قفلهای جدید سینما با کلیدهای قدیمی گشودنی نیست
تهران - ایرنا - نویسنده و کارگردان سینما گفت: تشخیص بنیاد سینمایی فارابی که سینمای ایران نیازمند جراحی و تحول است جای تقدیر دارد اما امیدوارم که نخواهیم قفلهای جدید را با کلیدهای قدیمی باز کنیم.
حجت قاسمزادهاصل در گفت و گو با خبرنگار سینمایی ایرنا، درباره طرح تحول و چشمانداز پنج ساله بنیاد سینمایی فارابی، گفت: هر تغییر و تحولی در بطن خود خوب و مبارک است، تغییرها از ضرورتها میآیند و الان همه میدانیم که کمکم داریم به سمت نوعی انسداد میرویم، اما مهم آن است که باید ببینیم این برنامه تا چه اندازه کارآمد و واقعی است و امکانات طراحیشده در این طرح تحول باید در عمل و در طول زمان به نتایج خود برسد که تا به اجرا نرسد نمیتوان تاثیرات آن را پیشبینی کرد.
وی ادامه داد: سینمای ایران این روزها شکل عجیبی پیدا کرده است و ما را به نقطهای رسانده است که به وضع موجود اعتراض کنیم. ما این روزها با بحران مخاطب، ژانرکُشی، غلبهی مصنوعی نوعی نگاه سلیقهای در تولید فیلمها و بحرانهای بسیاری دست و پنجه نرم میکنیم. این مسائل اعتبار داخلی و خارجی سینمای ایران را دچار خدشه و بحران کرده است.
سینمای ما در عرصه توزیع همچنان دارد با مُدلهای پنجاه سال قبل اداره میشود
این عضو خانه سینما گفت: جدای از بحرانهایی که در تولید وجود دارد سینمای ما در عرصه توزیع همچنان دارد با مُدلهای پنجاه سال قبل اداره میشود، دچار بحرانهای مالی و جذب سرمایه است و بیش از هر اتفاق دیگری نیازمند حمایت است. باید که از هر تغییری در این ساختار کهنه استقبال کرد. هرچند باید منتظر ماند که چگونه اجرا میشود و به کجا میرسد.
قاسمزاده با بیان این که هر طرحی به یک مجری خوب نیاز دارد گفت: سینمای ما در جهان امروز سینمای ایزولهشدهای است. حضور بینالمللی ما منجر به بازگشت مالی نمیشود و این اتفاق از ضعف بازاریابی ما نشات میگیرد چرا که بیشتر افراد فعال در این حوزه بازاریاب جشنواره هستند و نه بازاریاب اکران و در این زمینه تخصص لازم را ندارند. بسیار افراد بلد و حرفهای تربیت شدهاند و آموختهاند که راهی برای حضور فیلمهای سینمای ایران در جشنوارههای مختلف جهان پیدا کنند، اما اکنون نیاز به متخصصها و کارشناسان آشنا با روابط جهانی داریم که بتوانند فیلمهای سینمای ایران را در سینماهای کشورهای دیگر اکران کنند، اگر درآمدی و تحولی در سینمای ایران قرار است اتفاق بیفتد رکن مهماش پیدا کردن بازار اکران و فروش فیلمهای ایران در سینماهای جهان است. یکی از راههای خروج سینمای ایران از انسداد پیشروی، بازارهای فیلم کشورهای دیگر در جهان هستند. این راه اگر باز بشود ظرفیتهای مالی تولید در سینمای ایران و همچنین ظرفیتهای تکنیکی سینمای ایران را افزایش خواهد داد.
یکی از راههای خروج سینمای ایران از انسداد پیشروی، بازارهای فیلم کشورهای دیگر در جهان هستند. این راه اگر باز بشود ظرفیتهای مالی تولید در سینمای ایران و همچنین ظرفیتهای تکنیکی سینمای ایران را افزایش خواهد داد
فیلم های چند سال اخیر خوب و بد نیستند غلط اند
وی افزود: بحث دیگر بحران و ضعف در خود فیلمهاست که امروز با استانداردهای پیشین خود ما نیز تولید نمیشود. امروز مواجه با انبوه فیلمهایی هستیم که ذاتا متعلق به مدیوم تلویزیون هستند نه سینما. بسیاری از فیلمهای چند سال اخیر ما نه خوب هستند و نه بد هستند بلکه غلط هستند. اگر فیلمهای ما با استانداردهای صحیح بومی ساخته میشد ما میتوانستیم جدای از ایجاد یک چرخه موفق داخلی، به اکران خارجی هم وصل شویم و اتفاقهای خوبی هم برایمان میافتاد. در این مسیر ما باید جامعه هدف خود را از جامعه ایرانی به فضای گسترده بینالمللی وصل کنیم.
بسیاری از کسانی که این روزها به واسطههای مختلف مشغول آموزش در حوزه سینما هستند، صلاحیت آموزشی ندارند و تنها به واسطه حمایت و شهرت، پولهای کلان میگیرند
نویسنده و کارگردان فیلم روز ششم گفت: یکی از بحرانهای بزرگ دیگر برای سینمای ما بحران آموزش است. روی این موضوع بسیار حساس و جدی باشیم که بسیاری از کسانی که این روزها به واسطههای مختلف مشغول آموزش در حوزه سینما هستند، صلاحیت آموزشی ندارند و تنها به واسطه حمایت و شهرت، پولهای کلان میگیرند. نه سابقه درخشانی در کارنامه خود دارند و نه آشنایی آکادمیک با سینما و تاریخ سینما. متاسفم که بگویم جوانان علاقمند ما برای آموزش دیدن بسیار هزینه میکنند اما معلمان و مدرسان نابلد در حال تباه کردن ذوق و علاقهی آنان هستند. آموزش غلط کشنده است. کشندهی استعداد، امید، ذوق و حتی عقل سالم.
قاسمزاده عنوان کرد: ای کاش ما میتوانستیم با خرج هزینه و طی سفر و مکاتباتی با مهمترین نهادهای آموزشی جهان ریز جزئیات دروس و نحوه آموزش این فضاها را به دست بیاوریم. از مدرسان خارجی برای تدریس در همه رشتهها دعوت کنیم، گروهی از جوانانمان را برای یاد گرفتن به کشورهای دیگر بفرستیم. ما اگر میخواهیم در این زمینه حرفی برای گفتن داشته باشیم باید به فضاهای جهانی وصل شویم و خوشبختانه در طرح فارابی هردوی این نکات دیده شده اما باید این اتفاق به دست آدمهای درستی سپرده شود.
محافظت از فیلمنامه در حین تولید یک اتفاق مهم است
وی افزود: تاسیس خانه فیلمنامه اتفاق خوبی است اما گزارهای مخفی در دل این جمله نهفته است که انگار بزرگترین مشکل سینمای ایران فیلمنامه است! البته که فیلمنامه مهمترین است، نقطهی شروع است اما بیایید تحقیق کنیم فیلمنامهها به چه میزانی در موقع ساخت به خاطر اعمال سلیقهی بازیگران و عوامل دچار تغییرات نابودکننده میشوند. اگر میبینید فیلم بدی ساخته شده است که فیلمنامهای ضعیفی دارد در وهلهی اول به صلاحیت عقلی و علمی و عملی کارگردان و تهیهکننده و بازیگران آن فیلم شک کنیم که چرا تن به تولید چنین فیلمنامهی بدی دادهاند! قصدم دفاع جانبدارانه از صنف فیلمنامهنویسان نیست، این سمت هم اشکال وجود دارد که نویسندههای ما تن به خواستههای بد سفارش دهندهها میدهند اما ویرانی و نابودی فیلمنامهها روی کاغذ اتفاق نمیافتد، سر صحنه اتفاق میافتد که عوامل فیلم، فیلمنامه را اندازه فهم خودشان و تجربیات پیشینشان تنزل میدهند. محافظت از فیلمنامه در حین تولید یک اتفاق مهم است که امیدوارم برای این معضل چارهای اندیشیده شود.
نایبرئیس کانون فیلمنامهنویسان خانه سینما گفت: این تشخیص بنیاد سینمایی فارابی که سینمای ایران نیازمند جراحی و تحول است جای تقدیر دارد. اما همهچیز این طرح منوط به چگونه انجام دادن آن است. من برای مجریان این طرح آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم که نخواهیم قفلهای جدید را با کلیدهای قدیمی باز کنیم.