لطفا از لواسان به جماران باز نگردید!
همین چند وقت پیش بود که در مطلبی با عنوان «از لواسان به جماران بازگردید» به موضوع ضرورت تن دادن مسوولان کشور به داعیه های گفتمانی انقلاب و انتقاد از روحیه اشرافی گری پرداختیم اما گویا بر خلاف سایر توصیه های دیگر این مورد به سرعت شنیده شد و دولت عزم خود را جزم کرده تا در جماران آغاز به ساخت و ساز کند! خبر ساخت 4000 متر بنای مسکونی توسط «روحانی» در منطقه جماران آن هم بدون مجوز به اندازه کافی عجیب بود که بشود در صحتش شک کرد. اما تایید یکی از اعضای شورای شهر که از قضا در طیف سیاسی همسو با رییس جمهور قرار دارد این موضوع را جدیتر کرد. با این حال حتی تایید توییت وار این عضو شورا نیز چندان دقیق نبود و این موضوع را روشن نکرد که آیا این مجوز شخصی است یا مربوط به نهاد ریاست جمهوری است؛ نکته ای که دیروز از سوی شهردار منطقه یک تهران پاسخ دقیق تری گرفت: «تخلف ساخت و ساز انجام گرفته در منطقه یک تهران که اعلام شده مربوط به حسن روحانی است صحت ندارد و ملک متعلق به نهاد ریاست جمهوری است. در سال 98، نهاد ریاست جمهوری نسبت به تکمیل ساخت و ساز در این ملک اقدام کرده بود و درخواست اخذ پروانه از شهرداری تهران داشت. طرح ارائه شده به صورت دو طبقه روی زمین و سه طبقه زیر زمین ارائه شده که منطبق بر ضوابط طرح تفصیلی است. با این وجود مأموران شهرداری اخیرا متوجه شدند که این طبقه برخلاف ضوابط مصوب ساخته شده است و مأموران اجرائیات نسبت به تخریب آن اقدام کردند.»
عصر دیروز نیز نهاد ریاست جمهوری مسکونی بودن و شخصی بودن آن را کذب محض و شیطنت خواند.
به این ترتیب موضوع مسکونی بودن و انتساب این ملک به شخص رییس جمهور و ساخت بدون مجوز آن چنانکه قابل پیش بینی بود تکذیب شد. اما همچنان جای این پرسش برای افکار عمومی هست که نهاد ریاست جمهوری به چه منظوری در این منطقه اقدام به ساخت بنای (گیریم اداری) آن هم در 4000 متر نموده نموده است؟!
متاسفانه بنا برعرفی غلط که شاید بنابر مقتضیات زمانه شکل گرفته است مسوولان ارشد در جمهوری اسلامی از امتیازاتی در سکونت (چه مسکونی، چه اداری) در مناطق بالای شهر برخوردار شده اند که این عرف تا کنون نیز ادامه پیدا کرده و چندان شفاف نیست که کدام مسوول، برای چه منظوری و برای چه مدتی و به چه صورتی در این بناها اقامت داشته و دارند و آیا این اقتضائات همچنان برقرار است یا خیر؟
درباره همین ساخت و ساز نهاد ریاست جمهوری نیز اقوالی تایید نشده از پیشنهاد یکی از چهره های بانفوذ به روحانی حکایت میکند که بر اساس آن به روحانی گفته شده خوب است روحانی از ولنجک یا پاستور به جماران نقل مکان کند.
میزان حساسیت افکار عمومی به این موارد تا حدی است که حتی این روزها دامن امام راحل را نیز گرفته است و تقریبا هر سال در ایام ارتحال ایشان ساده زیستی امام با طرح موضوع دروغین سکونت رهبر فقید انقلاب در دو هزار متر باغ و عمارت اشرافی و (پنهانکاری در این زمینه!) از سوی مخالفان هدف قرار میگیرد. متاسفانه برخی اظهارات مرحوم هاشمی رفسنجانی و اعضای خانواده ایشان در سالهاهای گذشته نیز در این زمینه به باورپذیری این القائات کمک کرده است. اظهاراتی که در توجیه نحوه زندگی خانواده مرحوم هاشمی مطرح شده و موضوع ساده زیستی امام را بعضا حتی به صورت مستقیم و صریح زیر سوال برده است!
هر چند قصد این نوشته پاسخگویی به این القائات نیست اما به دلیل ارتباطش با موضوع این نوشته و ضرورت روشنگری برای افکار عمومی باید گفت که امام راحل بنابر توصیه پزشکان علیرغم قصد خود برای بازگشت به قم در تهران ماند و در خانه ای که متعلق به آقای امامی جمارانی بود به صورت اجاره ای همراه با بیت خود زندگی کرد. باغ و بستان وعمارت اشرافی که در برخی از فیلم ها و ادعاها به امام نسبت می دهند نیز متعلق به همسایگی این ملک بوده است که صاحب آن به امام اجازه داده بود گاهی از حیاط آن برای قدم زدن و حفظ سلامتی جسمانی شان استفاده کند.
احتمالا نظر به ضرورت هماهنگی بیشتر و سریعتر سران قوا یا مسوولان ارشد کشور با امام برخی از آنان نیز در همان سال ها در همین منطقه ساکن شدند اما سال به سال و به خصوص پس از رحلت امام (ره) این ضرورت کم رنگ تر شده است و امروز نه تنها ضرورتی ندارد بلکه شاید ضرر هم داشته باشد!
متاسفانه به نظر می رسد این ضرورت مقطعی در ذهن و ضمیر برخی مسوولان ارشد کشور ایجاد حق نموده است و زندگی و کار در این منطقه گران قیمت از شهر تهران را کاملا عادی و حق خود می دانند و بعضا به ذهنشان خطور می کند که چرا همگی با هم در این منطقه همسایه نباشند؟!
توجه به این حساسیت ها در این روزها برای خانواده و بیت مکرم امام راحل ضروری تر است. آنها جدا از توصیه های صریح امام درباره ساده زیستی مسوولان و توجهات شدید ایشان به محرومان باید درباره زندگی خود تا آنجا که به افکار عمومی ربط پیدا میکند شفاف سازی کنند و به پرسش هایی که در ارتباط مستقیم با باور قلبی و خالصانه مردم به امام راحل است پاسخ بدهند.
پرسش هایی که در صورت نگرفتن پاسخ روشن، به این باورهای صادقانه که منشا آثار عمیق و گسترده ای در تاریخ این سرزمین چند هزار ساله بوده است خدشه وارد می کند و گاه حتی منجر به قضاوتی نادرست و ناحق درباره صداقت مردی میشود که تمام عمرش را بی اعتنا به این قبیل امور مادی گذراند و به همین دلیل هم محبوب همگان شد.