عابدینی: آمریکا؛ متلاطمترین اقتصاد بعد از کرونا / هوک نگاهی به آمارهای پسا کرونا در آمریکا بیندازد
حسن عابدینی کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو درباره ادعای اخیر برایان هوک نماینده ویژه امور ایران در کاخ سفید مبنی بر اینکه مقامات ایران باید بین گزینه مذاکره با آمریکا و یا فروپاشی اقتصاد خود یکی را انتخاب کنند گفت: صحبتهای هوک بیانگر آن است که او از حوزه ماموریتی که در کاخ سفید به عهده داشته است، اطلاعات کافی ندارد این در حالی است که به نظر میرسد...
حسن عابدینی کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو درباره ادعای اخیر برایان هوک نماینده ویژه امور ایران در کاخ سفید مبنی بر اینکه مقامات ایران باید بین گزینه مذاکره با آمریکا و یا فروپاشی اقتصاد خود یکی را انتخاب کنند گفت: صحبتهای هوک بیانگر آن است که او از حوزه ماموریتی که در کاخ سفید به عهده داشته است، اطلاعات کافی ندارد این در حالی است که به نظر میرسد او حتی از محل زندگی خود نیز بی اطلاع است.
وی ادامه داد: هوک اگر میخواهد بداند وضع اقتصادی در کجای جهان بیشتر متلاطم شده بهتر است نگاهی به آمارهای ارایه شده از طرف مراکز رسمی آمریکا بیندازد که براساس این آمار بیکاری در آمریکا در چند وقت اخیر به 14.4 دهم درصد رسیده که از سال 1998 تاکنون بی سابقه است کسری بودجه در این کشور افزایش یافته و ورشکستگی یا تعطیلی واحدهای کوچک در آمریکا رو به گسترش است به گونهای که یک سوم کسب و کارهای کوچک تعطیل شده بازار بورس در این کشور دچار رکود است و میزان نگرانی از زندگی در آمریکا پس از شیوع ویروس کرونا به شدت افزایش یافته حتی بسیاری از واحدهای نظامی این کشور از جمله ناو روزولت نیز از دور خارج شده است. هوک ظاهرا بی اطلاعی خود در رابطه با ایران و آمریکا را با اظهارنظر اخیر در افکار عمومی افشا کرد.
این کارشناس مسائل بین الملل در خصوص وضعیت اقتصادی در ایران گفت: کاملا واضح است که ویروس کرونا اثرات خود در نظام اقتصادی ایران را نشان داده است، اما به لطف الهی جمهوری اسلامی جزو معدود کشورهایی است که توانسته این ویروس را مهار کند و اقتصاد ایران کمترین آسیب را در این موضوع دیده است کسب و کارها آرام آرام در حال بازگشایی است در حالی که در آمریکا هنوز برخی از ایالات در حال نزدیکی به پیک این بیماری هستند، اما در ایران پیک بیماری در تمام شهرها پشت سر گذاشته شده است.
وی با اشاره به بخش دوم صحبتهای هوک مبنی براینکه ایرانیها باید مذاکره با آمریکا را انتخاب کنند گفت: اساسا مذاکره با آمریکاییها مثل بازی شطرنج با گوریل است. آمریکا به تعهدات خود در چارچوب مذاکرات قبل تا چه اندازه پایبند بوده است که مجددا ایران یا هر کشور دیگری علاقه به مذاکره با کاخ سفید داشته باشد.
عابدینی با اشاره به دو سال مذاکره فشرده جمهوری اسلامی با 1+5 با محوریت ایالات متحده گفت: نتیجه این مذاکرات منجر به انعقاد برجام شد آمریکاییها چه در به برجام پایبند بودند اساسا به نظر میرسد تعریف آمریکاییها از مذاکرات دیکته کردن است و مقامات ایالات متحده فراموش کردند که جمهوری اسلامی 42 سال است که عادت به نوشتن دیکته از طرف آنها نیستند.
این کارشناس مسائل بین الملل با تاکید بر مولفههای قدرت جمهوری اسلامی در حوزههای داخلی و منطقهای تاکید کرد: با وجود چنین امتیازی چرا اساسا جمهوری اسلامی باید وارد مذاکره با کسی شود که حتی متحدین نزدیک او نیز به وعده هایش باور ندارند این در حالی است که دیپلماتهای اروپایی نسبت به سیاستهای کاخ سفید شدیدا منتقدند با این حساب مذاکره ایران با آمریکا چه مشکلی را مرتفع خواهد کرد.
وی گریزی به ابزار اصلی آمریکاییها در تعامل با کشورهای جهان یعنی تحریم زد و خاطر نشان کرد: به نظر میرسد که آمریکاییها به هیچ عنوان دست از تحریم خود علیه کشورها برنمی دارند و به قول وزیر امور خارجه کشورمان معتاد به تحریم اند با این حساب چه امیدی برای مذاکره با چنین کشوری به امید لغو تحریمها میتوان داشت به اضافه اینکه نتیجه مذاکره آمریکا با کره شمالی و سه بار دیدار با رهبر این کشور اتفاق مهمی را برای مردم کره رقم نزد لذا هیچ عقل سلیمی در دنیا با این شرایط نه تنها تشویق به مذاکره نمیکند بلکه کشورها یکدیگر را از نشستن بر سر میز مذاکره با آمریکا نهی میکنند لذا موضوع مذاکره با آمریکا هیچ جایگاهی در چارچوب دکترین جمهوری اسلامی نخواهد داشت.
عابدینی در پایان خاطر نشان کرد: از سوی دیگر آمریکاییها در 13 آبان سال جاری انتخابات ریاست جمهوری را در پیش دارند و به نظر میرسد این قبیل افاضات بیشتر دارای کارکرد داخلی برای آنها باشد این در حالی است که نظرسنجیهای فعلی در آمریکا حکایت از این دارد ترامپ در شرایط ثبات برای انتخاب شدن در انتخابات پیش رو نیست و با وجود اینکه روسای جمهور در امریکا معمولا بالای 50 درصد شانس انتخاب مجدد دارند، اما این شانس در مورد ترامپ مصداق ندارد و همه این مسائل به خودی خود حکایت از آن دارد که شرایط فعلی زمان مناسب برای مذاکره نیست و حتی اگر موضوع انتخابات آمریکا پیش رو نبود نیز ایران از تجربه خود استفاده میکرد و پای میز مذاکره مجدد با آمریکا نمینشست، چون آمریکاییها هیچ گاه فتنه گری علیه جمهوری اسلامی را کاهش ندادند.