فوکویاما: توئیتر گوگل و فیسبوک ابزار انحصار و اختناق شدهاند
در حالی که دولت آمریکا از شبکههای اجتماعی برای ایجاد بیثباتی در کشورهای مستقل استفاده میکند و دموکراتها هم در تصاحب رسانهها کم از جمهوریخواهان نداشتهاند، فرانسیس فوکویاما (مدعی نظریه «پایان تاریخ») در امریکن پرس نوشت: سالها پیش در مورد «سیلویو برلوسکونی» و زوال تمدن غرب نوشتم درباره آنکه برلوسکونی نوعی از سیاست را ابداع کرده که از زمان ورودش به سیاست در دهه 1990 میلادی باعث فساد کشورهای سراسر جهان شده است. برلوسکونی از مالکیت رسانهای خود و سلبریتیهای اطرافش برای تبلیغ حرفه سیاسی خود استفاده کرد و از منصب سیاسی خود به عنوان نخستوزیر ایتالیا برای محافظت از منافع تجاریاش استفاده کرده بود.
برای این الیگارشها مهم نبود که روزنامهها و ایستگاههای تلویزیونی درآمدزا نبودند. آنان از رسانهها برای کمک به دوستان خود به منظور انتخاب شدن به عنوان سیاستمدار و باقی ماندن سیاستمداران در مدار خود استفاده میکردند و این موضوع برایشان ارزش غیر پولی داشت. یکی از مشکلات اصلی اوکراین پیش از حمله روسیه علیه آن کشور این واقعیت بود که هر یک از کانالهای تلویزیونی اصلی آن کشور متعلق به یک الیگارش بود که میتوانستند از شرکتهای خود به این روش محافظت کند.
ما آمریکاییها اکنون الیگارش خود یعنی «ایلان ماسک» را داریم که به سمت ایفای نقشی مشابه در حال حرکت است. تصاحب توئیتر به او اجازه میدهد تا از این پلتفرم برای محافظت از منافع تجاریاش در تسلا و اسپیس ایکس استفاده کند و همچنین هر آنچه ترجیحات سیاسی او را شامل میشود تبلیغ نماید. در ماههای اخیر مشخص شده که او به جمهوریخواهان و محافظهکاران متمایل است و اظهار داشته که بهدلیل پایبندی به آزادی بیان به «دونالد ترامپ» اجازه بازگشت به توئیتر را میدهد. او اخیرا وارد مسائل ژئوپولیتیک مانند حمله روسیه علیه اوکراین و روابط چین با تایوان شده و درباره آن تحولات اظهارنظر میکند
نوع نفوذ سیاسی که یک پلتفرم بزرگ رسانه اجتماعی ارائه میکند متفاوت و ظریفتر از رسانههای قدیمی است. تعدیل محتوا تا حد زیادی نامرئی است. احتمالا از توئیتر برای انتشار سرمقالههای درخشان در تمجید از کسبوکارهای ماسک استفاده نمیشود و به شیوهای ظریف تلاش خواهد شد تا پیامهای منتشر شده به سمت نتایج مطلوب هدایت شوند و دیدگاههای منفی سرکوب خواهند شد. ردیابی حذف مطالب و پیامها در رسانههای اجتماعی بسیار دشوار است.
مشکل واقعی پلتفرمهای رسانههای اجتماعی بزرگ این نیست که پلتفرمها به خودی خود حامل اخبار جعلی و نظریههای توطئه هستند. ما باید از حق آزادی بیان محافظت کنیم حتی اگر آن بیان سخنرانیای نادرست یا سمی باشد. مشکل در مقیاس آن است. مشکل اصلی توانایی توئیتر، فیسبوک، گوگل و اکنون تیکتاک برای تقویت گسترده صداهای خاص و ساکت کردن صداهای دیگر است. اکنون هر فرد ثروتمندی میتواند بیاید و یک پلتفرم را تصاحب کرده و از آن به عنوان اسلحه استفاده کند. آن فرد ثروتمند اکنون ظاهر شده و اسلحه را در دستان خود نگه داشته است.
در این میان، کاربران توئیتر در پاسخ به تصاحب پلتفرم توئیتر توسط ماسک به یک پلتفرم جایگزین مانند Mastodon نقل مکان میکنند، اما این تصمیم کارساز نیست. تفنگ پر شده یعنی یک پلتفرم رسانه اجتماعی در مقیاس بزرگی، چون توئیتر در دستان ایلان ماسک است. هیچ رقیبی بهاندازه توئیتر از راه دور به مخاطبان دسترسی پیدا نمیکند و احتمالا هیچ پلتفرمی در آینده قادر نیست با مقیاس وسیع توئیتر رقابت کند. واقعیت آن است که رسانههای اجتماعیای مانند تلگرام، پارلر، گاب و تروث سوشال در مجموع به هیچ نقطهای نزدیک به مقیاس جذب مخاطب توئیتر نرسیدهاند.
دونالد ترامپ 85 میلیون دنبالکننده در توئیتر داشت. امروز او کمتر از 5 میلیون دنبالکننده در تروث سوشال دارد. آنچه ما باید بخواهیم این است که فضای اطلاعات آنلاین پراکندهتر و رقابتیتر شود بهگونهای که با پراکندگی دیدگاهها در کل جمعیت مطابقت داشته باشد. چنین وضعیتی باعث میشود قدرت از پلتفرمهای بزرگ گرفته شده و به صورت دموکراتیکتری توزیع شود. هر انتخابی که ایلان ماسک انجام دهد نه تنها بر سودآوری توئیتر بلکه بر سایر منافع تجاری بیشمار او تاثیر میگذارد.
توئیتر در بخش اعظم یک دهه گذشته هر سال متحمل ضرر شده و اکنون در نتیجه تغییر مالکیت سالانه توئیتر یک میلیارد دلار بدهی پرداخت میکند. آیا ماسک مایل است مانند الیگارشهای اروپای شرقی از کسبوکارهای دیگر خود به توئیتر یارانه اختصاص دهد؟ یا از آن پلتفرم برای حمایت از نقش سیاسی آشکارتر خود استفاده خواهد کرد؟
یادآور میشود براساس بلومبرگ، ایلان ماسک نسبت به ورشکستگی توئیتر هشدار داده است. تقریبا دو هفته پس از خرید توئیتر توسط ایلان ماسک به قیمت 44 میلیارد دلار، این شبکه اجتماعی با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند. ماسک در جلسهای که با کارمندان این شرکت داشته، هشدار داده است: «در سال آینده یک حفره چند میلیاردی در بیلان مالی خواهیم داشت و در صورتی که نتوانیم پول بیشتری از آنچه که خرج میشود کسب کنیم، احتمال اعلام ورشکستگی وجود دارد.».