قاتلان پنهان حسین (ع) و نقش سکوت نخبگان در انحراف جامعه
فاجعهای که در روز دهم محرم سال 61 هجری در کربلا اتفاق افتاد، از این قاعده مستثنی نیست. سکوت و توجیهگری برخی نخبگان و کسانی که مورد توجه افکار عمومی بودند، نقش مهمی در پیدایش آن حادثه داشت.
فاجعهای که در روز دهم محرم سال 61 هجری در کربلا اتفاق افتاد، از این قاعده مستثنی نیست. سکوت و توجیهگری برخی نخبگان و کسانی که مورد توجه افکار عمومی بودند، نقش مهمی در پیدایش آن حادثه داشت.
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «در طلب عیش مدام؛ بازاندیشی و تحلیل درسهای عاشورا برای روزگار ما» نوشته محسن اسماعیلی سال 1401 توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر و رونمایی شد. اینکتاب هم یکی از عناوین عاشورایی بازار نشر است و نویسندهاش دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، حقوقدان سابق شورای نگهبان و نماینده تهران در مجلس خبرگان رهبری است.
اسماعیلی نگارش اینکتاب را 19 مرداد 1400 همزمان با اول محرم سال 1443 هجری قمری به پایان رساند. او در ایناثر تلاش کرده فارغ از روایت تاریخی حوادث، از گونه نقلی و توصیفی فاصله گرفته و مطالب خود را در گونه عقلی و تحلیلی بنویسد. به گفته خود مولف، هدف از نگارش اینکتاب آن است که با بازاندیشی و تحلیل درسهای عاشورا، به رمز و راز نوعی از زندگی رسید که امام حسین (ع) برای ما میخواهد. و این، همان زندگی پاک، شیرین و جاودانی است که بشر همیشه در جستجویش بوده است.
کتاب پیش رو 12 فصل اصلی با رویکرد تحلیلی و کاربردی، با اینعناوین دارد: «عاشورا به مثابه یک الگو و مکتب»، «فضیلت عزاداری و گریه بر سالار شهیدان»، «فلسفه عزاداری و حکمت لزوم آن»، «اصلاح امت و جامعهسازی در مکتب عاشورا»، «عزت نفس و کرامت انسان در مکتب عاشورا»، «ذلت و خواری؛ خط قرمز مکتب عاشورا»، «زمینهسازان قتال؛ قاتلان پنهان حسین (ع)»، «نقش سکوت نخبگان در انحراف مردم و جامعه»، «شقشقیهای دیگر؛ در سرزمین منا»، «حفظ اصالت حادثه کربلا و مبارزه با تحریف»، «احکام و آداب روضهخوانی؛ گزارشی از کتاب لولو و مرجان» و «زیارت اربعین و اسرار آن»
این 12 گفتار به تعبیر نویسنده اثر در حوزه عاشوراپژوهی نوشته شدهاند تا در زندگی امروز و فردا به کار آیند.
در برشهایی از اینکتاب میخوانیم:
***
البته مطهری بر این نکته نیز پافشاری میکند که خود این نهاد هم «آفتزده»است و باید آن را «اصلاح» و پاسخگوی نیاز زمانه کرد.
«روحانیون بزرگ ما باید به این نکته توجه کنند که بقا و دوام روحانیت و موجودیت اسلام به این است که زعمای دین، ابتکار اصلاحات عمیقی که امروز ضروری تشخیص داده میشود را درست بگیرند... امروز این ملت تشنه اصلاحات نابسامانیهاست و فردا تشنهتر خواهد شد... از طرفی مدعیان اصلاحطلبی که بسیاری از آنها علاقهای به دیانت ندارند زیادند، و در کمین احساسات نو و بلند نسل امروزند. اگر اسلام و روحانیت به حاجتها و خواستهها و احساسات بلند این ملت پاسخ مثبت ندهند به سوی آن قبلههای نوظهور متوجه خواهند شد. فکر کنید آیا اگر سنگر اصلاحات را این افراد اشغال کنند، موجودیت اسلام و روحانیت به خطر نخواهد افتاد؟»
***
فاجعهای که در روز دهم محرم سال 61 هجری در کربلا اتفاق افتاد، از این قاعده مستثنی نیست. سکوت و توجیهگری برخی نخبگان و کسانی که مورد توجه افکار عمومی بودند، نقش مهمی در پیدایش آن حادثه داشت.
اینحادثه از ابعاد گوناگون عبرتآموز است؛ ازجمله اینکه چگونه تنها با گذشت پنجاه سال چنین دگردیسی شگفتی در جامعه مسلمانان اتفاق افتاد؟ آنان که تیغ به روی امام خود کشیدند، از جایگاه و منزلت سالار شهیدان آگاه بودند و بسیاری از آنها شخصا شاهد سفارشها و توصیههای رسول خدا (ص) درباره او بودند. با این حال، چگونه فاجعهای آفریدند که تا ابد بر آسمانها و زمین سنگین است، و نه پیش از آن سابقهای داشته و نه پس از آن تکرار خواهد شد. این خبری است که جد و پدر بزرگوارش دادهاند؛ «لا یوم کیومک یا اباعبدالله!»
در تحلیل چرایی فاجعه کربلا به گونههای مختلف میتوان سخن گفت. اما آنچه اکنون مد نظر است، سهم و نقش سکوت نخبگان و ترک فریضه امر به معروف و نهی از منکر در وقوع آن حادثه است. همانطور که از زیارت عاشورا نقل شد، علاوه بر جنایتکارانی که تیغ برکشیده بودند، کسانی هم هستند که زمینهساز واقعه و آمادهشدن افکار عمومی برای چنین جرئتی شدند. اینان هم به اندازه آنان مسئول و ملعون هستند و نباید فراموش شوند.
مجرمترین زمینهساز فاجعه کربلا کسانی بودند که از حکم خدا آگاه و از عمق جنایات و انحرافات یزید و یارانش باخبر بودند، و در همان حال به هر دلیلی سکوت کردند؛ طمع، ترس، عافیتطلبی و مصلحتسنجیهای نادرست میتواند ازجمله دلایل سکوت آنان باشد.
***
میرزاحسین نوری و آغاز دوباره جهاد تحریفزدایی
شیخ میرزا حسین بن محمد تقی بن علی محمد نوری طبرسی (1254-1320 ق) معروف به محدث نوری و حاجی نوری، که در یکی از روستاهای اطراف شهرستان نور در استان مازندران چشم به جهان گشوده بود، محدث و عالم بزرگ شیعه در قرن چهاردهم هجری به شمار میرود و دارای تالیفات بسیار ارزشمندی مانند مستدرکالوسائل و مستنبط المسائل است که بهطور خلاصه مستدرک خوانده میشود. اینکتاب که در 18 جلد منتشر شده است دربردارنده احادیثی است که به باور محدث نوری در وسائلالشیعه نیامده است.
او در سال آخر عمر پربرکت خود، پیرامون موضوع بحث ما، یعنی تحریفهای عاشورا، کتابی به زبان فارسی تحت عنوان لولو و مرجان نوشت که شهید مطهری درباره آن میگوید: «چنین کتابی شاید در دنیا وجود نداشته باشد. عجیب این مرد تبحر به خرج داده است.»
ایشان در جای دیگری میگوید: «مرحوم حاج میرزا حسین نوری واقعا محدث متبحری است. کتاب کوچکی به فارسی نوشته به نام لولو و مرجان؛ راجع به دستور برای اهل منبر و انتقاد از بعضی اهل منبر که شرایط تبلیغ دین را رعایت نمیکنند. من این کتاب را از اول تا آخر خواندم، فوقالعاده تحت تاثیر آن قرار گرفتم و مکرر در مکرر از این کتاب ترویج و تبلیغ کردهام.» و نیز میگوید: «من کتابهای مهم ایشان را خوانده بودم و از سابق به ایشان اردتمند بودم، اما انصافا خواندن این کتاب کوچک بر ارادت من افزود.» و بالاخره اینکه اظهار تعجب و تاسف میکند که «چرا این کتاب آنطور که شایسته است معروف و رایج نشده است.»
***