههایی پخش میشوند که متناسب با نوجوانی متولدین دهه 70 و 60 هستند) میشود. جایی هم که اهل فن و افرادی که شناخت درستی داشته وارد کار شدهاند طبیعتا با بخشی از کمبود امکانات و بودجه روبرو بودهاند. مثلا برای هر دقیقه از برنامهی پرببینندهایی که در شبکه سه پخش میشود چندین میلیون هزینه میشود اما در شبکه امید شما باید با دقیقه ایی زیر چارصد هزارتومان برنامه سازی کنید و طبیعتا فاکتورهای مورد نیاز مثل دکور جذاب، مجری شاخص و خیلی چیزهای دیگر را ممکن است از دست دهید.
اینها فاکتورهایی هستند که در کنار محتوای جذاب و غنی به ما کمک میکنند که در عرصه رقابتی با محصولات خارجی دوام بیاوریم.
خبرگزاری دانشجو: عدم توانایی جذب مخاطب توسط صدا و سیما به کیفیت تولیدات برمیگردد یا اینکه صدا و سیما جایگاه خودش را درمیان مخاطب از دست داده است؟
حسین شکیبراد: واقعیت این است که هنوز هم پربینندهترین پلتفرم موجود، تلویزیون است. به هر میزان هم که در فضای مجازی و رسانههای موازی عرض اندام بشود باز هم این برنامهها به اندازه برنامههای تلویزیونی موفق نخواهند بود برای مثال شبکههای نمایش خانگی سعی نمودهاند همانند برنامههای تلویزیونی را بسازند و نمونه آن ورود شبکههای نمایش خانگی به فضای تاکشو بود که همه آن تاکشوها به زمین خوردند چرا که فرد برای دسترسی به آن باید هزینه کند و طبیعتا مخاطب برای هرچیزی هزینه نمیکند. برای نمونه ژانر عمدهی فیلمهای سینمایی که از شبکه امید پخش کودک و نوجوان است که اصولا کودک را مخاطب قرار میدهد. در حالی که نوجوان امروز سعی میکند مخاطب محصولاتی قرار بگیرد که جوانان میپسندند و این سیاست گذاری در پخش فیلم سینمایی در شبکه امید اشکال دارد. نوجوان جامعه ما ترجیح میدهد حتی اگر بخواهد از تلویزیون فیلم سینمایی ببینید محتوای مورد نظرش را از شبکه سه یا نمایش دنبال کند. این موضوع که نوجوان هنوز هم مخاطب برخی برنامههای صدا و سیما است بیانگر این است که نوجوان با تلویزیون قهر نیست و اگر محتوای مورد نظرش را در تلویزیون پیدا کند مخاطب آن میشود.
گرچه اینقد رنگ ولعاب خارج از فضای رسانه ملی برای نوجوان وجود دارد که ما باید سختی دوچندانی را متحمل شویم و با در نظر گرفتن محدودیتهای تولید محتوا برای این قشر، نوجوان را از پای بازیهای هیجانی، فضای مجازی و اینستاگرام به سمت تلویزیون بکشانیم.
اگر بخواهیم فقط درباره برنامههایی که کاملا اختصاصی ویژه سنین نوجوان تولید شده صحبت کنیم شاید خیلی برنامه شاخصی وجود نداشته باشد اما اگر بخواهیم بگوییم آیا برنامههایی داشتهایم که مخاطب اصلی خودشان را در میان نوجوانان پیدا کرده باشد باید بگوییم بله. برای مثال برنامه "خندوانه"، "عصرجدید" و بعضا "دورهمی" و امثال این برنامهها جایگاه خاصی در بین نوجوانان دارند.
در دههی هفتاد و اوایل دهه هشتاد برنامههای ویژهایی مثل "کولهپشتی"، "نیم رخ" و "نردبان" را داشتیم. اما این موضوع در این دههها مغفول واقع شده است.
خبرگزاری دانشجو: تفاوت های نسلی نوجوانان هر دوره را میتوان عامل موفقیت برنامههایی از قبیل "کولهپشتی" و... و عدم موفقیت برنامههای امروزی دانست؟
حسین شکیبراد: بله کاملا. اگر نوجوان دهه هفتاد و شصت با "نیمرخ" و "کولهپشتی" زندگی میکرد طبیعتا یک سری ویژگیها و تعاملاتی برایش جذاب بوده اما اصلا اینگونه نیست که بگوییم امروز هم میتوان "نیمرخ" را پخش کرد و مخاطب گرفت.
امروز "نیمرخ" خودش را میطلبد. در آن برنامهها یکسری شاخصهای کلی که در مخاطب نوجوان وجود دارد مورد پسند بود. اصلیترین ویژگی این بود که حرف دل نوجوان در آن برنامهها زده میشد اما محتوای برنامههای امروزی حرف دل نوجوان نیستند.
در بعضی از برنامههایی که به طور خاص به مسئله نوجوان پرداخته میشود نیز نوع مواجهه با مشکلات این نسل غلط است.
اصلیترین درد عدم شناخت نسبت به نوجوان و تفاوتهای او با نسلهای پیشین است. در نشست گفتگو ویژه خبری در شبکه دو که به مناسبت درگذشت علی لندی برگزار شد همه اصرار بر این بود که به تفاوتها دامن نزنید و تفاوت خاصی بین نوجوان امروزی با دههای گذشته وجود ندارد در صورتی که این تفاوتها وجود دارد ولی ما نمیخواهیم سیاه انگاری کنیم که این تفاوتها بد است اتفاقا این تفاوتها خوب هستند و ما اگر این تفاوتها را جدی نگیریم فاصله ما متولیان امر با این نسل زیاد میشود و نوجوان خوراک فرهنگی خودش را از جای دیگری غیر از فضای ما تامین میکند و طبیعی است که هر محصول فرهنگی اثرات خودش را دارد.
در ماجرای تهاجم فرهنگی ابتدا باید هر خوراک فرهنگی را که منجر به ریشه دواندن تهاجم فرهنگی در جامعه ما میشود بشناسیم. اگر جایگزین درستی برای این محصولات وجود داشته باشد این تهاجم فرهنگی خنثی میشود. اما اگر محصول فرهنگی وجود ندارد و فقط با شعار صیانت، بحث محرومیت از آن فضا مطرح میشود طبیعتا اتفاقی نمیافتاد چرا که نوجوان راه خودش را برای تامین خوراک جدید پیدا میکند.
خبرگزاری دانشجو: در زمان ریاست علی عسگری اهمیت مسئله نسل نوجوان در صدا و سیما به چه میزان بود؟
شکیبراد: مهم ترین دستآورد علی عسگری توجه به نوجوان بود. با وجود همه کم و کاستیهایی که درباره آن صحبت کردیم اساسا در همین دوره شبکه امید رونق پیدا کرد و از انتهای لیست کانالها به ده شبکه اصلی منتقل شد.
یکی از پیشنهادات علی عسگری فارغ از تولید محصولات برای این قشر، توجه به استعدادهای موجود در این گروه سنی بود. ما مجموعهایی با عنوان "باشگاه هنر و رسانه نوجوان" در بسیج صدا و سیما راه اندازی کردیم که در واقع نوجوانان مستعد، قبل از وارد شدن به فضای دانشگاهی در این باشگاه تجربیاتی را کسب کنند که خروجی این تجربیات بتواند در فضای آکادمیک هم رشد پیدا کند و در نهایت وارد بدنه صدا و سیما شود.
این پیشنهاد علی عسگری بود که وارد مدرسهها شوید و استعدادها را کشف کنید. رشد دادن نوجوانی که هنوز مسئله کار و ازدواج برایش خیلی جدی نشده آسانتر از نسلی است که دغدغه این مسائل را دارد. این موضوعی که ایشان دنبال کردند یکی از مسائلی است که ما توقع داریم در دوره جدید نیز تداوم داشته باشد. همانطور که در دستور رهبر انقلاب نیز وجود داشت که بعضی دستاوردهای دولت قبل باید در دولت جدید نیز تداوم یابد.
ما اگر بخواهیم برای نوجوان کار تولید کنیم باید ابتدا به این موضوع توجه کنیم که آیا فرد متخصصی در این حوزه وجود دارد یا خیر. زمانی که حوزه نوجوان سالها مغفول بوده است و ما بعد از سی و اندی سال یادمان آمده که شبکهایی مختص نوجوان تاسیس کنیم طبیعتا زیر ساختهای لازم را نیز نداریم. ان شاالله این اتفاق در دوره جدید رخ دهد و هم نگاه جدیتری به مسئله نوجوان صورت گیرد و هم محصولات بیشتری برای این قشر تولید و ایجاد شود و هم چنین روند جوان گرایی و توجه به تولید کنندگان نوجوان نیز تداوم یابد.
خبرگزاری دانشجو: اولویتهای صدا و سیما در دوره جدید برای مخاطب نوجوان چه مواردی را باید دربرگیرد؟
شکیبراد: اولین نکته ایجاد فرصت برای خود نوجوان است در نگاه مخاطب محورانه به این مسئله، اگر یک فرد اثر تولیدی خودش را در صدا و سیما ببیند خیلی از افراد دیگر را نیز به تماشای این اثر ترغیب میکند و همین امر باعث دیده شدن بیشتر یک محصول و شبکه میشود. برای مثال در جشنوارههای رشد و فیلم مدرسه بیش از چهار یا پنج هزار اثر دپو شده از سالهای مختلف وجود دارد که توسط نوجوانان ساخته شدهاند و آثار خوبی نیز در آنها وجود دارد. میتوان بستری برای پخش این آثار فراهم کرد ودر کنار پخش این آثار میتوان برای نقد و بررسی و کمک به آموزش نسل های بعدی از اساتید مجرب دعوت کرد.
نکته دوم بحث مالی است. اگر ما بخواهیم یک برنامه شاخص برای نوجوان بسازیم باید در نظر بگیریم یک رقیب بزرگ در خارج از کشور داریم که با هزینههای گزاف دست به تولید محصول میزند. این مسئله باید جدی گرفته شود و دست تولیدکننده را نباید خالی بماند.
نکته سوم و بحث اصلی همان مسئله شناخت است. در این سال ها جشنوارهایی تحت عنوان
"Teen Choise Awards"
در بعضی کشورها به خصوص آمریکا برگزار شده که سلیقه بچههای 13 تا 19 سال را کشف کرده است. در این جشنواره بررسی میشود که نوجوانان در سال گذشته کدام فیلم، سریال و محصول فرهنگی را پسندیدهاند. حدود بیست سال است که از طریق این جشنواره سلیقه نوجوان، به متولیان امر شناسانده میشود. ما نیز قصد داریم امسال این شناسایی را تحت عنوان جشنواره "نوجوونیم" در هفته نوجوان به همت بسیج سازمان صدا و سیما و بدنه آموزش و پرورش وکانون پرورش فکری انجام دهیم. این یک نظر سنجی بزرگ برای شناسایی سلایق فرهنگی نسل نوجوان است و نتایج آن برای افرادی که قصد دارند در سالهای آینده کار تولید کنند مفید است و کمک میکند به یک شناخت از نسل جدید دست پیدا کنند.
خبرگزاری دانشجو: با توجه به حساسیتهای نسل نوجوان باید برای تولید محصول مطالعه و شناخت بسیار زیادی صورت بگیرد. صدا و سیما این مطالعه را انجام میدهد؟ و اتاق فکری برای این موضوع وجود دارد؟
شکیبراد: طبیعتا اتاق فکرهایی وجود دارد اما یک پیشنهاد جدی تحت عنوان "شورای کودک و نوجوان" در صدا و سیما مطرح شده که هر محتوایی در هر شبکه برای این قشر باید با نگاههای جامعه شناختی و روانشناختی همراه باشد اما واقعیت آن است که نباید ترسید و باید کار تولید کرد. باید در کنار ساخت هر محصول همانگونه که به علت تخصصی بودن ماجرا یک مشاور مذهبی و یک مشاور نیروی انتظامی وجود دارد، یک مشاور تربیتی نیز حضور داشته باشد حتی اگر یک برنامه سرگرمی نیز برای نوجوان میخواهد تولید شود باید حتما در آن مسائل تربیتی رعایت شود. برای مثال یک مسابقه سرگرمی بدون توجه به مسائل تربیتی برگزار میشود و منجر به سرخوردگی بازندهها میشود.
فارغ از این مسائل ما نیاز به یک سند تربیتی برای نوجوان داریم همانگونه که تا حدودی درباره کودک این موضوع وجود دارد. اما مسئله این است که حوزه نوجوان در واقع متولی ندارد مثلا ما در آموزش و پرورش و تشکلها نیز با دانشآموز روبرو هستیم و شخصیت اجتماعی نوجوان را نادیده گرفتهایم. شاید این روزها به واسطه علی لندی و برخی اتفاقهای تلخ و شیرینی که در این حوزه روی داده مسئله نوجوان و دهه هشتادیها بر سر زبان ها افتاده است. اما سالها این مسئله مغفول بوده است و به نوجوان اهمیتی داده نمیشد و فقط با عنوان دانش آموز روبرو بودهاییم امروزه دارد به این مسئله توجه میشود اما سندی برای آن وجود ندارد و مطالعه قبلی صورت نگرفته و نمیتوان به سالهای گذشته نیز رجوع کرد. در دولت قبل وزارت ورزش و جوانان سن نوجوانی را از 15 به 18 سال تغییر داد و طبیعتا با بالا بردن سن جوانی آمار ازدواج و تحصیلات و... بالا میرود و این به نفع دولت بود اما خیلی راحت مسئله بچههای 15 تا 18 سال حذف شد. عملا نوجوان یک منطقه آزاد است که هیچ کسی متولی آن نیست.