عبدی: تنها یک امید داریم و آن هم «برجام» است / صوفی: دولت آینده با جهان ستیز نکند
افراطیون اصلاح طلب بجای تمجید از مردم به جهت حضور در انتخابات و ارائه طرح و برنامه برای پیشرفت کشور، مدعی هستند که با تغییر دولت ها هیچ پیشرفتی در کشور حاصل نخواهد شد.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
********
** عبدی: تنها یک امید داریم و آن هم «برجام» است
«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «چند نکته برای شنبه» نوشت:«کشور تاکنون توانسته است که با هر زحمت و رنجی بوده، تحریمها را تحمل کند، منظور از تحمل تحریم، تامین اصلیترین مایحتاج مردم شامل آب، نان، غذا، دارو و حدی از اشتغال و درآمد و پرداخت حقوقها است. هر کس که رییسجمهور میشود، نباید درباره امکان تداوم این فرآیند، خوشخیال باشد. پس از آمدن او، نه تنها مشکلات کم نخواهد شد، بلکه بیشتر هم میشود حتی تامین همین نیازهای اولیه نیز با بحران جدی مواجه خواهد شد».
عبدی در ادامه نوشت:«با آغاز جابهجایی مدیریتی و تغییرات دولت، حتی اگر فرض کنیم که گروه کارآمدتری به دولت بیایند که متاسفانه چنین نیز نخواهد شد، فرصتهای زیادی را خواهد گرفت که حل مشکلات را به تاخیر میاندازد. تنها یک امید برای عبور موقت از این وضع وجود دارد و آن به نتیجه رسیدن مذاکرات برجامی است».
«مسیح مهاجری» فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان «و اینک احیاء برجام» نوشت:«حالا که در اثر مذاکرات وین، تحریمها هم رفع میشوند، باید خوشحال باشیم که سایه سنگین تنگی معیشت از سر مردم کنار خواهد رفت. در اثر بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمها مبالغ زیادی از پولهای ایران به کشور بازخواهد گشت، فروش نفت از سر گرفته خواهد شد، مبادلات بانکی به حالت عادی بازخواهد گشت و بسیاری از محدودیتها برطرف خواهند شد. این رویدادها قطعا در آرام شدن اقتصاد کشور و ثبات قیمت پول ملی تأثیرگذار خواهند بود و بر معیشت مردم تأثیر مثبت خواهند گذاشت».
مهاجری در ادامه نوشت:«اینکه امروز چه کسی از صندوق رأی سر درمیآورد و رئیسجمهور سیزدهم ایران میشود فینفسه مهم نیست، آنچه مهم است اینست که مدیر اجرائی کشور که از 14 مرداد یعنی حدود یک ماه و نیم دیگر مسئولیت دولت را برعهده خواهد گرفت، تصمیم بگیرد بنای ساخته شده برجام را که حالا مرمت شده، حفظ کند و با سیاستهای معقول و منطقی کاری کند که راههای تنفسی باز شده اقتصاد کشور در اثر مذاکرات وین، همچنان باز بمانند و بار دیگر مسدود نشوند».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در پایان نوشت:«رئیسجمهور جدید اگر فرد هوشمندی باشد، زیر بار وسوسههای برجامستیزان و کاسبان تحریم نخواهد رفت و برای باز نگهداشتن مجاری تنفسی کشور در بخش اقتصادی و باز کردن مجاری تنفسی سیاسی منطقهای و بینالمللی تلاش خواهد کرد».
یکی از دلایل اصلی وضع موجود اقتصادی، چیدن تمام تخم مرغها توسط دولت در سبد برجام بود. متاسفانه دولت آقای روحانی تمام ظرفیت های کشور را معطوف به برجام کرد و این رویکرد خسارت بار به کاهش ارزش پول ملی و کوچک شدن سفره مردم منجر شد.
در این میان، اصلاح طلبان و به خصوص طیف تندروی اصلاح طلب نقش ویژه ای در این وضع داشته و به عبارتی، از بانیان اصلی وضع موجود است.
طیف تندروی اصلاح طلب در سالهای اخیر با کلیدواژه «کاسبان تحریم»، منتقدان سیاست خارجی دولت روحانی را آماج توهین و تهمت قرار دادند، اما اتفاقا برعکس این فضاسازی ها، این افراطیون اصلاح طلب هستند که به معنای واقعی کلمه، کاسبان تحریم، بوده و هستند؛ چرا؟
به این دلیل که علیرغم اظهارات فنی و دقیق کارشناسان و صاحبنظران مبنی بر اینکه تحریم ها نهایتا 20 الی 30 درصد در ایجاد وضع موجود دخیل است، با اینحال این طیف همچنان با پاشیدن بذر ناامیدی در میان افکارعمومی، ریشه تمام مسکلات را تحریم معرفی می کند.
این آدرس غلط و این رویکرد تأمل برانگیز، علاوه بر تشویش اذهان عمومی، دشمن را نیز به تشدید تحریم ها و تیزکردن چاقوی تحریم تشویق و ترغیب می کند.
افراطیون اصلاح طلب بجای تمجید از مردم به جهت حضور در انتخابات و ارائه طرح و برنامه برای پیشرفت کشور و اعتماد به جوانان و متخصصان و بهره مندی از توان عظیم داخلی، به یأس آفرینی مشغول بوده و مدعی هستند که با تغییر دولت ها هیچ پیشرفتی در کشور حاصل نخواهد شد.
واقعیت این است که افراطیون اصلاح طلب نه برنامه ای برای اداره کشور دارند و نه کارنامه قابل قبولی برای عرضه به افکارعمومی.
** صوفی: دولت آینده با جهان ستیز نکند
«علی صوفی» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«بدون تنش زدایی نمیتوان پیشرفت کرد و مسلما نمیتوان انتظار توسعه بدون جلب سرمایهگذاری خارجی داشت. تمامی این موارد به یکدیگر ارتباط دارد و باید از سوی دولت آینده همه این موارد پیگیری شوند. امروز جذب سرمایهگذاری مستلزم رفع موانع است. امروز fatf به عنوان یکی از موانع جدی در عرصه مالی و بانکی شناخته می شود، بنابراین باید هرچه سریع تر تصویب شود... این یک مجموعه است که دولت باید با هوشمندی به همه آنها عمل کند تا نتیجه آن در سفره مردم مشخص شود. امروز مردم ناراضی هستند و با صندوق آرا قهر هستند و به آینده امید ندارند. دولت باید این وضعیت را تغییر دهد».
صوفی در ادامه گفت:«امروز اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی به حداقل رسیده و با بهبود وضع معیشت میتوان امیدوار بود تا این عرصه متحول شود. امروز شاخص فلاکت بسیار بد است و باید اقدامی انجام شود تا ما این گونه شاهد تنگدستی در میان مردم نباشیم. مردم به وعدهها گوش نمیدهند و صحبتها را توجه نمیکنند بلکه به سفره خود نگاه میکنند و هرچه پربارتر باشد آن گاه متوجه میشوند که وضعیت کشور بهتر شده است یا خیر».
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد:«امروز مردم در معیشت با مشکل اساسی مواجه هستند و دولت آتی باید به این عرصه به صورت جدی رسیدگی کند. مشکل اقتصادی و معیشتی امروز ریشه در مسائل دیگری دارد که یکی از آنها معضلات کشور در عرصه سیاست خارجی است. امروز تعامل با جهان و دیپلماسی در راستای حل مشکلات کشور باید به صورت ویژه در دستور کار دولت آینده قرار گیرد. توجه به این موارد اجتناب ناپذیر است و قطعا بدون بهره جستن از ظرفیتهای جهانی نمیتوانیم گامی پیش ببریم. نمیتوان بدون رفع تحریمها انتظار بهبود وضع اقتصادی و معیشتی جامعه را داشت. نمیتوان انتظار داشت که تحریمها برداشته شود بدون اینکه اقدامی انجام دهیم یا دیپلماسی فعال داشته باشیم... دولت آینده با جهان ستیز نکند».
در 8 سال اخیر دولت روحانی رویکرد به اصطلاح تنش زدایی با جهان را پیش گرفت. این رویکرد بر پایه بهانه زدایی از آمریکا و تروئیکای اروپا (انگلیس، فرانسه، آلمان) بنا نهاده شد.
حامیان رویکرد به اصطلاح تنش زدایی، همواره تاکید داشتند که باید با بهانه زدایی، دست طرف مقابل را خالی کرده و با این اقدام، سفره مردم را بزرگ کنیم.
این رویکرد در پرونده هسته ای اجرا شد. در قلب راکتور هسته ای بتن ریخته شد، تعداد قابل توجهی از سانتریفیوژها از کار افتاد، غنی سازی 20 درصد - با قابلیت های مختلف پزشکی و علمی - متوقف شد و ذخیره اورانیوم غنی شده کشور به خارج منتقل شد.
اما این اقدامات وسیع نه تنها به بهانه هسته ای خاتمه نداد، بلکه دشمن را در بهانه گیری درباره دیگر مولفه های قدرت کشورمان تشویق و ترغیب کرد.
همانطور که منتقدان دلسوز تاکید داشتند، آمریکا و تروئیکای اروپایی در گام بعدی، دائمی کردن محدودیت های برجامی و تعمیم توافق هسته ای به حوزه های دیگر و از جمله حوزه موشکی و منطقه ای را مطالبه کردند.
این در حالی بود که علیرغم اینکه «هسته ای رفت» ولیکن «تحریم ها ماند» و چه بسا سنگین تر و گسترده تر شد. یعنی تحریم ها ماند و بیشتر شد و در ضمن، بهانه ها نیز تکثیر شدند.
بنابراین با توجه به تجربه عبرت آموز برجام، باید رویکرد تهدید زدایی جایگزین رویکرد به اصطلاح تنش زدایی شود. یعنی با بکارگیری سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت» و اجرای دیپلماسی مقتدرانه، مولفه های قدرت را حفظ و از زیاده خواهی و زورگویی طرف مقابل جلوگیری کنیم.
این به هیچ عنوان به معنای ستیز با جهان نیست؛ بلکه به معنای پایان امتیازدهی یکطرفه به آمریکا و تروئیکای اروپا است.