شیرزاد: دولت رئیسی از ثمره مقاومت خوب دولت روحانی بهره میبرد / از حقوق زنان صیانت کنید؛ اگر قاتل اصلاحطلب نبود!
شاید منظور آقای شیرزاد از مقاومت خوب دولت قبل در مقابل فشار حداکثری، تحمیل تورم 43 درصدی به مردم است.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** شیرزاد: دولت رئیسی از ثمره مقاومت خوب دولت روحانیبهره می برد
«احمد شیرزاد» از اعضای طیف تندرو اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «باید توجه داشت که دولت روحانی در بحث مقاومت در مقابل فشار حداکثری بسیار خوب عمل کرده است و سبب شد تا کشور با مشکل جدی مواجه نشود و این عملکرد خوب باید گفته شود. متاسفانه بیانصافی میشود و از مقاومت خوب دولت روحانی حرفی زده نمیشود. امروز آقایان از همان مقاومت خوب دولت دوازدهم خوشه چینی میکنند و نتایج عملکرد خوب دولت روحانی را به نام خود میزنند در حالی که اسمی از دولت قبل به میان نمیآید. امروز با فراموشی این موارد صرفا نقاط ضعف دولت روحانی گفته میشود که این بیانصافی است.»
وی افزود: «شاهد بودیم دکتر ظریف از دیپلماسی عمومی بسیار قوی برخوردار و با فعالیت جانبی که داشت، بیش از هر شخص دیگری از حیثیت نظام دفاع میکرد و عملکرد قدرتمندانهای در تمامی عرصهها داشت در حالی که وزرای خارجه قبلی و بعدی چنین توانایی نداشتند. این یک توانمندی منحصربهفردی بود که در دکتر ظریف وجود داشت و نمیتوان انتظار داشت تا دیگران نیز چنین توانایی داشته باشند.»
این فعال تندروی اصلاح طلب در ادامه گفت: «دستگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم و عملکرد دولت سیزدهم را باید منطقیتر از عملکرد دولت احمدی نژاد دانست. با این وجود فاصله عملکرد دولت سیزدهم خیلی با عملکرد دولت دوازدهم زیاد نیست... دولت رئیسی شبیه دولت روحانی عمل می کند.»
شیرزاد مدعی شده است که دولت روحانی در بحث مقاومت در مقابل فشار حداکثری بسیار خوب عمل کرده است. گویا از نگاه وی اینکه دولت روحانی مسکن را متری 3 میلیون تومان تحویل گرفت و 30 میلیون تومان تحویل داد، نتیجه مقاومت جانانه این دولت در مقابل فشار حداکثری است.
یا شاید اینکه دلار را 3 هزارتومان تحویل گرفت و تا 32 هزارتومان افزایش داد نیز مصداق مقاومت خود در مقابل فشار حداکثری است.
و یا شاید هم امثال حسین فریدون و مهدی جهانگیری و شبنم نعمت زاده و مهدی آخوندی و هادی رضوی و فساد صندوق ذخیره فرهنگیان و کرسنت و توتال و برجام و هفت تپه و... مصادیق مقاومت خود در مقابل فشار حداکثری است.
و البته شاید منظور آقای شیرزاد از مقاومت خوب دولت قبل در مقابل فشار حداکثری، تحمیل تورم 43 درصدی به مردم است.
افراطیون اصلاح طلب بهتر است بجای توهین به فهم و شعور مردم، بابت کارنامه خود از مردم عذرخواهی کرده و در جهت جبران آن تلاش کنند.
** از حقوق زنان صیانت کنید، البته بستگی به قاتل دارد!
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «از حقوق زنان صیانت کنید» نوشت: «"قتلِ ناموسی"، "زنکشی"، "کودکهمسری"، "خشونت علیه زنان" و تعابیری چون اینبار دیگر به هشتگهایی تبدیل شدهاند که کاربران شبکههای اجتماعی با تکرارشان لابهلای سطور توییتها و پستهای اینستاگرامی، داغ نگاهشان میدارند تا مگر به این ترتیب جامعه را اندکی هشدار و مسوولان را تا آنجا که ممکن است و میشود، هوشیار کنند تا مگر در سایه این افزایش آگاهی اجتماعی، مطالبهگری از مسوولان را افزایش دهند و با افزایش مطالبهگری از مسوولان کاری کنند که آقایان و معدود خانمهای مسوول در قوه قضاییه و البته دولت و مجلس انقلابی حواسشان باشد که برای تامین امنیت زنان در انجام وظایفشان کوتاهی کرده اند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «اگر ناگهان تمامی تایملاین کاربران در توییتر و اینستاگرام و شبکههای اجتماعی دیگر، پر میشود از تصاویر شطرنجی و غیرشطرنجی مردی که لبخندی کریه بر لب دارد و گیسوان دختری جوان را پس از جدا کردن سرش از تن، در چنگ، آنان نیز بدانند که اگر جرات نکنیم بنویسیم "مقصرند"، لااقل بدانند که "مبرا" و بیتقصیر و بیگناه هم نبوده و نیستند».
واقعا برخی رسانه های اصلاح طلب همه چیز را لوث کرده اند؛ یکی از این موارد، حقوق زنان است. وقتی نجفی - سیاستمدار مشهور اصلاح طلب - در اقدامی جنایتکارانه همسر دوم خود را در حمام و با سلاح غیرمجاز به قتل رساند، جریان اصلاح طلب نه تنها این اقدام را محکوم نکرد، بلکه برای «قاتلِ یک زن» سنگ تمام گذاشت.
در ماجرای نجفی، جریان اصلاح طلب مقتول را آماج توهین و تهمت قرار داد و مدعی شد که آن زن مهدورالدم بود و باید کشته می شد!
در همین پرونده، ابتکار و مولاوردی در جایگاه مسئولان ارشد دولتی و متولی حمایت از حقوق زنان، به هیچ عنوان این اقدام را محکوم نکرده و گفتند مثل بره سکوت می کنیم! اما همین افراد در ماجرای قتل زنی در اهواز از دولت و مجلس خواستند که پاسخ دهند!
در یک نمونه دیگر، در ماههای گذشته جریان اصلاح طلب با هیاهوی رسانه ای مدعی شدند که چرا جوانی به نام آرمان عبدالعالی به خاطر قتل فجیع دوست دخترش مجازات شده است! این در حالی است که قاتل، دختری جوان را به قتل رسانده و جسد او را مُثله کرده بود و به هیچ عنوان حاضر نشد که مکان جنازه دختر جوان را افشا کند.
یکی از فعالین رسانه ای در روزهای گذشته در مطلبی نوشته بود: «بازی با واژه "کودک همسری" در جریان قتل زن 17 ساله اهوازی توسط امثال ابتکار و مولاوردی در حالی است که ابتکار به عنوان معاون روحانی، رسما سن مورد حمایت دولت برای ازدواج را 13 سالگی عنوان و خودش نیز در 17 سالگی ازدواج کرده است».
واقعیت انکارناشدنی این است که جریان اصلاح طلب به هیچ عنوان صلاحیت ندارد که درباره حقوق زنان اظهارنظر کند؛ چرا این طیف رکورددار تضییع حقوق زنان است.
** خودی و غیرخودی نداریم؛ جاسوس و مفسد اقتصادی هم نداشتیم!
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان «زبان حکمرانی» نوشت: «تقسیمبندی مردم به خودی و غیرخودی، بابصیرت و بیبصیرت، انقلابی و غیرانقلابی، ولائی و غیرولائی و... در کلام حکمرانان موج میزند و عملکردهایشان نیز همین را نشان میدهد... یکی از توصیههای درخشان و بسیار مؤثر شهید مظلوم آیتالله بهشتی این بود که از همه میخواست از جاذبه در حد اعلا و از دافعه به مقدار ضرورت برخوردار باشند تا بتوانند مردم را به دین و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی جذب کنند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «امروز با اینکه دریای مشکلات، مردم را در خود غرق کرده و اعتماد مردم به مسئولین خدشهدار شده، هنوز هم فرصت تجدیدنظر در گفتار و رفتار فراهم است... مسئولان در ردههای مختلف اگر دست از تقسیمبندیها بردارند و عداوتهای بدریه و خیبریه را کنار بگذارند و به آحاد مردم از ادیان و مذاهب و افکار و سلایق و جناحها و احزاب و گروههای مختلف یکسان بنگرند و رفتاری همسان با آنها داشته باشند، قطعاً اعتماد برخواهد گشت و حمایت مردم از حکمرانان که سرمایه اصلی حکمرانی است، روزافزون خواهد شد.»
جریان اصلاح طلب از هر چیزی سخن می گوید جز کارنامه خود در حداقل 8 سال گذشته. این طیف از یکسو با سیاه نمایی مدعی است که «دریای مشکلات، مردم را در خود غرق کرده»؛ و از سوی دیگر سوءمدیریت دولت قبل و وجود جاسوس ها و مفسدان اقتصادی و مدیران نجومی در «دولتِ اصلاح طلبان» را انکار می کند.
اصلاح طلبان با تحریف تاریخ، شخصیت های بزرگ انقلاب را وارونه توصیف می کنند. شهید بهشتی، آمریکا را مصداق اتم استکبار می دانست و خطاب به مقامات آمریکایی اعلام کرد که «ای آمریکا از ملت ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر». این شهید بزرگوار هیچگاه رئیس جمهور آمریکا را با القابی همچون «مودب»! و «باهوش»! مورد خطاب قرار نداد.
شهید بهشتی با خوی اشرافیگری مخالف بود و هیچگاه به اختلاس مفسدان اقتصادی، لقب «بدهی معوقه» نمی داد. و مدیران مفسد را «ذخیره نظام» نمی نامید. شهید بهشتی هیچگاه از قیام عاشورا درس مذاکره نگرفت و از صلح امام حسن (ع) نیز برداشت نادرستی نداشت. شهید بهشتی هیچگاه جای «جلاد و شهید» را عوض نکرد و در نهایت توسط گروهک تروریستی و جنایتکار منافقین به درجه رفیع شهادت رسید.
در دولتِ اصلاح طلبان منتقدان با تعابیری همچون «بیسواد، بی شناسنامه، مزدور، انقلابیون نفهم، یکمشت لات، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأس آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند» و... مورد خطاب قرار می گرفتند. با اینحال هیچ صدایی از رسانه های اصلاح طلب در انتقاد از این روش زشت و ناپسند بلند نمی شد.