دوشنبه 5 آذر 1403

مرکز پژوهشی یا پاتوق امنیتی؟!

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
مرکز پژوهشی یا پاتوق امنیتی؟!

مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری که مسئولیت تدوین تاریخ شفاهی دولت روحانی را برعهده داشت، چگونه به محفل یک جریان سیاسی تبدیل شده است؟!

فرهیختگان نوشت: افشای فایل صوتی گفت‌و‌گوی محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه کشورمان، بار دیگر توجه‌ها را به‌سمت مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری جلب کرد. این فایل که یکشنبه‌شب به‌ناگاه سر از یک رسانه فارسی‌زبان ضدانقلاب درآورد، بخشی از پروژه تاریخ شفاهی دولت روحانی دولت‌های یازدهم و دوازدهم بوده که زیرنظر مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری به ریاست حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس‌جمهور تولید شده است. آن‌گونه که دیروز علی ربیعی، سخنگوی دولت در نشست خبری گفته: «این گفت‌وگو بخشی از برنامه‌ای به نام «آن‌سوی دولت» و با موضوع گزارش و روایت خدمات، اقدامات، چالش‌ها و دستاوردهای دولت‌های یازدهم و دوازدهم بوده است که زیرنظر مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری مصاحبه‌هایی با وزرا و معاونان رئیس‌جمهور در چارچوب تاریخ شفاهی هشت‌ساله دولت انجام گرفته است.» برای این پروژه درمجموع 33 مصاحبه انجام شده است.

ربیعی گفته که گفت‌وگوی ظریف توسط افرادی که هویت آنها در دست بررسی است، به سرقت رفته و منتشر شد. او در پاسخ به این سوال که آیا تمام این گفت‌وگو‌ها به سرنوشت گفت‌وگوی وزیر امورخارجه دچار شده است یا خیر، پاسخ روشنی نداد اما گفته که «بنا بود فایل کامل نسخه صوتی و تصویری گفت‌وگوها در دفتر هیات‌دولت و با درجه طبقه‌بندی آرشیو شوند و یک نسخه گزیده از هر گفت‌وگو با توافق مصاحبه‌شونده‌ها در یک نهاد ملی مطالعاتی آرشیو و سپس منتشر شده و در دسترس عموم قرار گیرد.» مشخص نیست که آیا این گفت‌و‌گوها از دفتر هیات‌دولت به بیرون درز پیدا کرده یا پیش از انتقال به دولت، از مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری، به تلویزیون ضدانقلاب فارسی‌زبان منتقل شده است. با گذشت 3 روز، هنوز هیچ روایت دقیقی درباره محل درز و انتقال این فایل صوتی مطرح نشده است تا تمام نگاه‌ها به ساختمان شماره 52 در خیابان پاستور شرقی، جنب کوچه خورشید معطوف باشد.

عصر دیروز تسنیم جزئیات غافلگیرانه‌ای را درباره این مرکز افشا کرد. این خبرگزاری نوشت: «براساس اخبار حاصله، در میان افراد حاضر در این پروژه فردی نیز وجود داشته که چندی پیش از آمریکا تقاضای پناهندگی کرده است! نهادهای امنیتی نیز درباره این پروژه، عوامل مشغول در آن و همچنین مخاطراتی که ممکن است به بیرون درز دادن این صحبت‌ها ایجاد کند، به دولت تذکر داده‌اند.» این رسانه افزوده: «مشخصا به واعظی، رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور تذکر داده شده است. بااین‌حال واعظی صرفا به امتناع شخص خودش از مصاحبه در این پروژه اکتفا می‌کند اما دولت مانع ادامه یا اصلاح این پروژه توسط حسام‌الدین آشنا نمی‌شود. همچنین اطلاعات دیگر حاکی است که نگهداری از این فایل‌ها توسط نهاد زیرمجموعه آشنا در دولت به نحوی بوده که فایل صوتی چندی بعد بین بعضی سیاسیون حزبی اصلاح‌طلب دست به دست می‌شده و حتی در اختیار تقی کروبی و سپس حسین کروبی از فرزندان شخصیت‌های حاضر در فتنه 88 نیز قرار گرفته بود!»

افشای این اطلاعات، به نگرانی‌ها درباره آنچه در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری می‌گذرد، دامن خواهد زد. درحال‌حاضر ریاست این مرکز که از لحاظ سازمانی وابسته به نهاد ریاست‌جمهوری است و زیرنظر رئیس‌جمهور اداره می‌شود، از سوی حسن روحانی به حسام‌الدین آشنا واگذار شده است؛ چهره‌ای که عملکرد و اظهارات او بیش از آنکه به کار یک مرکز استراتژیک بیاید، باید در اتاق‌های عملیات روانی مورد استفاده قرار می‌گرفت. آشنا که نخستین همکاری‌اش با روحانی به سال 1377 و جریان حصر حسینعلی منتظری بازمی‌گشت که در آن دوره، روحانی دبیر شورای امنیت ملی و آشنا معاون وزیر اطلاعات بود، با حضورش در مرکز بررسی‌های استراتژیک، این مرکز را تبدیل به یک پاتوق سیاسی و امنیتی و عملیات روانی علیه منتقدان دولت کرد. در سال‌های گذشته اخبار غیررسمی زیادی درباره نقش این مرکز و عوامل آن در تغذیه اطلاعاتی روح‌الله زم، مدیر کانال تلگرامی آمدنیوز منتشر شده بود و حتی اخباری رسمی از دستگیری کسانی که در این مرکز همکاری موردی داشتند نیز به رسانه‌ها درز کرد. اکنون اما با انتشار این فایل صوتی، تمام گمانه‌های غیررسمی تبدیل به بخشی از واقعیت شده است.

متاسفانه در سال‌های گذشته برآیند اقدامات و اظهارات آشنا به‌گونه‌ای بوده که نشان می‌دهد او بدون‌توجه به ظرفیت‌های این مرکز برای راهبردهای ملی، به‌دنبال تسویه‌حساب‌های سیاسی و جناحی و عملیات روانی علیه مخالفان دولت است. حالا این مرکز به جای بررسی‌های استراتژیک و تدوین استراتژی، اقدام به ضبط تاریخ شفاهی کرده اما ناتوان در تامین امنیت یک فایل صوتی بوده است. انتشار این فایل صوتی این نگرانی را به‌همراه دارد که سایر پژوهش‌های این مرکز که عمدتا محرمانه است نیز به خارج از کشور منتقل شده باشد. این موضوع به نحوی در یادداشت عباس عبدی، فعال اصلاح‌طلب نیز اشاره شده است. او با اشاره به اشتباهات این پروژه نوشته: «اشتباه بعدی تصور آنان از امکان محرمانه ماندن بخش‌هایی از متن گفت‌وگو است. این امکان اگرچه به لحاظ منطقی وجود دارد ولی با ساختار نهاد برگزارکننده باید انتظار می‌داشتند که دیر یا زود منتشر شود.»

مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری یک نهاد مشورتی شخص رئیس‌جمهور به حساب می‌آید که به‌منظور انجام مطالعات و پژوهش‌های سیاستی و ارائه طرح‌ها و پیشنهادهای نهایی راجع‌به راهبردهای [استراتژی‌های] ملی؛ و مطالعه سیاستگذاری عمومی کشور با رعایت سیاست‌های کلی نظام، در 10 حوزه سیاست داخلی، سیاست زیرساختی، سیاست اجتماعی، سیاست فرهنگی، سیاست نظامی - امنیتی، سیاست حقوقی، سیاست محیط‌زیست، سیاست بهداشت و سلامت، سیاست علم، فناوری و نوآوری و سیاست خارجی و روابط بین‌الملل، و با تاکید خاص بر مطالعات آینده‌پژوهی در هریک از 10 حوزه ذکرشده فعالیت می‌کند.

هاشمی و جریان چپ

ایده تشکیل این مرکز در دولت هاشمی‌رفسنجانی مطرح و این مرکز تاسیس شد. هاشمی که در دولتش پست‌های وزارتخانه‌ها و مراکز مهم دولتی - به‌جز مراکز اقتصادی که بیشتر در دست چهره‌های شاخص کارگزاران بود را به‌طور مشترک بین جناح راست و چپ تقسیم کرده بود، اما با افزایش فشار اکثریت راست مجلس بر دولت هاشمی، افراد شاخص طیف چپ از پست‌های کلیدی کنار زده شدند. در این زمان خاتمی از وزارت ارشاد به کتابخانه ملی و موسوی خوئینی‌ها با حکم هاشمی‌رفسنجانی به اولین رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست‌جمهوری تبدیل شد. خوئینی‌ها در دوره میرحسین موسوی از چهره‌های شاخص جناح چپ بود و وجهه‌ای اطلاعاتی امنیتی نیز داشت، اما با قدرت گرفتن جناح راست به‌خصوص پس از قدرت گرفتن این جناح در مجلس به ریاست ناطق نوری و تغییر رئیس قوه‌قضائیه و روی کار آمدن آیت‌الله یزدی، او آرام‌آرام از عرصه فعالیت‌های جدی و کلیدی دولت کنار زده شد.

با افزوده شدن چهره‌هایی مانند عباس عبدی، سعید حجاریان، محسن کدیور، عمادالدین باقی، علیرضا علوی‌تبار و... در معاونت‌های مختلف این مرکز، طیف فکری چپ که دستش از دولت کوتاه بود، فعالیت‌های فکری و پژوهشی را در دستورکار خود قرار داد. به گزارش مهر، این روند اما در پشت‌صحنه، نفوذ تئوریسینی کم‌حاشیه یعنی حسین بشیریه را به‌همراه داشت که در سال 1361 با دکتری «تئوری سیاسی» از دانشگاه لیورپول انگلستان به تهران آمد و در مرکز ترجمه تئوری‌های «دموکراتیزاسیون» برای‌گذار از سنت به مدرنیته به تحقیق نشست. باوجود آنکه مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری زیرنظر رئیس‌جمهور بود، اما به‌دلیل گرایش‌های چپ این مرکز، ارتباط قوی‌ای بین مرکز و رئیس‌جمهور وجود نداشت. درحقیقت در این دوره، مرکز بررسی‌های استراتژیک هویتی در تضاد با دولت داشت و اغلب اعضای ارشد آن از منتقدان رئیس‌جمهور بودند. به همین دلیل این مرکز نمی‌توانست ضریب نفوذ عمیقی بر ساختار دولتی داشته باشد.

با این‌حال و براساس اساسنامه مرکز که وظیفه تدوین نظریه‌های کارشناسی نسبت‌به حوادث جاری کشور به‌منظور تأثیرگذاری بر راهبرد ملی و سیاست‌های امنیتی کشور و ارائه آن به رئیس‌جمهور و دستگاه‌ها و مراجع در زمره وظایف این مرکز قرار داشت، گزارش‌های پژوهشی مرکز مستقیما روی میز هاشمی‌رفسنجانی قرار می‌گرفت که حاوی توصیه‌های راهبردی برای حاکمیت فرهنگ سیاسی مدرن بر کشور بود، اما این راهبردها بیش از اجرا راهی بایگانی می‌شد، چراکه اساسا هاشمی برای ساکت کردن جریان چپ آنها را به این مرکز فرستاده بود. بر همین اساس وقتی سعید حجاریان در سمت معاون سیاسی خوئینی‌ها به‌طور جدی تحقیق روی پروژه «توسعه سیاسی و جامعه مدنی» که درواقع ترجمانی از ایده حسین بشیریه بود را دنبال کرد و حاصل پژوهش‌ها و تحقیقات خود را به هاشمی ارائه داد، هاشمی با بی‌توجهی با آن برخورد کرد. تیم مرکز به هاشمی پیشنهاد داده بود تا توسعه لیبرال متوازن در اقتصاد و سیاست را به‌طور همزمان پیش ببرد. به‌رغم آنکه هاشمی‌رفسنجانی نیز به‌تدریج در فکر پیاده‌سازی یک «فرهنگ مدرن» بود، اما در شیوه و عمل، ادبیاتی بسیار متفاوت با راهبردهای پیشنهادی تیم موسوی‌خوئینی‌ها و حجاریان داشت. درحقیقت استراتژیست‌های مرکز در بحث توسعه با هاشمی اختلاف‌نظر داشتند.

در دولت هاشمی، 2500 دانشجو ازطریق مرکز مطالعات استراتژیک و دیگر مجاری مربوطه و با بورس دولتی برای دوره دکتری به کشورهای غربی نظیر انگلستان، کانادا، استرالیا و فرانسه اعزام شدند. این افراد عمدتا عناصری از جنبش دانشجویی بودند که بعدها تحت‌تأثیر تفکرات نوگرایانه و اندیشه‌های سروش، بشیریه، خاتمی، حجاریان و... جبهه دوم خرداد و حزب مشارکت را شکل دادند.

در سال71، حسن روحانی جایگزین موسوی خوئینی‌ها شد. علیرضا علوی‌تبار که در آن دوره معاون فرهنگی مرکز بود، گفته «ما با آقای هاشمی ارتباطی نداشتیم، ولی موضع‌هایی آقای روحانی می‌گرفت و به اسم آقای هاشمی می‌گفت. مثلا به یاد دارم ایشان همیشه می‌گفت آقای هاشمی نامه‌ای به من دادند که همه شما را اخراج کنم. «بریزم بیرون»! اصطلاحی که به کار می‌برد این بود. می‌گفت همه شما را بریزم بیرون، ولی من نمی‌خواهم این کار را بکنم. بعد هم به محتوای پروژه‌ها رسید؛ مثلا پروژه فقر و نابرابری در بخش ما را حذف کرد.»

بی‌توجهی هاشمی به پژوهش‌ها و راهبردهای مرکز و مدیریت روحانی باعث شد تا در زمستان 1374 از دل مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری، «حلقه آئین» شکل بگیرد. در مرکزیت این حلقه، سیدمحمد خاتمی و سعید حجاریان قرار داشتند و کادر رهبری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مانند نبوی، تاج‌زاده و آرمین درکنار هادی خانیکی، عباس عبدی، محمدتقی فاضل میبدی و محسن کدیور طیف اکثریت آن را تشکیل می‌دادند. در دوره هاشمی‌رفسنجانی مدیران مرکز بررسی‌های استراتژیک به خاتمی نزدیک بودند؛ چراکه در پروژه دموکراتیزاسیون از تئوری بشیریه تغذیه می‌کردند. ازطرف دیگر سیدمحمد خاتمی نیز به ایدئولوگ‌های «انقلاب باشکوه» انگلیس مانند جان لاک توجه می‌کرد و آنان را مظهر پیوند «دینداری» و «تجددخواهی» می‌دانست و البته بعدها در دولت اصلاحات نیز محمدرضا تاجیک که در دانشگاه‌های انگلیس در زمینه تحلیل گفتمانی تحصیل کرده بود، به‌عنوان رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک منصوب شد. آنها سال 1375 در زمره اعضای کادر مرکزی ستاد انتخاباتی خاتمی با شعار «او آمد، پرده و پر بگشایید» درآمدند. سرانجام در انتخابات دوم خرداد آنچه حاصل پژوهش‌های اولین تیم مرکز تحقیقات استراتژیک بود و سیدمحمد خاتمی فضای تبلیغاتی خود را حول آن ساخته بود، با استقبال گسترده مردم روبه‌رو شد و به پیروزی رسید.

مرکز تحقیقات در دولت اصلاحات

در سال 1376 مرکز تحقیقات استراتژیک براساس مصوبه شورای‌عالی اداری از نهاد ریاست‌جمهوری منتزع شد و به‌عنوان مرکز تحقیقاتی به مجمع تشخیص مصلحت نظام پیوست. با این حال اما مرکزی با حفظ اهداف همان نهاد (ارائه راهبرد به دولت) به مسئولیت محمدرضا تاجیک تأسیس شد که «مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری» نام گرفت. در اساسنامه جدید چند معاونت از ساختار قبلی حذف و بعضی نیز به‌عنوان زیرمجموعه‌ای از معاونت‌های پیشین ذکر شدند. هرچند به‌دلیل تصویب نشدن اساسنامه مرکز مزبور تا اواخر دولت اصلاحات عملا این مرکز از معاونت‌های قدرتمند نظیر آنچه در دولت هاشمی اتفاق افتاد بهره‌مند نبود و جایگاه سیاسی آن درمقابل جایگاه علمی کمرنگ‌تر شده بود؛ اما حضور چندین پژوهشگر که بیشتر از چهره‌های علمی به‌شمار می‌رفتند موجب شد تا راهبردهای موثری در زمینه فعالیت مرکز مزبور به دولت وقت ارائه شود.

این مرکز در دوره اصلاحات باتوجه به همسویی ایدئولوژیک با رئیس‌جمهور کم‌کم به کارکرد اصلی خود نزدیک شد، به‌طوری‌که می‌توان گفت ازنظر سازمانی، در این دوره بهترین سطح تعامل با رئیس‌جمهور را داشت، اما بسیاری از اسناد و پتانسیل‌های آن به مجمع تشخیص مصلحت نظام انتقال یافت و این تغییرات ضربه‌ای بر پیکره آن بود. برخی منابع این مرکز را در دوران خاتمی، محل استقرار حلقه کیان و حلقه آئین دانسته‌اند. دوره تسلط تاجیک بر مرکز را شاید بتوان دوره اوج این مرکز در تمام حوزه‌های موردنظر دانست. جدا از پژوهش‌های عمیق در حوزه سیاست خارجی، گفته می‌شود در این دوره حتی آنچه در سال 88 به‌عنوان مانیفست حزب مشارکت منتشر شد، ریشه در دوره حضور تاجیک در مرکز داشته است.

دولت احمدی‌نژاد و تعطیلی پژوهش

پس از پیروزی احمدی‌نژاد، تاجیک از ریاست این مرکز استعفا کرد و عمده نیروهایی که تاجیک جذب این مرکز کرده بود، به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام منتقل شدند. در دولت احمدی‌نژاد اما پژوهش‌های راهبردی از دستورکار خارج شدند. بر همین اساس کسانی که جذب این مرکز شدند، برخلاف دوره‌های قبلی، از وزن سیاسی بالایی برخوردار نبودند یا شخصیت دانشگاهی برجسته‌ای محسوب نمی‌شدند و عمده ایشان از چهر‌ه‌های شاخص و فعال در «پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی» بودند. شاید معروف‌ترین آنها محمد ذاکر اصفهانی بود که او نیز به‌نظر نمی‌رسید خیلی جدی باشد و از این مرکز به استانداری رسید. در دولت دهم اما مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری به مکانی برای تبعید منتقدان حلقه خاص دولت تبدیل شد، به‌طوری‌که شاید بتوان انتصاب پرویز داوودی، معاون اول رئیس‌جمهور در دولت نهم به ریاست این مرکز را شاهد مثال این ادعا دانست.

پژوهش یا امنیت

اگرچه احمدی‌نژاد مرکز بررسی‌های استراتژیک را از ریل اصلی خود خارج کرد، اما دولت روحانی نیز با انتصاب حسام‌الدین آشنا نتوانست آن را به مسیر اصلی خود بازگرداند. مرکز در دوره احمدی‌نژاد یک نام بود، اما در دوره روحانی با حضور یک چهره امنیتی، بیش از هرچیز به یک اتاق جنگ و عملیات روانی بدل شد و این وضعیت آسیب‌های جدی به جایگاه این مرکز زد؛ آسیب‌هایی که بخشی از آن نفوذ افراد مساله‌دار در این مرکز است.