متاسفانه فضای رمان نوجوان حدود 70 تا 80 درصد به شکل ترجمه است / ادبیات غرب به اندیشه ما اهمیت میدهد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو، به مناسبت نزدیک شدن به روزهای داغ نمایشگاه کتاب به سراغ میرشمس الدین فلاح هاشمی مدیر این انتشارات رفتیم و درباره روند و شکلگیری این انتشارات به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید: میرشمس الدین فلاحهاشمی درباره شکل گیری این انتشارات گفت: در سال 1399 دکتر صفائی نژاد پیشنهاد دادند که انتشارات صاد به شکل خصوصی اما با حمایت سازمان تبلیغات اسلامی شکل...
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو، به مناسبت نزدیک شدن به روزهای داغ نمایشگاه کتاب به سراغ میرشمس الدین فلاح هاشمی مدیر این انتشارات رفتیم و درباره روند و شکلگیری این انتشارات به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
میرشمس الدین فلاحهاشمی درباره شکل گیری این انتشارات گفت: در سال 1399 دکتر صفائی نژاد پیشنهاد دادند که انتشارات صاد به شکل خصوصی اما با حمایت سازمان تبلیغات اسلامی شکل بگیرد. صاد قرار بود با رویکرد گام دوم انقلاب راه اندازی شود و فقط کتابهای الکترونیکی منتشر کند اما به مرور زمان از رویکرد گام دوم انقلاب خارج شد و رویکردها هم تغییر کرد. در عمل هم به دلیل هزینههای زیادی که برای سکوهای الکترونیکی وجود داشت اتفاقی که قرار بود در این بستر برای کتابها اتفاق بیفتد صورت نگرفت.
وی درباره نشر خودنویس که یکی از بازوهای این نشر است توضیح داد: نشر خودنویس ابتدا در موسسه جامجم راه اندازی شد. این نشر با شعار کشف و پرورش استعدادهای ادبی کار خود را آغاز کرد و مبنای اهداف خود را حمایت از نویسندگان و نوقلمهایی گذاشت که تا آن زمان کار مکتوبی ارائه نکرده بودند. بعد از فراخوان و در اولین دوره که به شکل حضوری برگزار شد حدود 459 اثر در قالب رمان و داستان بلند به دست ما رسید. در آن دوره بیشتر شرکت کنندگان از مناطق محروم و کسانی بودند که به منابع ادبی دسترسی بالایی نداشتند اما دارای ذوق ادبی بودند. در ادامه این دورهها به شکل مجازی برگزار شد و مبنا بر این شد که فقط طرحهای داستانی ارسال شود و طرحهای پذیرفته شده به شکل داستان بلند ادامه پیدا کند. این نشر بعد از شکل گیری انتشارات صاد به آنجا منتقل شد و در حال حاضر می توانم بگویم یکی از بازوهای مهم این انتشارات است. که امسال چهارمین دورهی آن برگزار شد و بعضی از رمانهایی که در نشر خودنویس نوشته شد بعضا از خود کتابهای صاد هم پرفروشتر بودهاند.
فلاح هاشمی درباره آثار چاپ شده در خودنویس بیان کرد: در حال حاضر بیش از 40 یا 50 اثر مکتوب از نویسندگان خود نویس داریم. از علاقهمندانی که در دورههای اول خودنویس بودند و مسیری را طی کردهاند؛ حدود 10 نفر وارد مدرسه داستان میشوند و زیر نظر دو مربی سرشناش تحت آموزش قرار میگیرند. کتاب «عیدی موتورچی» که در مردادماه امسال به چاپ رسید و چهار کتاب «پایتون»، «دفینه آچیلان»، «گلدانهای خالی» و «های هانیه های» از نوقلمان و نویسندگان نشر خودنویس هستند که در دی ماه امسال به چاپ رسیده است.
وی ادامه داد: یکی دیگر از کارهای مدرسه داستان تمرکز بر شخصیتهای بزرگ و مطرح ایران است. در این مجموعه بزرگانی که در کتابهای تاریخی و مستند ناشناختهتر هستند روایت میشوند. با این مجموعه میتوانم ادعا کنم که در سه چهارسال آینده اگرکسی هرجای ایران باشد و بپرسد که درباره شخصیتهای بزرگ ایرانی چه دارید می تواند نشر صاد را مثال بزند.
این نویسنده ضمن توضیح درباره ویژگی ادبیات کهن ایرانی، درباره دغدغه این انتشارات در خصوص احیای روایت ایرانی خاطرنشان کرد: انتشارات صاد همه دغدغه و توان خود را در احیای روایت ایرانی گذاشته است. ما میبینیم آنچه در آثار فردوسی و عطار است انسانساز است و انتشارات صاد میخواهد این نگاه را احیا کند. آنچه در ادبیات کهن ماست آنقدر قوی است که سالها توسط ادبای بزرگ دنیا مانند «مارکز» مورد رصد قرار میگرفت و اینها از مضامین ادبیات کهن ما برای آثار خودشان استفاده میکردند.
وی ادامه داد: کارویژه انتشارات صاد این است که نویسندگان و مدرسه داستان را به ادبیات غنی ایرانی سوق دهیم و برای اقتباس در رمانها از این مضامین که ظرفیت بالایی دارد استفاده کنیم. بنابراین در نشستهایی که برگزار می کنیم استادان صاحب نام ادبیات را در حوزههای مختلف مثل اساطیر، حماسه و اخلاق که همه در ذیل روایت ایرانی جای میگیرد دعوت میکنیم.
فلاح هاشمی درباره سلیقه ادبی غرب اظهار کرد: رمان محصول مدرنیته است و دنیای خودش را دارد و در این قالب ما برای دنیا حرفی برای گفتن نداریم چراکه نگاه شرقی و اسلامی که ما درروایتهای ایرانی داریم با نگاه غرب که نگاه یونانی است متفاوت است اما میشود که همان فرم یا بعضی عناصر داستانی غرب مانند زاویه دید و دیالوگها را استفاده کرد ولی با مضامین ایرانی خودمان و حرفهایی از جنس خودمان. برای ادبیات غرب آن چیزی که مهم است اندیشه ماست نه قالب و فرم. آن طرف دنیا فضای بومی ما را می پسندد. مثل آداب و رسوم ما، رفتارهای ما، به ویژه افسانه و بازیهای محلی ما که اگر در داستانهای ما استفاده شود هنوز هم برای آنها جذابیت دارد.
این نویسنده درباره ارادت نویسندگان بزرگ به ادبیات ایرانی و کم اهمیت دانستن این گنجینهها توسط خودمان گفت: وقتی گابریل گارسیا مارکز میگوید من از سر سفره هزار و یک شب بلند شدهام. وقتی بورخس با ارادت بسیار به رمانهای ما نگاه میکند، اینها برای ما افتخار است چون از افراد مطرح ادبیات غرب هستند. چرا مارکز آن نگاه ارادتمندانه را به ایران دارد اما ما خودمان نداریم؟ و فقط به به متنهای برگزیده در کتابهای درسی بسنده کردهایم؛ درحالیکه اساتید باید درباره اهمیت ادبیات در مدارس صحبت کنند.
او درخصوص پلتفرم قناری که کتابهایی صوتی این نشر را در خود جای داده است توضیح داد: این پلتفرم حدود هفتاد اثرصوتی دارد که جز پرفروشترین آثار فیدیبو و طاقچه هستند. این آثار عمدتا آثاری هستند که چهرههای شاخص هنری و رسانهای خوانش آنها را برعهده داشته است. پلتفرم قناری که مربوط به کتابهای صوتی این انتشارات است حدود دو سالی میشود که تامین بودجه نشده است و درحال حاضر غیرفعال شده است. برنامهریزی ما این است که در سال جدید بودجه قابل توجهای به این پلتفرم اختصاص دهیم.
فلاحهاشمی درباره درخشش کتابهای این نشر در مدت کوتاه فعالیتش گفت: در خاطرم نشری را نمیشناسم که در مدت کوتاه فعالیتش انقدر جوایز متعددی گرفته باشد. در طول این سه سال فعالیت که زمان کمی است در جشنوارههای متعددی حضور و جوایزی هم داشتیم که به نظرم اتفاق خوبی است. کتاب «آتشگاه» به قلم احمد مدقق برگزیده بیستمین جشنواره ملی کتاب رشد، «نوزده تماس بی پاسخ» به قلم خدیجه خانی برگزیده جایزه شهید غنیپور، و رمان «چهل و یکم» به قلم حمید بابایی برنده جایزه دوم رمان بزرگسال در جشنواره شعر و داستان انقلاب شدند. در جایزه جلال هم که معتبرترین جایزه کتاب کشوری است چند نامزد و برگزیده داشتیم. «پیامبر بی معجزه» در سال 1400، رمان «سیاگالش» در سال 1401 نامزد شدند وامسال هم کتاب «بیروط» که ابراهیم اکبری دیزگاه آن را نوشته است برگزیده این جایزه شد.
مدیر انتشارات صاد در ادامه بر همکاری سایر نهادها برای احیای روایت ایرانی تاکید ویژه ای کرد و بیان داشت: باید فضای آکادمیک به صورت جدی در روایت ایرانی پای کار بیاید و کمک کند. متاسفانه مدارس و دانشگاه ها با روایت ایرانی بیگانه هستند و هنوز هم از «صادق هدایت» به عنوان یک داستان نویس مطرح نام میبرند. اگر این پیوند ایجاد نشود و دانشگاه یک اقدام جدی برای احیای مضامین ایرانی نکند ما هم جز اینکه چند نفر را درگیر کنیم نمی توانیم یک حرکت جدی را رقم بزنیم.
وی درباره رویکرد این انتشارات در ترجمه آثار توضیح داد: متاسفانه فضای رمان نوجوان حدود 70 یا 80 درصد به شکل ترجمه است. همچنین مقام معظم رهبری درنمایشگاه کتاب هم درباره تعدد آثار ترجمهای برای نوجوانها اظهار نگرانی کردند. اما در انتشارات صاد رویکرد به گونهای است که ممکن است از آدم دلدادهای مثل «آنه ماری شیمل» به فرهنگ و ادبیات ایران کتابهایی را منتشر کنیم.
او در پایان در رابطه با نوجوانها و اهمیت خوراک فکری این قشر عنوان کرد: من واقعا دلم برای نوجوانها میسوزد و جز دغدغهام هستند چراکه او دنبال غذای واقعی و اصیل می گردد؛ فقط این وسط باید حلقه هایی باشد که اینها را به هم وصل کنند و حمایت ملی شوند و خوراک فکری آنها دغدغهی سازمانهای بزرگتر شوند. وقتی نوجوانها میبینند در رسانههای ما بازیگران و فوتبالیست ها به عنوان الگو معرفی می شوند چه طور انتظار داریم که نوجوانها به آن سمت کشیده نشوند.