شنبه 3 آذر 1403

طبل تو خالی اصلاح‌طلبان در ماراتن انتخاباتی 1403

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
طبل تو خالی اصلاح‌طلبان در ماراتن انتخاباتی 1403

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ شایان دنیادیده: کمتر از یک ماه تا آغاز مهم‌ترین ماراتن انتخاباتی زودهنگام کشور برای رسیدن به ساختمان پاستور و سکانداری قوه مجریه باقی مانده است. تنوع حضور چهره‌های مختلف سیاسی با گرایش‌های متفاوت در ستاد انتخابات کشور طی روزهای ثبت‌نام از داوطبان، می‌تواند نوید برگزاری انتخاباتی با رنگ و بوی رقابتی در هشتم تیرماه بدهد. آخرین نظرسنجی‌های انتخاباتی...

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ شایان دنیادیده: کمتر از یک ماه تا آغاز مهم‌ترین ماراتن انتخاباتی زودهنگام کشور برای رسیدن به ساختمان پاستور و سکانداری قوه مجریه باقی مانده است. تنوع حضور چهره‌های مختلف سیاسی با گرایش‌های متفاوت در ستاد انتخابات کشور طی روزهای ثبت‌نام از داوطبان، می‌تواند نوید برگزاری انتخاباتی با رنگ و بوی رقابتی در هشتم تیرماه بدهد. آخرین نظرسنجی‌های انتخاباتی نیز حاکی از مشارکت 50 الی 55 درصدی مردم در انتخابات است که البته این میزان مشارکت قبل از برگزاری مناظرات و تبلیغات نامزدها، احتمالا میل به سمت افزایش پیدا کند.

همین موضوع نیز سبب شده تا جریانات سیاسی به مرور زمان آرایش سیاسی انتخاباتی بیشتری با هدف جلب آراء به خود بگیرند؛ به طوری که بر خلاف دو انتخابات گذشته، طیف رادیکال جریان اصلاحات نیز همراه با طیف معتدل‌تر آن، آنچنان خود را بی رغبت به حضور در صحنه انتخابات نشان نداده است. البته در سند راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات که اخیرا منتشر شده، مشارکت در انتخابات را مشروط و منوط به تایید صلاحیت حداقل یکی از چهره‌های اصلاح‌طلب شده است. سندی که سیدمحمدخاتمی رئیس دولت اصلاحات نیز از آن حمایت کرد و بر خلاف انتخابات گذشته، بر طبل تحریم انتخابات نکوبید.

شکست ایده تحریم؛ از «روزنه گشایی» تا «راه‌گشایی»

جریان اصلاحات به خوبی می‌داند برای حیات سیاسی و دور نماندن از صحنه قدرت، راهی جز صندوق رای و کنشگری فعلانه در انتخابات وجود ندارد. موضوعی که البته طیف معتدل‌تر این جریان به این موضوع واقف است و سعی کردند با کلیدواژه «روزنه گشایی» در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی، از قائله عقب نمانند و خود را کماکان در اتمسفر سیاسی حاکمیت تعریف کنند. به طوری که حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی بعد از اعلام تحریم انتخابات مجلس دوازدهم از سوی سخنگوی جبهه اصلاحات، گفته بود:«در این شرایط از ما به عنوان کارگزاران سازندگی ایران، تنها در درون حاکمیت امکان‌هایی برای اثرگذاری جهت بهبود وضعیت کنونی وجود دارد. از این جهت انتخابات در هر شرایطی امکان مهمی محسوب می‌شود».

شکست ایده تحریم از سوی اصلاح‌طلبان رادیکال زمانی خود را به وضوح نشان می‌دهد که جبهه اصلاحات نیز با وجود تحریم بدون دستاورد در انتخابات اخیر، به دنبال مشارکت مشروط در انتخابات ریاست جمهوری است به طوری که حتی 3 نامزد نهایی خود را هم برای این دوره انتخابات اعلام کرده‌اند. در همین راستا نیز 151 فعال سیاسی اصلاح طلب که این این بار خود را «راه‌گشا» نامیده‌اند، با صدور بیانیه‌ای تاکید کرده‌اند جریان اصلاحات باید در این دوره از انتخابات مشارکت فعلانه داشته باشد.

البته ناگفته نماند که سید محمد خاتمی نیز در بیانیه اخیر خود، چراغ سبزی به روزنه گشایان قدیم و راه‌گشایان فعلی نشان داد؛ او در بخشی از بیانیه خود تاکید کرده است اگرچه ما تا برگزاری انتخاباتی معیار فاصله داریم؛ اما با توجه به اوضاع و احوال درونی و بیرونی و پیرامونی، چه‌بسا شرکت در انتخابات «موجه» باشد «ولو اینکه شرایط انتخابات کاملا مطلوب وجود نداشته باشد.»

رونمایی از نامزدهای جبهه اصلاحات؛ همه کاره‌های هیچ کاره!

اما نکته قابل توجه در استراتژی اصلاحات در این دوره از انتخابات، حمایت همه جانبه از نامزد اصلاح طلب و اجتناب از حمایت از نامزد اجاره‌ای و غیراصلاح طلب است. استراتژی که در سال 92 با حمایت از حسن روحانی در دستور کار این جریان قرار گرفت اما کارنامه دولت‌های یازدهم و دوازدهم خود به تنهایی ضربه کاری به بدنه جریان اصلاحات بود. به همین روی این بار دیگر جریان اصلاحات ریسک حمایت از نامزد اجاره‌ای را نخواهد پذیرفت.

لذا در راستای مشارکت مشروط جبهه اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری، آن‌ها سه نامزد قطعی مورد حمایت خود رونمایی کرده‌اند که اسامی آن‌ها به ترتیب آرا اخذ شده در جلسه اخیر این جبهه عبارت است از عباس آخوندی، مسعود پزشکیان و اسحاق جهانگیری؛ اشخاصی که البته هرکدام در دوره‌های مختلف سمت‌های اجرایی داشته‌اند و کارنامه اجرایی آن‌ها برای اذهان عمومی امری مخفی نیست.

البته ماجرا از جایی تعجب برانگیز می‌شود که جریان اصلاحات با وجود اینکه همواره معترض وضع موجود است و نقشی برای خودشان نسبت به حوادث گوناگون قائل نیستند، اما برای حیات سیاسی و ماندن در قدرت، هیچ‌گاه زمین بازی را به رقیب واگذار نمی‌کنند و ولو به صورت حداقلی اما در بزنگاه‌های مهم ترجیحشان بر حضور در صحنه است. تمایل اصلاح طلبان برای حضور در اریکه قدرت درحالی است که شخصیت‌های وابسته به این جریان هرگاه در مسند اجرایی قرار می‌گیرند، یکی از اصلی‌ترین ادعایشان این است که هیچ اختیار اجرایی ندارند. ادعایی که البته در اثبات آن ناتوان بوده‌اند.

مهرماه 1397 بود که اسحاق جهانگیری به عنوان معاون اول رئیس در دومین سالروز ملی صادرات در بخشی از صحبت‌های خود ادعا کرد که تا این لحظه حتی اجازه برکناری منشی خود را هم پیدا نکرده است! با این وجود اما جهانگیری بار دیگر احساس تکلیف کرده و در انتخابات ریاست جمهوری ثبت‌نام کرده است. جهانگیری درحالی ادعا می‌کند هیچ اختیاری در دوران مسئولیت خود نداشته است که نباید فراموش کرد سیاست ارز ترجیحی در سال 97 که به دلار جهانگیری معروف شد، آثار غیرقابل چشم پوشی در اقتصاد ایران گذاشت.

عباس آخوندی دیگر چهره مورد حمایت جبهه اصلاحات در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری است که سال‌ها در وزارت راه و شهرسازی دولت حسن روحانی مسئولیت اجرایی داشته است. آخوندی در حاشیه ثبت‌نام خود در این دوره از انتخابات، ادعا کرد که یک میلیون مسکن در زمان حضور وی در وزارت راه و شهرسازی ساخته شده است؛ ادعایی که البته با اظهارات گذشته او تناقضی آشکار دارد چرا که آخوندی پروژه مسکن مهر را «مزخرف» می‌دانست و در جای دیگر نیز نساختن مسکن را یکی از افتخارات دولت تلقی می‌کرد. با این حال نباید فراموش کرد که ترک فعل آخوندی در ساخت مسکن به زودی خود را در قامت رشد 437 درصدی قیمت مسکن نشان داد و دولت حسن روحانی رکورد‌دار رشد قیمت مسکن شد.

طبل تو خالی اصلاحات

فضای سیاسی کشور طی روزهای گذشته به خوبی نشان می‌دهد جریان اصلاحات علی رغم ادعاهایی که چهره‌های شاخص این جریان در فضای رسانه‌ای و عمومی مطرح می‌کنند، آنچنان هم بی میل و رغبت برای ماندن در اریکه قدرت نیست. آن‌ها به خوبی می‌دانند برای رسیدن به این موضوع، راهی جز انتخابات و صندوق رای وجود ندارد و حتی بعید نیست با بررسی وضعیت اقبال عمومی به ویژه در روزهای پایانی منتهی به انتخابات، به سمت حمایت از کاندیدای اجاره‌ای نیز حرکت کنند. با این حال اما استراتژی انتخاباتی آن‌ها و ترافیک حضور چهره‌های وابسته به این جریان برای ثبت‌نام در ستاد انتخابات کشور، با ادعای نداشتن اختیار و اصطلاحا «نگذاشتن کار کنیم» تناقضی آشکار دارد.

با این تفاسیر بنظر می‌رسد تمام توان و بضاعت سیاسی اصلاح طلبان در همین سه چهره سیاسی که از سوی جبهه اصلاحات مورد حمایت قرار گرفته‌اند، خلاصه می‌شود. همین موضوعی به تنهایی نشان می‌دهد که تمام حملات سال‌های گذشته آن‌ها به شورای نگهبان در نقد نظارت استصوابی و دمیدن در بوق انتخابات آزاد، چیزی جز هیاهوی سیاسی و طبل توخالی نبوده است.