چهارشنبه 7 آذر 1403

ماجرای ازدواج دهه هفتادی با واسطه یک اپلیکیشن!

خبرگزاری اکو نیوز مشاهده در مرجع
ماجرای ازدواج دهه هفتادی با واسطه یک اپلیکیشن!

به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، زمان‌های قدیم نه چندان دور مدار محله بر روحانی مسجد، پهلوانان نامی و خانم باجی‌ها می‌چرخید، کم‌تر جوانی بود سن ازدواجش به بالای 25 سال برسد، دخترانی که در دوران دبیرستان خواستگارها پاشنه در را از جا می‌کَندند و پسرانی که بعد از دوره سربازی آغاز رسمی مراسم خواستگاریشان شکل می‌گرفت، البته اگر عروس خانم یا آقا داماد اهل درس دانشگاهی بودند، ازدواج مانعی برای ادامه تحصیل آن‌ها نبود.

خلاصه اینکه همه محله یا فامیل دست به دست هم می‌دادند تا پسر یا دختری بدون همسر نماند. اما گذشت و گذشت تا اینکه در جامعه مدرن «محله» کارایی اصلی‌اش را از دست داد، هر خانواده‌ای به تناسب شغل مرد خانواده به ناچار در محله‌ای ساکن شد یا تغییر سبک زندگی خانواده هم مزید بر علت شده و دیگر همسایه از همسایه خبر ندارد، همه این‌ها به کنار، فامیل هم مانند قدیم دیگر دور هم جمع نمی‌شوند، حتی برخی افراد از اینکه واسطه ازدواج دو جوان شوند واهمه دارند و اماهای دیگر.

شرط یک ازدواج موفق انتخابی آگاهانه و با مشورت اهل فن است

حالا سبک سلیقه عروس خانم و آقا دامادهای آینده هم تغییر کرده به اصطلاح نسل جوان آپشن‌ها را کنار هم ندارد. خب! در دوره‌ای که داریم به خطر تجرد قطعی دختران دهه 60 نزدیک‌تر می‌شویم و معرف‌ها به خاطر تبعات واسطه شدنشان دل و دماغ این کار خیر را ندارند، چگونه می‌توان دو جوان را بهم رساند، شاید در ذهن برخی شما فوری کانال‌های همسریابی در فضای مجازی بیاید، اما کانال‌هایی که شاکیان زیادی داشته یا هدف عمده آن‌ها ازدواج دائم نیست. با ما همراه باشید با آقا احمد که متولد 1372 است و برای همسر اختیار کردن سراغ اپلیکیشنی رفت که زندگی او را حسابی تغییر داد و اما اصل داستان:

ماجرای ازدواج دهه هفتادی با واسطه یک اپلیکیشن

چند صباحی است که «احمد» بعد از اتمام دوره کارشناسی و سربازی وارد محیط کار شده، او یک خواهر و یک برادر دارد که هر دو ازدواج کرده‌اند. مادرش مدتی است دنبال دختر مناسبی برای پسرش می‌گردد، ولی احمد داستان ما به زعم خودش مستقل‌تر از این حرف‌ها است. با اینکه بارها با شوخی مادرش به او گفته که خیلی از دوستان و آشنایان دوست دارند تو دامادشان شوی، اما احمد هیچ کدام از دخترهای آن‌ها را به عنوان همسر نپسندیده است.

او عصر هنگام روی کاناپه مبل می‌نشیند و کانال‌های خبری را رصد می‌کند، به اسم «همدم» برخورد می‌کند، موضوع برایش جالب می‌شود و در همان لحظه در تلفن همراهش در این اپلیکیشن ثبت‌نام کرد. در حالی که سعی می‌کند خودش را بی‌خیال نشان دهد، بی سرو صدا اطلاعات را کامل می‌کند، مدارک را می‌فرستد، بعد هم دو آزمون روان‌شناختی را که رایگان است را انجام می‌دهد و منتظر می‌ماند.

طعم شیرین این لحظات را برای دختران و پسران دم‌بخت فراهم کنید

تقریباً یک هفته بعد پیامکی از همدم دریافت می‌کند که اطلاعاتش تأیید شده و می‌تواند پنج پیشنهاد را بررسی کند و برای چند نفرشان پیام می‌فرستد. مدتی را صبر می‌کندو در این حین وقتی پیشنهادش مورد قبول طرف مقابل قرار گرفت، معرف با شماره سازمانی همدم با او تماس می‌گیرد و مشخصات بیشتری از خانم از جمله منطقه محل سکونت و شماره تماس ارائه می‌دهد.

حالا نقش واسطه در اینجا پررنگ می‌شود، معرف ضمن تشویق احمد به دیدار حضوری، درباره زمان و مکان مناسب برای دیدار با خانم او را راهنمایی می‌کند و از احمد می‌خواهد مورد پیشنهاد شده را به خوبی بررسی کند و سریع رد نکند. البته معرف خیال او را هم راحت می‌کند که در هر مرحله نیاز به راهنمایی داشت در خدمت هر دو طرف است. یک سال می‌گذرد و در این یک سال احمد 12 نفر را ملاقات می‌کند ولی هنوز نیمه گمشده‌اش را پیدا نمی‌کند.

بالاخره در اپلیکیشن پیشنهادی دریافت می‌کند با این مضمون؛ یک خانم جوان که پنج سال از خودش کوچک‌تر است و...! ظاهر مشخصات اولیه نظر احمد را جلب می‌کند و زود پیشنهاد را می‌پذیرد. وقتی روز بعد معرف تماس می‌گیرد و نشانی تقریبی را هم می‌گوید، اوضاع بهتر می‌شود!

احمد طبق آموزش‌های قبلی، همان روز بعد از تماس معرف، تلفنی با خانم صحبت می‌کند و قرار دیدار می‌گذارد. انگار نتیجه خوب است و احمد مایل است به گفت‌وگو با این دخترخانم ادامه دهد. البته خانم به احمد می‌گوید خانواده‌اش از این دیدار مطلعند و بهتر است خانواده‌ها هم دیدار داشته باشند؛ ولی احمد «خواستگاری رسمی» را زود می‌داند!

ازدواجی پایدار است که.....

با پادرمیانی معرف، قرار می‌شود مادرها بیرون از منزل دیداری با طرفین داشته باشند و درباره یکدیگر تحقیق اولیه‌ای انجام دهند. احمد نشانی محل کار و منزلش را می‌دهد و از دختر خانم هم نشانی محل کار پدر را می‌گیرد، ولی در کمال تعجب می‌بیند فردای آن روز پدر و برادر دختر خانم در محل کارش پیدایشان می‌شود! او مهمانان را به خوبی می‌پذیرد.

30 هزار کاربر فعال در یک اپلیکیشن ازدواج

اما چرخ روزگار برای احمد آنچنان می‌چرخد که بعد از چند صباحی مراسم بله‌برون و مهربرون‌اش برگزار می‌شود و عروس خانم با مهریه 110 سکه پای سفره عقد می‌نشیند و الان حدود یک سال است که احمد و همسرش زیر یک سقف زندگی می‌کنند.

این در حالی که از فعالیت «همدم» مؤسسه تبیان سازمان تبلیغات اسلامی 2 سال می‌گذرد و تلاش‌هایی که در راستای روش‌های سنتی خواستگاری تا ازدواج منتها به شکل مدرن است، در حال حاضر هم بیش از 30 هزار کاربر فعال دارد. با این وجود به گفته مدیر داخلی همدم محبوبه همتی تا کنون بیش از هزار ازدواج از این طریق صورت گرفته، ازدواج‌هایی که تا الان منجر به جدایی نشده است.

در این اثنا برای صحت سنجی اطلاعات ثبت شده توسط کاربران این اپلیکیشن با چند سامانه‌های ثبت احوال، پست و وزارت علوم همکاری تنگاتنگ دارند و کاربر نیز باید مدارک مرتبط با شغلش را نیز بارگزاری کند، البته کارشناسان همدم تحقیقات میدانی ندارند و این موضوع بر عهده کاربران، بعد از آشنایی اولیه است. باید دید «همدم» در آینده چقدر می‌تواند همدم جوانان دم‌بخت این سرزمین باشد.

پایان پیام /

ماجرای ازدواج دهه هفتادی با واسطه یک اپلیکیشن! 2
ماجرای ازدواج دهه هفتادی با واسطه یک اپلیکیشن! 3
ماجرای ازدواج دهه هفتادی با واسطه یک اپلیکیشن! 4