یک‌شنبه 30 اردیبهشت 1403

قطع آب شرب یزد، مرهمی بر زخم کشاورزان اصفهان نمی‌شود

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
قطع آب شرب یزد، مرهمی بر زخم کشاورزان اصفهان نمی‌شود

یزد - ایرنا - تداوم چند ساله کاهش بارندگی و استیلای خشکسالی، اکثر استان‌های کشور را با تنش و بحران مواجه کرده است، به گونه‌ای که در برخی استان‌ها کشاورزی بامانع جدی مواجه و در برخی دیگر از استانها تامین آب شرب به چالش اصلی تبدیل شده است.

در بین استان‌های مختلف کشور، استان یزد با متوسط بارش حدود 60 میلیمتر در سال، کمترین سهم از نزولات جوی را داشته و با سخت ترین شرایط خشکسالی مواجه شده، به گونه ای که تامین آب شرب مهمترین چالش در این استان است.

فقدان رودخانه دائمی در استان کویری یزد و بهره برداری از منابع آب زیرزمینی که بخش اعظم آن‌را آبهای بی کیفیت و شور تشکیل می دهد، رگ حیات آب شرب این استان را به آب انتقالی از حوضه زاینده رود گره زده است.

بحران خشکسالی در استان یزد در فرونشست دشت ها و ایجاد فروچاله ها در برخی شهرستان های این استان به عریان ترین شکل خودنمایی می کند و شدت بحران در این استان را در مقایسه با استان هایی که از موهبت روان آب ها برخوردار هستند، بیشتر نمایان می سازد.

فعالیت حدود 18 ساله خبری در حوزه آب در استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد و اطلاع از وضعیت منابع و مصارف در این سه استان و مطالعه در خصوص وضعیت آب در استان خوزستان باعث شد تا چند نکته در خصوص چالش های این حوضه آبریز بیان شود، هدف این مطلب یافتن مقصر وضعیت موجود نیست، بلکه این موضوع از منظر استان های درگیر با چالش باید به صورت همه جانبه مورد بررسی قرار گیرد، در غیر این صورت هر کسی با فرافکنی می تواند تقصیر را متوجه دیگران کند.

حوضه آبریز منطقه زاگرس میانی یکی از حوضه های آبریز مهم فلات مرکزی کشور است که آب مورد نیاز چند استان از این حوضه تامین می شود، رودخانه های دائمی زاینده رود، کارون، کرخه و دز از ارتفاعات استان های چهارمحال وبختیاری و لرستان در منطقه زاگرس میانی سرچشمه می گیرد و علاوه بر این استان ها در اصفهان و خوزستان نیز جریان می یابد.

بیش از یک دهه قبل که در اصفهان فعالیت خبری می کردم، در خصوص برداشت های بالادست زاینده رود از منابع این رودخانه از برخی متولیان امر خبرهایی را مخابره کرده بودم، اینگونه عنوان می شد که برداشت های زیاد در بالادست باعث شده تا زاینده رود به اصفهان نرسد و جریان رودخانه قبل از رسیدن به اصفهان متوقف شود.

به همین دلیل 10 سال قبل که محل کارم به شهرکرد انتقال یافت در دیدار با استاندار وقت چهارمحال و بختیاری همین موضوع را مطرح کردم که چرا مانع رسیدن آب به استان اصفهان می شوید؟ و پاسخ استاندار این بود چگونه مانع رسیدن آب می شویم وقتی در این استان سدی وجود ندارد و سدهای بسته شده بر روی رودخانه های این استان در محدوده استان های اصفهان (سد زاینده رود) و خوزستان (سدهای کارون) است و مدیریت آن نیز با همین استان هاست و به شوخی گفت: آب رو توی کیسه می کنیم که به اصفهان نرسد!!

در همان سال ها (بیش از یک دهه قبل) در استان چهارمحال وبختیاری که سرچشمه رودخانه های بزرگ فلات مرکزی ایران است، 240 روستا با تانکر آبرسانی می شد و در مناطقی که ارتفاع برف در برخی از فصول سال تا 10 متر نیز گزارش شده بود، ارتفاع برف به زحمت از نیم متر تجاوز می کرد و این بحرانی بود که در استان های دیگر کمتر مورد توجه قرار گرفت و دائما سیاست انتقال آب از این استان دنبال شد و چند روز قبل که صدای ساز عزای عشایر بختیاری برخشکی یکی از سرچشمه های مهم کوهرنگ نواخته شد، عمق وضعیت بحرانی منابع آب در زاگرس میانی که به زاگرس مرطوب نیز شهرت دارد و در این سال ها دیگر خبری از منابع آب دو دهه قبل آن نیست، آشکارتر شد.

در همان سال ها گزارشی با عنوان 'وقتی که دست های بام ایران به دامان ابرها نمی رسد' به رشته تحریر درآمد و سیمای بحرانی خشکسالی در استان چهارمحال وبختیاری که زمانی 10 درصد منابع آب کشور را داشت، ترسیم شد.

تامین آب برخی مناطق استان چهارمحال وبختیاری هم اکنون با تانکر انجام می شود و این استان که در سرچشمه رودهای مهم فلات مرکزی و جنوب ایران قرارداد با بحران خشکسالی دست به گریبان است و این در حالی است که مسئولان، کشاورزان و بهره برداران استان های خوزستان، اصفهان و یزد بر سر منابع آبی که دیگر مانند گذشته وجود ندارد، مجادله می کنند.

در استان بیابانی یزد که تامین آب شرب و بهداشتی از منابع درون استانی غیرممکن است، انتقال آب از حوضه آبریز زاینده رود برای مصارف شرب و بهداشتی انجام گرفته است و بنا بر اعلام چندین باره مسئولان این استان، آب های بی کیفیت این استان در بخش کشاورزی و صنعت مورد استفاده قرار می گیرد، اما هر از گاهی خط انتقال آب این استان از سوی کشاورزان مناطق شرقی استان اصفهان تخریب می شود.

واقعیت این است که حتی در صورت قطع آب انتقالی به یزد، امکان تامین آب برای کشاورزان شرق اصفهان فراهم نخواهد شد، وقتی که از ظرفیت حدود یک میلیارد و 200 میلیون متر مکعبی سد زاینده رود کمتر از 200 میلیون متر مکعب آب دارد، چگونه می توان برای مناطق شرق اصفهان که بیش از 150 کیلومتر با این سد فاصله دارند، آب تامین کرد، آنهم از سهمیه محدودی که برای شرب به استان یزد اختصاص یافته و در مواقع بحران به کمترین حد ممکن کاهش می یابد؟

برای مصارف شرب استان یزد طبق ابلاغیه سال 1383 سالانه 98 میلیون مترمکعب آب از زاینده‌رود تخصیص یافته بود که به طور متوسط در نهایت سالانه هیچ وقت بیش از 55 میلیون مترمکعب یعنی کمی بیشتر از 50 درصد از آن به یزد اختصاص نیافته است.

چند ماه قبل برای کشت کشاورزان شرق اصفهان به مدت سه روز خروجی سد زاینده رود افزایش یافت و ظرف این سه روز 60 میلیون متر مکعب آب در اختیار کشاورزان قرار گرفت که حدودا 10 درصد بیشتر از آب انتقالی سالانه برای شرب استان یزد است، آبی که برای مصرف سه روز در کشاورزی اصفهان استفاده شده است برای مصرف یک سال استان یزد تخصیص می یابد، این نحوه تخصیص آب خود بهترین پاسخ برای کسانی است که مدعی استفاده از آب انتقالی در بخش کشاورزی یزد هستند، آیا با 55 میلیون متر مکعب آب در طول 365 روز سال در گرم و خشک ترین اقلیم ایران می توان کشاورزی کرد؟ این در حالی است که کشاورزان غرب استان اصفهان در منطقه لنجانات مشغول کشت برنج لنجان هستند که در اقلیم استان اصفهان هیچگونه توجیهی برای آن وجود ندارد.

از سوی دیگر بنا بر اعلام مسئولان و متولیان حوزه آب کشور، حدود 85 درصد منابع آب در بخش کشاورزی و مابقی در بخش شرب و صنعت استفاده می شود، این میزان مصرف در برخی از حوضه های آبریز در بخش کشاورزی تا 90 درصد نیز محاسبه شده، اگر کلا مصرف آب در بخش شرب و صنعت متوقف شود تنها 10 درصد به منابع آب بخش کشاورزی افزوده خواهد شد که عملا هیچ مشکلی را از کشاورزی حل نمی کند اما با افزایش بهره وری و صرفه جویی 10 درصدی آب در بخش کشاورزی می توان به اندازه کل مصرف بخش شرب و صنعت در آب صرفه جویی کرد، شما کدامیک را انتخاب می کنید.

ایران یکی از پایین ترین میزان های بهره وری آب در بخش کشاورزی را در جهان دارد، اگر میزان بهره وری از آب در بخش کشاورزی دو برابر شود، حاصل این بهره وری با توجه به سهم حدود 90 درصدی این بخش از منابع آب کشور، چند برابر آب مصرفی در بخش شرب و صنعت خواهد بود و این نکته ای است که از سوی کشاورزان و مسئولان باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد.

از بین رفتن منابع آب زیرسطحی و کاهش میزان بارندگی و روان آبهای کشور، راهی غیر از بهره وری و استفاده بهینه از منابع موجود را در اقلیم کم آب ایران مقابل روی ما قرار نمی دهد، به جای مجادله برای بدست آوردن آب از راه های مختلف اگر برای مدیریت منابع موجود برنامه ریزی شده بود، شرایط آنگونه که شاهد آن هستیم، نمی شد.

دکتر سیده هدی رحمتی استادیار دانشگاه واحد علوم و تحقیقات چندی قبل عنوان کرده بود که اگر تنها 10 درصد از مصارف آب کشاورزی را در کشور کاهش دهیم، مخازن 20 سد بزرگ کشور پر خواهد شد.

همچنین چندین سال است که محققان، میزان بهره وری از آب در بخش کشاورزی را حدود 30 درصد اعلام می کنند، بنا بر این 70 درصد آب بخش کشاورزی عملا بدون آنکه در تولید محصول اثری داشته باشد، هدر می رود.

صدای شیپور جنگ آب مدتهاست که به گوش می رسد، در داخل کشورها و حتی بین کشورهایی مانند ترکیه و عراق که دارای منابع آب مشترک هستند و هم اکنون بر سر منابع آب دجله و فرات چالش دارند، اما شرایط موجود به جای آنکه ضرورت مدیریت منابع آب را دو چندان کند، تلاش برای دستیابی به منابع جدید را دو چندان کرده و این رویکرد راه به جایی جز تنش بیشتر نخواهد برد.

*س_برچسب‌ها_س* *س_پرونده خبری_س*