عاشقانهسرایی یک طلبه در «پیراهن آبی»
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، علیمحمد مودب، شاعر و مدیر موسسه شهرستان ادب، در آغاز این برنامه گفت: صحبت کردن درباره شعر حسین مودب برای ما مایه خوشحالی است. او شاعری است که در مدت کوتاهی که فعالیت ادبی داشت، خیلی سنجیده و دقیق این مسیر را طی کرد و امروز شاهد چاپ دوم کتابش هستیم. چاپ دوم کتاب مایه خوشحالی است و نشاندهنده داشتن مخاطب است. مودب با ذکر دو نکته درباره اشعار شعرا...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، علیمحمد مودب، شاعر و مدیر موسسه شهرستان ادب، در آغاز این برنامه گفت: صحبت کردن درباره شعر حسین مودب برای ما مایه خوشحالی است. او شاعری است که در مدت کوتاهی که فعالیت ادبی داشت، خیلی سنجیده و دقیق این مسیر را طی کرد و امروز شاهد چاپ دوم کتابش هستیم. چاپ دوم کتاب مایه خوشحالی است و نشاندهنده داشتن مخاطب است.
مودب با ذکر دو نکته درباره اشعار شعرا بیان کرد: شعر از دو سرچشمه سیراب میشود. یکی سرچشمه متون پیش از او و شعرهای که در طول تاریخ ادبیات گفته شده، یکی هم زندگی و تجربههای زیسته شاعر. متون و شعرهایی که شاعر مطالعه کرده، بیشتر بعد فنی و نحوه بیان و این مسائل را برایش شکل میدهد و تجربه زیسته شاعر محتوای اصیل و تازه را ارائه میکند. مهمترین عنصر دخیل در نو بودن یک شعر به گمان من بخش دوم است. یعنی شاعر بتواند زندگی خودش را با عنایت به مطالعاتی که دارد تبدیل به ادبیات کند و از این نظر «پیراهن آبی» یک گام موفق برای یک شاعر کتاباولی است. یکی از مهمترین چیزهایی که در نگاه اول میشود درباره این کتاب گفت، این است که وامدار هیچ شعری نیست و موقع خواندن اشعار یاد یک شعر دیگر نمیافتیم. این نشان میدهد که تجربه زیسته شاعر باعث شده شروع هر شعر خاص باشد و ما را به یاد شاعر دیگری نیندازد. شاعران جوان و تازهکار معمولا سایه شاعران دیگر روی اشعارشان مشخص است. این چیز بدی هم نیست. چون بخشی از مسیر تمرین است.
مودب افزود: تجربه زیسته هم لزوما تجربه زیسته خود شاعر نیست. بخشی مربوط به خودش و بخشی استفاده شاعر از چشمدیدهای خودش از زندگی امروز است. اینها پدیدهای را شکل میدهد که به آن میگوییم تجربه زیستهای که به کمک شاعر میآید تا شعرش نو و متمایز بشود. وگرنه هرچه بگوید، مشقی و تمرینی میشود. مهمترین موتوری که شاعر را پیش میبرد، این است که تکیهاش بر تجربه زیستهاش باشد.
محدکاظم کاظمی، شاعر و نویسنده افغانستانی، در ادامه اضافه کرد: از زمان شروع شعرسرایی حسین مودب، من این جریان را به نوعی تعقیب میکردم. از سالی که ایشان طلبه جوانی بود و تازه شعر را شروع کرده بود، با او آشنا بودم و در جریان پیشرفتش بودم. پیشرفت سریعی داشت و این خصوصیت جالبی بود و بعد از مدت کوتاهی کارش به انتشار کتاب رسید.
کاظمی درباره ویژگیهای شعر حسین مودب گفت: درباره شعر مودب به نظر بنده سه موضوع قابل طرح است. یکی تجربه زیسته در شعر شاعر است که در جایجای این کتاب خودش را نشان میدهد. همچنین استفاده از تکنیکهای متنوع است. شاعر تنها به صرف ادای بیان مطلب و تصویرها و تخیلها بسنده نکرده. بلکه خیلی وقتها سعی کرده تعمق داشته باشد و در پدیدههای بیرون کشفهایی کند و این کشفها را دستمایه کلامش در شعر کند. شاعر از تکنیک سفیدخوانی استفاده کرده که در عصر ما تکنیک جدیدی است. همچنین در شعرش ایهام نیز استفاده شده و از تکنیک شخصیتبخشی. این کتاب سرشار از تکنیکهای شاعرانه است.
این شاعر توضیح داد: ما یک سنت ادبی داشتیم در بین علمای دینی که غالبا اشعارشان برخوردار از خصوصیات روز نبوده و شعر بهروزی نبوده. چون حوزه مطالعاتشان بیشتر عرفان و فلسفه و علوم قدیم بوده. اما امروز نسل خوبی از شاعران طلبه را میبینیم که در عرصه شعر پیشرو هستند. نه از جهت قوت و ضعف؛ بلکه فضای فکریشان این تناسب را نمیرساند و خواننده نمیفهمد این شاعر طلبه است.
او به ویژگی دیگر اشعار «پیراهن آبی» اشاره کرد و گفت: موضوع دیگر عاشقانهسرایی شاعر است. بخش عمدهای از این شعرها عاشقانه است و نه از جنس عاشقانههایی که به مسائل عرفانی برسیم. بلکه عشق میان انسانهاست و ما انتظار نداریم شاعری که تربیت دینی دارد، شعر عاشقانه بسراید. این به نوعی در ارتقای شعر عاشقانه کمک میکند؛ زیرا این شعرها به وسیله روحهایی که برخوردار از معنویت هستند پالایش میشود. شعر عاشقانهای که در عین حال عفیف و محجوب است و هنجارهای اجتماعی و اخلاقی را رعایت میکند، این ویژگی اشعار عاشقانه یک طلبه است. این شعر عاشقانه حسین مودب دو خصوصیت دارد. هم اینکه تجربه زیسته شاعر است، هم اینکه در عاشقانهسرایی نوعی نگاه متعادل و معنوی دارد.
کاظمی در پایان سخنانش اظهار کرد: کتابآرایی کارهای موسسه شهرستان ادب بسیار خوب است و این موسسه روی این موضوع بسیار حساس است. همین باعث بهره بردن مخاطب از شعر و از آثار این انتشارات میشود و هم بهره بصری میبرد. در ادامه محمودرضا اکرامیفر بیان کرد: ما برای چه کتاب چاپ میکنیم؟ عکس یادگاری بگیریم یا به ما تبریک بگویند یا رونمایی کنیم؟ یا اینکه با دیگران ارتباط برقرار کنیم و داشتههای ذهنیمان را با دیگران به اشتراک بگذاریم؟ من میخواهم اندیشه خودم را با دیگران به اشتراک بگذارم. این امر در ارکان ارتباط، یعنی فرستنده و گیرنده و پیام و نماد و رسانه و نهایتا بازخورد خیلی مهم است.
وی افزود: فرستنده پیام که آقای مودب است، حتما حرفی برای گفتن داشت. او این حرف را چگونه زده؟ دو شیوه برای گفتن حرفمان هست. یکی آشناییزدایی. یعنی مودب طوری حرف بزند که من میخکوب بشوم. یک شیوه هم آشنایی که میرسیم به «جانا سخن از زبان ما میگویی». برای شیوه آشنایی باید از ذهن و زبان مخاطب و از ضربالمثلها و تکنیکهای زبانی و فرمی در شیوه آشنایی استفاده کنیم. در این کتاب از شیوه آشنایی استفاده شده.
اکرامیفر در پایان گفت: غزل قالب متناسب با شرایط مخاطب امروز است. مخاطب امروز مخاطب زودگذر و پاراگرافخوانی است. هر بیت غزل یک حرف میزند. یک بیت هم بخوانی بهره بردی. قصیده و مثنوی نیست که تا آخر بخوانی.