ماجراجویی «سعید عصمتی» در سینما و ورزش چگونه به توهین به حاج قاسم ختم شد؟ + عکس
عصمتی با بسیاری از چهرههای سیاسی متعددی روابط بسیار نزدیکی دارد، اما توییت اخیرش و توهین به حاج قاسم بسیار عجیب است.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق - توییت اخیر فردی به نام «سعید عصمتی زمانی» در فضای مجازی با واکنش بسیاری از کاربران مواجه شد. عصمتی در توییتی مینویسد: من کلی حرف دارم، اما سکوت میکنم، انشاالله حاج قاسم جواب خونها ریخته شده مردم سوریه را در قیامت داشته باشد.
بسیاری از کاربران فضای مجازی در مورد رفتارهای دوگانه عصمتی در سالهای اخیر با پرسشهایی مواجه هستند. کسی که در توییترش ادعا کرده مدیر عامل گروه اقتصادی مبکو (شرکت اندیشههای برتر) را بر عهده دارد و مدیر مسئول رسانه عصر تعادل و عضو هیئت رئیسه فدراسیون بسکتبال جمهوری اسلامی ایران و تهیهکننده سینماست چگونه میتواند چنین محتواهایی را در فضای توییتر درج کند.
عصمتی نمونه کوچکی از فعالان حوزه سینماست که برای برندسازی فردی وارد این کارزار شدهاند تا موقعیت خود را برای چنین ماجراجوییهای مجازی تقویت کنند. بررسی دیگر توییتها و کانال تلگرامی رسمی عصمتی نشان میدهد تولید محتوای ساختارشکن به اظهارنظر معاندانه او درباره شهید سلیمانی محدود نمیشود.
عصمتی در سینما هر کاری خواست کرد؟ آیا رفتارهای او منجر به کوچ عربنیا شد؟
عصمتی در سینما هم جنجال آفرید و ساختار شکنانه وارد این حوزه شد. دومین فیلمی که با سرمایهگذاری سعید عصمتی در سی چهارمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» نام دارد که کارگردانی و تهیهکنندگی آنرا فرزاد موتمن بر عهده داشت. عدم حضور فریبرز عرب نیا در روزهای پایانی فیلمبرداری به دلیل پایان قرار داد منجر به شکایت کارگردان و سرمایهگذار فیلم به خانه سینما شد.
فیلم سینمایی «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» پیش از شروع جشنواره سی و چهارم درگیر حاشیه مهمی شد، عدم حضور فریبرز عربنیا در روزهای پایانی فیلمبرداری به دلیل پایان قرارداد منجر به شکایت فرزاد موتمن (کارگردان و تهیهکننده) و سعید عصمتی سرمایهگذار فیلم از عربنیا به خانه سینما شد. این شکایت پرحاشیه سرانجام با رای خانه سینما به تبرئه عربنیا به پایان رسیده است.
اتفاقی که گویا به این دلیل رخ داد که موعد قرارداد عرب نیا با تیم تولید به پایان رسیده و او حتی یک روز بیشتر از قرارداد خود هم حاضر به ماندن و رفتن جلوی دوربین این فیلم نشد. ضمن اینکه عربنیا طلب قسطهای خود را کرده بود و به دلیل عدم پرداخت قسطها حتی کار به توقیف فیلمبرداری هم کشیده شد. همین موضوع باعث شد سعید عصمتی سرمایهگذار این فیلم از عربنیا به دلیل عدم حضورش جلوی دوربین شکایت کند و ادعای خسارت از او داشته باشد.
این موضوع زمانی که به رسانهها کشیده شد با واکنش تند عربنیا مواجه شد. او اعلام کرد تا آخرین لحظه پای قراردادش بوده است و تاخیر و توقفها به خاطر اختلاف عصمتی با عوامل فیلم بوده که در نهایت به شکایت 29 تن از آنها، از جمله خود عربنیا انجامیده است.
حدود دو ماه از این شکایت دو طرفه میگذرد و در این مدت خانه سینما مشغول رسیدگی به این پرونده بود که گویا بالاخره رسیدگی به این شکایت تمام شده است. حکم نهایی این پرونده که به امضای قاسم قلیپور رئیس هئیت داوری خانه سینما رسیده خبر از تبرئه شدن فریبرز عرب نیا میدهد.
در متن این حکم که عربنیا نسخه ای از آن در خبرگزاری ایسنا منتشر کرد آمده است: «شکایت متقابل آقای فرزاد موتمن تهیهکننده فیلم سینمایی «آخرین بار کی سحر را دیدی؟»(در مقام خواهان) مشعر بر عدم انجام وظیفه آقای عربنیا (در مقام خوانده) و اعلام ضرورت حضور سه روز ایشان (آقای عرب نیا) در محل فیلمبرداری به دلیل بروز عوامل غیرقابل پیشبینی و بارندگی مداوم، با عنایت به شهادت مکتوب شاهدان متعدد که از عوامل اجرایی این فیلم بوده و به اجمال، بروز مشکلات عدیده فیلم و تاخیرهای پدید آمده را ناشی از سوء مدیریت تولید و دخالت مستقیم عامل غیرمسئول و بیتجربهیی به عنوان تهیهکننده برشمرده و در عین حال صبوری، همکاری و برخورد حرفهیی خواهان اولیه (آقای عربنیا) را تایید کردهاند، ازاین رو هیات داوری شکایت آقای موتمن به طرفیت آقای عربنیا را به دلیل عدم قابلیت استماع در مواردی که پرونده از لحاظ شکلی ایراد دارد، مسموع نمیداند و رای به رد ادعای ایشان (خواهان اخیرالذکری) نسبت به کوتاهی و قصور این بازیگر در پروژه نامبرده میدهد.» جالبتر اینجاست که در بخش دیگری از این حکم فرزاد موتمن که نام او به عنوان تهیهکننده در فیلم آمده موظف به تسویه حساب باقی دستمزد و البته پرداخت خسارت به عربنیا شده است.
در این حکم عربنیا نه تنها تبرئه شده بلکه در موارد متعدد تاکید شده که او در مقاطع مختف با همراهی کامل با گروه تولید برخورد کرده و کاملا استحقاق این را دارد که دستمزد خود را تا ریال آخر دریافت کند. البته این حکم تا 15 روز بعد از دریافت دو طرف قابل اعتراض یا تجدیدنظر خواهی بود. حالا باید دید با برنده شدن عربنیا در این شکایت و با توجه به این که برخی چهرههای دیگر از جمله ژاله صامتی هم از مسائل مالی این فیلم و سرمایهگذار آن شاکی بودند.
عصمتی که امروز صدر تا ذیل نظام را در فضای مجازی به چالش میکشد و حتی هتک حرمت به سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی نیز به سادگی عبور نمیکند و در مواردی معارض نظام محسوب میشود بر اساس مستندات خبرگزاری ایسنا از پرداخت حقوقی قانونی هنرمندانی که در یک فیلم با وی همکاری کردهاند چشم پوشی میکند.
نکته جالب در طول این چند سال لحن طلبکارانه این تهیهکننده در رسانههاست او با همه حواشی پیش آمده درباره تعویق اکران «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» به باشگاه خبرنگاران جوان میگوید: من با پول شخصی این فیلم را ساختم اما برخی آقایان و خانم های فیلمساز پولهای هنگفتی از بیت المال خرج فیلم های پرخرج خودشان میکنند، در صورتی که در آخر همه هم به ضرر میرسند. از انواع تبلیغات مجانی هم استفاده میکنند و در بهترین زمان اکران هم دارند؛ ما هیچ نوع از این امکانات را نمی خواهیم و با سرمایه شخصی فیلم ساختیم. علاوه بر اینکه به فیلم اجازه اکران ندادند، هیچ بهایی هم به آن نمی دهند!
این تهیه کننده افزود: متاسفانه تنها دستمزد ما از سینماست. ما چکار کنیم که ژن خوب نداریم و بچه نماینده مجلس نیستیم و به گروه های چپ و راست وصل نشدیم؟! از همه بدتر وقتی برای اکران مراجعه میکنیم، می گویند «زمان اکران را به شما اطلاع میدهیم!». این جمله چه معنی دارد؟!
اگر درآمد ایشان فقط از راه سینماست و ژن خوب و فرزند نماینده مجلس و متصل به گروه های چپ و راست نیستند چگونه به مدیر عاملی گروه اقتصادی مبکو (شرکت اندیشه های برتر) رسیدهاند و هزینههای رسانه عصر تعادل را چگونه تامین میکنند، پرسش مهم این است با چنین عناد افسارگسیختهای که نسبت به جمهوری اسلامی دارد، چگونه عضو هیئت رئیسه فدراسیون بسکتبال جمهوری اسلامی ایران شدهاند و با چه پشتوانهای توانستهاند کارت تهیهکنندگی سینما را دریافت کنند؟
عصمتی با بسیاری از چهرههای سیاسی روابط بسیار نزدیکی دارد و غیر از فعالیت در بخش خصوصی فردی با چنین دیدگاهی با حکم مسعود سلطانی وزیر سابق ورزش به عضویت هیات رئیسه فدراسیون بسکتبال منصوب میشود و نکته جالب اینجاست که در حکم مسعود سلطانی آمده است توفیق جنابعالی را در راه خدمت به نظام جمهوری اسلامی و اعتلای ورزش ایران کشور را از خداوند متعال خواهانم!
نکته دیگر این است که بر اساس ادعاهای خودشان در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران جوان مدعی شدهاند که تنها مفر درآمدی او از طریق سینماست. وقتی به وب سایت مبکو مراجعه میکنیم با این دادهها مواجه میشویم:
شرکت مهندسی اندیشه های برتر اطلاع رسانی، در سال 1381و با هدف تامین نیاز بخشهای مختلف صنعتی به استفاده از تجهیزات و کامپیوترهای صنعتی به منظور بهینهسازی فرآیندهای تولید و اتوماسیون تاسیس گردید. بازار منطقهای خاورمیانه و شمال آفریقا با توجه به توان و پتانسیل شرکت به عنوان بازار هدف شناسایی گردید و کارشناسان این شرکت با اتکا به دانش فنی و تخصصی خود نسبت به ارایه راهکارهای مفید و موثر در این منطقه اقدام نمودند. تجربه بیش از دو دهه فعالیت در عرصه اتوماسیون و شبکه صنعتی، مدیران فنی این شرکت را به عنوان برترین گزینههای انتخابی توسط صنایع بزرگ ایران و کشورهای همسایه معرفی نمود و پروژههای کلانی را در بخشهای متنوع صنعتی از خودروسازی تا نفت و گاز و پتروشیمی، از صنایع دریایی تا معادن سنگ آهن، از بنگاههای بزرگ اقتصادی و بانکها تا موسسات خصوصی و دولتی در عرصههای مختلف حرفهای خود اجرا کرده و به بهرهبرداری رساند. در راستای همین رسالت سنگین همواره اقدام به ارتقا سطح دانش و تخصص کارشناسان خود نمود تا پیشتر از رقبا و مشتریان خود، فناوریهای نوین و ارزشمند را شناخته و نسبت به عرضه آنها به مشتریان اقدام نماید. شرکت مهندسی اندیشههای برتر، نمایندگی رسمی دو کمپانی بزرگ تولید کننده کامپیوترهای صنعتی و تجهیزات شبکه صنعتی در ایران و خاورمیانه می باشد.
کمپانی NEXCOM که تولید کننده کامپیوترهای صنعتی است به عنوان یکی از حرفهای ترین تولیدکنندههای این نوع کامپیوترها، با همکاری شرکت اندیشههای برتر بازار منطقه را تحت پوشش قرار داده است. شرکت Korenix نیز که زیرمجموعه کمپانی عظیم Beijer سوئد می باشد، با ارایه راهکارهای فوقالعاده در زمینه شبکه صنعتی نسبت به جذب بازار این محصولات در منطقه تلاشهای بسیاری نموده و توانسته است جایگاه مناسبی را کسب نماید. این کمپانی در سال 2011 توسط کمپانی عظیم Beijer، که یک شرکت سوئدی است خریداری شد و در حال حاضر به عنوان یکی از واحدهای اصلی این گروه به فعالیت تولید خود در زمینه تولید سخت افزارهای انتقال داده با مشخصات صنعتی ادامه می دهد. تجربه سالها فعالیت در عرصه ارتباطات شبکه ای، گروه متخصصان شرکت korenix را بر آن داشته است تا با تمرکز بر نیازهای خاص مشتریان خود به ارایه راهکارهای کارآمد و موثر در حوزه شبکه اقدام نماید.
چگونه مدیر عامل چنین شرکتی بنا به گزارش خبرگزاری ایسنا نتوانسته بار مالی فیلم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» را تامین کند و حتی ژاله صامتی بازیگر خبر میدهد که دستمزدش را دریافت نکرده و فیلم در خانه سینما با شکایات متعدد عوامل مواجه میشود؟ عصمتی با چنین دیدگاههای سیاسی برای دیده شدن بیشتر حتی با روزنامه کیهان مصاحبه میکند. اگر ایشان مخالف مشی وطن پرستانه حاج قاسم سلیمانی است و نظر مانند آنچه در توییتر خود منتشر کرده است درباره قهرمان ملی ایران و ملتهای منطقه دارد، چرا برای خودنمایی و کسب مشروعیت بیشتر گفت و گو با کیهان را میپذیرد؟!
بازهم اظهارنظر ایشان را از زاویه متفاوتی مورد بررسی قرار دهیم. تهیهکننده فیلم برف که ادعا کرده از طریق فعالیتهای سینمایی ارتزاق میکند و بدون وابستگی به چپ و راست فعال فرهنگی مستقلی است. اما در سال 1397 گفت وگویی با مجله کارخانهدار انجام داده و خبر از خرید سهام شرکت ورشکسته ارج میدهد.
او در این گفت و گو میگوید: ما حدودا از یک سال و نیم پیش به دنبال خرید و احیای برند ارج بودیم. در همین خصوص، با آقای نعمتزاده وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت گفتوگو کردیم. ایشان در ابتدا مایل به احیا و جابجایی کارخانه ارج نبود، اما طی جلسات مختلف توانستیم ایشان را متقاعد کنیم که تغییر محل و لوکیشن ارج مهم نیست و احیا و فعالیت درست آن اهمیت دارد. چون به نظر ما برای احیای کارخانه ارج باید محل آن تغییر کند. البته ما مجموعهای از پیشنهادها برای احیای برند ارج ارائه کردیم که بر این اساس، صلاحیت واگذاری ارج به شرکت ما تایید شد و قرار شد تا با بانک ملی به عنوان بانکی که مالکیت ارج را بر عهده داشت، وارد مذاکره شویم. نهایتا شرکت ما در مزایده تاریخ 4/6/97 برنده شد و با پرداخت نقدی به بانک ملی، مالکیت و مدیریت آن را بر عهده گرفتیم.
همین گفتوگو البته ادعای مستقل بودن او را افشا میکند.
تطهیر پولهای آلوده در سینما؟
عصمتی که شهوت رسانهای عجیبی دارد در هر فرصتی با یک اظهارنظر دست به ماجراجویی تازهای میزند.
عصمتی تهیه کننده سینما درباره بحث ورود پولهای کثیفی که وارد شبکه نمایش خانگی از جمله پروژه «شهرزاد» شده است، در مصاحبهای گفته: پول کثیف اگر باشد ربطی به عوامل آثار ندارد به عنوان نمونه، پولهایی که در «شهرزاد» هزینه شد از فساد تهیه کنندگان و صندوق ذخیره فرهنگیان بود. این پول در یک مقطعی آمد و پس از فروش دی وی دیها و پخش در وی او دی، پولها برگشت و ضرری هم نداشت.
تهیه کننده «آخرین بار کی سحر رو دیدی؟» ادامه داد: پولی که از صندوق ذخیره فرهنگیان و یا بانک سرمایه برای شهرزاد خرج شده برگشته و به سود رسیده و ضرر نداشته است و تهیه کنندگان طبق قرارداد با عوامل هزینه کردند و خارج از قرارداد که به عوامل پرداخت نکرده اند.
او اضافه کرد: اگر هزینه کرد آن ده میلیارد تومان بود که به جز بازگشت اصل سرمایه گذاری اولیه این مبلغ سود هم به تهیه کننده برگردانده شد مضاف بر این ربطی به هنرپیشهها ندارد که این پول کثیف بوده یا نه، اصلا مگر قانونی وجود دارد که هنرپیشهها باید تحقیق و تفحص کند که سرمایه ساخت فیلم از کجا میآید؟ پس نباید آنها پولها را برگردانند، چرا باید این اتفاق بیفتد؟ مگر پروژه ضرر کرده است که این بحثها را راه انداختند؟
هتک و وهن مقدسات دینی
او اخیرا در فعالیتهای توییتری و مجازی خود حتی در تلگرام رویکردهای عجیبی را اتخاذ کرده است. او با انتشار برخی پستها خود را فردی مذهبی معرفی میکند و با همین دست فرمان طعنههای بسیار تندی را منتشر میکند. نامه ای به امام زمان که عصمتی در کانال تلگرامیاش منتشر کرده است، یکی دیگر از این مطالب موهن اوست که عمق نظر و تفکر این فرد نسبت به مقدسات، ائمه معصومین و نظام را روشن میسازد.
بسیاری از فعالان توییتری در فضای مجازی در نوشتههای مشابهی اشاره کردهاند که وزیر ورزش و جوانان، وزیر صمت و وزیر ارشاد باید تحرکات عناصر منافقی که با عناوین مختلف و فریبنده در این ساختارها رسوخ کردهاند را به دقت رصد کرده و اجازه ندهند چنین افراد هتاکی همزمان هم از مواهب نظام بهرهمند باشند و هم پنجه بر چهره نظام بکشند.