یک‌شنبه 4 آذر 1403

فنح‌الله‌زاده: با دایی و قلعه نویی 6 گل به انگلیس نمی‌خوردیم / 3 سال فرصت دهند ستاره سوم را هم می‌آوریم

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
فنح‌الله‌زاده: با دایی و قلعه نویی 6 گل به انگلیس نمی‌خوردیم / 3 سال فرصت دهند ستاره سوم را هم می‌آوریم

به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، علی فتح الله‌زاده، مدیرعامل باشگاه استقلال در گفت‌وگو با برنامه تلویزیونی ورزش و مردم در مورد مشکلات و وضعیت بدهی‌های استقلال و عملکرد تیم ملی ایران در جام جهانی 2022 این تیم صحبت‌هایی انجام داد که در زیر می‌خوانید. *وقتی بازی با آمریکا را دیدم به من برخورد. اول بازی آمریکایی‌ها می‌ترسیدند و با احتیاط بازی می‌کردند. ما در حقیت یک هیچ جلو بودیم. 24...

به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، علی فتح الله‌زاده، مدیرعامل باشگاه استقلال در گفت‌وگو با برنامه تلویزیونی ورزش و مردم در مورد مشکلات و وضعیت بدهی‌های استقلال و عملکرد تیم ملی ایران در جام جهانی 2022 این تیم صحبت‌هایی انجام داد که در زیر می‌خوانید.

*وقتی بازی با آمریکا را دیدم به من برخورد. اول بازی آمریکایی‌ها می‌ترسیدند و با احتیاط بازی می‌کردند. ما در حقیت یک هیچ جلو بودیم. 24 سال آن‌ها نتوانسته بودند ما را ببرند. بعد از 10 دقیقه احساس کردند بچه های ما هدفشان بردن نیست. تاکتیکشان را عوض کردند. دفاع آن‌ها جلو آمد و پاس گل هم داد.

*هر تیمی برای مساوی می‌رود اغلب می‌بازد. نیابد برای مساوی باید برای بردن به زمین برویم. وقتی ترکیب را دیدم احساس کردم می‌خواهیم مانع از پیروزی آمریکایی‌ها شویم. تفکرمان پیروز شدن نیست. 90 درصد بازی‌های این شکلی منجر به شکست می‌شود. کلا بازی ما را ببینید تاکتیک و تکنیک ما اصلا گم شد.

*مقابل ولز بازی خوبی انجام دادیم و با آن نمایش می‌توانستیم مقابل انگلیس مساوی بگیریم و آمریکا را ببریم. این تیم تنها چیزی که داشت پرس بود. هیچ تیمی را مثل آمریکا در پرس خوب نمی‌بینم. مقابل تیم‌هایی مثل آمریکا که پرس می‌کنند باید با پاس‌های بلند یا نیمه بلند این فضا را از آن‌ها بگیریم. ما این کار را نکردیم. ژاپنی‌ها بازی سرعتی را عالی انجام می‌دهند. پرس‌شان هم به خاطر بدنشازی خوبشان است. هرچقدر می‌دوند خستگی را نمی‌فهمند. با احساس و تمام وجود بازی می‌کنند. نتیجه‌اش هم می‌شود همین که اتفاق افتاد. باید آنالیزها و انتقادات ما بر اساس اصول و علم باشد اما اینطور نیست. وقتی در زمان قلعه‌نویی به کره جنوبی در پنالتی باختیم چند کارشناس او را نابود کردند. چرا؟ الان به کجا رسیدیم؟

*ضمن احترام به کی‌روش که مربی بزرگی است، اگر در این جام قلعه‌نویی یا علی دایی را می‌گذاشتیم 6 گل از انگلیس می‌خوردیم؟ مطمئنم نمی‌خوردیم. چرا به خودی‌ها اعتماد نمی‌کنیم و اعتقاد نداریم؟ این فوتبال را باید خودمان بسازیم. آیا فدراسیون تا به حال گفته فتح الله زاده بیا و به کلاس مدیریت فوتبال برو؟ تا به حال جایی رفته‌ام؟

*اجازه ندهید آن‌هایی که بیت المال را حرام می‌کنند و کسی کارشان ندارد، آرام رد شوند، آن‌هایی که زحمت می‌کشند از بین بروند. 10 سال گفتند بدهی دوران فتح الله زاده، کسی نگفت بیا بگو چقدر بدهی داری؟ انقدر گفتند که یک روز به منزوی گفتم ما چقدر بدهی داریم؟

*کمپ حجازی را ساختم و تحویل دادم. الان سازمان خصوصی سازی هزار میلیارد روی آن قیمت گذاشته است. آن هم با دو سند که یک سندش هنوز به نام استقلال زده نشده است. 2 سند شده 1000 تا، سه سند می‌شد 1500 تا، کدام مدیر 1500 ملیارد به باشگاه آورده؟ چرا این را نمی‌بینند؟

*برادر عزیزم آشتیانی گفت فتح الله‌زاده قبول کرده و می‌دانست استقلال بدهی دارد. نه، من اصلا نمی‌دانستم. به من گفتند 300 میلیارد در حساب پول است. اسپانسر هم داریم و اوضاع خیلی خوب است. من آمدم به باشگاه به مدیرمالی گفتم 50 میلیارد سریع برای بدهی استرا پرداخت کن، سه بزرگ و مسئول فوتبال به من گفتند پول هست. یکی از اعضای هیات مدیره ما هم این را گفت که پول داریم نگران نباش.

*مدیرمالی گفت از کجا؟ گفتم 300 تا داریم. گفت 300 تا نداریم. یک ریال داشتیم. 300 میلیارد که رفته هیچ، 150 میلیارد هم وام گرفتند. دیروز گفتند دو قسط آن را که باید 6 میلیارد بدهیم، ندادیم. سومی را ندهیم جریمه دیگری به ما تعلق می‌گیرد. از طرفی به من گفتند 40درصد پول بازیکنان را دادیم. دیدم بازیکنان خیلی قیافه گرفتند گفتنم آن‌هایی که 30درصد گرفتند به 40 درصد می‌رسانم. دیدم 17 تا 18.5 درصد نامتقارن هم داده‌اند.

*یک چیزی می‌گویم شاخ در بیاورید. ارسلان مطهری گل پیروزی ما را در سوپر جام زده، یک ریال نگرفته است. الان این بازیکن به من می‌گوید پول می‌خواهم. من هم یک ریال ندارم. اسپانسر هم ندارم. همه پول‌ها را هم گرفته‌اند. هیچ پولی نیست. قربان‌زاده مگر نگفت؟ گفت پول را داده‌ایم، اما خرج شده است. آدمی نیستم که همه چیز را گردن مدیران قبلی بیندازم. همه بدهی‌ها فقط برای آجورلو نیست.

*الان 300 میلیارد تومانی که نیست، تا دو هفته دیگر هم باید 200 میلیارد پول بدهم اگر ندهم ماجرای استراماچونی تکرار می‌شود. تا آخر فصل هم 600 میلیارد تعهد ایجاد کردیم. همه تقصیرات را گردن آجورلو نمی‌اندازم، اما اگر جایی از حرف‌هایم اشتباه است همین الان زنگ بزند. می‌گویند تخلف شده اما من نمی‌توانم هوادار را آرام نگه دارم. چه کسی می‌تواند 200 میلیارد پول در دو هفته بدهد؟ تا آخر سال به بازیکن و جاهای مختلف 600 میلیارد تعهد داریم.

*خیلی خاله زنک بازی هم می‌شود که من را بیشتر ناراحت می‌کند. دیروز کارت اعتباری سرمربی و مربیان ما را باطل کردند. گفتم چه کسی باطل کرده؟ گفت آقایی در کنار تیم بود، او این‌ها را داده بود. مگر باشگاه خودش صاحب و سیستم ندارد؟ سیم کارت‌هایش را قطع کردند. پریروز یکی از دوستان پیام داد. امروز صبح یکی دیگر پیام داد. معلوم است یک خطی وجود دارد. هیچ کمکی که نکردند.

*اگر تمام بدهی‌ها را بگویم سقف روی سرمان می‌ریزد. صبر کردم جام جهانی تمام شود با وزیر جلسه بگذارم. باید تدبیری کنیم. این از عهده یک نفر خارج است. کتمان حقیقت شده است. 300 میلیارد پول داشتن کجا، برگردی 300 تا هم بدهی داشته باشی کجا؟ یعنی 600 میلیارد آوار روی سر شما ریخته است.

*یک ریال از اسپانسر طلب نداریم. تنها مطالبات این است که یک بازیکن در خارج کشور داشتیم. یکی هم برای AFC است که همیشه از قبل بوده و به ما نمی‌دهند. این‌ها هم چیزی نیست. همه این را جمع کنیم می‌شود یک میلیون دلار اما فقط به استراماچونی یک میلیون دلار بدهکاریم. پادوانی، میلیچ، محبی و... هستند.

*متاسفانه قرارداد محمد محبی را طوری بستیم که توی آن ننوشتیم نقد، وقتی می‌گوییم نقد نباشد باید حتما بانکی بفرستیم. از روزی که آمدم با این بی پولی، رفتم از یک صرافی 230 هزار دلار قرض گرفتم. فرستادم اما آن‌ها می‌گویند 90هزار دلار آمده، الان 15 روز است نمی‌دانیم بقیه پول‌مان کجاست. دنبال پول می‌گردیم. چون تحریم هستیم، پول نمی‌رود. در قرارداد می‌نوشتید نقد، به سانتاکلارا گفتیم از طریق سفیر ایران یا پرتغال بدهیم یا کسی را بفرستیم آنجا پول بدهد، قبول نکردند.

*من هم باشم این کار را نمی‌کنم. چون می‌خواهند به هم بزنند که محبی را از ما بگیرند. چون متاسفانه قرارداد اینطور نوشته شده است. آدمی نیستم که در رو باشم. اگر من نتوانم باشگاه را درست کنم کسی نمی‌تواند آن را درست کند چون من استقلالی هستم.

*در مورد اینگه یعنی اگر می‌دانست در حساب باشگاه پول نیست، نمی‌آمد؟ اصلا، مگر می‌شود؟ کدام آدم عاقلی همچین کاری را می‌کند؟ بیاید در جهنمی بیفتد که هیچ پولی ندارد، 600 میلیارد تعهد دارد و 300-200 میلیارد هم باید دو هفته‌ای پرداخت کند. عضو هیات مدیره هم در جریان نبود. یکی از اعضای هیات مدیره هم که مصاحبه کرده بود و گفته بود پول داریم خودش هم نمی‌دانست انقدر پول خرج شده است. گفتم شما می‌دانستید انقدر خرج شده؟ گفت نه!

*شما با یک نفر از اعضای هیات مدیره امضا می‌کنید، ممکن است بقیه اصلا نفهمند چه اتفاقی افتاده است. دزدی نشده، خرج شده اما ما می‌توانستیم خرج معقول‌تری انجام بدهیم. خیلی خرج شده است. هنوز ریز آن را به من نداده‌اند اما تا اینجای فصل 500 میلیارد خرج کرده‌ایم. 706 میلیارد در این یک سال و نیم هزینه شده است. 500 تا برای امسال است که هنوز به نیم فصل نرسیدیم. با این پول باید طوری خریج کنیم که پول‌های دیگری بدهیم. شخصیتم اجازه نمی‌دهد که بگویم چگونه خرج کردیم اینطور شده اما خوب خرج نکردیم. مثلا شما می‌توانید با پژو بروید من شما را با بنز می‌برم!

*ر مورد اقامت سرمربی تیم در یک هتل گرانقیمت؟ حالا من خوبش را می‌دانم. مثلا ما آدم‌هایی را در تهران داریم که تخصص کاری را دارند. لزومی ندارد کسی را از جای دیگری بیاوریم که پول هتل بدهیم و هزینه‌های هنگفت بدهیم. می‌توانستیم خیلی صرفه‌جویی کنیم. یا مثلا یک نفر به ما 400 هزار درهم پول داده، بعد آمده از ما یک میلیارد و 200 هزارتا گرفته، چطوری گرفته؟ او واجب نبود. ارسلان مطهری و عارف غلامی واجب بودند. از صبح که آنجا می‌روم همه بچه‌ها دنبال پول هستند. می‌گویند خانه گرفته‌ایم، رفته بالا، داریم بدبخت می‌شویم و... من فقط روزی 4 ساعت صحبت می‌کنم که تو را به خدا امروز نه، فردا و پس فردا بایید اینجا... دیگر فرصتی نمی‌شود که دنبال پول بروم.

*واقعا نمی‌دانم چه بگویم. هیچ کاری نمی‌توان کرد. دست‌مان بسته است. پول اسپانسر را گرفته‌اند و خرج کردند. پول‌های دیگر خرج شده و همه چیز از بین رفته است. در آمد کجاست؟ پیام‌هایی که الان آمده هرکدام 10 روز فاصله دارد. اگر پرداخت نکنیم، اتفاق استراماچونی می‌افتد. این 3 تا می‌روند قرارداد را به هم می‌زنند و پول 2 سال آینده را هم از ما می‌گیرند. یک نفر باید کمک کند.

*یک عده هم می‌گویند که فلانی را اگر بگذارید می‌گوید 300 تا دارم می‌آورم. می‌گویند وزارت به فتح الله زاده اینها را گفته، نه کسی به من نگفته، من اصلا به کسی نگفتم 300 میلیارد تومان می‌آورم. به من گفتند هست و قرار شد من مدیریت کنم. بروم کار اقتصادی کنم اما نیست. صراحتا می‌گویم. از هیچ کس هم ناراحت نمی‌شوم.

*کمپ را بدتر از آنچه گذاشتم و رفتم، الان تحویل گرفتم. روزی که من رفتم صندلی‌ها چیده شد بود و همه جا تروتمیز بود. بازی داشتیم یک تیم جوانان خارجی آمد آنجا مسابقه داد. الان نه زمین درست حسابی دارد نه جاهایی که داشتیم درست شده و یک خرابه شده و مانده است. پایین‌اش را اجاره دادند به شرکتی، برای خودش آمده یک زمین چمن مصنوعی درست کرده با اتاق ماساژ و... که برای ما نیست. در اجاره اوست اما هیچ اتفاقی در خود کمپ اصلی که دست ماست، نیفتاده است. این‌ها مهم نیست.

*به وزیر خیلی ارادت دارم. او هم به من خیلی لطف دارد. ناراحت هم نشوند بگویند فتح الله زاده را عوض کنیم بد می‌شود. نه بد نمی‌شود. با کمال میل می‌روم. اگر کسی می‌تواند 600 میلیارد پول بیاورد، همین الان خانه نرسیده، او را به جای من بگذارند اما اگر می‌خواهیم کاری انجام بدهیم با من همکاری و همفکری کنند. من طرح‌های خیلی ساده دارم. وزیر و پولادگر تماس بگیرند، قربان‌زاده همکاری کند، ما از این جهنم عبور می‌کنیم.

*من به تصمیم مدیر احترام می‌گذارم. فکر کرده این می‌ارزد. به امضای مدیرعاملی که این کار را کرده احترام می‌گذارم اما 500 میلیارد در یک نیم فصل خرج کردن پول خیلی زیادی است. به شما اطمینان می‌دهم اگر زنده و سال دیگر مدیرعامل بودم، 500 میلیارد به بالا برای کل فصل خرج نمی‌کنم. تضمین می‌دهم.

*من از آدم سرکوچه نپرسیدم. از آدم مسئول و کسانی که صاحب این باشگاه هستند، پرسیدم. جالب اینجاست که آن‌ها هم به من دروغ نگفتند. آن‌ها هم نمی‌دانستند و خبر نداشتند. وقتی به قربان‌زاده گفتم گفت که شوخی نکن! گفتم به خدا پول نیست. گفت خودم می‌دانم پول هست، در فلان صندوق سپرده کردیم. گفتم نیست، خرج شده رفته، جارو هم زده‌اند تروتمیز، شما حالا بیا پول‌هایت را آنجا بچین! این بار خودم بمب شدم. خودم می ترکم!

*الان 3 نفر در تیم ما هستند که مثلا به بچه‌ها می‌گویند ما پول‌ها را آماده کرده بودیم و می‌خواستیم بدهیم، فتح‌الله زاده که آمد دیگر پول نیست. یا مثلا راننده ساپینتو شب ساعت 11:30 به من زنگ می‌زند که فردا نمی‌روم او را بیاورم. یا وقتی از کرمان برگشتیم، هیچ کس هیچ چیزی به من نگفت. رسیدیم تهران ساعت 11 شب است، خارجی‌ها هم قرار است ساعت 4 صبح بروند. به من گفتند یکی از دستیاران ساپینتو ممنوع الخروج است و نمی‌تواند برود چون مالیاتش را ندادیم. گفتم من از دیروز با شما بودم، این موقع شب کدام بقالی باز است که من کار را درست کنم؟

*اگر این سه نفر بخواهند بروند و آن یک نفر نرود، آیا آن‌ها هم می‌روند؟ فاجعه می‌شود. گفتم من الان چکار کنم؟ به یکی از مسئولان که من را می‌شناسد و احترام می‌گذارد، شانسی زنگ زدم. گفتم سردار اینطوری شده، گفت الان چکار کنیم؟ به ضمانت خودش امضا کرد که توانستم مربی را بفرستم برود. این جور کارها را هم ما داریم.

*بازیکنی داریم که 55درصد گرفته، بازیکنی داریم که 10 یا 8 درصد گرفته است. البته زمان ما هم فرهاد مجیدی که 20 درصد می‌گرفت یکی دیگر 18 درصد می‌گرفت. 5درصد بالا و پایین بود نه 40-30 درصد. الان هم که همه چیز را باید روی کدال بگذاریم. در بورس می‌گذاریم. همه می‌بینند. بازیکن می‌بیند و دچار مشکل می‌شویم.

*همینجوری رابطه من با ساپینتو را به هم می‌ریختند. 3-2 جلسه گذاشتیم. او آدم باهوش و حرفه‌ای است. به او اطمینان دادم گفتم صددرصد تمایل داریم بمانی و ادامه بدهی، از نظر فنی حقیقتا او را قبول دارم. اگر به تعویض‌هایش نگاه کنید تاثیر گذار است و اغلب تیم ریتم بهتری پیدا می‌کند. آدم قانعی هم هست. اذیت کن نیست و همراه است. چرا عوضش کنم؟ واقعا از صمیم قلب می‌گویم؛ با تمام وجودم از او حمایت می‌کنم که موفق شود. مگر اینکه خودش بگوید شرایط باشگاه خوب نیست و نمی‌توانم ادامه بدهم اما من تا آخرین روزی که هست کمکش می‌کنم و کنارش هستم.

*من هم به عنوان مدیر باید کاری کنم. در حد اینکه بتوانم اعضای تیم را راضی کنم انجام می‌دهم و در توانم هست، اما بدهی‌های سنگین مثل استراماچونی، پادوانی و ملیچ از عهده من خارج است و باید کمک شود. برای کالدرون و دیگران هم کمک شد. از تاج خواهش کردم با توجه به ارتباطاتی که در AFC و فیفا دارد، پولی که از AFC طلب داریم و نمی‌دهند را فدراسیون بدهد تا به استراماچونی بدهیم. بعد فدراسیون آن پول را برداشت کند. بالاخره این دو تیم بزرگ و برای مردم هستند. پول AFC برای دوره‌های قبل و حتی زمانی که خودم مدیرعامل استقلال بودم هم هست!

*کمک کنند که کارها را انجام بدهیم. طرحی داریم و ان‌شاالله این هفته انجام می‌دهم. فقط همین طرح انجام شود سال دیگر 700 میلیارد درآمد داریم. یعنی پول سال آینده‌مان با همان یک برنامه تامین است. طرح‌های دیگری هم دارم. می‌شود خیلی کار کرد. الان فضای تبلیغاتی کم شده است. تا اینجا را گرفته‌ایم. برفرض می‌خواهیم از اینجا به بعد را بفروشیم. مثلا می‌شود 10 میلیارد که پول ناهار و حمل و نقل ما هم نمی‌شود. یعنی متاسفانه تبلیغات محیطی جان ندارد. بعد هم چند دستگی شده است. مثلا از فلان شرکت 2 میلیارد می‌گیرم. یکی دیگر نمی‌تواند می‌گوید من یک میلیارد می‌گیرم.

*چرا بازار را خراب می‌کنید؟ همه این‌ها باید در یک قالب قرار بگیرد نه در کمترین مقدار دریافتی، باید بر اساس آنکه بیشترین را می‌گیرد و برای همه بگیرد. این حل نشود باز هم فوتبال ما از اینجا لطمه می‌خورد. سیستم نداریم. قائل به علم و برنامه نیستیم. هرکسی سلیقه‌ای می‌خواهد کار خودش را جلو ببرد. ثبات هم در مدیریت نداریم. آنجایی که نباید داشته باشیم داریم. 5-4 سال طرف می‌ماند. آنجایی که باید داشته باشیم بعد یک سال می‌گوییم برو.

*اتفاقا سیاوش یزدانی و محمدحسین مرادمند دو بازیکن خیلی خوب و قدرتمندی هستند، اما همه این‌ها را به عهده سرمربی می‌گذارم. من تایید کردم که او از نظر فنی از من خیلی بالاتر است. او در حقیقت مشاور فنی من است. چیزی هم از بچه‌ها نشنیدم. ساپینتو خودش حواسش هست و کار می‌کند. تابع دستورات سرمربی هستم. تا امروز نگفته چه کسی برود. یکبار هم پرسیدم، گفت بچه‌هایم خیلی خوب هستند. ممکن است تغییراتی داشته باشم و یک نفر را اضافه کنم اما همه را می‌خواهم.

*در خصوص اقداماتی که برای تامین پول انجام داده‌ام باید بگویم که فقط صرافی نیست. تا الان فقط 17 میلیارد تهیه کردم و بعضی هزینه‌ها را دادم. بیکار هم نبودم اما هجمه رسانه‌ای بالاست و اذیتم می‌کند.

*تاریخ دربی طبق همان برنامه است و تا الان چیزی به ما نگفته‌اند. فردا می‌خواهم به سازمان لیگ نامه بدهم که موافقت کنند تماشاگر بیاید. بازی بدون تماشاگر لذت ندارد. امکان دارد این اتفاق بیفتد. دوستان کمک می‌کنند. یک سازمان لیگ قوی داریم. فوتبالمان قوی است. وضعمان هم خیلی خوب است. چرا هوادارمان نباشد؟

*در مورد ورود نهادهای نظارتی به مسائل مالی باشگاه استقلال باید بگویم که کار را تازه شروع کرده‌اند. زمان من هم اینطور بوده، زمان دیگران هم بوده است. سازمان ب

ازرسی کل کشور و دیوان محاسبات نظارت‌های قانونی دارند و برخورد می‌کنند. علیه خیلی از مدیرانی که آمدند و رفتند حکم گرفتند و محکوم شدند اما اعلام نشده است. الان هم دوستان هستند. کارها را بررسی می‌کنند و ان‌شاالله که موفق باشند.*

*2 برنامه داریم. یکی اینکه باید وام بگیریم. خودم هم موافق این وام نیستم. به دوستان هم گفتم. مثلا اگر 200 میلیارد وام بگیریم باید 70-60 میلیارد هم سود بدهیم. عملا 60 میلیارد هم به بدهی‌هایمان اضافه کردیم. ضمن اینکه باید قسط وام را هم بدهیم. برای برداشت از پولی که داریم سازمان خصوصی سازی زحمت کشیده و آن را به دست آورده، باید آن را آزاد کنیم. رقم آن هم کم و 100 میلیارد تومان تاست. به جای 200 میلیارد وام اگر آن 100 میلیارد را آزاد کنیم خیلی بهتر است. با این پول می‌توانم گیر کارها را در بیاورم که ادامه بدهیم و لطمه نبینیم. این کمترین است. به یکی از دوستان گفتم به مدیری 400 میلیارد دادید خرج کرد چیزی نگفتید. به من که می‌گویم 100 تا بدهید می‌گویید نه و فلان و بیسار..!

*300 میلیارد باید سرمایه گذاری می‌شد. اصلا سازمان خصوصی سازی گفته بود و تعین کرد که از این پول باید مقداری برای بدهی‌های گذشته هزینه کنید و بقیه باید سپرده وثیقه شود و از آن پول در بیاوریم.

*من و آجورلو یکدیگر را ندیدیم و صحبتی هم نکردیم. من نمی‌خواهم موضوع را باز کنم چون او را ندیدم. احساس می‌کنم بعضی از چیزها را خودش هم نمی‌دانست. به همین خاطر حرمت نگه می‌دارم. او از دوستان ما و زحمت کش است. باید با خودش صحبت کنم اما اضافه بر چیزی که وظیفه داشتند خرج کنند، خرج شده است. این را من نمی‌گویم. سازمان خصوصی می‌گوید حداقل 250 میلیارد بیشتر از مجوز خرج شده است. شاید هم خرج کرده گفته برنامه ریزی می‌کنم و بعدا در می‌آورم. این را ما دیگر ندیدیم. الان اگر 150 میلیارد به ما کمک شود، بقیه را جمع و جور می‌کنم و این را رد می‌کنیم.

*برای سال آینده این طرح را دادم و الان دست خصوصی سازی است تا مجوز بدهند، اعلام کنند از همین فردا شروع می‌کنم. این طرح 500 تا 700 میلیارد برای ما سود است. این هزینه کل باشگاه ما در سال آینده است. 2 طرح کوچک هم دارم که اگر به نتیجه برسد می‌توانیم امسال را بگذرانیم. یک مدیر دیگر باید چکار کند؟

*همیشه 5 رشته مختلف داشتیم، اما الان این فرصت را نداریم. آنقدر غرق در مشکلات هستیم که واقعا نمی‌توانم. از ساعت 6 صبح تا 12 شب یک لحظه فرصت فکر کردن ندارم. این می‌رود آن می‌آید. همه هم بدهی، می‌گویم بگذارید من برسم! 10 روز فرصت بدهید. به بازیکنان هم گفتم. 12-10 بازی کردید نگفتید پول می‌خواهیم. الان من رسیدم هرروز می‌گویید امروز بده، آخرین روزم است! 20-10 روز به ما فرصت بدهید.

*مطالبات خارجی‌های تیم هم عقب مانده‌اند. روز بازی از دوستانم با زحمت به غیر از 230 هزار یورویی که قرض کردم، 60 هزار یورو دیگر قرض کردیم که در فرودگاه بدهیم به ساپینتو و همکارانش که بتوانند به مسافرت بروند. الان فعلا قرض می‌کنم. ناگهان من را از باشگاه بیرون می‌کنند، من می‌مانم و بدهی‌ها و به سراغ من می‌آیند.

*بیشتر نگران فوتبال ملی هستم. زمانی ما به خلاقیت‌های فردی بازیکنان‌مان متکی بودیم. متاسفانه آن هم از بین رفته است. مثلا حیدریان در فوتسال یا فرهاد مجیدی را داشتیم که در یک وجب جا دو نفر را دریبل می‌کردند. الان نداریم. بعضی بازیکنان خوب هم داریم که به آن‌ها توجه نمی‌شود. مثلا جلالی مقابل آمریکا بازی را تکان داد. بازی را عوض کرد. بمب روحیه شد. از او خیلی کم در تیم ملی استفاده شد. این نشان می‌دهد ما خیلی به بازیکنان خودمان هم مسلط نیستیم تا آن‌هایی که خیلی خوب هستند را برداریم.

*با چند دقیقه بازی الان قیمت او بالا رفته است. روزبه هم همینطور.. شاکله و انضباط تیمی ما از بین رفته است. کل فوتبال ما از بین رفته، باید فکری کنیم. همه جانبه باید رشد کنیم. مدیران، مربیان و بازیکنان باید رشد کنند. از تاج می‌خواهم هم برای مربیان کلاس های پیشرفته مدیریتی بگذارند، هم بازیکنان و هم داوران‌مان. از آسیا عبور کرده بودیم. زمانی که استقلال و پرسپولیس چند بازیکن در اروپا و آلمان داشتند، از آسیا فاصله گرفته بودیم. الان به داخل آسیا برگشته‌ایم و کمی هم سقوط کرده‌ایم. فوتبال ما افت محسوسی داشته و باید روی آن کار کنیم.

*یک زمانی یک هیات مدیره قوی داشتم. 5 سال من را نگه داشتند. تیم‌های پایه را ساختم که از آن امیرحسین صادقی، پیروز قربانی، وحید طالب لو، آندو تیموریان، مجتبی جباری، خسرو حیدری و... بیرون آمدند. 11 ملی پوش داشتیم چرا چون برای تیم‌های پایه از نونهالان تا امید، 4 سال وقت لازم دارید. وقتی مدیری 2 سال وقت ندارد چگونه 4 سال کار کند؟ باید در باشگاه‌هایمان ثبات مدیریتی ایجاد کنیم.

*اینجا استقلال است. تیم بزرگی است. ستاره هم می‌آوریم، گفتم اگر 3 سال به من فرصت بدهند این کارها را انجام می‌دهم. این بار بروم اگر اجازه بدهند خداحافظی کلی می‌کنم. باید جوان‌ترها بیایند کار کنند. این آخرین فرصت من بود اما اولی ضربه خیلی بزرگی بود. کتمان حقیقت من را خیلی اذیت کرد. سه سال فرصت داشته باشیم باز آن ستاره دیده می‌شود.

انتهای پیام /