دوشنبه 16 تیر 1404

عراقی‌ها پای روایت دراماتیک بایرامی از فاجعه دُجیل می‌نشینند

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
عراقی‌ها پای روایت دراماتیک بایرامی از فاجعه دُجیل می‌نشینند

انتشارات دارالهوی عراق ترجمه عربی رمان «لم‌یزرع» نوشته محمدرضا بایرامی را منتشر می‌کند. قرارداد رایت این اثر به همت آژانس تماس به امضا رسیده است.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آژانس ادبی تماس در راستای سیاست تازه خود مبنی بر تمرکز بر اشاعه و توزیع آثار برگزیده جوایز ادبی ایران در خارج از کشور به ویژه کشورهای عربی‌، رایت رمان «لم‌یزرع» نوشته محمدرضا بایرامی را به انتشارات دارالهوی عراق واگذار کرد.

این قرارداد به همت آژانس تماس بین انتشارات دارالهوی عراق و انتشارات نیستان به امضا رسیده است، رمان «لم‌یزرع» در سال 95 توانست عنوان برگزیده رمان نهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد و جایزه کتاب سال را از آن خود کند.

«لم یزرع» روایتی بدیع و نو از جنگ است. این داستان درباره سربازی عراقی به نام سعدون است که عاشق دختری از اهل تسنن می‌شود.

محمدرضا بایرامی در کتاب لم یزرع به سراغ جنبه‌های کمتر دیده شده جنگ رفته است و نگاهی متفاوت به تمام تعصبات نژادی و قومی و رسومات پوسیده‌ای دارد که زندگی را غیرقابل تحمل می‌سازند. وصلتی که دو قبیله نمی‌توانند آن را بپذیرند و اتفاقاتی که در ادامه رخ می‌دهد.

«لم یزرع» داستان سیاسی نیست، موقعیت آدم‌ها را بیان می‌کند

سعدون داوطلبانه به جبهه‌های جنگ می‌رود و داستان عجیبی برای او در جبهه و در زادگاهی که از آن فراری بوده است، رقم می‌خورد. ما در داستان، با خواندن بخش‌هایی که به کشتار شیعیان دجیل عراق می‌پردازد و با سعدون همدلی می‌کنیم و بار دیگر درمی‌یابیم که جنگ، از هر نوعی که باشد برای هر دو طرف جنگ، چیزی جز بدبختی ندارد.

رمان محمدرضا بایرامی را اما می‌توان فراتر از یک داستان دید؛ فراتر از روایتی که او در پس یکسال مطالعه در تاریخ رویدادهای معاصر عراق روایت کرده و از فاجعه دُجیل توانسته روایتی دراماتیک ایجاد کند. این اثر سرگذشت محتوم یک ملت و یک سرزمین است. سرگذشت مردمی که نه می‌دانند برای چه باید با هم نوع خود بجنگند و نه اینکه کجا باید بجنگند و به میدان بروند. سرنوشت محتوم سرزمینی که سالهاست بایر و بدون کشت و زرع مانده و دیگر انگار افسانه لم‌یزرع بودنش برای مردم شیرین‌تر از آباد شدنش به شمار می‌رود.

بایرامی خود درباره این رمان گفته است: «از سال 1388 تمام تاریخ معاصر عراق و دوران به قدرت رسیدن صدام را مطالعه کردم و آن را دوره‌ای بسیار دراماتیک یافتم. تخیل در این دوره و یا هر دوره دیگر برای نویسنده بسیار دشوار است چراکه رسیدن به صرف تخیل از قدرت انسان خارج است و هیچ نویسنده‌ای به گرد آن هم نمی‌رسد. همانطور که می‌دانید رمان پس زمینه‌های تاریخی دارد و البته مطالعات تاریخی چنین راهی را پیش رویم قرار داد. این پس زمینه‌های تاریخی به نوعی با اتفاقات در منطقه خودمان در ارتباط است. با وجود مطالعات چند ساله هنوز قادر به نوشتن نبودم، تردیدهایی داشتم تا اینکه به عراق سفر کردم و سبب شد در نوشتن آن تعجیل کنم. این رمان اگرچه به مسائل تاریخی می‌پردازد اما نباید آن را تاریخی پنداشت. همچنین علاوه بر مطالعه متون تاریخی با افرادی در عراق صحبت می‌کردم تا شاید بتوانم به روح زمانه در آن دوره نزدیک شوم.»

انتشارات دارالهوی عراق قرار است ترجمه عربی این کتاب را به زودی منتشر و توزیع کند.