شنبه 8 اردیبهشت 1403

«فرشته‌ساز» به بازار آمد / رمانی بلژیکی درباره علم، دین و خرافات

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
«فرشته‌ساز» به بازار آمد / رمانی بلژیکی درباره علم، دین و خرافات

رمان «فرشته‌ساز» نوشته استفان برایس با ترجمه سامگیس زندی توسط نشر آموت منتشر و راهی بازار نشر شد.

رمان «فرشته‌ساز» نوشته استفان برایس با ترجمه سامگیس زندی توسط نشر آموت منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «فرشته‌ساز» نوشته استفان برایس به‌تازگی با ترجمه سامگیس زندی توسط نشر آموت منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب سال 2005 منتشر شده است.

استفان برایس نویسنده این‌کتاب، متولد سال 1969 در بلژیک است که سال 1990 در رشته تعلیم و تربیت فارغ‌التحصیل شده و شروع به تدریس کرد. نوشتن رمان و مقاله برای روزنامه‌ها کاری بود که او در کنار معلمی در پیش گرفت اما از سال 1999، نویسندگی را به شغل تمام‌وقت خود تبدیل کرد. رمان «فرشته‌ساز» او یکی از 10 کتاب برتر هلندی در 25 سال گذشته است.

رمان «فرشته‌ساز» درباره مذهب، روانشناسی‌، علم و خرافات است که نامزدی جوایز آکو و لیبریس را همراه با جایزه جغد طلایی برای نویسنده‌اش به ارمغان آورده است. شخصیت اصلی این‌داستان، مردی به‌نام دکتر ویکتور هوپپه است که پس از 20 سال به زادگاهش روستای وولفهایم بازمی‌گردد.

با حضور دکتر هوپپه در روستا، اهالی ده به بازگشت ناگهانی‌اش مشکوک می‌شوند؛ به‌ویژه وقتی مطلع می‌شوند او سه‌نوزاد چندهفته‌ای با خودش آورده است. این‌سه‌بچه به‌مرور در انظار مردم دیده می‌شوند و کنجکاوی اهالی ده بیشتر تحریک می‌شود. در ادامه اتفاقات، مشخص می‌شود هر سه‌بچه به بیماری شدیدی مبتلا هستند و شایعات مردم هم بالا می‌گیرد. کار دکتر زمانی خراب‌تر می‌شود که مردم روستا متوجه می‌شوند خود او هم با مشکلاتی درگیر است که...

رمان پیش‌رو، در 3 بخش اصلی نوشته شده که بخش اول، 11 فصل، بخش دوم، یک‌فصل و بخش سوم هم 12فصل را شامل می‌شود.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

ویکتور در این شش سال هرگز نه خودنمایی کرده بود و نه طغیان. می‌شد این‌طور بیانش کرد که او در مورد عقایدش به آرامش رسیده بود. به این معنا که دیگر بینش جدیدی به سراغش نیامده بود. کارهای خدا بد بود و کارهای عیسا خوب.

و برای همین عیسا مجازات شده بود. ویکتور با چشم‌های خودش آن را دیده بود. هرکس کار خوب می‌کرد مجازات می‌شد.

در زیارت صومعه تپه کالواری برخ هم آن را در واکنش پدر نوربرت دیده بود که او را از روی صلیب پایین کشیده و یکی دو تا سیلی به او زده بود. مثل اینکه صاعقه‌ای به غرش درآمده بود.

«خدا تو را مجازات خواهد کرد، ویکتور هوپپه!»

شرارت همیشه با خوبی در ستیز بود. دوباره و دوباره.

ویکتور با وجود همه موانع سعی می‌کرد نیکوکار بماند. هنوز هدف او این بود که دکتر شود و تا زمانی که هدفی داشت که می‌توانست برای رسیدن به آن تلاش کند، هیچ‌چیز نمی‌توانست منصرفش کند.

اما او در برابر بدی باید از خودش مراقبت می‌کرد، که همیشه در کمین بود. ویکتور آن را در وجود پدرش احساس می‌کرد. او با بدی آلوده شده بود. به عنوان یک دکتر کارش خوب بود اما به عنوان یک پدر کارهایش بد بود. و این بدی داشت بدتر هم می‌شد.

این‌کتاب با 496 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 110 هزار تومان منتشر شده است.