فرصت و تهدید توریسم سیستان
راه توسعه سیستان را باید از کشاورزی جدا کرد یا لااقل بارگذاری در این بخش را کاهش داد. این موضوع را بارها کارشناسان حوزه آب تکرار کرده و بازگشت به روزهایی که سیستان انبار گندم بوده را آرزویی می دانند که محقق نخواهد شد. آنها می گویند باید به فکر راهکارهای جایگزین بود که گردشگری یکی از آنهاست. توریسم چه سهمی در توسعه سیستان خواهد داشت و به چه میزان میتوانیم روی آن حساب کنیم؟ میثم امامی...
او یکی از فرصت های این منطقه را در حوزه طبیعتگردی می داند و اضافه میکند: قسمتی از لوت در منطقه شمالی استان سیستان و بلوچستان قرار گرفته است که میتواند علاقه مندان به این حوزه را به سفر به این منطقه ترغیب کند. علاوه بر آن در حوزه باستان شناسی غنای این استان چندان بالاست که میتوان گفت در هر کیلومترمربع اثری باستانی قرار دارد. امامی می گوید: توریسم با محوریت باستان شناسی در این استان پتانسیل بالایی دارد. ما در این منطقه شهر سوخته را داریم که ثبت جهانی شده است و یکی از آثار شاخص در این منطقه است. علاوه بر آن کوه خواجه اثری بسیار مهم است که تاکنون کمتر مورد توجه بوده و برای نگهداری، مرمت و حفاظت از آن باید فعالیت های زیادی انجام شود. محوطه تاریخی قرار گرفته در این کوه چه از زوایای مختلف معماری، مذهبی، اسطوره ای و طبیعی برای ما حائز اهمیت فراوان است.
این کارشناس گردشگری از دهانه غلامان به عنوان دیگر جاذبه تاریخی این منطقه نام می برد و ادامه میدهد: دهانه غلامان به عنوان اثری از دوره هخامنشی نیز جذابیت بالایی دارد. آتشکده کرکویه و قلعه مچی از دیگر جاذبه های تاریخی در این منطقه هستند که میتوانند علاقه مندان را به سمت این استان و منطقه سیستان بکشانند و در همین زمینه روی آنها تبلیغ شود. او می گوید: در کنار گردشگری باستان شناسی و تاریخی ، گردشگری مردم شناسی به لحاظ فرهنگ، آداب و رسوم مردم و گردشگری ادبی یا صنایع دستی از پتانسیل فراوانی در این منطقه برخوردار است.
امامی در کنار این فرصت ها از تهدیدهایی هم نام می برد که چالش توریسم این منطقه مطرح هستند. او اضافه میکند: اولین مورد از این تهدیدها یا مشکلات فاصله زیاد از مراکز جمعیتی مانند تهران، اصفهان، شیراز یا مشهد و... است. این فاصله زیاد دسترسی به سیستان را دشوار میکند. هزینه های بالای حملونقل بهویژه حملونقل هوایی باعث میشود رفت و آمد کمتری به این منطقه صورت گیرد. حتی اگر هزینه رفتن به زاهدان مناسب باشد باز از زاهدان به زابل بیش از 200 کیلومتر فاصله است.
او با اشاره به اینکه دشت سیستان از قدیم شاهد مهاجرت های مختلف به واسطه خشکسالی بوده است ، می گوید: شرایط در حال حاضر به مراتب بدتر است و سفرههای آب روزمینی یا منابع آب روی زمین مانند هیرمند خالی شده اند. در کنار آن سفره های آب زیرزمینی سیستان هم مانند سایر مناطق کشور اوضاع مناسبی ندارند. اینکه ایران باید چطور حقابه خود را از افغانستان طلب کند در تخصص من نیست ، اما آنچه به گردشگری مربوط میشود این است که با مهاجرت بیشتر مردم به واسطه ورود به فاز جدید خشکسالی ممکن است در آینده دشت سیستان را به عنوان یک دشت متروکه بشناسیم که گردشگری نیز در آن وجود نخواهد داشت.
توریسم فصلی در سیستان
به گفته این کارشناس گردشگری، توریسم به عنوان معیشت مکمل نیاز به آب دارد و اگر آب در سیستان نباشد گردشگری هم قادر به حیات نخواهد بود. او همچنین به مقوله بادهای 120روزه توجه نشان داده و اضافه میکند: در سیستان ما نهایتا در سه تا چهار ماه میتوانیم گردشگری داشته باشیم. به مدت 120 روز در این منطقه شاهد باد و توفان هستیم و در تابستان نیز هوا بسیار گرم است. از طرف دیگر گرچه در زمستان هوا برای گردشگری مساعد است اما از آنجا که در مراکز اقامتی گاز شهری در دسترس نیست و صاحبان اقامتگاه و محلی ها با چراغ های نفتی فضای اقامتی خود را گرم میکنند ، بسیاری ترجیح میدهند در فصلی به این منطقه سفر کنند که نیازی به گرمایش نداشته باشند.
کمبود زیرساخت مناسب توریسم
امامی معتقد است ما در سیستان تسهیلات مناسبی در زمینه گردشگری یا زیرساخت های آن در نظر نگرفتهایم و ادامه میدهد: اقامتگاه ها در این منطقه مشکلاتی دارند که رفع آنها از عهده شان خارج است که نمونه آن بهرهگیری از نفت برای گرمایش است. همین موضوع باعث میشود توریستهای این منطقه فصلی باشند. زمانی که گردشگری سه ماه از سال به منطقه رفت و آمد کند در 9 ماه باقیمانده زیرساخت ها اعم از هتل یا اقامتگاه و سایت های گردشگری دچار فرسایش می شوند. بهره بردار نمیتواند سود کافی به دست آورد و همین امر از اشتیاق آنها به ورود در این حوزه کم میکند. در چنین شرایطی میتوان گفت که گردشگری قادر نیست معیشت جایگزین باشد و در خوشبینانه ترین حالت 5 تا 6 ماه از سال یعنی از ابتدای آبان تا اواخر فروردین معیشت مکمل بخشی از اهالی شود.
او وضعیت کنونی همسایه شرقی ایران را از دیگر تهدیدها برمی شمرد و می گوید: قدرت گرفتن طالبان برای گروه هایی از گردشگران استرس برای سفر به این منطقه ایجاد کرده است و باعث شده آنها از سفر به این استان صرف نظر کنند. این کارشناس میراث فرهنگی نتیجه میگیرد: باید از توریسم و گردشگری به عنوان معیشتی که میتواند مکملی برای درآمد بخشی از جامعه سیستان در ماه هایی از سال باشد کمک گرفت و در این زمینه زیرساخت ها و تجهیزات لازم چه به لحاظ رستوران، اقامتگاه و... را ایجاد کرد.
گفته های این کارشناس گردشگری که سابقه برگزاری تورهای موضوعی به سیستان نظیر تورهای صنایع دستی، باستان شناسی و... را به این منطقه دارد نشان میدهد سیستان به لحاظ جاذبه بسیار غنی اما از نظر زیرساختهای گردشگری شرایط نامناسبی دارد. کسانی که به این منطقه سفر کرده اند اغلب میل رفتن دوباره به آن را دارند اما همچنان که امامی به آن اشاره کرد، دوری مسافت، گرانی سفر و... سبب میشود سیستان با همه پتانسیل هایش تنها تعداد محدودی مسافر را به خود اختصاص دهد و در عوض ما شاهد سفرهای تکراری به مقاصدی باشیم که نصف جاذبه های سیستان را هم ندارند.
--> اخبار مرتبط