عمودی سازی چه بلایی بر سر نظام خانواده میآورد؟ / امکان یک طبقه سازی؛ از رویا تا واقعیت
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو - فاطمه جهانی؛ مادری را تصور کنید که در یک روز قرار است حدودا هشت ساعت از زمان خود را با فرزندش بگذارند؛ پدر صبح به سر کار میرود و نزدیک غروب قرار است به خانه بازگردد. حال مادر به این فکر میکند که امروز را چگونه رقم بزند که بتواند ارتباط و تعامل موثری با فرزندش داشته باشد؟ دو راهی همیشگی به وجود میآید؛ آیا در مقام یک مادر همراه شاد و با نشاط قرار بگیرد...
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو - فاطمه جهانی؛ مادری را تصور کنید که در یک روز قرار است حدودا هشت ساعت از زمان خود را با فرزندش بگذارند؛ پدر صبح به سر کار میرود و نزدیک غروب قرار است به خانه بازگردد. حال مادر به این فکر میکند که امروز را چگونه رقم بزند که بتواند ارتباط و تعامل موثری با فرزندش داشته باشد؟ دو راهی همیشگی به وجود میآید؛ آیا در مقام یک مادر همراه شاد و با نشاط قرار بگیرد یا مثل برخی از روزها به خاطر شکایتهایی که همسایه از سر و صداهای فرزندش کرده است باید نقش یک ناظم مدرسه را ایفا کند؟ قطعا گزینه اول انتخاب همیشگی اوست اما اینکه تا کجا میتواند موفق باشد به عوامل بسیاری بستگی دارد.
فعالیتها شروع میشوند اما در این میان یک مانع وجود دارد؛ فضای خانه به گونهای است که اجازه بروز و ظهور اکتشافات، تجربههای جدید و ارتباط موثر مادر و کودک را فراهم نمیکند و مادر در چنین فضایی بیشتر از آنکه احساس عاملیت داشته باشد، احساس منفعل بودن میکند. مادر و کودک در طول روز تمام تلاششان را میکنند تا بتوانند نشاط و سرزندگی خود را حفظ کنند؛ همه چیز خوب پیش میرود تا اینکه خانم همسایه طبقه پایین باز هم به بالا مراجعه و اعتراض خود را نسبت به سر و صدا اعلام میکند و این موضوع به مادر احساس ناکامی، کلافگی و درماندگی را القا کرده که ناخودآگاه بر روی رفتارش با فرزندش هم تاثیرگذار است. کودک در سنین خردسالی، وظیفه و رسالتی به جز بازی و تحرک، کشف دنیای پیرامونش و لمس تجربههای جدید ندارد و فضای نامناسب خانه و اتفاقات ناخوشایندی که به دنبال بی تدبیریها و غفلتها در ساخت خانههای عمودی، در بطن خانواده اتفاق میافتد؛ پیامدهای نامطلوب غیر قابل توجیهی را به دنبال خواهد داشت.
ساخت خانه متناسب با نیاز ساکنین
از آنجایی که انسانها در طول حیات خود بیشترین زمان را در سازههای آجری که در قالب خانهی آنها معنا پیدا میکند میگذرانند، لازم است تناسب میان نیازهای آنها در ساحتهای مختلف با سبک معماری این سازهها در نظر گرفته شود، از این رو با مهدیه منافی، کارشناس ارشد مطالعات زنان و مسئول پایگاه علمی - تحلیلی مومنات، به گفتگو نشستیم.
منافی در ارتباط با وجود تناسب میان نیازهای ساکنین و سبک معماری خانهها، بیان کرد: «هر معماری پاسخگوی یک نیاز است. آپارتمانهای امروزی متناسب با انسانهای مدرن ساخته شده است که بیشتر زمان خود را بیرون از خانه سپری میکنند. در حال حاضر برای زنان و خانواده تنها کارکرد خانههای فعلی، جنبه خوابگاهی آن است؛ در حالی که خانه باید کارکردهای متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال معماری خانه به گونهای باشد که به نیاز تفریح پاسخ بدهد. در گذشته خانهها به گونهای طراحی و ساخته میشدند که به تنهایی پاسخگوی نیاز تفریح بودند؛ مثال بارز آن رفتن به خانه مادر بزرگ است که به خودی خود یک نوع تفریح بزرگ محسوب میشد.»
وی در ادامه افزود: «نیاز دیگر برای یک خانم، نیاز به حریم داشتن در سبک معماری خانهها میباشد. در فضای فعلی آپارتمانها حریم معنی پیدا نمیکند. اپن شدن آشپزخانهها برای خانمها مهمانداری را سختتر کرده است. در گذشته به دلیل سبک معماری خانهها که اندرونی و بیرونی داشت اختلاط کمتر اتفاق میافتاد و آرامش و حریم بیشتری برای خانمها ایجاد میشد.»
دنباله روی از سند ساواک در جمهوری اسلامی؟!
در بحث عمودی سازی، سند محرمانهای از ساواک برای تغییر سبک حجاب خانمها و حریم زدایی، دستور عمودی سازی داده میشود و در حال حاضر به خاطر سودجوییهای افرادی که میخواهند با مساحت کم به سود بالا برسند، اجرایی سازی سند به شکل غیرمستقیم در حال افزایش است.
حرکت پس رونده از گسترده به هستهای
منافی در ادامه صحبتهای خود درخصوص معماری اسلامی افزود: «صله رحم به عنوان یکی از ارکان و اهداف مهم معماری اسلامی در خانوادههای گسترده به خوبی محقق میشده است؛ در صورتی که امروزه حرکت به سمت خانوادهی هستهای شتاب گرفته که در آن صله رحم کمتر اتفاق میافتد. همچنین هر قدر معماری به گونهای باشد که فضای کوچک تری را ایجاد کند؛ امکان فرزند آوری در آن کمتر میشود؛ علاوه بر این موارد، به خاطر هزینههای بالای مسکن، عروس و داماد مجبور به زندگی در حاشیه شهر خواهند شد و این فاصله مکانی از اقوام و نزدیکان، به مراتب عهدهدار شدن نقش پدری و مادری برای آنها را دشوارتر خواهد کرد؛ بنابراین با در نظر داشتن این امر نیز شهرسازی باید به سمتی برود که مرتفع سازی به تدریج کاهش پیدا کند و نباید متراژ خانهها را به خاطر هزینهها به حداقل رساند که تنها مناسب خانههای مجردی باشد.»
دو عامل مهم درحیطه فرزندپروری که در بحث معماری خانهها نیز باید به آن توجه شود نیاز به تحرک و تعامل با طبیعت است که بدون شک در گسترش یک طبقه سازی به این دو نیاز به خوبی پاسخ داده میشود ولی اگر بخواهیم در معماری فعلی این را محقق کنیم؛ به جای اختصاص دادن مکانهای غیرضروری در آپارتمانها میتوانیم یک آپارتمان دوستدار مادر و کودک طراحی کنیم؛ مثلا به گونهای که آپارتمان دارای اتاق بازی و حیاط قابل استفاده برای ساکنین آنجا باشد.
رویایی که در سر داریم تا چه میزان واقعی است؟
تراکم ساختمانها و عمودی سازی در تهران از بسیاری از کلان شهرهای دنیا بیشتر است. این درحالی که است طبق مطالعات گسترده در حوزهی شهر سازی و مسکن، گزارشاتی مبنی بر امکان یک طبقه سازی ارائه شده است. از طرفی دیگر حرکت یک طرفه به سمت عمودی سازی، پیامدهای غیر قابل انکاری را بر نظام خانواده و فرزند پروری خواهد داشت.
طبق مطالعات سازمان برنامه و بودجه کشور در سند آمایش سرزمین، در اولویت یک یعنی در حالتی که هیچ مشکلی برای سکونت انسان وجود نداشته باشد و ترکیب انسان، فعالیت و سرزمین با هم سازگار باشد، 5.9 درصد، در اولویت دوم 5.4 درصد و در اولویت سوم 5.3 درصد از سرزمین، قابلیت سکونت دارد؛ بنابراین در مجموع بیش از 15 درصد از سرزمین دارای ظرفیت سکونت است که تنها 2 درصد آن برای سکونت شهروندان کافی است.
بررسیهای انجام شده نشان میدهد که امکان یک طبقه سازی، در مجلس شورای اسلامی نیز مطرح شده است؛ برای مثال مهدی عسگری نماینده مردم کرج در این رابطه میگوید: «در سطح کشور مشکل کمبود زمین نداریم. 10 درصد زمینهای ما درجه یک و قابل ساخت است. اگر به هر خانواده 420 متر زمین داده شود تا 750 میلیون نفر ظرفیت برای دریافت زمین وجود دارد.»
وی در ادامه بیان میکند: «برای ساخت چهار میلیون مسکن به روش آپارتمانی و توسعه عمودی، به حدود 4 هزار همت منابع مالی نیاز داریم؛ اما در مدل توسعه افقی به دلیل کاهش هزینه ساخت در خانه یک طبقه و مشارکت مردم در احداث، هزینهها تا حدود 50 درصد کاهش پیدا میکند.»
امکان یک طبقه سازی در واقعیت
دکتر عباس جهانبخش، هیات علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه هنر اصفهان، در مصاحبهای با خبرگزاری دانشجو در خصوص امکان سنجی و ارزیابی یک طبقه سازی میگوید: «ساخت خانههای ویلایی برای چهار میلیون خانواده حدود 0.2 درصد (یک هزارم) سرزمین را لازم دارد؛ جمع کل محدوده شهرهای ما زیر نیم درصد از سرزمین و جمع محدوده شهرها و روستاهای ما زیر یک درصد از سرزمین است. این تراکمی که در حال حاضر ایجاد شده است، ضربات متعددی به زندگی اجتماعی وارد کرده است؛ به گونهای که ازدواج را به تاخیر انداخته، آسیبهای زیست محیطی در شهرها را به دنبال داشته و هم شکاف طبقاتی را تشدید کرده است. علاوه بر این موارد، ما از این امکانات بالقوه دی سرزمینی محروم مانده ایم و نتوانتسته ایم درآمد مناسبی با بحث خراج زمین داشته باشیم.»
دکتر جهانبخش در ادامه به پژوهشی در مورد افزایش قیمت اجاره مسکن و تاثیر آن در تاخیر در ازدواج در مصر اشاره میکند و میگوید: «با مشخص شدن ارتباط بین این دو مولفه، در مصر در سال 1996 اصلاحاتی در این قیمتها اتفاق افتاد و این باعث شد که ازدواج شتاب بگیرد و روند افزایش سن ازدواج معکوس شود. طبق آمار مرکز پژوهشها با حل مشکل زمین، 50 تا 90 درصد مساله مسکن حل میشود؛ بنابراین باید در نظر بگیریم هرتصمیمی که در مورد اقتصاد مسکن گرفته میشود، تنها محدود به حل مشکل مسکن نخواهد بود و در تسهیل یا تاخیر ازدواج، افزایش یا کاهش فرزند آوری و با پرورش متفاوت نسل با این ویژگیهای متفاوت از سکونتگاهها تاثیر میگذارد.»
تحقیقات انجام شده خبر از آیندهی ساکنین خانههای عمودی میدهد
جهانبخش در ادامه افزود: «خانه باید وسعت کافی داشته باشد تا بسط اجتماعی خانه اتفاق بیفتد و نظامات مختلف اجتماعی به درون خانه برگردانده شود. مطالعاتی که در کشورهای صنعتی انجام شده است نظامهای مالکیتی خانه و تاثیر آن بر نرخ باروری را بررسی میکند که در این مطالعات حدودد 18 کشور از کشورهای اروپایی مورد بررسی قرار گرفتند. نرخ باوروری در نظامهای سهل و آسان مالکیت خانه افزایش پیدا کرده و نرخ باروری در نظامهایی که مالکیت خانه، سخت و دشوار است کاهش پیدا میکند.
کارشناس ارشد مطالعات زنان در ارتباط با بازهی زمانی در دسترس جهت افزایش نرخ جمعیت گفت: «ما پنج سال فرصت داریم تا پنجره جمعیتیمان بسته شود، بعد از آن وارد سیاهچاله جمعیتی میشویم. در صورتی که وارد سیاهچاله جمعیتی شویم، درحالی که در این بازه موفق عمل کرده باشیم 150 سال طول میکشد تا از این سیاهچاله خارج شویم. طبق بررسی مقالهای در ISI تاثیر چندخانواری را بر نرخ باروری مادران در ایران اندازه گیری میکند؛ رابطه بین الگوی مسکن و نرخ باروری را نشان میدهد که یک رابطه پایدار و واضح وجود داشته به این شکل که آنهایی که در خانههای ویلایی زندگی میکنند هم تمایل و هم عمل فرزند پروریشان نسبت به کسانی که در آپارتمان زندگی میکنند افزایش داشته است. طی این پژوهش یکی از مقصران اصلی مشکل جمعیت ایران، نظام آموزشی عالی و نظام تحصیل ما معرفی میشود. این تحقیق اذعان دارد تاثیر آپارتمانی بودن خانه از تاثیر دوران تحصیل بیشتر است و در نهایت نتیجه گیری میشود که آپارتمانی کردن واحدها راهی است که از طریق آن میتوان از افزایش جمعیت جلوگیری کرد.»