یک‌شنبه 4 آذر 1403

قلب جهان کجاست و چرا؟

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
قلب جهان کجاست و چرا؟

خبرگزاری فارس، یادداشت:- احمدرضا هدایتی کارشناس ارشد مدیریت: حتماً شما هم تاکنون چیزهایی در مورد قلب جهان شنیده یا خوانده‌اید. اما معنا و مفهوم این واژه چیست و در حال حاضر قلب جهان کجاست؟ آیا قرار گرفتن در قلب جهان تهدید محسوب می‌شود یا یک فرصت است؟ برای برون‌رفت از تهدیدات و استفاده بهینه از چنین موقعیتی چه باید کرد؟

در یادداشت ذیل تلاش شده تا به این پرسش‌ها و چرایی آن به اجمال پاسخ داده شود.

قلب جهان کجاست و چرا؟

اصطلاح «هارتلند» یک مفهوم نسبتاً قدیمی است که برای اولین بار در سال 1904 میلادی توسط یکی از افسران نیروی دریایی ارتش انگلیس به نام هلفورد مکیندر مطرح شد.

وی طبق این نظریه معتقد بود، مجموع خشکی‌های زمین (در پنج قاره) در هر دوره از زمان، یک محوریت جزیره مانند داشته و خواهد داشت که از آن با عنوان «هارتلتد» یا «قلب جهان» نام می‌برد و می‌افزاید هر کس (حکومتی) که کنترل این جزیره را در دست داشته باشد، می‌تواند کنترل کل جهان را در اختیار بگیرد.

محوری که مکیندر در آن زمان به عنوان هارتلند تعریف کرد، شامل مناطق وسیعی از آسیای میانه، قفقاز و بخش‌هایی از اروپای شرقی می‌شد، اما همان‌گونه که اشاره شد، طبق این نظریه هارتلند (قلب جهان) در طول تاریخ، سرزمین‌های متفاوتی بوده و در هر زمان به یک سرزمین خاصی اطلاق شده است.

به عنوان مثال؛ در قرن بیستم هارتلند جهان، آسیای مرکزی بود و در حال حاضر نیز بسیاری از صاحبنظران از ایران به عنوان هارتلند یا قلب جهان نام می‌برند و معتقدند درست به همین دلیل است که کشور ایران تحت شدیدترین فشارهای سیاسی و اقتصادی و تهدیدات نظامی در طول تاریخ جهان قرار گرفته تا شاید بتوانند شرایط برای تسلط مجدد بر آن را فراهم نمایند.

در واقع از آنجا که منطقه آسیای جنوب غربی، حلقه واسط بین سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا است و ایران در این منطقه ژئوپلیتیکی واقع شده است و خواسته یا ناخواسته به شکلی در هر نوع رخدادی (اعم از سیاسی، نظامی، اقتصادی و یا فرهنگی) که در این قاره‌ها به وقوع بپیوندد، تاثیر خواهد گذاشت، لذا در چنین موقعیت حساسی قرار گرفته است.

البته در گذشته هم موقعیت ایران پیوسته مطمع نظر دیگرا بوده است، به عنوان مثال؛ در جنگ‌های اول و دوم جهانی با اینکه ایران اعلام بی‌طرفی کرده بود، اما در هر دو جنگ به‌خصوص جنگ جهانی دوم که عنوان «پل پیروزی» گرفت، به خاطر موقعیت استراتژیک و منابع طبیعی و سایر امکانات (مانند نفت، راه‌آهن، جاده‌های دسترسی، بندرگاه و کشاورزی یا همان مواد غذایی) که از آن برخوردار بود، مورد اشغال نظامی قرار گرفت.

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز، با این‌که خطر یک قدرت بزرگ در شمال ایران کاهش یافت، اما واقعه مسائل جدیدی در وضعیت سیاسی و اقتصادی این سه قاره به وجود آورد که ایران به عنوان هم‌پیمان و ژاندارم آمریکا در منطقه، نقش اساسی در آن داشت.

اینک نیز با توجه با همان موقعیت استراتژیک قبلی و نیز توسعه راه‌ها، کشف منابع جدید نفت و گاز و ذخائر عظیم انواع مواد معدنی، گستش و افزایش قابل ملاحظه صنایع و تولیدات کشاورزی، افزایش خارق‌العاده قدرت نظامی، جایگاه برتر علمی در منطقه، نقش تأثیرگذار در معادلات سیاسی و اقتصادی جهان و موقعیت ویژه در تعاملات سیاسی و نظامی منطقه، رشد جهشی صنایع و سایر پیشرفتهای رخ داده بار دیگر به شکل ویژه مورد توجه جامعه جهانی و مطمع نظر نظام سلطه قرار گرفته است.

با این حال باید توجه داشت که با توجه به چشمداشت دیرینه نظام سلطه به سرزمین ایران، این موقعیت هم می‌تواند یک تهدید جدی برای کشور تلقی شود و هم یک فرصت فوق‌العاده را برای پیشرفت همه‌جانبه در اختیار ما بگذارد.

چرایی توجه جهانیان به ایران اسلامی:

همان‌گونه اشاره شد قرار گرفتن در چنین موقعیتی هم می‌تواند یک تهدید باشد و هم می‌تواند به یک فرصت تبدیل شود، اما قبل از ورود به بحث فرصت‌ها و تهدیدات، ابتدا باید بدانیم که چرا کشور ایران باردیگر به کانون توجه کشورهای جهان تبدیل شده است.

از آنجا که کشور ایران از گذشته دور از نظر موقعیت جغرافیایی و برخورداری از منابع طبیعی در موقعیت خاصی قرار داشته و فرهنگ بیش از 7 هزارساله آن در ابعاد مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی نظامی، تأثیرات شگرفی برتمدن‌های جهانی بر جای گذاشته و اکنون نیز به واسطه دستاوردهای متعدد و متنوع مادی و معنوی انقلاب اسلامی، تأثیرات فراسرزمینی آن مضاعف گشته و موازنه قدرت را به نفع جهان اسلام تغییر داده است، لذا تبدیل آن به کانون توجه جهان و به تعبیر دیگر «قلب جهان» به هیچ وجه دور از انتظار نبوده و نیست.

این توجه در حدی است که به خاطر فعالیت‌ها و اقدامات هوشمندانه مسئولین جمهوری اسلامی ایران و مقاومت و ایستادگی آگاهانه و دلیرانه مردم فهیم این سرزمین در جهت کسب و تقویت مولفه‌های قدرت مادی و معنوی در طول 43 سال اخیر، حالا دیگر ایران اسلامی قادر است تقریباً به راحتی، اراده خود را به دشمنان تحمیل و در بسیاری از موارد آنها را وادر به عقب‌نشینی نموده و حداقل از ورود آنها به عرصه اقدامات نظامی پیشگیری نماید.

همین شرایط سبب شده تا اینک نام کشورمان پیوسته در صدر اخبار رسانه‌های جهان قرار داشته باشد، چرا که صرفنظر از دستاوردهای علمی و یا صنعتی و نظامی، در بسیاری از موضوعات دیگر از مبارزه با تروریست در عراق و سوریه و کمک به تثبیت حکومت این کشورها و همچنین ایفای نقش در مقابله با تجاوز ائتلاف ظالمانه سعودی‌ها علیه ملت مظلوم یمن گرفته تا تأثیرگذاری بر موازنه قوا در جنگ روسیه با اُکراین و یا حفظ دولت ضداستکباری ونزوئلا و بسیاری از دیگر موضوعات بین‌المللی نیز، کشور ما توانسته است اراده خود را به نظام سلطه تحمیل و تابوی شکست‌ناپذیری آنها را در هم بشکند.

اما در این راستا آنچه حائز اهمیت فراوان می‌باشد این است که چون ایران اسلامی تنها کشوری است که واقعاً منافع تمام کشورهای تحت ستم و همه محرومین و مستضعفین جهان، به‌خصوص مسلمین جهان اسلام (اعم از شیعه و سنی) برایش حائز اهمیت است، لذا بیش از آن‌که در تعامل با دولت‌ها باشد، در تعامل با ملت‌هاست و در قلب ملت‌های جهان جا دارد و لذا مولفه‌های قدرت ایران تنها به ابزار و تجهیزات جنگی محدود نمی‌شود، بلکه از پشتوانه اراده مردمی در نقاط مختلف جهان حتی در قلب آمریکا و اروپا نیز برخوردار است.

به‌عبارت دیگر حالا که به برکت و یُمن وجود انقلاب اسلامی، هیمنه و اعتبار کاذب نظام سلطه در معرض خطر قرار گرفته و در حال فروپاشی است و دشمن با آگاهی از مؤلفه‌های قدرت و سایر توانمندی‌های ایران اسلامی مستأصل و درمانده شده، لذا به اهمیت و نقش ایران در منطقه پی برده و به همین دلیل اینک با لطف و عنایت الهی و تحت رهبری‌های داهیانه امامین انقلاب و با پشتیبانی و حمایت همه جانبه مردم فداکار ایران اسلامی و جبهه مقاومت و سایر هسته‌های مقاومت در سراسر جهان توانسته از سد همه توطئه‌های داخلی و خارجی عبور نموده و این موقعیت جدید را برای ایران اسلامی و جهان اسلام رقم بزند.

البته یادآوری مجدد این نکته ضروریست که برخورداری ایران از موهبت‌هایی نظیر؛ قرار گرفتن در شاهراه ترانزیت جهانی و دسترسی به مهمترین آبراه‌های بین‌المللی مثل باب‌المندب و به‌ویژه تنگه هرمز که بیش از 40 درصد نفت و گاز جهان از آن عبور می‌کند، برخورداری از بزرگترین ذخائر نفت و گاز که در مجموع کسب رتبه دوم جهان را در اختیار ما گذاشته است و نیز برخورداری از منابع عظیم و در عین حال متعدد و متنوع مواد معدنی خام که بزرگترین آرزوی هر کشور تولیدکننده‌ای محسوب می‌شود و سایر ویژگی‌ها و مزیت‌های مشابه برتری‌سازی که خداوند در این سرزمین به ودیعه گذاشته نیز، در کسب این موقعیت بی‌تأثیر نبوده است.

تهدیدات قلب جهان برای ایران:

اما تهدیداتِ واقع شدن در قلب جهان برای ایران اسلامی چیست؟ قبلاً توضیح داده شد که چرا ایران به کانون توجه‌ها و در واقع به قلب طپنده جهان تبدیل شده است و لذا باید گفت درست به همین دلیل یعنی رشد و پیشرفت ایران و به تبع آن جهان اسلام در زمینه‌های مختلف است که دشمنی‌ها با ایران و سایر کشورهای اسلامی تشدید شده و نظام سلطه با تمام توان می‌کوشد تا در قالب یک جنگ ترکیبی همه‌جانبه و تمام عیار، شرایط را برای تضعیف و به زعم خودش سرنگونی انقلاب اسلامی در جهت سلطه مجدد بر منطقه و غارت و چپاول منابع آن فراهم نماید.

اما با توجه به سناریوهای قبلی مورداستفاده دشمن در چندماه اخیر به‌نظر می‌رسد، اینبار آنها بیش از هر چیز دیگری در پی انجام اقداماتی هستند که بتواند به تضعیف قدرت ایران اسلامی و سهولت در کنترل آن کمک نماید، از همین رو انجام موارد ذیل از سوی دشمن (شاید با شدت و تنوع بیشتر) چندان دور از انتظار نیست.

البته باتوجه به این‌که دشمن از مؤلفه‌های قدرت ایران در داخل و خارج از کشور به خوبی آگاهی دارد و می‌داند که اگر خسارات و تلفات هرگونه اقدام مستقیم آنها برای یک درگیری نظامی احتمالی علیه ایران، هم‌سطح یا حتی بیشتر از خسارات تحمیلی به ما نباشد، یقیناً برایشان بسیار سنگین و خسارت بار خواهد بود و باقیمانده اعتبار پوشالی آنها را نیز به فنا خواهد داد، لذا همان‌طور که قبلاً هم گفته شد، بی‌شک جنگ ترکیبی آنها در سایر عرصه‌ها (چه بسا با شدت بیشتر و با اَشکال متنوع‌تری) ادامه خواهد یافت.

به همین دلیل احتمالاً در اولویت اول تمرکز خود را بر تشدید تنش با کشورهای همسایه و شعله‌ور کردن آتش یک جنگ نیابتی برای تضعیف توانایی‌های ایران معطوف خواهند کرد که البته با تدابیر هوشمندانه‌ی که تاکنون مجموعه نظام اسلامی برای تنش‌زدایی با همسایگان و نیروهای مسلح برای دفاع از کشور اتخاذ کرده‌اند، این شگرد نمی‌تواند برای آنها نتیجه‌ای در بر داشته باشد.

بی‌تردید استفاده از ظرفیت اقوام و مذاهب و به‌خصوص گروه‌های معاندی مانند؛ گروه‌های تجزیه‌طلب، سلطنت‌طلب، منافقین و سایر گروه‌های ضدانقلاب برای ایجاد آشوب و اغتشاش و متشنج کردن شرایط و ایجاد جنگ داخلی و در نهایت تجزیه خاک ایران با توسل دوباره به اقدامات خشونت‌آمیز نیز در ردیف اقدامات اولویت‌دار آنها قرار دارد و قطعاً برای دستیابی به این هدف، طبق معمول با کمک رسانه‌هایشان از همه ابزار و روش‌ها از قبیل دامن زدن به نارضایتی‌های عمومی از طریق بزرگنمایی مشکلات و سیاه نمایی شرایط و حتی اقداماتی مانند؛ پخش شایعات و تکرار بیش از حد برخی از مشکلات واقعی بهره خواهند گرفت.

بدیهی است که هوشیاری آحاد اقشار جامعه برای خنثی‌سازی این ترفند و ناکام گذاشتن دشمن، اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد، چرا که در غیراین‌صورت خاک این سرزمین سال‌های متمادی عرصه تاخت‌وتاز و درگیری‌های مسلحانه گروه‌های متعدد قدرت‌طلبی خواهد شد که همگی از گذشته دور سر در آخور دشمنان داشته و با همدستی آنها تاکنون مرتکب خیانت‌ها و جنایت‌های متعددی در حق ملت و مملکت خود شده‌اند و خدای ناخواسته در نهایت نیز می‌تواند به تحقق هدف اصلی دشمن یعنی تجزیه و کوچک‌سازی خاک کشور منجر شود..

اقدامات فوق می‌تواند مهم‌ترین و اصلی‌ترین سناریوهای موردنظر دشمن برای اجرا در آینده باشد، اما قبلاً یادآوری شد که این مفهوم بدان معنا نیست که از اجرای سایر روش‌ها صرفنظر خواهد کرد، بلکه همزمان اقدامات خصمانه قبلی مانند؛ تحریم، تهدید، فشارهای سیاسی، جنگ فرهنگی برای تغییر رفتار و سبک زندگی افراد جامعه یا ایجاد تردید و شبهه با هدف ناامیدسازی مردم را نیز تشدید و اجرا خواهد نمود.

در حال خدای ناخواسته موفقیت دشمن در هر یک از سناریوهای مورداشاره می‌تواند یه چالش‌ها و اتفاقاتی مانند؛ ایجاد جنگ داخلی، تجزیه خاک کشور، تسلط مجدد دشمن و ایادیش بر کشور، وابستگی مجدد به نظام سلطه، سقوط فرهنگی و اقتصادی جامعه، متوقف شدن کامل چرخ پیشرفت کشور و چپاول و غارت منابع کشور و حتی اقداماتی مانند تخریب و سرقت میراث فرهنگی و به‌ویژه ترور علما، دانشمندان، نخبگان، سیاستمداران و سایر افراد مفید و مؤثر جامعه منتهی گردد.

راه‌کارهای فرصت‌سازی در قلب جهان:

چنانچه قرار باشد از شرایط جدید به عنوان یک فرصت ویژه بهره ببریم، در اولویت اول باید اجرای برخی از طرح‌ها و برنامه‌ها را با فوریت و دقت بیش‌ازپیش در دستور کار قرار دهیم که اصلاح و بهینه‌سازی نظام تعلیم و تربیت، اصلاح و بهینه‌سازی ساختارها و سیستم‌ها، اصلاح و کارآمدسازی نظام کنترلی و نظارتی، طراحی الگوهای اداری و اجرایی بومی مبتنی بر اصول و ارزش‌های اسلامی و ایرانی و همزمان با آن تقویت اعتماد عمومی در ردیف مهمترین آنها قرار دارد.

توسعه و تقویت زیرساخت‌های شهری و روستایی از جمله؛ تقویت و به روزرسانی ناوگان حمل‌ونقل و همچنین راه‌های ترانزیتی اعم از؛ راه‌های آبی (کانال و دریاچه‌های مصنوعی چندمنظوره)، ریلی، جاده‌ای، هوایی و حتی احداث یک جاده ابریشم جدید (البته با رعایت کامل کلیه اصول دفاعی) و نیز توسعه فرودگاه‌ها و بنادر (به‌خصوص بندر مکران) نیز از موارد بسیار مهم در این راستا محسوب می‌شود.

همچنین اقداماتی مانند؛ ایجاد شهر الکترونیک برای تمرکز تخصصی بر تولید محصولات الکترونیک، گسترش صنایع های‌تک، تکمیل شبکه ملی اطلاعات (اینترنت داخلی)، تسریع در کار ساخت و قرار دادن ماهوارهای پیشرفته تلویزیونی و غیرتلویزیونی در مدارهای مناسب، ایجاد و گسترش شهرهای هوشمند و تقویت و توسعه شبکه‌های ارتباطاتی نیز حائز اهمیت فراوان است.

تمرکز بر تولید یک یا چند محصول انحصاری یا نسبتاً انحصاری صنعتی و غیرصنعتی و بِرندسازی آنها برای ایجاد وابستگی متقابل، ساخت ماشین‌آلات و تجهیزات سنگین و پیچیده صنعتی و غیرصنعتی برای کمک به رفع وابستگی و همچنین تمرکز بر جلوگیری از خام‌فروشی نفت و گاز و سایر منابع طبیعی و مواد معدنی در جهت ایجاد ارزش افزوده در آنها، از دیگر موضوعاتی است که نباید مورد غفلت واقع شود.

همچنین موضوع استفاده بهینه از انرژی و گسترش مراکز تولید انرژی تجدیدپذیر، انتقال آب (اعم از آب آشامیدنی و همزمان آب مورد نیاز بخش کشاورزی و صنعت) از مناطق پرآب به مناطق خشک و کم‌آب، شیرین‌سازی آب در مبدأ یا مقصد، استفاده از سایر روش‌های تولید آب، تمرکز بر تولید محصولات استراتژیک کشاورزی مانند؛ گندم، جو، ذرت و سایر دانه‌های روغنی و نهاده‌های دامی و امثال آن و متعادل‌سازی میزان تولید آنها نیز مستلزم بازنگری ضوابط قبلی و اتخاذ راهبردهای جدید است.

طبیعی است که برای تحقق این اهداف، جذب سرمایه‌گذار داخلی و به‌خصوص خارجی که می‌تواند متضمن ایجاد امنیت نیز باشد و متقابلاً سرمایه‌گذاری در کشورهای هدف برای همکاری متقابل در زمینه‌های صنعتی، کشاورزی فراسرزمینی و صدور خدمات فنی مهندسی نیز نکته دیگری است که با توجه به جو رقابتی موجود در سطح جهان، باید با سرعت بیشتری پیگیری و عملیاتی شود.

بدیهی است که هم‌گام با این اقدامات، باید صنایع و سیستم دفاعی نیز دائماً در حال به‌روزرسانی و پیشرفت تسلیحات و تجهیزات و سایر امکانات خود باشد.

اما مهمتر از همه این موارد این است که مردم ایثارگر کشورمان همچون گذشته با بصیرت کامل در برابر هجمه فرهنگی و رسانه‌ای و سایر توطئه‌های دشمن ایستادگی نموده و ضمن تشدید تلاش‌ها برای سرعت بخشیدن به روند رو به رشد کشور، اتحاد و انسجام خود را با قدرت تمام حفظ نموده و فریب جوسازی‌های دشمنان را نخورند.

پایان پیام /

شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید قلب جهان تهدیدات سیستم دفاعی این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است