جمعه 9 آذر 1403

ما تا لبِ جوی مولیان برگشتیم

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
ما تا لبِ جوی مولیان برگشتیم

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم متخلص به رودکی را پدر شعر فارسی می‌نامند؛ با این حال بخش‌هایی از زندگی رودکی با وجود شهره و آوازه و همچنین تأثیرگذاری اش بر ادب فارسی، ایران فرهنگی و شاعران پس از خود، در هاله‌ای از ابهام به سر می‌برد. از جمله اینکه آیا استاد شاعران، نابینای مادرزاد بوده یا در پیری به این عارضه دچار شده است؟ تا...

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم متخلص به رودکی را پدر شعر فارسی می‌نامند؛ با این حال بخش‌هایی از زندگی رودکی با وجود شهره و آوازه و همچنین تأثیرگذاری اش بر ادب فارسی، ایران فرهنگی و شاعران پس از خود، در هاله‌ای از ابهام به سر می‌برد. از جمله اینکه آیا استاد شاعران، نابینای مادرزاد بوده یا در پیری به این عارضه دچار شده است؟ تا سال 1940، یعنی هزار سال پس از وفات رودکی، مقبره او مشخص نبود. گفته می‌شود که صدرالدین عینی، پژوهشگر تاجیک، با بررسی تذکره‌های مختلف و انجام یک کار تحقیقی، موفق می‌شود قبر شاعر را در گورستانی قدیمی در پنجرود شناسایی کند. پس از آن، با حضور جمعی از باستان‌شناسان، جمجمه شاعر مورد بررسی قرار گرفت تا به بخشی از زوایای ناپیدای زندگی رودکی، از این طریق پاسخ داده شود. لطف سخن رودکی و اشراف او بر زبان، شعر، حکمت و موسیقی از او شاعر توانایی ساخت که بر شاعران پس از خود تأثیری انکارناشدنی گذاشت. رودکی از روزگار جوانی آوازی خوش داشت، در موسیقی و نوازندگی چیره‌دست و پرآوازه بود. شعر و موسیقی در سده‌های چهارم و پنجم همچون روزگار پیش از اسلام به هم پیوسته بودند و شعر به همراه موسیقی خوانده می‌شد. شاعران بزرگ آنانی بودند که موسیقی نیز می‌دانستند. از هم‌عصران رودکی، منجیک ترمذی و پس از او، فرخی استاد موسیقی زمانه خویش بودند. شاعران، معمولاً قصاید خود را با ساز و در یکی از پرده‌های موسیقی می‌خواندند. هر کس که صدایی خوش نداشت یا موسیقی نمی‌دانست، از راوی می‌خواست تا شعرش را در حضور ممدوح بخواند. رودکی شعرش را با ساز می‌خواند. نمونه‌ای از تأثیرگذاری شعر و موسیقی او در چهار مقاله نظامی عروضی ذکر شده است؛ آنجا که سروده معروف «بوی جوی مولیان» به همراه چنگی که رودکی در دست دارد، امیر نصر سامانی را از خود بی‌خود کرد؛ به طوری که پادشاه سامانی بی‌کفش و خدم و حشم سوار بر اسب خود می‌شود تا به وطن خود بازگردد. تأثیری که رودکی بر شعر فارسی گذاشت، سبب شد تا او را پدر شعر فارسی بنامند. شاه‌منصور شاه میرزا، مدیر گروه فرهنگی تاجیکستان در سازمان اکو، درباره این تأثیرگذاری رودکی می‌گوید: در دوران او، همزبانان او هم در عرب و هم در عجم، شعرای بسیار خبره‌ای مانند، «حنظله بادغیسی» و ابوحفص سغدی می‌زیستند و می‌سرودند. برای مثال، سغدی، قصیده بلندی با مطلع: «آهوی کوهی به دشت چگونه دودا / یار بی یار چگونه بودا» سروده که بسیار پیش از رودکی بوده است. ولی رودکی به عنوان یک معمار بود! این شاعران، کلبه‌هایی درست کرده بودند که یکی در نداشت و یکی پنجره نداشت و...، اما رودکی یک خانه تمام عیار و آماده کاملاً مجهز به جامعه بشری تحویل داد! به خاطر همین رودکی را پدر شعر فارسی می‌گویند. با این‌که در دنیای عرب قصایدی بسیار غرا و شیوا وجود داشتند، اما رودکی قصیده را به نحو احسن سرود و در این زمینه، بزرگی کرد. در رباعی این نیز، وی پدیدآورنده این قالب شعری بود و به همین دلیل رودکی را پدر رباعی می‌دانند که در وزن «لاحول و لاقوه الابالله» است. چهارم دی‌ماه را سالروز ولادت رودکی می‌دانند؛ شاعری که میراثش برای زبان فارسی و ایران فرهنگی پس از گذشت قرن‌ها همچنان تأثیرگذار و ماندگار بوده است. موسی عصمتی شاعر روشن‌دل کشورمان سروده‌هایی را در قالب رباعی به پرچم‌دار و پدر شعر فارسی (رودکی جان) و مبدع این قالب تقدیم کرده است که در ادامه می‌خوانید: سرگشته و گنگ و مات برگشت امیر بی آن‌همه سور و سات برگشت امیر ِآن روز که دلتنگ بخارا بودیم با شعر تو از هرات برگشت امیر * آن روز شکوه لحظه‌ها را دیدیم ما رنگ ِ خداییِ صدا را دیدیم از پنجره بسته چشمت در شب ما معجزه سبز خدا را دیدیم * چون ماه، به سمت آسمان برگشتیم. چون سرو، به باغ و بوستان برگشتیم با نغمه‌ی رود بی‌کرانت‌ای مرد ما تا لبِ جوی مولیان برگشتیم * تو آینه را دوباره جاری کردی با نغمه رود بی‌قراری کردی تو سرو بلند فارسی را هر روز با شعر و ترانه آبیاری کردی * این سرو بلند و شاد مدیون تو است این شعر پر از نماد مدیون تو است هرچند پی‌افکند بنایی، چون کوه فردوسی پاک‌زاد مدیون تو است * در کوه هنوز هم صدایت باقی‌ست پژواک تمام لحظه‌هایت باقی‌ست در سنگ‌ترین نشانه‌های تاریخ دیدیم هنوز رد پایت باقی‌ست * گل داده جهان فارسی بعد از تو روشن شده جانِ فارسی بعد از تو هر روز پر از گزاره‌های عشق است دستور زبان فارسی بعد از تو * با تو غزل و سرود جاری شده است بغضی که شکسته بود جاری شده است آموی زلال فارسی در این دشت از جانب پنجرود جاری شده است * حالا غزل و ترانه‌ها رویایی‌ست موسیقی رودخانه‌ها رویایی‌ست از دشت سرخس، تا خجند و پروان. چون شعر تو، عاشقانه‌ها رویایی‌ست *** خوش باش که خار سیم‌ها گل شده است این مرز، بدل به جاده و پل شده است نام همه‌ی ِ برادران جانی تهران و دوشنبه‌جان و کابل شده است