لاریجانی از ضرورت میدان دادن به نخبگان میگوید / وقتی مردم باید پول ناکارآمدی خودروسازان را بدهند!
بسیاری از چهرهها بر لزوم مشارکتیافتن "نخبگان عرصه حکمرانی" در فرایندهای تصمیمسازی و سیاستگذاری تأکید دارند. اما این حرف در عمل چقدر محقق شده است؟
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
لاریجانی بر لزوم مشارکتیافتن نخبگان در تصمیمسازیها تأکید کرد
همه به دنبال نخبگان؛ از لفظ تا عمل
علی لاریجانی، فعال اصولگرا و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام طی سخنانی در نشست گرامیداشت فیلسوف ایرانی "کریم مجتهدی" با بیان اینکه بروکراسی در کشور ما از قبل انقلاب بیمارگونه متولد شد، گفت: خصوصا در دهه 50 که یک مقدار درآمد نفتی کشور زیاد شد اکثرا شغل دولتی یک جایگاهی شد برای زندگی ساکن، نه پویایی در تولید سیاستگذاری و تصمیمات مهم کشور - اما - بعد از انقلاب یک تعدادی از افراد تحصیل کرده بر حسب ضرورت وارد سیستم دیوانی کشور شدند و اجمالا تغییراتی هم بوجود آوردند.
به گزارش جماران، وی افزود: اما به مرور یک تصور اشتباهی در کشور ما شکل گرفت که این سیستم دیوانی مافیاست و فلان است و این را مجوزی برای خود ساختند که اعضای ستادهای انتخاباتی خود را در امور دیوانی به صورت گسترده وارد کنند و نتیجه این شد که امور دیوانی کم خاصیت و فربه بشود لذا از توانمندی لازم برای تصمیمسازی دور ماند.
لاریجانی در ادامه گفته است: نخبگان وقتی در تصمیمسازی مشارکت نداشته باشند تصمیم گیران هم در کار خود وا میمانند.[1]
*استفاده از نخبگان در اجرائیات و حکمرانی کشور دیرگاهیست که مورد تأکید بزرگان و چهرههای مختلف کشور قرار دارد.
دقت شود که استفاده از نخبگان به معنای بهکارگماردن افراد دارای مدارک تحصیلی بالا یا تخصصهای مرتبط نیست بلکه نخبه به افرادی گفته میشود که اولا معدود هستند، ثانیا در زمینههای ویژه فردی رشد یافتهاند، ثالثا بصورت الزامی مدارج تحصیلی بالا ندارند اما در تشخیص امور از هوشمندی ویژه برخوردار هستند و رابعا هوشمندی و درایت آنها در کارنامه آنان کاملا قابل لمس و عیان است.
همچنین خوب است بدانیم که نخبگان عرصه حاکمیتی با نخبگان علمی متفاوت هستند و نخبه عرصه حاکمیتی یک شخصیت ذوابعاد است که توانایی برایندگیری و تصمیم و تشخیص بر اساس مولفههای مختلف را دارد.
او توانایی ویژهای در تشخیص سمت و سوی تحرکات فعلی دارد و البته این تواناییها لزوما به دلیل تحصیل در رشتههای علمی پدید نمیآیند.
نخبگان عرصه حکمرانی همچنین باید در مرکزیت تصمیمات راهبردی قرار داشته باشند نه لزوما در سمتهای اجرایی تا بتوانند بیشتر به هدایت و سیاستگذاری بپردازند و درگیر اجرائیات روزمره نباشند.
متأسفانه در سیستمهای مختلف اجرایی و حکمرانی ما به جز حیطه رهبری و مسئولیتهای مستقیم آن؛ اثر چندانی از بکارگیری نخبگان حکمرانی و افراد صاحب کارنامههای خوب دیده نمیشود.
***
وقتی مردم باید پول ناکارآمدی خودروسازان را بدهند!
سیداحمد رسولینژاد، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس در کنایه به قیمت گران خودروهای تولید داخل؛ با اشاره به افزایش 70 درصدی قیمت خودرو از سوی شورای رقابت، گفته است: شورای رقابت با استدلال زیان انباشته خودروسازان، قیمتها را افزایش داد اما این پرسش مطرح است که غیر از دوره مدیریت جواد نجمالدین بر ایران خودرو، در کدام دوره خودروسازان زیان انباشته نداشتند؟
به گزارش اعتمادآنلاین، او میافزاید: زیان انباشته خودروسازان در 2 سال گذشته 120 هزار میلیارد تومان بود و با وجود افزایش 300 درصدی قیمت خودرو در پایان سال؛ زیان انباشته آنها به 150 هزار میلیارد تومان رسیده است. پس مشکل اصلی در قیمتگذاری نیست و مدیریت ناکارآمد در دو خودروسازی - بزرگ ایران - این وضعیت را رقم زده است.[2]
*ما قضاوت درباره سخنان آقای رسولینژاد را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم.
لکن بیان این نکته ضروریست که ناکارآمدی محرزی در این میان رخ داده و بار آن نیز بصورت گرانی بر مردم تحمیل شده است.
فلذا انتظار بود که دولت محترم و ایضا وزرای اقتصاد و صمت در این زمینه وارد عمل شوند و اجازه اصابت ترکش زیان انباشه خودروسازان به تن مردم را ندهند.
مجلس یازدهم نیز اگرچه با برکناری فاطمیامین وظیفه خود در این باب را انجام داد لکن باید با ایجاد مطالبهگری از وزیر جدید صمت؛ فرایند رفع این مشکل همچنان در دستور کار نمایندگان باشد.
***
رؤیای چپهای تحریمی برای غسل در حمام خون
محمدرضا تاجیک، فعال چپ و از تئوریسینهای اصلاحات که در ایام اغتشاشات اخیر گفته بود نظام شکار است و اغتشاشگران شکارچی؛ اخیراً طی اظهاراتی در یک مصاحبه ویدئویی با روزنامه آرمان ملی پیرامون اصلاحطلبان گفته است: اصلاحطلبی متصلب و منجمد شده و عاملانش هم تبدیل به شط عقیم و باغ بیبرگی شدهاند. دیرزمانی است از درختان این باغ برگ جوان ارجمندی نمیروید.
او در ادامه تصریح میکند: جامعه دارد از جریانات مرسوم کشور فاصله میگیرد و به دنبال آلترناتیو جدید میگردد. هرچقدر این گسل - بین جامعه و جریانات سیاسی - عمیقتر شود؛ رادیکالیزهتر هم میشود.
تاجیک گفته است: اصلاحطلبی اگر میخواهد در آینده پر التهاب حضور داشته باشه باید فلک گفتمانی خود را سقف بشکافد و طرح نو دراندازد. ولی چنین چیزی در افق نمیبینم.
او با طعنه میگوید: کماکان حتی در شرایط کنونی، دغدغه بسیاری از کنشگران سیاسی رسمی اصلاحطلبی این است که چگونه در بازی قدرت بتوانند حضوری فعال داشته باشند و سهمی از قدرت را نصیب خود بکنند.- آنها - فکر میکنند باید قدرت را از رأس هرم جامعه بگیرند نه از کف جامعه. لذا تحول جدی از اصلاحطلبی مرسوم نمیبینم.
تاجیک همچنین تصریح می کند: معتقدم از درون این جریان اصلاحطلبی نهالی ارجمند خواهد رویید.[3]
*یک تأمل تحلیلی و آگاهانه در قبال این اظهارات اثبات میکند که ما در حال تماشای تئوریزاسیون تحریم انتخابات از سوی یک چپ تحریمی هستیم.
همان مفهومی که بارها در وبلاگ مشرق پیرامون آن توضیح داده و به مخاطبان محترم عرض کردهایم که چپهای تحریمی قصد دارند انتخابات 1402 را نیز همانند 1400 و 98 تحریم کنند و در این پروژه، هر اصلاحطلبی هم که بخواهد رفتار اصولی و قانونی داشته باشد و در انتخابات شرکت بجوید؛ مورد هجمه اینان قرار خواهد گرفت.
به مشابه همان رفتاری که چپهای تحریمی در انتخابات 98 با حزب کارگزاران کردند و در انتخابات 1400 با ائتلاف جمهور. (احزاب اصلاحطلبی که از عبدالناصر همتی حمایت کردند).
لکن این مسئله یک معنای شدیدتر نیز با خود دارد و آن اینکه ذبح صندوق رأی به معنی برداشتن سلاح و تشویق اغتشاش خیابانی است.
کما اینکه میبینیم تاجیک در کنار به سخره گرفتن انگیزه حضور در ساختار قدرت که البته شأن اصلی یک طیف سیاسی است ابراز میدارد که باید قدرت را از "کف جامعه" گرفت!
و کف جامعه نیز فیالواقع همان سربازان مسخ شده خیابانی هستند که تاجیک در اغتشاشات اخیر نیز از آنها حمایت کرد و جز کشتن و بردن و سوختن هنر دیگری ندارند.
جامعه و مردم عزیز ایران بایستی نسبت به این دسیسهها آگاه شوند و نظام اسلامی و خود را در مقابل آنها مصونسازی کنند.
مردم باید بدانند وقتی یک رجل سیاسی فعالیت قانونی را به طعنه میگیرد، بر انتخابات تأکیدی ندارد و به قدرت خیابانی میاندیشد؛ فیالواقع مشغول اندیشیدن به غسل در حمام خون مردم و پا گذاشتن بر جنازههای آنها برای بالا رفتن است.
دقت شود که امیدواری تاجیک به رستن یک نهاد ارجمند از جریان اصلاحطلبی نیز در پارادیم توضیح داده شده به این معناست که سران فتنه آینده از میان اصلاحطلبان خواهند بود. کما اینکه در تمام فتنههای قبلی نیز اینچنین بوده است.
گفتنیست ارکانی از جریان اصلاحطلبی طی 2 انتخابات گذشته با تصمیم چپهای تحریمی همراهی نکردهاند لکن نمایه عمومی و رسمی اصلاحطلبان "تحریم رسمی انتخابات" بوده است.
***
1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1597832
2_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-617986
3_ https://www.armanmeli.ir/fa/tiny/news-1058298