ضرب الاجل مضحک ترامپ

تا قبل از وقوع حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی، ایران هیچگاه کمترین اهمیتی برای ضرب الاجل اعلام شده از سوی رئیس جمهور آمریکا قائل نشد و در آینده نیز نخواهد شد.
به گزارش "ورزش سه" و به نقل از تسنیم، گروه سیاسی - رسانههای آمریکایی در رویکردی کاملاً هماهنگ و از پیش تنظیم شده، بر روی فرصت دوماهه ترامپ درخصوص به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای با ایران یا شکست مذاکرات تمرکز ویژهای نمودهاند. گزاره القایی کاخ سفید و رسانههای وابسته به لابی قدرت در واشنگتن این است که عدم به نتیجه رسیدن مذاکرات طی دو ماه گذشته تبدیل به مجوزی برای اقدام (بزدلانه) رژیم اشغالگر قدس علیه تاسیسات هستهای ایران شده است.
ترامپ در ماه آوریل اعلام کرد که برای حصول توافق هستهای با جمهوری اسلامی ایران ضربالاجل دو ماهه تعیین کرده است. به گفته مقامات آمریکایی، این فرصت از روز 12 آوریل که مذاکرات ایران و آمریکا آغاز و یک روز قبل از جنایت اخیر صهیونیستها به پایان رسید.
در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه اساسا در حوزه روابط بینالملل و سیاست خارجی کشورها "اهداف" نسبت به "زمان" اولویت دارند. بنابراین اساسا به کارگیری کلید واژه "ضرب الاجل" از سوی سیاستمدار معلومالحالی مانند ترامپ برای ایرانیان محلی از اعراب ندارد. به عبارتی بهتر، اساسا آنچه برای جمهوری اسلامی ایران اصالت و موضوعیت دارد، خطوط قرمز و ملاحظات استراتژیک و راهبردی کشورمان در حوزه روابط بینالملل است.
تا قبل از وقوع حمله وقیحانه رژیم منحوس صهیونیستی، ایران هیچگاه کمترین اهمیتی برای ضربالاجل اعلام شده از سوی رئیس جمهور آمریکا قائل نشد و در آینده نیز نخواهد شد. بر این اساس ترامپ حق تعیین هیچ گونه ضربالاجل و محدوده زمانی جهت به نتیجه رسیدن یا نرسیدن مذاکرات را ندارد. ضمن آنکه با توجه به جنایت مشترک صورت گرفته از سوی ترامپ و نتانیاهو اساسا جایی برای مذاکره با شیطان بزرگ باقی نمیگذارد.
نکته دوم اینکه اگر ترامپ واقعا به دنبال توافق با ایران طی دو ماه اخیر بوده، میبایست این تمایل را (با توجه به محدودیت زمانی که خود تعیین کرده بود) در رفتار، گفتار و رویکرد واشنگتن در مذاکرات نشان میداد. اما آیا شاهد تحقق چنین موضوعی بودهایم؟! ویتکاف، روبیو و ترامپ دقیقا پس از برگزاری دور نخست مذاکرات در مسقط، زمزمههای غنیسازی صفر درصدی و برچیده شدن ساختار برنامه هستهای ایران را به صورت عمومی مطرح نموده و به صورتی کاملا عامدانه از پیش شرط "پذیرش حق مسلم ایران در خصوص غنیسازی در خاک کشورمان" سرباز زدند.
در چنین شرایطی مقصر طولانیتر شدن مذاکرات کسی جز ترامپ نیست. اگر دولت آمریکا به همان پیش شرطهای اولیهای که در مذاکرات دور نخست در مسقط پذیرفت پایبند بود، انعقاد توافق هستهای با مانع چندانی مواجه نمیشد.
همین مسئله به خودی خود نشان میدهد که مذاکرات صرفا یک نقشه تاکتیکی جهت فراهم ساختن شرایط اقدام و حمله توسط رژیم صهیونیستی بوده است.