ماجرای اعتراض یک نماینده به زمان پخش تصویرش از تلویزیون!
اقتصادنیوز: رییس پیشین صداوسیما گفت: رابطِ بین صدا و سیما و بیت، مرحوم حاج احمد آقا بودند و در بخش خبر آقای ایزدی - مدیرکل خبر ما - با حاج احمد آقا و بیت در ارتباط بود. در مواردی هم امام به من فرموده بود که اگر از من چیزی نقل میشود شما خودت بیا و از من بپرس.
محمد هاشمی: امام فرمودند، صداوسیما باید برای همه مردم باشد / هدف من در دوره مسئولیت در صداوسیما پیاده کردن فرمایشات و رهنمودهای امام بود / بسیاری از نظرات امام را مرحوم احمد آقا به ما منتقل میکرد
محمد هاشمی رییس پیشین صداوسیما به خبرنگار جماران گفت: رابطِ بین صدا و سیما و بیت، مرحوم حاج احمد آقا بودند و در بخش خبر آقای ایزدی - مدیرکل خبر ما - با حاج احمد آقا و بیت در ارتباط بود. در مواردی هم امام به من فرموده بود که اگر از من چیزی نقل میشود شما خودت بیا و از من بپرس. مواردی پیش میآمد که برخلاف نظر امام صحبتهایی شده بود، لذا امام به من فرمودند که اگر مطلبی از من نقل میشود شما خودت بیا و بپرس، و من معمولاً در ساعات اداری و غیر اداری خدمت امام میرفتم. گاهی امام در حیاط قدم میزدند و من خدمتشان میرفتم، گاهی هیچ کدام از آقایان نبودند و فقط حاج عیسی خدمتگزار امام در بیت حضور داشت، با ایشان هماهنگ میکردم و به دیدار امام میرفتم. ارتباط ما با امام و دفتر ایشان این گونه بود.پایگاه خبری جماران: اخیرا جماران سندی منتشرنشده از یادداشت های مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید احمد خمینی در انتقاد از برنامه های صداوسیما در آن دوران منتشر کرد.
در خصوص مطالب آن یادداشت، گفت و گویی را با رئیس وقت صداوسیما انجام دادیم.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با محمد هاشمی در پی می آید:
اخیراً موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی (ره) اسناد منتشر نشدهای را منتشر میکند. یکی از این اسناد، یادداشتی است که مرحوم حاج احمد آقا قبل از جلسهای نوشته و مضمون آن خطاب به صدا و سیما و حضرتعالی در دهه شصت است. با توجه به اینکه به متن آن نامه اشراف کامل دارید، میخواهیم توضیحات لازم و جامعی را درباره آن بیان بفرمایید.
از جنابعالی و همکارانتان تشکر میکنم که اقدام به انتشار اسناد منتشر نشده میکنید و علاقهمند هستید که این کار با دقت کامل انجام شود. من در زمانی که مسئولیت صدا و سیما را برعهده داشتم، اگر نگویم هر روز، هفتهای دو یا سه مرتبه با مرحوم حاج احمد آقا دیدار داشتم و با ایشان صحبت میکردم؛ این دیدارها حضوری بود و در مواقعِ اورژانسی، به صورت تلفنی انجام میگرفت.
بنابراین، کاملاً در جریان مطالبی که ایشان به صدا و سیما منتقل میکردند بودم؛ عمدتاً نظرات حضرات امام بود نه نظرات شخص خودشان، گاهی ممکن بود خودشان هم نظری داشته باشند. من در جریان بودم، مطالب را میشنیدم و اگر توضیحی لازم بود، توضیح میدادند و اگر مربوط به اجرا بود اجرا میکردیم و اگر نظر امام درباره مسئلهای منفی بود، جلوگیری میکردیم.
رابطِ بین صدا و سیما و بیت، مرحوم حاج احمد آقا بودند و در بخش خبر آقای ایزدی - مدیرکل خبر ما - با حاج احمد آقا و بیت در ارتباط بود. در مواردی هم امام به من فرموده بود که اگر از من چیزی نقل میشود شما خودت بیا و از من بپرس. مواردی پیش میآمد که برخلاف نظر امام صحبتهایی شده بود، لذا امام به من فرمودند که اگر مطلبی از من نقل میشود شما خودت بیا و بپرس، و من معمولاً در ساعات اداری و غیر اداری خدمت امام میرفتم. گاهی امام در حیاط قدم میزدند و من خدمتشان میرفتم، گاهی هیچ کدام از آقایان نبودند و فقط حاج عیسی خدمتگزار امام در بیت حضور داشت، با ایشان هماهنگ میکردم و به دیدار امام میرفتم. ارتباط ما با امام و دفتر ایشان این گونه بود.
بعضی از مطالبی که در سایت جماران منتشر شده است، مقداری به تیپ و روحیه حاج احمد آقا نمیآید، البته ایشان ممکن است این مطالب را جایی نوشته باشد. برای نمونه مطلبی ذکر شده است که ما شش دقیقه خبر میدهیم، ولی بی بی سی و صدای آمریکا یک ساعت خبر میدهد! این اصلاً مغایر با نظر امام است.
امام در یک سخنرانی که بخشی از آن را آقای انصاری ذکر کردهاند، توضیح واضحی دادند و از صدا و سیما و کارکنان آن حمایت کردند.
«بسم الله الرحمن الرحیم
من اول باید تشکر کنم از شما برادرها که در این محل بسیار حساس خدمت میکنید و تقدیر کنم از شما که انشاءالله، بعدها هم به همین خدمت به طور شایسته انجام وظیفه کنید.
شما خودتان می دانید که این مرکز، مرکز بسیار حساس و مهمی است که اگر یک فیلم، یک صحبت در محل آنجا بشود و برای جمهوری اسلامی مناسب نباشد، فوراً در همه جا پخش میشود. امروز این رسانهها طوری هست که همه کس به آن گوش میکند و در خارج هم منعکس تا یک حدودی میشود. و مسئله بسیار حساس است. و شما میدانید که دشمنهای اسلام چون منافع شخصی خودشان را خیال [می] کنند که از بین رفته است و از بین رفته واقعاً همه با این دستگاه و همه دستگاههای دولتی و دستگاههای اسلامی مخالفند. و ما باید کوشش کنیم که در مقابل اینهمه تبلیغاتی که هر روز دارد میشود، آن هم تبلیغات بسیار بد، که اگر یک نفر عاقل درست نگاه کند میفهمد که این تبلیغات چه جور تبلیغاتی هستند و دروغ بودنش را ما که در این محیط هستیم میدانیم، لکن خوب، ممکن است در جاهایی اشخاصی، افرادی باشند، بیاطلاع باشند و گمان کنند که واقعاً یک همچو مسائلی میگذرد. شما میدانید که الآن مسائلی که به جمهوری اسلامی نسبت میدهند از قبیل اینکه کودکها را میکشند، زنهای آبستن را میکُشند، اشخاصی [را] که فلج هستند و ناقصُالخِلقَه هستند، اینها [را] جلو میفرستند که راه را باز کنند برایشان، از این قبیل هر روز هست. من با اینکه کم نگاه میکنم، این چیزهایی که میآورند، نوشتههایی که میآورند، لکن آن حساسهایش را که نگاه میکنم میبینم که هر روز این مسائل هی دارد زیادتر میشود، یعنی هر قدمی که ما جلو میگذاریم تبلیغات زیادتر میشود. البته در بین همین تبلیغاتی هم که میشود، گاهی از آنها یک مسائلی سر میزند که به نفع ماست. و ما روی هم رفته، باید حساب این را بکنیم که ما باید خدمتگزار اسلام باشیم.
ما باید برای خدا کار بکنیم. کسی که برای خدا کار میکند، در هیچ جهت، شکست نمیخورد. بر فرض اینکه بریزند و یکی از قدرتهای بزرگ مثلاً، فرض کنید بریزند و همه ایران را از بین ببرند، ما باز شکست نخوردهایم. در تاریخ محفوظ است این فداکاری همه ملت ما و هر کس بخواهد جلوی این را بگیرد، دیگر نمیتواند. تاریخ ثبت کرده است این امور را.
و البته ما باید خیلی به فکر این باشیم که این دستگاهی که مهمترین دستگاه شاید باشد در تبلیغات ما، این دستگاه از حیث سیما و از حیث صدا هر دو اسلامی باشد؛ یعنی، کوشش بشود در اینکه هر قدمی که بر میدارید، یک قدمی باشد برای اسلام بردارید تا اینکه کارتان عبادت باشد. از اول که این جمهوری پیروز شد، من به اشخاصی که متکفل این امور بودند و در رأس این قضیه واقع شده بودند، هی این مطلب را سفارش میدادم، لکن بعضی از آنها که بعدها معلوم شد که مردم غیرصحیحی هستند، هی عذر میآوردند که ما مشغولیم و داریم درست می کنیم و نمیشود و چه و کذا. لکن حالا بحمدالله، میبینیم که دارد میشود. و امیدواریم که به کوشش این آقای محترم، آقای رفسنجانی، برادر آن آقای رفسنجانی، انشاءالله، این مسائل درست بشود و این دو تا برادر انشاءالله، خدمت خودشان را به اسلام و ایران بکنند؛ ایشان در تبلیغات و ایشان هم در همه چیزها.
و البته فیلمها، باید کسانی که فیلمسازند، باید معلوم بشود که اینها چهکارهاند، چه جور بودهاند؛ وضع روحیشان، وضع زندگیشان، وضع معاشرتهایشان قبلاً چه جور بوده است؛ آیا تحول حاصل شده برایش؛ تحول روحی یا اینکه باز همان تهماندههای سفره شاه هست در قلبهاشان. آن کسی که میخواهد فیلم درست کند، گاهی وقتها فیلم را، خوب، بسیاریها متوجه نمیشوند چی است، لکن محتوایش روی هم رفته انسان یک وقت میبیند که یا طرف چپ است یا طرف راست است یا رو به فساد است. این باید خیلی دقت بشود؛ یعنی، ما همه موظفیم به اینکه کاری انجام بدهیم که موافق با مقصد جمهوری اسلامی، که همان مقاصد اسلامی است، باشد. و هیچ خوفی از این نداشته باشیم که ما اگر فرض کنید فلان فیلم را درست کنیم، به ما میگویند که اینها چه هستند. ما بالاخره در این دنیا الآن معرفی شدهایم به یک ملت ارتجاعی و یک ملتی که تقریباً یک هیولایی از جمهوری اسلامی دارند درست میکنند که کسانی که در اینجا نیستند خیال میکنند که الآن، الآن در تهران یک دستهای ریختهاند، دارند بچه کوچکها را میکشند و زنها را چه میکنند».
***
امام فرمودند که صداوسیما باید برای همه مردم باشد
صحبتهای امام مفصل است. امام در این فرمایشات به دو، سه نکته اساسی اشاره فرمودند: صدا و سیما باید صدا و سیمای اسلام و برای همه مردم باشد. باید فعالیتهای خود را توسعه دهیم و از تبلیغات دشمن نترسیم. امام این مسائل را کاملاً تذکر دادند، از ما خواستند و از ما حمایت کردند تا انجام دهیم. یعنی خواست امام تبیین ارزشهای اسلامی بود.
این جلسه که امام به صورت مفصل از مجموعه صدا و سیما حمایت کردند و به صراحت از بنده و اخوی نام بردند، در سال شصت و یک بود.
اختلافی بین مدیر عامل - که من بودم - و شورای سرپرستی پیش آمد. اعضای شورای سرپرستی من را عزل کردند و یک نفر دیگر را به جای من گذاشتند ولی امام دخالت کردند و در تاریخ 4 تیرماه 1362 نامهای به سران سه قوه به شرح زیر نوشتند:
«بسم الله الرحمن الرحیم
بر خلاف انتظار، در صدا و سیمای جمهوری اسلامی اختلافاتی پیش آمد که موجب نگرانی شد. در نتیجه اینجانب آقای محمد هاشمی را به نمایندگی از جانب خودم برای به عهده گرفتن کلیه مسئولیتهای مدیر عامل صدا و سیما معین نمودم که این دستگاه عظیم، بی مسئولیت نباشد. و چون شورای محترم سرپرستی مطالبی دارند و بعضی از آنها را به اینجانب نوشته اند، و آقای هاشمی نیز مطالبی دارند، لازم است حضرات آقایان: رئیس محترم جمهور و رئیس محترم دیوانعالی کشور و رئیس محترم مجلس شورای اسلامی و نخست وزیر محترم ایدهم الله تعالی مطالب طرفین را بدون کوچکترین اغماض رسیدگی نمایند و تصمیم نهایی را بگیرند.
لازم به تذکر است که شنیده شده است، بعضی در بیت اینجانب بر خلاف میل من یا بدون اطلاع من کاری انجام می دهند. چون این مطلب بر خلاف واقع است، گوینده این نحو مطالب به درگاه خداوند متعال توبه نماید.
4 تیر 1362
روح الله الموسوی الخمینی»
***
این جریان بعد از حدود یک سال از جلسهای که خدمت امام بودیم و صحبتهایی که فرمودند، اتفاق افتاد.
در 25/9/66 حدودا چهار یا پنج سال بعد، آقای فردوسیپور که دبیر شورای سرپرستی بود، نامهای خدمت امام نوشت که اصل نامه مفصل است. ایشان مطالبی گفتند که جملات پایانی آن این است: «از آنجا که رسیدگی به شکایات و پاسخ به آنها و اقدام فوری برای رفع نواقص، یکی از وظایف قانونی شورای سرپرستی میباشد مستدعی است نظر مبارک را نسبت به موارد یادشده مرقوم فرمایید تا بتوانیم از آغاز دوره جدید وظیفه خطیر شرعی و قانونی خود را به خوبی انجام دهیم و در پیشگاه آن امام عظیم الشأن و امت الهی ایران مسئول نباشیم».
من هم خدمت امام در نامهای سؤالاتی مطرح کرده بودم. امام پاسخ هر دو نامه را اینگونه مرقوم فرمودند:
«بسمه تعالی
نظر نمودن به این قبیل فیلمها و نمایشنامهها هیچ یک اشکال شرعی ندارد و بسیاری از آنها آموزنده است و پخش آنها نیز اشکالی ندارد. و همینطور فیلمهای ورزشی و آهنگها اکثراً بیاشکال است. گاهی خلاف بهطور نادر دیده میشود، که باید بیشتر مواظبت کرد. لکن دو نکته باید مراعات شود: اول آنکه کسانی که گریم میکنند باید محرم باشند و اجنبی حرام است چنین کاری را انجام دهد. دوم آنکه بینندگان از روی شهوت نظر نکنند.
روح الله الموسوی الخمینی»
***
این پاسخ را امام در اواخر سال 66 نوشتند که رضایت ایشان از برنامههای صدا و سیما و اقدامات انجام شده را نشان میدهد. اینکه به سخنرانی امام و نامهها استناد کردم برای این بود که عرض کنم، هدف من در دوره مسئولیت در صدا و سیما پیاده کردن فرمایشات و رهنمودهای امام بود. بسیاری از نظرات امام را مرحوم احمد آقا به ما منتقل میکرد و ما نظرات امام را اجرا میکردیم. البته مواردی را امام مستقیماً به من میفرمود، برای نمونه در زمان پهلوی سریالی درباره ناصرالدین شاه به نام «سلطان صاحبقران» ساخته بودند. سالگرد شهادت امیرکبیر بود و تلویزیون درباره او برنامهای نساخته بود. چون امیرکبیر نخست وزیر ناصرالدین شاه بود همکاران ما بخشهایی از سریال «سلطان صاحبقران» که مربوط به امیرکبیر بود را جدا کرده و از صدا و سیما پخش کردند. نقش همسر امیرکبیر را یکی از هنرپیشههای زمان شاه بازی میکرد. در فیلم، بعد از اینکه همسر امیرکبیر خبر شهادت شوهرش را شنید، گریه میکرد و اشکهای وی روی صورتش میریخت و تلویزیون هم روی صورت آن هنرپیشه زوم کرده بود. فردای آن روز امام من را خواستند و پرسیدند که «امیرکبیر کِی چنین زنی داشته است؟ یا زن امیرکبیر کِی چنین قیافهای داشت؟ اینها چیست که پخش میکنید؟!» اگر مواردی خلاف نظر امام بود، امام مستقیماً به ما میگفتند یا پیام میدادند و ما اصلاح میکردیم.
درباره مطلبی که از حاج احمد آقا منتشر شده، چند نکته وجود دارد: نکته اول اینکه مرحوم حاج احمد آقا یا کسانی که در بیت کار میکردند، نظرات امام را منتقل میکردند و نظر شخصی خودشان نبود. تأکید امام بر اسلامی کردن صدا و سیما از نظر فیلمها، تصاویر، صدا - یعنی رادیو -، آهنگها و موسیقی بود. حتی امام نسبت به موزیک و اسلاید هم نظر داشتند که موزیک جنبه ترقص نداشته باشد. بنابراین نظر امام اسلامی کردن صدا و سیما بود، حال تحت عنوان نظر حاج احمد آقا مطلبی گفته نشود که نظر امام بوده باشد. حاج احمد آقا نظری که میدادند، نظر امام بود. بله ممکن است در جلسه یا جایی بعضی دوستان به شوخی مطلبی گفته باشند، نمیدانم، اما من چون در زمان حضرت امام هشت سال مسئولیت داشتتم و با ایشان، با امام و بیت ارتباط داشتم، مطالب را آنچنان که منتقل میکردند اصلاح میکردیم.
برای نمونه انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش، به سرودی که درباره مرحوم مطهری گفته شده بود، ایراد گرفتند و به امام نوشتند که این سرود اسلامی و شرعی نیست. ما خدمت امام رفتیم، از ایشان سؤال کردیم و امام سرود را تأیید کردند. با مرحوم حاج احمد آقا صحبت کردیم، قرار شد، گروهی که این سرود را ساختند با ابزار موسیقی خود در حسینیه جماران حاضر شوند و در سالروز شهادت آقای مطهری به صورت زنده اجرا کنند. دیدیم به صلاح نیست که وسائل و ابزار موسیقی را آنجا ببریم، فیلمبرداری کرده و از تلویزیون پخش کنیم. لذا در سالروز شهادت استاد مطهری، خانواده و ارادتمندان ایشان به حسینیه جماران آمدند، امام تشریف آوردند و نزد ایشان سرود را اجرا کردند تا معلوم شود از جهت شرعی سرود ایراد ندارد. در ادامه امام درباره شخصیت شهید مطهری سخنرانی کردند.
بنابراین، نکات و مسائل را رعایت میکردیم به گونهای که حساسیت به وجود نیاید و به تعبیر خود امام مقدسین خیلی ایراد نگیرند، تحریک نشوند و فکر نکنند که برنامههای صدا و سیما برخلاف دین و اسلام است. چون برخی مراجع حتی آرم خبر را گوش نمیکردند. من وقتی که خدمت برخی از بزرگان و علما میرسیدم، مداد را روی میز کوچکی که جلوشان بود میزدند و میگفتند این صوتی که از ضربه مداد حادث میشود موسیقی و حرام است. برخی میگفتند اگر میخواهید حال خوبی برای نماز داشته باشیم و به خدا برسیم باید موسیقی را کنار بگذریم.
یعنی اختلاف دیدگاه اینگونه بود، ولی ما نظرات امام را اجرا میکردیم و نظر امام متعادل بود. یادم است آقای محمدی گیلانی در سال 66 به عنوان خطیب و سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه تهران صحبت کردند و من را به اسم خطاب کردند که «هاشمی من تو را میشناسم، تو آدم متدینی بودی، میگویی اینها نظر امام است، در حالی که امام در تحریر الوسیله این نظر را ندارد!» من خدمت امام رفتم و نامه هم دادم، عرض کردم که «من نمیخواهم آخرت خودم را فدای دنیای دیگران کنم، اگر نظر شما این است به ما بفرمایید ما جور دیگر عمل میکنیم». امام فرمود: «من الان بعضی مسائل تحریرالوسیله را قبول ندارم، شما بنویس و من جواب میدهم». من نامه نوشتم، آقای فردوسیپور هم نوشته بود و پاسخی که خواندم پاسخ امام به صحبتهای آقای محمدی گیلانی بود. امام این گونه بود و مرحوم احمد آقا در همین جهت با ما کار میکردند. حتی در سالروز فتح خرمشهر، تلویزیون سرود «پیروزی مبارک باد» را با رقص نور پخش کرد، امام پس از مشاهده، تأیید کرد و ایرادی نگرفته بود.
بنابراین باید در نقل قول ها و اسنادی که انتخاب و منتشر میشود دقت بیشتری شود که تقابلی بین نظر امام و احمد آقا نباشد، چون ظلم به حاج احمد آقا است و چنین چیزی نبوده است.
نظرات امام منتشر شود و اگر نسبت به فردی، نظری گفته میشود نظر امام باشد. یعنی گزینشی نظرات امام را نه در جهت مثبت و نه در جهت منفی انتخاب نکنند کما اینکه الان میخواندم امام نسبت به آقای هاشمی نظر خاصی داشتند و نسبت به من لطف داشتند که اقداماتی کردم و کارهایی انجام دادم. امام بدون اسم بردن از مدیران قبلی، از برخی از آنها گله کردند که معلوم شد اشخاص درستی نبودند.
اسناد مربوط به امام چون ثبت شده است، نیازی نمیبینم که توضیح بیشتری بدهم. اینجا چند مطلب است که عرض میکنم. پرچم آمریکا را در برخی پادگانها روی زمین نقاشی کرده بودند، روی آن رژه میرفتند و تلویزیون هم این صحنه را پخش میکرد. امام نهی کردند و فرمودند که «پرچم نماد و متعلق به ملت آمریکا است، ما که با ملت آمریکا جنگ نداریم، ما با دولت آمریکا جنگ داریم. لذا این صحنه را که ملت ناراضی و ناراحت میشود نشان ندهید».
این نظرات امام برای ما بسیار کاربردی است، نظراتی امام زنده و همیشه کاربردی است. رهنمود ایشان برای ملت و مسئولین مفید است و میتواند موثر و حلال مشکلات باشد. یا شخصی از مصر آمد و گفت فرح و فرزندان محمدرضا شاه شب جمعه بر سر مزار شاه میروند و اگر امام اجازه دهد، من میتوانم زن و بچه شاه را بکشم. آن زمان فرزندان شاه بالغ نشده بودند و در سنین کودکی بودند. من خدمت امام رفتم و گفتم فردی از مصر آمده و چنین حرفی میزند، آیا شما اجازه میدهید؟ امام فرمودند: بایِ ذنب؟ به چه گناهی؟ و اجازه ندادند چنین کاری انجام شود.
این موارد را من در خدمت امام بودم و خوشحال هستم تا از خاطرات امام بگویم تا برای کشور، ملت و نظام مفید و حلال مشکلات امروز باشد.
نکات بسیار جالبی گفتید. همین مقدار که دست ما را باز گذاشتید که هر بار خواستیم مزاحم حضرتعالی شویم، بینهایت قابل تقدیر و تشکر است.
وظیفه من است و خوشحال میشوم. من زمانی مسئولیت داشتم و در خدمت امام بودم، اینها مسائل شخصی نیست، مسائل حکومتی و مربوط به نظام است. اگر تجربه، دانش یا مطلبی دارم متعلق به شخص من نیست متعلق به نظام است و خوشحال میشوم که امانتدار خوبی باشم و اگر لازم باشد منتقل کنم.
در مورد یادداشت حاج احمد آقا، درباره همه آن حرف داشتید یا روی برخی نکات؟
در یادداشت چند مطلب عنوان شده است، یکی از آنها بحث خبر و مقایسه برنامههای خبری ما با بی بی سی و صدای آمریکا است که آنها خبر میگویند ما خبر نمیگوییم! اینجا برخی مسائلی وجود داشت، مثلاً اگر از بعضی آقایان در مصاحبه میپرسیدند که نظر شما درباره فلان مطلب چیست؟ ابتدایِ مصاحبه را با سلام و صلوات بر پیامبر و خاندان ایشان شروع میکردند و اگر صدا و سیما، مقدمه را حذف میکرد ایراد میگرفتند که شما چرا ما را سانسور کردید؟ جوک درست کرده بودند که اگر از کسی میپرسیدند فلان کوچه کجاست؟ وی میگفت: بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند و... سه دقیقه صحبت میکرد و پاسخ میداد نه، نمیشناسم! این نوع جوکها ساخته میشد و این مطالب بود، ولی هیچ وقت مرحوم حاج احمد آقا از خبر بی بی سی یا صدای آمریکا تجلیل نمیکرد که بگوید آنها در خبردهی الگوی ما باشند! اگر ایرادی هم بود مسأله مَقامی بودن اخبار بود که ما بر حسب مقام باید افراد را ذکر میکردیم، اول امام، بعد رئیس جمهور، بعد رئیس مجلس و... امام میگفتند که «خبر باید بر اساس اهمیت باشد. اینکه احمد با من ملاقات کرد چه اهمیتی دارد؟» لذا به این شکل نبود که حاج احمد آقا ما را با بی بی سی مقایسه کند!
احتمالاً این یادداشت نوشته شده ولی به دست شما نرسیده باشد.
اینکه نوشته شده یا نشده کارندارم، اما چیزی که به ما منتقل میشد و حاج احمد آقا به ما میفرمودند این مطالبی که در یادداشت ذکر شده، نبود. بله در مسائل خبری، برخی افراد ایراد میگرفتند؛ برای نمونه دو نماینده مجلس خدمت آقای خامنهای رئیس جمهور وقت رفته بودند و تلویزیون فیلمبرداری کرده و خبر آن را پخش کرده بود. یکی از نمایندهها پیش من آمد و بد و بیراه گفت که شما خطی عمل میکنید و فلان نماینده را بیشتر نشان میدهید! من گفتم، سر خبر نیستم که بگویم اینجا را بگیر، آنجا قطع کن. آن نماینده گفت که شما خطی هستی و... ما کرونومتر گذاشتیم تا ببینیم کدام یک از آقایان را بیشتر نشان دادهایم. نتیجه مشخص شد که آقای معترض را 9 ثانیه بیشتر نشان دادیم! به وی گفتم که معلوم است خط ما به طرف تو است و ما نه ثانیه بیشتر شما را نشان دادیم. این نوع مسائل بود و درباره کیفیت و کمیت خبر «افراد» گلهمند بودند یا توقعاتی داشتند، ولی مرحوم احمد آقا هیچ وقت با ما درباره مقایسه با بی بی سی و صدای آمریکا صحبت نکرد.
یعنی نامهای هم برای شما چیزی ننوشتند؟
نه، نامهای ننوشتند. این اسناد الان دست چه کسی یا کجا بوده، اطلاعی ندارم و مسئولیت آن با مسئولان ذیربط است که بالاخره هر جور صلاح میدانند عمل کنند. من حدود و وظائفم را خدمتتان عرض کردم.
همچنین بخوانید