فیلمسازی منطق اقتصادیاش را از دست داد؛ از شش تا چهارده میلیارد تومان!
با توجه به اینکه از زمان تولید تا تسویه پس از اکران فیلمی در بسیاری از اوقات بیش از یک سال میگذرد، تولید فیلم سینمایی در صورتی که با کمتر از 40 درصد سوددهی همراه باشد، فاقد منطق اقتصادی است و با توجه به آنکه قریب به اتفاق فیلمهای سینمایی به چنین سوددهی دست نمییابند و اغلب تولیدات سینمای ایران حتی هزینههایشان با فروش سر به سر نیز نمیشود، فیلمسازی فاقد منطق اقتصادی شده است.
هزینه تولید فیلمهای سینمایی بار دیگر افزایش یافته، به گونهای که ساخت یک فیلم با ترکیبی از بازیگران شناخته شده و عوامل مطرح در پشت دوربین، هزینهای از شش تا چهارده میلیارد تومانی را در پی دارد؛ هزینه قابل توجهی که بازگرداندنش در گیشه سینما بسیار دشوار خواهد بود و معادلات سینمای ایران را پیچیدهتر از قبل خواهد ساخت؛ هرچند همچنان سرمایههای سرگردان هستند که به سمت سینمای ایران میآیند.
به گزارش «تابناک»؛ هزینه تولید فیلم سینمایی بار دیگر افزایش یافته و در حالی که 4 تا 5 میلیارد در ابتدای سال افزایش پیدا کرده بود، اکنون برآوردهای تازه از تولیدات با سرمایه شش تا چهارده میلیارد تومانی حکایت دارد. این هزینه از چند جهت افزایش یافته که بخشی از آن اجتناب ناپذیر است. بخشی از افزایش هزینهها متاثر از افزایش ارزش تجهیزات فیلمبرداری و به همین ترتیب، افزایش اجاره این تجهیزات است که با توجه به ارزش این تجیهزات، رشد چشمگیری داشته است.
همچنین برخی تجهیزات از جمله لنزهای سینمایی که در شرایط عادی نیز به سادگی در بازار قابل تهیه نیست، در شرایط کنونی نایاب شده و قاعدتا خرید این تجهیزات در این مقطع با هزینههای بالاتر از حد معمول همراه خواهد شد. به همین ترتیب دستمزد عوامل پشت دوربین نیز افزایش یافته که همین باعث شده برخی تهیه کنندگان و کارگردانها به سمت استفاده از عوامل کمتر شناخته شده و تازه نفس بروند تا هزینههای تولید را کاهش دهند.
علاوه بر تورم مستقیم متاثر از افزایش هزینههای عمومی، عامل دیگر در افزایش هزینههای تولید، دستمزدهای کلانی است که ویدیوکلوبهای اینترنتی برای سریالها میپردازند و دستمزدها و هزینه تولید را به شدت بالا برده است. این افزایش هزینهها در اجاره تجهیزات نیز تاثیر داشته و با توجه به اینکه تجهیزات فیلمسازی سطح بالا در سینمای ایران محدود است، این تجهیزات به سمت سریالهای وی او دیها میروند و هزینه اجاره این تجهیزات نیز افزایش داشته و در مواردی برخی تجهیزات نظیر شماری از لنزها برای استفاده در فیلمهای سینمایی در دسترس نیست.
هرچند به واسطه کاهش پروژههای در حال تولید، بازیگران انعطاف بیشتری در ارتباط با دریافت دستمزد از خود نشان میدهند، باز هم سطح دستمزدها به حدی است که برآورد یک فیلم سینمایی با چهار یا پنج بازیگر صاحبنام و توانا که به فروش فیلم کمک کنند، از 8 تا 12 میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. قاعدتا بازگشت رقم 8 تا 12 میلیارد با در نظر گرفتن اینکه حدود 35 درصد قیمت بلیت به تهیه کننده میرسد، نیاز به فروش 21 تا 30 میلیاردی دارد و دستیابی به این میزان فروش در روزهای اوج فروش سینمای ایران نیز دشوار است.
قاعدتا با این میزان تورم و با توجه به اینکه از زمان تولید تا تسویه پس از اکران فیلمی در بسیاری از اوقات بیش از یک سال میگذرد، تولید فیلم سینمایی در صورتی که با کمتر از 40 درصد سوددهی همراه باشد، فاقد منطق اقتصادی است و با توجه به آنکه قریب به اتفاق فیلمهای سینمایی به چنین سودی دست نمییابند و اغلب تولیدات سینمای ایران حتی هزینههایشان با فروش سر به سر نیز نمیشود، فیلمسازی فاقد منطق اقتصادی شده است.
طبیعتا در چنین فضایی، بخش خصوصی واقعی که در پی کسب سود باشد، ریسک سرمایه گذاری در سینما را نمیپذیرد و در دیگر بازارها که سودهای تضمینی قابل توجهی دارند، سرمایهاش را متمرکز میکند. البته بررسیهای «تابناک» حکایت از آن دارد که حتی در این شرایط نیز برخی فعالان بخش خصوصی، سرریز سودشان را به سینما آوردهاند و شماری از پروژههای به شدت پرهزینه در سال جاری ظاهرا توسط سرمایه گذاران بخش خصوصی تولید میشود که قاعدتا به دنبال بازگشت اصل سرمایهشان نیز نیستند.