یک‌شنبه 4 آذر 1403

طاقچه، بومی‌سازی آمازون و کرونا / باید نمایشگاه کتاب دیجیتال شویم

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
طاقچه، بومی‌سازی آمازون و کرونا / باید نمایشگاه کتاب دیجیتال شویم

محمد صدوقی می‌گوید اپ طاقچه توانست آمازون را بومی‌سازی کند و هدف ما تبدیل شدن به نمایشگاه کتاب دیجیتال است. در ایام قرنطینه که ناشران فعالیتی نداشتند، سود آنها از فروش در طاقچه چشمگیر بود.

محمد صدوقی می‌گوید اپ طاقچه توانست آمازون را بومی‌سازی کند و هدف ما تبدیل شدن به نمایشگاه کتاب دیجیتال است. در ایام قرنطینه که ناشران فعالیتی نداشتند، سود آنها از فروش در طاقچه چشمگیر بود.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: یکی از فروشگاه‌های کتاب الکترونیکی و صوتی پرطرفدار در ایران «طاقچه» است. همزمان با روزهای قرنطینه به دلیل شیوع کرونا، این اپلیکیشن به همراهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینه دسترسی آسانتر و ارزان‌تر مردم به کتاب دیجیتال تلاش مهمی را انجام داد و شاید بتوان گفت که اینکار بجز بهبود سرانه مطالعه در ایران، در زمینه فرهنگ‌سازی خرید و مطالعه کتاب دیجیتال نیز موثر بود.

شیوع کرونا نشان داد که صنعت نشر ایران باید هرچه سریعتر خود را با دستاوردهای نوین همراه سازد. کرونا ثابت کرد که سازوکار سنتی صنعت نشر ایران به تنهایی جوابگو نیست و آنها برای بیرون کشیدن گلیم خود از آب در هنگامه مشکلات باید به روش‌های نوین فروش بی‌اندیشند.

شاید بتوان گفت که شیوع کرونا باعث شد تا همه فکرها به ضرورت توسعه یک امر سوق پیدا کند: استارتاپ‌های فرهنگی. این ضرورت را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت و در یک کار کوتاه مدت ضربتی برنامه‌ای را برای ایام قرنطینه طراحی و اجرا کرد. اما آیا کافی بود؟ آیا این وزارتخانه توانست با همکاری وزارتخانه‌های دیگر از جمله ارتباطات و فناوری اطلاعات، به ایجاد بسترها و زیرساخت‌های لازم برای توسعه این استارتاپ‌ها برنامه‌ریزی مناسب داشته باشد؟ این «خواست» باید با «اراده» صنعت نشر صورت تحقق به خود بگیرد. درباره تاریخچه «طاقچه» و همچنین وضعیت صنعت نشر ایران و ضرورت توسعه استارتاپ‌ها با محمد صدوقی، مدیر اپلیکشین طاقچه به گفت‌وگو نشستیم.

از دانشگاه شریف تا طاقچه

صدوقی درباره تاریخچه تاسیس و راه‌اندازی اپلیکیشن «طاقچه» گفت: سال‌های 90 تا 92 تحولات مهمی در ایران رخ داد. هم اینترنت موبایل شروع به رشد کرد و هم دستگاه‌های هوشمند، پیشرفته‌تر از قبل شدند و بازار ایران نیز از این دستگاه‌ها و گوشی‌ها بی‌نصیب نبود. در چنین فضایی «شرکت حصین» بخش موبایل خود را راه‌اندازی کرد تا در حوزه B2C هم ورود پیدا کند. مجموعه حصین در سال 83 و توسط تعدادی از دانشجویان المپیادی دانشگاه شریف تاسیس شد خدمات آن پیشتر در حوزه بانکداری الکترونیک و صرفا B2B بود. نخستین پروژه این بخش، «مایکت» بود که به عنوان یک اپ‌استور اندرویدی در سال 1391 راه اندازی شد.

همانطور که مایکت و کافه بازار، گوگل‌پلی را بومی‌سازی کردند، کار ما هم به‌گونه‌ای بومی‌سازی آمازون بودصدوقی ادامه داد: پس از گذشت یکسال از راه‌اندازی «مایکت» ما دو مزیت داشتیم؛ نخست توسعه دادن یک پلتفرم محتوایی، که می‌شد آن را تکثیر و محتواهای دیگری مثل موسیقی، کتاب، فیلم و... را در آن ارائه کرد و مزیت دیگر ماهیت مایکت که می‌توانستیم در آن، چنین پلتفرم‌هایی را تبلیغ کنیم. در چنین شرایطی ایده طاقچه متولد شد که البته ایده خاصی هم نبود. مشابه آن مانند آمازون در دنیا وجود داشت.

مدیر طاقچه در ادامه با اشاره به این نکته که با راه‌اندازی طاقچه سعی شد تا مجموعه‌ای مانند آمازون بومی سازی شود، گفت: همانطور که مایکت و کافه بازار، گوگل‌پلی را بومی‌سازی کردند، کار ما هم به‌گونه‌ای بومی‌سازی آمازون بود. در هر صورت سال 1392 طاقچه به صورت آزمایشی راه‌اندازی و سال 93 از آن رونمایی شد. از آن تاریخ تاکنون در سه حوزه به صورت جدی مشغول به رشد و فعالیت هستیم: نخست توسعه محتوا که مدام در حال افزایش و بالا بردن تعداد عناوین و کیفیت کتاب‌ها هستیم. اکنون حدود 70 هزار محتوا روی طاقچه هست که بیش از 40 هزار عنوانش کتاب و کتاب صوتی و مابقی مطبوعات است. ما باید مدام با ناشران جدید قرارداد ببندیم و کتاب‌های جدید را از ناشران طرف قراردادمان بگیریم تا محتوای طاقچه غنی‌تر شود. حوزه دیگر فعالیت ما فنی است که باید مدام زیرساخت‌ها بهبود یابند و امکانات بهتری ارائه شوند. حوزه سوم هم بحث تبلیغات و بازاریابی است.

شیوه ارائه محتوا و خدمات

صدوقی در بخش دیگری از این گفت‌وگو درباره شیوه ارائه محتوا در طاقچه و چگونگی همکاری با ناشران اشاره کرد: ما پس از بستن قرارداد با ناشران، فایل کتاب را از آنها گرفته و تبدیل به فرمتی استاندارد می‌کنیم. یک نکته مهم اینجا وجود دارد. بر خلاف باور همگان کتاب دیجیتال لزوما همان pdf نیست. کتاب باید به فرمت epub تبدیل شود، فرمتی که با امکانات زیاد، مطالعه در موبایل را لذت‌بخش می‌کند. فونت و فاصله خطوط در این فرمت تغییر می‌کند، قابلیت جستجو دارد، امکان یادداشت‌گذاری و هایلایت کردن متن و بسیاری امکانات دیگر.

وی اضافه کرد: پس از تبدیل فایل، ناشر بهایی را برای این فایل الکترونیک تعیین می‌کند که معمولا 30 درصد بهای تمام شده نسخه چاپی است. البته در تعیین قیمت میان ناشران تفاوت‌هایی وجود دارد. در نهایت هرچه کتاب فروخته شود، 70 درصد سهم ناشر و 30 درصد سهم طاقچه است که در انتهای هر ماه به حساب ناشران واریز می‌شود. همچنین هر ناشر برای خود یک پنل مدیریتی دارد که گزارش لحظه‌ای فروش، نظرات کاربران و بسیاری از آمارهای کاربردی را به صورت آنلاین می‌بیند.

طاقچه بی‌نهایت، مدل تازه‌ای از خدمات

طاقچه خدمت جدیدی در عرصه کتاب و کتابخوانی برخط نیز به مخاطبان ارائه می‌دهد. این روش ارائه محتوا که به عنوان «طاقچه بی‌نهایت» نام‌گذاری شده، هم به نفع مخاطبان کتابخوان است چرا که هزینه‌های کمتری برای مطالعه کتاب می‌پردازد و هم اینکه بدون فروش کتاب، درآمدی را نیز نصیب ناشران می‌کند. صدوقی درباره این نوع از ارائه محتوا گفت: ما پس از ارائه خدمات فروش، مدل اشتراک را نیز طراحی کردیم. ببینید طاقچه در عرصه فروش مثل یک کتابفروشی خیابان انقلاب است. ناشر، تولید کننده است، طاقچه کتابفروش و کاربر نیز خریدار کتاب، اما ما ساحت کتابخانه همگانی را نیز طراحی کردیم و طاقچه اکنون به عنوان یک کتابخانه نیز شهرت دارد. بخشی از کتاب‌های طاقچه که اکنون حدود دوازده هزار عنوان است و روزانه به تعداد آنها افزوده می‌شود، در این طرح جای گرفته و مخاطب می‌تواند با پرداخت حق اشتراک ماهیانه، از این کتاب‌ها به صورت نامحدود استفاده کنند. این امکان از دو سال پیش در طاقچه راه افتاد و فعلا اپلیکیشن‌های دیگر این قابلیت را برای خود طراحی نکرده‌اند.

هدف ما تبدیل شدن به نمایشگاه کتاب دیجیتال است

صدوقی درباره برنامه‌های بلندمدت طاقچه نیز اشاره کرد: اکنون طاقچه با بیش از هزار ناشر و ناشرمولف ارتباط دارد و کتاب‌هایشان را عرضه می‌کند. اکثر ناشران خوب و مشهور کشور نیز با آن همکاری دارند. ما هیچ محدودیتی در عناوین و موضوعات نداریم. اکنون در طاقچه از کتاب تخصصی پزشکی یک میلیون تومانی گرفته تا کتاب‌های کودک و آثار عامه پسند، عرضه می‌شود. هرچیزی که بتوان به آن کتاب گفت، قابلیت ارائه در طاقچه را دارد. در نهایت هدف ما این است که به نمایشگاه کتاب دیجیتال تبدیل شویم.

پس از شیوع کرونا، کتابفروشی‌ها بسیار متضرر شدند. پس از آن، بیشترین ضرر از آن ناشرانی بود که از قبل با حوزه کتاب الکترونیک خو نگرفته و همکاری جدی با ما و رقبایمان نمی‌کردند. اما فی المثل ناشری بوده که در فروردین از پلتفرم ما 150 میلیون تومان دریافتی داشته است

وی افزود: در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران آدم‌های مختلف با سلایق گوناگون و در سنین مختلف آمده و کتاب‌های مورد علاقه خود را انتخاب می‌کنند. نمایشگاه کتاب سلیقه‌ای نیست و طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران کار می‌کند. طاقچه هم همین است. هر کتابی در هر موضوعی می‌تواند در آن قرار بگیرد مشروط بر اینکه مجوز انتشار از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را داشته باشد. همه آحاد جامعه هم می‌توانند از طاقچه استفاده کنند.

هک کردن فروشگاه‌های کتاب دیجیتال برای هکرها به صرفه نیست

بخش دیگری از گفت‌وگو با محمد صدوقی به پرسشی درباب امکان یا عدم امکان هک طاقچه اختصاص داشت. او در پاسخ گفت: محال نیست. به هر حال کسانی هستند که می‌توانند هر قفلی را باز کنند، اما این کار منطقا صرفه‌ای ندارد. هکر به جای اینکه بیاید و پس از صرف زمان و هزینه‌ی بسیار، طاقچه را هک کند، به راحتی می‌تواند کتاب را اسکن کند. کما اینکه اکنون بسیاری در فضای مجازی این کار را انجام می‌دهند. اما باید اشاره کنم که معماری فنی طاقچه قوی است و طوری رمزنگاری شده که هک کردن آن بسیار سخت است.

فعالیت در دوره شیوع کرونا

مدیر اپلیکیشن طاقچه در ادامه در شرح فعالیت این اپ در دوران شیوع کرونا و ایام قرنطینه در روزهای تعطیلات سال نو، گفت: در بازه 15 اسفند تا آخر فروردین چند اتفاق در طاقچه افتاد که هم‌زمان با شیوع کرونا و ایام قرنطینه بود. طاقچه از بدو تولد همیشه ایام نوروز را با برگزاری یک کمپین گذرانده است. برای دوران کرونا کمپین را 15 روز زودتر راه‌اندازی و 10 روز هم دیرتر از سیاق معمول آن را به پایان رساندیم. در ایام کمپین معمولا حجم زیادی کاربر به ما اضافه می‌شود، چون به هر حال جشنواره است و تخفیف‌های خوبی به مخاطب داده می‌شود. نکته بعدی این که نسخه متحول شده و جدید طاقچه در همان ابتدای کمپین یعنی روز 14 اسفند عرضه شد. بنابراین شیوع کرونا با ارائه نسخه جدید و کمپین طاقچه همراه بود.

وی افزود: کمپین امسال ما با کمپین‌های سال‌های قبل به دلیل چند همکاری خاص از جمله با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین شهرداری تهران و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، متفاوت و خاص بود. این همکاری‌ها هم به تعداد کاربران ما افزود. در مجموع فروش ما بیش از پنج برابر قبل شد و تعداد کاربران ما نیز به دو برابر افزایش پیدا کرد. اما این رخدادها به مثابه یک دوپینگ بود. در آن بازه هر کاربر می‌توانست در هر روز، یک کتاب را با 70 درصد تخفیف خریداری کند. 50 درصد این تخفیف را ما و ناشر تقبل کردیم و 20 درصد هم سهم وزارت ارشاد بود.

صدوقی اضافه کرد: البته اکنون دیگر مثل فروردین نیست و بسیاری زندگی روزمره خود را از سر گرفته‌اند. اما برای ارائه یک آمار کلی باید گفت که هم ما و هم اپلیکیشن‌های دیگر و هم کتابفروشی‌های آنلاینی که نسخه کاغذی را می‌فروشند مثل شهرکتاب، دیجی کالا، آدینه بوک و... هم در ایام قرنطینه کرونا رشد فروش داشتند، اما پس از فروردین افت فروش را تجربه کردند.

منفعت‌های مالی ناشران در ایام رکود کرونایی

مدیر اپلیکیشن طاقچه، فعالیت این اپلیکشین را از نظر اقتصادی برای ناشران مفید ارزیابی کرد و گفت: پس از شیوع کرونا، کتابفروشی‌ها بسیار متضرر شدند. پس از آن، بیشترین ضرر از آن ناشرانی بود که از قبل با حوزه کتاب الکترونیک خو نگرفته و همکاری جدی با ما و رقبایمان نمی‌کردند. اما فی المثل ناشری بوده که در فروردین از پلتفرم ما 150 میلیون تومان دریافتی داشته است. ناشران 50، 70 و 80 میلیونی هم بودند. توجه داشته باشید که این مبلغ خالص است و ناشر برای این فروش هیچ هزینه‌ای نکرده، نه زمانی صرف کرده، نه انبارداری کرده و... این مبلغ واقعا جذاب است. یعنی در ماهی که همه صنوف به دلیل کرونا تعطیل بودند و ناشر نیز هیچ فعالیتی نداشته، این مبلغ به حسابش واریز شده است.

این مدیر فرهنگی و اقتصادی همچنین اشاره کرد که سوددهی طاقچه برای ناشران به معنای سوددهی خود طاقچه نیست. وی در این باره توضیح داد: فعلا دخل و خرج طاقچه سربه‌سر نیست. استارتاپ‌ها معمولا پس از یک بازه زمانی مثلا چهارساله سودده می‌شوند. اما چون حوزه فعالیت ما کتاب و سرانه مطالعه در کشور ما پایین است، درصد سهم ناشر بالاست و برای تبلیغ و توسعه نرم‌افزار نیز ناچاریم هزینه‌های زیادی کنیم، هنوز درآمدزا نشده‌ایم. سوبسیدهای ما به مردم هم برای ناشر هزینه‌ای ندارد. یعنی وقتی ما اعتبار طاقچه را هدیه می‌دهیم، 70 درصدش سهم ناشر می‌شود که این نیز جز هزینه‌های تبلیغات و مزید بر علت است.

وی ادامه داد: پس از راه اندازی، پیشبینی ما این بود که سال 98 سودده شویم، یعنی پس از گذشت پنج سال اما اکنون می‌گوییم که ان شاء الله سال 1400 این اتفاق رخ خواهد داد.

مردم سیستان و بلوچستان از مشتریان پروپاقرص ما هستند

صدوقی در بخش دیگری از این سخنان در پاسخ به پرسشی درباره توسعه کاربران این اپ و تحت پوشش قراردادن استان‌های محروم گفت: ما آمار عجیبی در فروش داریم. بیشترین مشتریان ما ابتدا از تهران هستند، بعد همدانی‌ها و بعد استان محروم سیستان و بلوچستان. مردم شریف این دیار علیرغم محرومیت و کمبود امکانات بسیار کتاب می‌خوانند.

وزارت ارشاد از تحولات جهانی عقب است

بخش دیگری از گفت‌وگو با صدوقی به وضعیت همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با استارتاپ‌های فرهنگی اختصاص داشت. وی در شرح تعامل و همکاری وزارت ارشاد با این فعالان گفت: ما انتظار نداریم که وزارت ارشاد پا به پای بخش خصوصی که جوانان چابک در آن مشغولند، حرکت کند، اما انتظار حداقلی از فعالیت‌ها و برنامه‌ها را داریم که متاسفانه برآورده نمی‌شود. توقع ما این است که او بیاید و جاده را صاف کند تا بتوانیم در آن با سرعت حرکت کنیم، اما ارشاد در این حوزه بسیار عقب است و بار فرهنگ‌سازی نیز به دوش خود پلتفرم‌هاست. آنها بسیار کند حرکت می‌کنند، البته تاکنون سنگ اندازی نیز نکرده‌اند.

نپذیرفتن کپی رایت ما را از بازار جهانی محروم کرده است

یکی از قابلیت‌های استارتاپ‌ها توانایی حضور آنها در بازار جهانی است و رقابت با پلتفرم‌های مشهور دنیا. اما این حضور در حوزه فرهنگ با اشکالاتی مواجه است. یکی از مشکلات، نپذیرفتن قوانین مربوط به کپی رایت در ایران است. صدوقی درباره این مشکل به خبرنگار مهر گفت: نپذیرفتن قانون جهانی کپی رایت باعث شده تا نتوانیم حق انتشار کتاب‌های فارسی را بفروشیم و ناچار محدود به بازار 80 میلیونی ایران شده‌ایم که تازه سرانه مطالعه در این بازار هم پایین است. چرا نباید به بازار جهانی بپیوندیم؟ نویسندگان ما واقعا این قابلیت را دارند که در جهان بفروشند.

ما آمار عجیبی در فروش داریم. بیشترین مشتریان ما ابتدا از تهران هستند، بعد همدانی‌ها و بعد استان محروم سیستان و بلوچستان. مردم شریف این دیار علیرغم محرومیت و کمبود امکانات بسیار کتاب می‌خوانندصدوقی گفت: نداشتن بازار جهانی در نهایت باعث می‌شود تا ما به ندرت نویسنده خوب داشته باشیم. این روند باعث می‌شود تا بازار نویسندگی در ایران هم کوچک شده و نویسندگی از یک شغل حرفه‌ای بدل به یک فعالیتی در کنار شغل اصلی نویسنده شود. سوال من این است که در این بازار محدود آیا نویسندگان ایرانی به میزان کف حقوق وزارت کار درآمد دارند؟ اکنون ما رسیده‌ایم به تیراژ 200 نسخه که در سطح انتشار یک کتاب برای یک مدرسه است!. با این اوصاف اما اعتقاد دارم هرچند که ما به کپی رایت نپیوسته‌ایم اما می‌توانیم حداقل جلوی انتشار غیر مجاز کتاب در کشور را بگیریم. نباید این حجم از کپی غیرمجاز در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی وجود داشته باشد. باید آنقدر ضمانت‌های اجرایی قوی باشند که کسی جرات انتشار غیر قانونی کتاب را نداشته باشد.

قانون داریم، مشکل ضعف اجرایی است

صدوقی در بخش دیگری از سخنان خود به وجود قوانین قضایی در حوزه انتشار غیر قانونی کتاب اشاره کرد و گفت: ضعف اجرایی ما، بیشتر از ضعف در حوزه تصویب قوانین است. برخی از دوستان با دوندگی‌های بسیار حتی برای یک کتاب، با سختی هرچه تمامتر احکام سنگین برای قاچاقچیان کتاب گرفته‌اند. اما داستان اینجاست که مثلا برای جبران ضرر 10 میلیونی، 15 میلیون هزینه استخدام وکیل و حضور در دادگاه و... کرده‌اند. طول می‌کشد تا حق گرفته شود.

صدوقی سازوکار صنفی نشر در ایران را سنتی خواند و ادامه داد: صنف ناشران و کتابفروشان صنفی قدیمی و قوی است اما چون بدنه نشر سنتی است، هنوز از آسیب‌هایی که به خاطر فضای مجازی به آن وارد آمده بی اطلاع است و دانش کمی نسبت به آن دارد به همین دلیل نیز از نظر صنفی اقدامات اساسی علیه آن نکرده است. فروردین امسال مردم در طاقچه 40 میلیون دقیقه مطالعه کردند، این عدد برای یک اپلیکیشن بسیار جذاب است اما مساله این است که خیلی بیشتر از این میزان مطالعه در فضای غیرقانونی صورت گرفته است. صنعت نشر باید به ترمیم این آسیب بپردازد. اتحادیه سازوکار قوی برای مقابله با منتشر کنندگان غیرقانونی کتاب در فضای مجازی که بسیار هم به صنعت نشر ضربه می‌زنند، ندارد. چون درگیر مسائل دیگری چون تامین کاغذ، حضور در نمایشگاه کتاب و... است. این دغدغه‌ها که البته مهم هم هستند باعث شده تا از پیگیری حقوق خود در فضای مجازی باز بمانند.

آیا برگزاری مجازی نمایشگاه کتاب تهران صورت عینی به خود می‌گیرد؟

صدوقی درباره ایده برگزاری نمایشگاه کتاب تهران به صورت مجازی که پس از شیوع کرونا مدتی توسط مسئولان فرهنگی تبلیغ می‌شد، گفت: نمایشگاه کتاب جذابیت‌های غیرقابل انکاری دارد. یک جای شلوغ و پر رفت و آمدی است و مردم هم معمولا فرآیند خرید حضوری را دوست دارند و برایشان جذاب است. به همین دلیل برگزاری نمایشگاه در فضای مجازی قطعا جذابیت نمایشگاه کتاب به شکل حضوری را ندارد. ولی می‌توان با این ایده به بخشی از نیازها پاسخ داد. هرچند که نمایشگاه کتاب با توجه به حذف کتابفروش و شرکت‌های پخش کتاب، برای صنعت نشر یک آفت است اما دو مزیت عمده برای مخاطبان دارد: نخست اینکه همه کتاب‌ها یکجا جمع می‌شوند و دیگر اینکه تخفیف هم دارد. شما در یک جای بزرگ می‌توانی به همه نیازهای کتابی‌ات با استفاده از تخفیف برسی. اگر فعالان حوزه کتاب الکترونیکی و صوتی و ناشران، هماهنگ عمل کنند و در زمانی مشخص، نمایشگاه کتاب مجازی را راه‌اندازی کنند، اتفاق خوبی برای رفع برخی از نیازهای کتابی مردم و افزایش سرانه مطالعه خواهد افتاد.