چهارشنبه 7 آذر 1403

علت استفاده کم فردوسی در شاهنامه از واژگان عربی چیست؟

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
علت استفاده کم فردوسی در شاهنامه از واژگان عربی چیست؟

عضو پیوسته فرهنگستان زبان فارسی گفت: درباره این‌که در شاهنامه از واژگان عربی کم استفاده شده، صحبت‌های فراوانی شده است. عده‌ای این مطلب را مربوط به ایران دوستی فردوسی می‌دانند اما چنین نیست.

عضو پیوسته فرهنگستان زبان فارسی گفت: درباره این‌که در شاهنامه از واژگان عربی کم استفاده شده، صحبت‌های فراوانی شده است. عده‌ای این مطلب را مربوط به ایران دوستی فردوسی می‌دانند اما چنین نیست.

به گزارش خبرنگار مهر، آئین بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و یادبود ابوالفضل خطیبی دیروز دوشنبه 25 اردیبهشت با حضور ژاله آموزگار، فریبا شکوهی، حسن انوری، علی اشرف صادقی، محمود جعفری دهقی و احمدرضا قائم مقامی در خانه اندیشمندان علم انسانی برگزار شد.

این‌بزرگداشت با نقالی پریسا سیمین مهر و پخش پیام تصویری از جلال خالقی مطلق، داریوش آشوری، محمدجعفر یاحقی، میرجلال‌الدین کزازی، چنگیز مولایی، تورج دریایی و سجاد آیدنلو همراه بود.

حسن انوری، چهره ماندگار ادبیات، نخستین سخنران این‌مراسم بود که ضمن اظهار تأسف از فقدان ابوالفضل خطیبی، به اهمیت مقالات این‌پژوهشگر پرداخت.

وی افزود: خطیبی مقاله مفصلی در مورد بیت‌های زن ستیزانه شاهنامه و به خصوص بیت معروف «زن و اژدها هر دو در خاک به / زمین زین دو ناپاک آزاد به» دارد و الحاقی بودن آن را بر اساس نسخه‌های متاخر اثبات می‌کند. کلمه «سگزی» منسوب به سیستان است اما تورانیان آن را از ریشه «سگ» گرفته و برای توهین به رستم از آن استفاده کرده اند. بنابراین هر جا در شاهنامه کلمه سگزی از قول ایرانیان به کار رفته، طبق تحقیقات مرحوم خطیبی، این ابیات قطعاً الحاقی است.

سخنران بعدی مراسم ژاله آموزگار، دکترای زبان‌های باستانی، بود که خطابه‌ای در مورد فردوسی قرائت کرد و گفت: در شاهنامه فردوسی، پهلوانان می‌میرند اما پهلوانی نمی میرد.

وی افزود: می‌دانیم که انسان زمینی، حتی در داستان‌ها هم جاودانه نیست و هر تولدی، مرگی به دنبال دارد؛ اما «فره» یا مانای انسان‌های تأثیرگذار، دست به دست جابه جا می‌شود ولی از میان نمی‌رود. پهلوان ایرانی جان می‌دهد، اما مانای پهلوانی او به پهلوانی دیگر منتقل می‌شود. فره نیروی آسمانی است که در وجود هر انسانی به ودیعه گذاشته شده است و یکی از ادراکات فرهنگ ایرانی است و انواع گوناگون دارد.

این‌پژوهشگر در ادامه گفت: از کی‌کاووس به بعد، شاهنامه بیش‌تر از آنکه خدای‌نامه باشد، پهلوان نامه است، شاید یکی از باشکوه‌ترین صحنه‌های این دوران، جنگ نبرد یازده رخ یا به روایتی دوازده رخ باشد. هر بار که این صحنه را مرور کرده‌ام، در برابر قلم سحرآمیز فردوسی سر تعظیم فرود آورده ام، گویا فردوسی نقاش چیره دستی است که با ریزه‌کاری‌های ماهرانه به صحنه جان بخشیده است. در این نبردهای تن به تن، پیروزی از آن پهلوانان ایرانی است ولی نه سهل و آسان و بی تکاپو. در این بخش فردوسی با استادی تمام به رشادت‌های پهلوانان دشمن نیز می‌پردازد و آنها را نیز رزمندگانی ماهر و با رشادت‌های تحسین برانگیز توصیف می‌کند. همین موضوع خود یکی از ویژگی‌های برجسته شاهنامه است.

مراسم مورد اشاره با پیام تصویری میرجلال‌الدین کزازی، شاهنامه پژوه و چهره ماندگار ادب فارسی، ادامه پیدا کرد که کزازی در آن گفت: فردوسی ابرمرد فرهنگ ایران، پیر پاک و پارسای دری، فرزانه خردمند توس که جایگاهش بلند و ارجمند باد، به راستی کیست؟ پاسخ به این سخن هم بسیار پردامنه است هم دشوار، زیرا سخن از فردوسی، مانند شاهنامه او، جریانی است بی کران و ژرف که خوش می‌دارم آن را به نام دریایی نمادین و داستانی و افسانه رنگ بنامم، این دریا را هرگز نمی‌توان در کوزه‌ای خرد جای داد.

وی افزود: کار فردوسی، کاری است که تنها در توان او بوده است. او یک تنه باری گران و ستوه آور را بر دوش کشیده است. کار چیستی ایران. فردوسی نماد ایرانی بودن است. او به یاری شاهکار شگرف خویش، شاهنامه، چگونگی ایرانی ماندن را به ما می‌آموزد.

علی‌اشرف صادقی عضو پیوسته فرهنگستان زبان فارسی، در ادامه این‌مراسم گفت: درباره این‌که در شاهنامه از واژگان عربی کم استفاده شده، صحبت‌های فراوانی شده است. عده‌ای این مطلب را مربوط به ایران دوستی فردوسی می‌دانند اما چنین نیست، بلکه از آنجا که منبع فردوسی، شاهنامه ابومنصوری بوده که از پهلوی ترجمه شده بوده، لغات عربی در آن بسیار کم است.

صادقی افزود: فرهنگ ما دو قسمت دارد که قسمت لاغر آن مربوط به قبل از اسلام و قسمت فربه آن مربوط به بعد از اسلام است که اکثر آثار ادب فارسی متعلق به دوران بعد از اسلام و به زبان فارسی دری است.