مدل چینی دور زدن تحریم

رسانههای معتبر بینالمللی تایید کردهاند که چین با استفاده از سازوکارهای تهاتری و کانالهای مالی پنهان، زمینه همکاری اقتصادی پایدار با ایران را در شرایط تحریمها فراهم کرده است. در این روابط تجاری، مبادله کالا به کالا میان دو کشور به صورت مدل «نفت در برابر زیرساخت» اجرا میشود. نهادهای چینی نقشی کلیدی در تامین مالی پروژههای ایرانی و انتقال غیرمستقیم درآمد نفت دارند. این سازوکارها...
گزارشهای اخیر رسانههای بینالمللی، به سازوکارهای مالی و تجاری محرمانهای اشاره کردهاند که نشان میدهد چگونه چین، بهعنوان یک قدرت اقتصادی جهانی، بهصورت موفقیتآمیز تحریمهای گسترده ایالات متحده علیه ایران را دور میزند. این سازوکارها که شامل احیای هنر دیرینه تهاتر (مبادله کالا به کالا) و ایجاد کانالهای پرداخت مالی پنهان است، نه تنها شریان حیاتی مالی تهران را تامین میکند، بلکه پیوندهای اقتصادی بین دو رقیب اصلی واشنگتن را به طرز چشمگیری عمیقتر کرده است. اقتصاد ایران، اگرچه آسیبهای گستردهای از تحریمهای غرب متحمل شده، با این حال، تا سطح محدودی بقای خود را حفظ کرده و این امر، به شدت متاثر از روشهایی بوده است که ایران با استفاده از آن، توان صادرات نفتی خود را در سطح بیش از یکمیلیون بشکه در روز حفظ کرده است.
تحریمهای بیسابقه ایالات متحده، به ویژه پس از خروج دونالد ترامپ از برجام در سال2018، دسترسی ایران به سیستم مالی جهانی را به شدت محدود کرد. این فشارها موجب شد که پرداخت هزینه کالاهای وارداتی با پول نقد برای شرکتهای ایرانی به امری دشوار و پرریسک تبدیل شود. در نتیجه، تجارت تهاتری که در دهههای 1980 و 1990 (در دوران پرده آهنین بین دو قطب جهانی و پس از فروپاشی شوروی) رایج بود، به شکلی مدرن و پیچیده در حال بازگشت است.
فلزات در مقابل خودرو
به گزارش بلومبرگ، تجارت تهاتری حول محور مبادله قطعات و خودروهای چینی در ازای مس، روی و سایر فلزات ایرانی (که عمدتا بهصورت سنگ معدن و کنسانتره فرآوری نشده مبادله میشوند) و حتی محصولات کشاورزی مانند بادام هندی میچرخد. این سیستم توسط مجموعهای از شرکتهای بزرگ در استان آنهوئی چین هدایت میشود؛ چری اتومبیل (Chery Automobile)، بزرگترین صادرکننده خودروهای چینی و یازدهمین شرکت بزرگ خودروهای سواری در جهان که قطعات و فناوری را تامین میکند و گروه فلزات غیرآهنی تونگلینگ (Tongling Nonferrous Metals Group Holdings)، یک شرکت پیشرو در زمینه فلزات که دریافتکننده و توزیعکننده فلزات ایرانی در چین از جمله این شرکتها هستند. چری مستقیما با ایران تهاتر نمیکند، بلکه قطعات را به یک شرکت واسطه در استان آنهوئی میفروشد؛ این شرکت قطعات را به صورت «نیمهمونتاژ شده (SKD)» به ایران ارسال میکند تا توسط شریک محلی چری، مدیران خودرو (MVM)، مونتاژ و فروخته شوند.
گرچه معاملات تهاتری در مقایسه با کل صادرات 9میلیارد دلاری چین به ایران در سال گذشته نسبتا کوچک هستند (معادل صدهامیلیون دلار)، اما این معاملات اهمیت فوقالعادهای در تداوم حضور اقتصادی چین در ایران و تثبیت بازار فروش چری دارند. ایران زمانی مهمترین بازار بینالمللی چری بود و تا سال 2016 بیش از نیمی از فروش بینالمللی این شرکت را تشکیل میداد. نکته حیاتی این است که هیچ شواهدی مبنی بر نقض تحریمهای آمریکا توسط چری یا تونگلینگ وجود ندارد؛ زیرا تحریمهای آمریکا و اروپا مشخصا افراد و شرکتهای آن کشورها و هر کسی را که از ارزهای آنها استفاده کند، را هدف قرار میدهد.
شرکتهای چینی میتوانند بدون نقض قوانین، معاملات خود را با یوآن یا ریال انجام دهند و تجارت با ایران تحت قوانین داخلی چین کاملا قانونی باقی میماند. با این حال، نیاز به تهاتر یا استفاده از ساختارهای پیچیده نشاندهنده ریسکگریزی شرکتهای بزرگ دولتی چینی است که از ترس مجازاتهای ثانویه از معاملات مستقیم اجتناب میکنند. این امر موجب شده است که تجارت چین و ایران از طریق لایههای متعدد شرکتهای واسطه انجام شود.
شبکه مالی ارتباط ایران و چین
به گزارش والاستریت ژورنال، در کنار تهاتر کالا به کالا، چین یک کانال مالی پنهان و بسیار پیچیدهتر برای پرداخت بهای نفت ایران ایجاد کرده است. این سیستم به تهران این امکان را میدهد که بهرغم تلاشهای واشنگتن برای خفه کردن درآمد نفتیاش، همچنانمیلیاردها دلار پول نقد را در پروژههای زیرساختی بهکار گیرد. این سازوکار عملا یک سیستم «نفت در برابر زیرساخت» است و به شدت به دو نهاد چینی متکی است: سایناشور (SINOSURE)، شرکت بیمه و اعتبار صادراتی چین، یک شرکت دولتی غولپیکر که خود را بزرگترین آژانس اعتبار صادراتی جهان معرفی میکند.
سایناشور نقش «چسب مالی» را بازی میکند و پروژههای زیرساختی چینی در ایران را بیمه میکند و به این ترتیب ریسک آنها را بهرغم تحریمها، کاهش میدهد. چین متعهد شده است که بین سالهای 2000 تا 2023، بیش از 25میلیارد دلار تعهد مالی برای پروژههای زیرساختی ایران ارائه کند و سایناشور مستقیما در 16مورد از 54 قرارداد نقش داشته است. نهاد کلیدی دیگر در این میان، چوکسین (Chuxin) است؛ یک نهاد مالی بسیار سری مستقر در چین که نام آن در هیچ فهرست رسمی از بانکها یا موسسات مالی چین وجود ندارد و خارج از شبکه رسمی بانکی فعالیت میکند. این نهاد، قلب تپنده سیستم پرداخت مخفی است.
فرآیند دور زدن تحریمها به این شکل است که فروش نفت ایران به یک خریدار چینی، معمولا شرکتی مانند «ژوهای ژنرونگ (Zhuhai Zhenrong)» است، ثبت میشود. ژوهای ژنرونگ یک شرکت دولتی نفتی است که خود توسط آمریکا تحریم شده است. خریدار چینی در این شرایط، به جای پرداخت مستقیم پول به ایران، ماهانه صدهامیلیون دلار به حساب «چوکسین» واریز میکند و «چوکسین» این مبالغ را به شرکتهای پیمانکاری مهندسی و ساختوساز چینی منتقل میکند که پروژههای زیرساختی عظیم مانند فرودگاهها، پالایشگاهها، پروژههای آب و برق را در ایران اجرا میکنند. سایناشور کل این پروژهها و ریسکهای ناشی از تحریم را بیمه و تضمین میکند. برآوردهای غربی نشان میدهد که تنها در سال2024، حدود 8.4میلیارد دلار از درآمدهای نفتی ایران از طریق این کانال به سمت تامین مالی پروژههای چینی در ایران سرازیر شده است. این کانال یک شریان حیاتی برای اقتصاد تحت فشار تحریم ایران است و به مقامات ایرانی اجازه میدهد تا بخشی از درآمد نفتی را از طریق خرید مستقیم کالا از چین بازیابی کنند و به تامین خدمات اساسی مانند آب و برق بپردازند.
طبق برآورد اداره اطلاعات انرژی آمریکا، ایران در سال2024 نفت خام به ارزش حدود 43میلیارد دلار صادر کرده که تخمین زده میشود 90درصد آن به چین رفته باشد. این حجم عظیم نشاندهنده ناتوانی تحریمها در قطع کامل صادرات نفت ایران است. این سازوکارهای تجاری فراتر از معاملات اقتصادی صرف هستند؛ آنها نوعی مشارکت سیاسی را منعکس میکنند که مقاومت پکن در برابر آنچه آن را «تحریمهای یکجانبه غیرقانونی» میداند، نمایان کرده و نظام تحریمهای آمریکا را به چالش میکشند. چین برای حفظ این کانالها، تکنیکهای پیچیدهای را به کار میگیرد؛ این روشها پنهانسازی منشأ نفت با استفاده از انتقال کشتی به کشتی و اختلاط با نفت سایر کشورها تا عدم ثبت رسمی واردات از ایران در گمرک چین از سال 2023 را شامل میشود. وجود نهادی مانند «چوکسین» که در هیچ فهرست رسمی مالی نیست، نشاندهنده عزم چین برای ایجاد ساختارهای مالی موازی برای فعالیتهای دارای ریسک تحریمی است.
منافع دور زدن تحریم برای چین
این معاملات تهاتری، منافع اقتصادی چین همچون نفت ارزان و ارتباط با بازارهای جدید و منافع استراتژیک ایران همچون تامین مالی و توسعه زیرساخت را بهطور متقابل تامین میکنند. این امر دسترسی به یک منبع کلیدی انرژی با قیمتهای تخفیفخورده را تضمین میکند و تعهد این کشور به یک شریک استراتژیک در خاورمیانه را مستحکمتر میسازد. دور زدن تحریمها، همچنین نفوذ چین را در منطقهای که آمریکا از دیرباز در آن تسلط داشته یعنی خاورمیانه را تقویت میکند. برای ایران، علاوه بر تامین مالی حیاتی، این توافقات زیرساختهای ضروری را برای این کشور به ارمغان میآورد و انزوای ژئوپلیتیک آن را کاهش میدهد. این شراکت، در چارچوب توافقنامه 25ساله همکاری استراتژیک که در سال2021 امضا شد، قرار میگیرد و ایران را به لحاظ اقتصادی به چین وابسته و نفوذ پکن را در تصمیمگیریهای تهران تقویت میکند. مقامات غربی این ساختار دورزدن تحریمها را تهدیدی جدی برای سیاست تحریمی آمریکا میدانند. این سازوکار نشان میدهد که چگونه قدرتهای بزرگ میتوانند با ارائه کانالهای جایگزین مالی، اثر تحریمهای آمریکا را خنثی کنند. ایالات متحده تاکنون با هدف قرار دادن شرکتهای کوچک و افراد چینی مرتبط با ایران، از تحریم مستقیم بازیگران اصلی دولتی مانند سایناشور یا بانکهای بزرگ چینی خودداری کرده است که این احتیاط از پرهیز واشنگتن از افزایش تنشها و ریسک تشدید درگیری اقتصادی با پکن ناشی میشود.
درحالیکه واشنگتن از تحریم بهعنوان ابزار اصلی سیاست خارجی استفاده میکند، رقبای آن مانند چین، روسیه و تا حدی ونزوئلا در حال ساخت شبکههای اقتصادی جایگزین و نظامهای پرداخت غیردلاری برای مقاومت در برابر این فشارها هستند. وزارت خارجه چین با اظهار بیاطلاعی از آگاهی از چنین سازوکاری، تاکید کرده که با «تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی» مخالف است و همکاری عادی میان کشورها بر اساس قوانین بینالمللی مجاز است. تجارت تهاتری و کانال مالی پنهان «نفت در ازای پروژه»، یک واقعیت جدید در تجارت جهانی است. این سازوکارها که با زیرکی و حمایت دولت چین طراحی شدهاند، منافع متقابل چین و کشورهایی همچون ایران را تامین کرده و مهمتر از همه، اهرم فشار تحریمهای آمریکا را تضعیف کرده و پیوندهای مستحکم و بلندمدتی بین پکن و تهران ایجاد کردهاند. این شبکه جایگزین، نشاندهنده یک اتحاد سیاسی و اقتصادی استراتژیک است که انزوای ایران را کاهش داده است و بهصورت محدودی، سیستم مالی تحت تسلط غرب را در صحنه جهانی به چالش میکشد.