غوغای روزنامههای چاپ استانبول در آگاهی بخشی ایرانیان / جای خالی حقایقنگاری در روزنامههای عصر قاجار
طومار رسانههای چاپی در ایران با گسترش فضای مجازی درهم پیچیده شد. در روزگار پرغربت روزنامهها، کمتر فردی باور دارد که در روزگاری نه چندان دور، اشتیاقی غیرقابل توصیف برای انتشار یک روزنامه و خرید آن وجود داشت و رنجها و مرارتهای زیادی برای انتشار و توزیع روزنامه کشیده شد.
روزنامههای چاپی زمانی در صدر نشستند که مجاری ارتباطات محدود بود و روزنامه به عنوان مهمترین و تاثیرگذارترین ابزار اطلاع رسانی شناخته شده بود تا به این ترتیب بتوانند به «صدای جامعه» تبدیل شده و با «مردمان دردمند» همدلی کنند.
روزنامهنگاری در هجرت
اما عمل به وظیفه برای روزنامهنگاران، تاوان بزرگی داشت. حاکمان از ترس فروریختن «بنای حکومت» خود جلوی انتشار روزنامه را گرفته و آن را در «مسلخ مصلحت» قربانی کردند. همین موجب شد که اندیشمندان رفتن را به ماندن ترجیح دهند و در کشوری دیگر، رسالت روزنامهنگاری خود را دنبال کنند که به بنیان «روزنامهنگاری در هجرت» تبدیل شد.
نمود عینی روزنامهنگاری در هجرت را میتوان درعصر مشروطه جستجو کرد که روشنفکران با هدف مشروط کردن قدرت شاهنشاهی و بدنبال مغضوب شدن توسط مقام همایونی برای ساختن آرمانشهری جدید، ناچار شدند تا رحل اقامت به کشوری دیگر درافکنده و آموزههای مدرن حکمرانی را دنبال کنند.
استانبول همچون بمبئی و کلکته و قاهره به منزلگاه ایرانیان مهاجری تبدیل شد که میخواستند سازه رکن چهارم دموکراسی را محکمتر بنا کنند تا به این ترتیب بستر توسعهیافتگی و آشتی ایران با آموزههای مدرن را فراهم کرده و عقبماندگی تاریخی را جبران کنند.
حضور ایرانیان در استانبول و شوق زیاد آنها برای انتشار روزنامههای سیاسی، فصل نوینی را رقم زد که به منشا تحولات بزرگی در تاریخ تحولات دو کشور تبدیل شد و روند تحولات رخ داده در ایران را سرعت بخشید.
*رونمایی از کتاب روابط ایران و عثمانی در عصر مشروطه
ضرورت واکاوی ارتباطات ایران و عثمانی در عصر مشروطه به بهانه نگارش کتاب «روابط ایران و عثمانی در عصر مشروطه» به قلم رضا دهقانی دانشیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران تبدیل شد تا ارتباطات تنگاتنگ یک کشور را در گذر تاریخ مورد بررسی قرار دهد.
رونمایی از این کتاب در روز جهانی ارتباطات با همکاری مشترک گروه علوم ارتباطات و دانششناسی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات و گروه مطالعاتی ارتباطات و رسانه انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا صورت گرفت.
این رونمایی با مدیریت افسانه مظفری دانشیار دانشگاه و مدیر گروه ارتباطات و دانششناسی در حالی انجام شد که تعداد زیادی از دانشجویان در سالن دکتر حسابی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات حضور داشتند و به برنامه رنگ و بوی دیگری دادند.
* تاریخ پر فراز و نشیب مطبوعات
افسانه مظفری مدیر گروه ارتباطات و دانش شناسی دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات در ابتدای جلسه ضمن مرور تاریخ مطبوعات ایران گفت: تاریخ مطبوعات در ایران نزدیک به 89 سال از عمر خود را در دوره قاجاریه گذرانده است. نخستین روزنامه ایرانی در زمان سلطنت محمدشاه قاجار، روزنامهای بینام مشهور به کاغذ اخبار بود که به همت میرزا صالح شیرازی کازرونی، بهصورت ماهانه و در دو صفحه به خط نستعلیق و چاپ سنگی در سال 1216 هجری شمسی منتشر و تا سال 1219 ادامه یافت. چهارده سال پس از انتشار «کاغذ اخبار» در سال 1227 هجری شمسی، دومین روزنامه ایران با نام «زاهاریرادی باهارا» (شعاع روشنایی) به زبان کلدانی (آشوری) و بهصورت ماهانه در شهرستان رضائیه(ارومیه) چاپ شد. روزنامه «روزنامچه اخبار دارالخلافه تهران» در سومین سال حکومت ناصرالدینشاه، در سال 1229 هجری شمسی به اهتمام میرزا تقیخان امیرنظام و به صورت هفتگی منتشر و از شماره دوم به «وقایع اتفاقیه» تغییر نام داد و از شماره چهارصدوهفتادودوم به نام «روزنامه رسمی دولت علیه ایران» منتشرشد. وقایع اتفاقیه پس از سه سال انتشار با نام جدید روزنامه «دولت علیه ایران» بهصورت مصور منتشر شد. سپس به روزنامه «دولتی» تغییر نام داد. بعد از آن، تحت عنوان «ایران» و بعد از مدتی وقفه با نام روزنامه «رسمی دولت ایران» منتشر شد. با مسافرتهای شاه به ایالات و کشورهای مختلف، فضای مطبوعاتی جدید در روزنامه و روزنامهخوانی ایجاد شد.
رئیس گروه ارتباطات و رسانه انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا در ادامه افزود: روزنامه نگاری از حیطه دربار خارج و وارد جامعه آن زمان شد و روزنامههای بسیاری بهصورت روزنامههای دولتی، نیمهدولتی و غیردولتی در داخل و خارج کشور منتشر و به مرور زمان تعداد آنها فزونی گرفت. در این میان نسل جدیدی از نشریات در تبعید و روزنامههای خارجی فارسیزبان، پای به عرصه وجود گذاشتند. افراد قابلتوجهی از مبارزان و روشنفکران، روزنامهنگاران، نویسندگان و آزادیخواهان ایرانی که به کشورهای اروپایی، هندوستان، مصر، عراق، عثمانی و... مهاجرت کرده بودند، با چاپ روزنامههای فارسیزبان در خارج از کشور و با هدف آگاهسازی و آشنایی مردم به حقوق سیاسی و اجتماعی خود، زمینهساز بیداری مردم شدند. از جمله این روزنامهها میتوان به روزنامه اختر چاپ استانبول (عثمانی سابق)، بعنوان اولین روزنامه برون مرزی اشاره کرد. علاوه بر تعداد زیاد ایرانیان ساکن عثمانی، ترویج زبان فارسی از دیگر دلایل حمایت از انتشار اختر توسط دولت ایران بود. در ضمن زمانهایی اتفاق می افتاد که روزنامههای عثمانی مطالبی علیه ایران مینوشتند و میبایست یک روزنامه ایرانی حضور پیدا میکرد تا به این اتهامات پاسخ گوید.
دانشیار گروه ارتباطات تصریح کرد: با توجه به روابط گسترده ایران و عثمانی بخصوص در عرصه روزنامه نگاری بر آن شدیم تا نشستی را در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی به رونمایی از کتاب ارزشمند"روابط ایران و عثمانی در عصر مشروطه" تالیف استاد فرهیخته جناب آقای دکتر رضا دهقانی، دانشیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران اختصاص دهیم.
*محدودیت مجاری ارتباطات
رضا دهقانی نویسنده کتاب در ابتدای جلسه، به محدودیت مجاری ارتباطات در قدیم اشاره و تصریح کرد: مردمان درعصر قدیم به دلیل فقدان ارتباطات در جریان بسیاری از تحولات قرار نمیگرفتند، همچنانکه امکان داشت که یک سلسله از بین میرفت و مردم بعد از گذشت چند سال متوجه میشدند که یک سلسله جدید روی کار آمده است.
رئیس گروه مطالعات ترکیه انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا در ادامه افزود: نقطه شروع این تحول بزرگ، اختراع صنعت چاپ است که به وجه تمایز دنیای قدیم و دنیای جدید تبدیل شد و به انتشار کتاب سرعت بخشید. در ایران وعثمانی ابتدا چاپخانه توسط اقلیتهای مذهبی ارامنه با هدف چاپ کتابهای مذهبی وارد ایران شد و در نهایت توسعه یافت.
جادوی راهآهن و تلگراف
دانشیار دانشکده مطالعات جهان تصریح کرد: عامل دیگری که به توسعه ارتباطات مردم کمک کرد، راهآهن بود که توانست که به امر حمل و نقل سرعت بدهد. وقتی کتابها و روزنامهها به مدد صنعت چاپ به سرعت منتشر میشد به کمک صنعت راهآهن در تمام نقاط جغرافیایی فارغ از مشکلات جوی و امنیتی به راحتی توزیع میشد.
دهقانی در ادامه افزود: پس از مدتی تلگراف اختراع شد که به کمک آن این امکان فراهم شد که کلمات به راحتی و به سرعت مخابره شود. تلگراف در زمان ناصرالدین شاه توانست به پایداری حکومت کمک کند زیرا در کوتاهترین زمان امکان اطلاع از شورش و سرکوب فراهم میشد. اگر این امکان پیشتر وجود داشت و مردم مطلع میشدند که افغانها در حال حرکت به سمت ایران هستند تا شاه سلطان حسین را سرنگون کنند آیا ساکت میماندند؟ شاه سلطان حسین زمانی متوجه بحران شد که افغانها کاخ را کاملا محاصره کرده بودند. اما ناصرالدین شاه به کمک تلگراف متوجه کوچکترین تحرکات میشد. البته تلگراف بعد از مدتی به خدمت مردم درآمد و عامه مردم هم توانستند از آن استفاده کنند.
*ایده انتشار کتاب
رئیس گروه مطالعاتی ترکیه انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا گفت: کتاب روابط ایران و عثمانی در دوران مشروطه تلاش دارد تا ارتباطات ایران و عثمانی را در ربع آخر قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم از جوانب مختلف مورد ارزیابی قرار دهد. تلاش شده تا در این کتاب مباحث فرهنگی، ارتباطات و مسایل مرزی، ارتباطات رسمی و غیررسمی و به قولی مردمی واکاوی شود. ایده این کتاب هفت سال قبل هنگام بررسی آرشیو ترکیه به ذهن من خطور کرد زیرا اسناد زیادی وجود داشت که به موضوع ایران پرداخته بود اما اسناد ایرانی در مورد ترکیه وجود نداشت.
دهقانی تصریح کرد: به دلیل فقدان بررسی تاریخی در مورد عصر مشروطه ایران و ترکیه و غفلت از این دوره تاریخی تصمیم گرفتم تا در این مورد کتابی بنویسم. با این انگیزه اسناد زیادی احصا شد و بعد از برگشت به ایران در وزارت امور خارجه و اسناد ملی تحقیقاتی را انجام دادم و کار نگارش را شروع کردم. تلاش من این بوده که یک نگاه میان رشتهای داشته باشم.
*جای خالی حقایقنگاری
دهقانی در ادامه افزود: این کتاب در فصل سوم به موضوع ارتباطات پرداخته است. تاریخ انتشار روزنامه در ایران به کاغذ اخبار بازمیگردد که در برابر کلمه شبنامه ایجاد شد. مردم در شبنامه شکواییه خود را نوشته و داخل قصر میانداختند. لازم است تا به این نکته توجه کنید که ساختار جامعه ایران و عثمانی به دلیل دیکتاتوری این فرصت را در اختیار مردم قرار نمیداد که اعتراض کنند. به همین دلیل به نشریهای که در روز منتشر میشد، روزنامه میگفتند.
استاد دانشکده مطالعات جهان گفت: روزنامه به شکل امروزی چیزی هست که از غرب وارد ایران شده است. از نیمه دوم قرن نوزدهم به تدریج روزنامههای متعددی منتشر شد. ابتدا روزنامههای دولتی وقایع الاتفاقیه و... منتشر شد که به مسائل دولت میپرداخت اما پس از مدتی، روزنامههای شخصی منتشر شد. البته روزنامههای از همان ابتدای پیدایش، به موضوعات جدی اجتماع نمیپرداختند و ترجیح میدادند که به موضوع شکار شاه بپردازند و دو صفحه را به آن اختصاص دهند که چطور شاه در سلطنتآباد دو آهو را شکار کرد. در ابتدای امر موضوع روزنامهنگاری ایران رشد چندانی نداشت و با حقایقنگاری فاصله زیادی داشت و به تعریف و تمجید اختصاص پیدا میکرد. در مورد قتل امیرکبیر به جز یک منبع در هیچ منبعی به قتل امیرکبیر اشاره نشده است. در روزنامهها به حمام رفتن، ورم کردن و فوت شدن امیرکبیر اشاره شده است. فقط در کتاب حقایق الاخبار ناصری به قلم محمد جعفر خورموجی با کنایه به این نکته اشاره شده است که دولتمردان عدم او را بر وجودش ترجیح دادند. در تایمز لندن به این نکته اشاره میکند که این فرد را به قتل رساندند. اگر این روایت نبود امکان داشت که ما در جریان این قتل قرار نمیگرفتیم.
*مهاجرت اجباری
دهقانی تصریح کرد: در فضایی که روزنامههای داخلی امکان انتشار حقایق و فعالیت را نداشتند، روزنامهنگاران ناچار به مهاجرت شدند تا صدای خودشان را به کمک ابزار جدید همچون روزنامه به گوش مردم برسانند. بمبئی، قاهره، استانبول، گرجستان و تفلیس مقاصد ایرانیان ازادیخواه برای مهاجرت بودند. ایرانیان در این شهرها سکنی گزیدند. اگر شما توجه کرده باشید اولین کتابهای ما چاپ بمبئی است. این روزنامهها از طرق مختلف از جمله راه آهن به نقاط دیگر ارسال میشد.
استاد دانشکده مطالعات جهان گفت: روزنامه حبلالمتین چاپ کلکته به صورت قاچاق و لای کیسههای چای وارد ایران میشد. روزنامه حکمت چاپ قاهره یا روزنامه های متعددی که در استانبول منتشر میشد همچون اختر و سروش و.... از روشهای مختلف وارد کشور شده و به منبع آگاهی بخشیتبدیل میشد زیرا بیسوادها برای باسوادها در قهوهخانه قرائت میکردند. حتی روزنامه اختر با سابقه انتشار بیست ساله در استانبول آنقدر تاثیرگذار بود که برای اولین بار قانون اساسی ترکیه را به فارسی ترجمه کرد. در این ترجمه بارها به این نکته اشاره کرد که باید قدرت شاه محدود شود و کشور مجلس و قوه قضاییه و دولت و ارتش اموزش دیده برای حفاظت ازکشور داشته باشد. این تاثیر انقدر گسترده بود که فردی که روزنامه اختر میخواند به اختری مذهب معروف شده و حتی تکفیر میشدند.
تاثیر گسترده
دهقانی در ادامه افزود: در داخل کشور موج قانونخواهی و مشروطه خواهی به راه افتاده بود اما امکان آشنا کردن مردم با این مفاهیم از روزنامهها سلب شده بود این موضوع در تنفر ناصرالدین شاه از لفظ قانون و مشروطه ریشه داشت. ناصرالدین شاه از کلمه قانون متنفر بود بارها به ترکی گفته بود که حرف ما قانون است. حتی اجازه نمیداد که از لفظ مشروطه استفاده شود و ترجیح میداد که از معادل انگلیسی یعنی constitutional استفاده شود.
کارشناس ترکیه تصریح کرد: به همین دلیل وقتی انقلاب مشروطیت به پیروزی رسید از آن به انقلاب مطبوعات هم یاد کردند. روزنامهها به عنوان رکن چهارم مشروطه به دنبال رکنهای دولت و مجلس و قوه قضاییه به مردم معرفی شد. تمام احزاب فعال در ایران یک روزنامه به عنوان ارگان حزبی داشتند.
دانشیار دانشکده مطالعات جهان گفت: این روزنامه خدمت بزرگی به زبان فارسی کردند. زبان مرسومی که در حال حاضر توسط همه ما به کار برده میشود زبان روزنامههای عصر مشروطه است که ساده شده وگرنه زبان پیشین زبان سختی بود. روزنامههای منتشر شده در ترکیه به دلیل نزدیکی ایران و عثمانی سرنوشت و دغدغه مشترکی داشتند که در روزنامه منعکس میشد. جالب است که بدانید اکثر نویسندگان این روزنامهها، ادبا و شعرا بودند. به طور مثال وقتی دهخدا به استانبول میرود ضمن چاپ روزنامه سروش اولین بار امثال وحکم را در روزنامه منتشر میکند.
*باران ستوده مدیر گروه ارتباطات و رسانه انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا
همچنین بخوانید