مرگ تدریجی کشاورزی درپاییندست کارون / آبشور سهم ایستگاه آخر کارون
خرمشهر - با احداث بند خاکی مارد و بسته شدن راه آمدن آب کارون به پاییندست، زمینهای زراعی خرمشهر در پاییندست این سد، تنش آبی را بار دیگر تجربه کردند.
خرمشهر - با احداث بند خاکی مارد و بسته شدن راه آمدن آب کارون به پاییندست، زمینهای زراعی خرمشهر در پاییندست این سد، تنش آبی را بار دیگر تجربه کردند.
خبرگزاری مهر؛ گروه استانها - سیده فاطمه هلالات: باد انگار در این شرایط شوخیش گرفته! هیچ گیسویی به شادی نمی رقصد؛ زرد شدهاند، نه از نوع بلوند از آن نوع که انگار یک شبه پیر شده باشند؛ این حکایت نخلهای گیسو کمند و پیرمرد مزرعه است که داستانی به قدمت نسلها دارد.
اجدادی که زمینشان را برای پیرمرد به یادگار گذاشتهاند و او آنها را حفظ کرده تا با پسرانش سبزش کنند و برکتش رزق و روزی اهل و عیال بشود؛ باد اما حالا در میان زمینی خالی و سعفهای (شاخه) رو به زردی تاب میخورد.
پیرمردی آن وسط روی زمین نشسته و حتی از سر کنجکاوی سرش را بر نمیگرداند و میگویند از وقتی که بالادست سد خاکی زدند، دل دماغ قبل را ندارد؛ پسرانش به جایش حرف میزنند، یکی میگوید: «ببین اینها فلفلاند، ببین به چه روزی افتادهاند!».
آنچه او نشان میداد، بوته خشکی بود که در نوک بعضی شاخههایش شیء قیطانی شکل که فلفل کوچک نارس خشک شده است به چشم میخورد.
عروسش میگوید: «شهریورماه هر سال فصل برداشت بود و ما هر سال از فروش فلفلها درآمد داشتیم».
باز عروس میگوید: «جعفریها را ببین! اینجا همه سبزی و صیفی بود؛ قبلا روزی 300 هزار تومان از فروش همینها امرارمعاش میکردیم و میشد ماهی نزدیک سه میلیون تومان».
همسرش سرش را تکانی داده و با نوک انگشت خطی ممتد را نشان میدهد و میگوید: «به جز این دو کرت، دو کرت دیگر هم هست، هر کرت چهار هکتار است؛ هر کرت به یک برادر سپرده شده اما حالا همه خشک شدهاند».
خانمش خط مستقیم را میگیرد و از یکجایی به بعد میرود به سمت عمق زمین اما خیلی جلو نمیرود؛ قطعه زمینی را با ابعادی حدود یک متر در یک متر نشان میدهد و میگوید: «این را ببین، پسر جاریم کلاس چهارم است، خودش این سبزیها را کاشته بود، میبرد و میفروخت تا خرج مدرسهاش را بدهد اما دیروز به من گفت (عمه اینها خشک شده و حالا من چه بفروشم؟)».
به روبهرو نگاه میکند و میگوید که «اینها پدر و مادرش هستند «زن و مردی که هر دو دور نخلی را گرفتند که زیر پایش شوره سفید به چشم میخورد.
مادر جلو میآید و میگوید که «سبزیها هیچ، نخلها حیف است. نخلها بمیرند خانه خراب می شویم» و به پاجوشهای کاشته شده اشاره میکند که از 500 تا 800 هزار تومان برای خریدشان هزینه کرده بودند و حالا جز شاخههای خشک شده چیزی از آنها باقی نمانده است.
عروسش اما هنوز در فکر است و راهش را به جلو ادامه میدهد؛ قطعه زمین بیضی شکل را با ابعاد کوچک نشان میدهد و میگوید: «آن یکی جاریم اینجا تره کاشته و از وقتی آب شور شد، خودش با چهارچرخ آب میآورد تا ترههایش آب شور نخورند».
ترههایی که با این وجود قدی نکشیدند؛ دلیلش را همسرش میگوید «تره هر روز آب میخواهد و اینقدر آب کافی نیست».
پورعبدالله پسر در مسیرش مرتب خم میشود و چیزی را از روی زمین بر میدارد و میگوید: «این خیار است، لاشه زرد پلاسیده که قرار بود، خیاری سبز باشد» باز جلو میرود و باز خم میشود، باز خیارهای مرده و باز خم میشود و همین کار جلوی چشم من اینقدر تکرار شد که حد نداشت!
خانواده پورعبدالله بیش از سه هکتار زمین در حفار شرقی دارند؛ سه هکتاری که کشت میانه کاری آن خشک شده و حالا به شدت نگران نخلهایشان هستند، نخلهایی که اگر آب به آنها برسد باید یک سال سیراب شوند تا بار دیگر به بار بنشینند.
پورعبداللهها از کشاورزان نمونه هستند؛ یکی از آنها فصل گذشته در کشت گندم کشاورز نمونه شد چون از چهار هکتار بیش از 17 تن گندم برداشت کرده بود.
همه چیز از یک سد شروع شد
«نجم عبید زاده» رئیس نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی خرمشهر در تشریح مشکلات این روستاییان، این مشکل را محدود به روستای حفار نمیداند و میگوید: مشکل در مناطق حفار شرقی، غربی، شنه، محرزی و منیخ بعد از احداث سد خاکی مارد اتفاق افتاد و حالا بیشتر از 40 روز از احداث سد میگذرد و نخیلات بدون آب ماندهاند که اگر بخواهند آبی را هم به آنها برسانند، آب شور رودخانه است.
بند خاکی مارد، دایک خاکی است که با عرض 11 متر و ارتفاع از کف به طول 190 متر از ساحل تا ساحل مقابل از جنس خاک محل و لاشهسنگ از 25 اردیبهشتماه امسال شروع و در سوم تیرماه سال جاری به پایان رسید. این سد برای این احداث شد تا حایلی باشد میان آب شیرین رودخانه و آب شور خلیجفارس و مانع از پیشروی آب دریا و شور شدن آب رودخانه کارون و بهمنشیر شود.
عبید زاده منکر لزوم و محاسن اجرای سد خاکی مارد نیست ولی در کنار آن، اما و اگری دارد که خودش میگوید: «دو تا سه ماه قبل از اجرای پروژه به خاطر تجربه احداث آن در سال 97 و تنش آبی بعدش به مسئولان هم گوشزد کرده بودم».
منظورش موضوع زمینهای خارج از شبکه در پاییندست سد است که با بستن راه رسیدن آب شیرین تنها آب در دسترسشان آب شور دریا با ای سی بالای هشت هزار میکروموس میشود، آبی که زمین را به شورهزار تبدیل خواهد کرد.
او میگوید: «با احداث بند مارد اگر بخواهند آبی را به زمینهای پاییندست برسانند، آب شور دریاست که بالای دو هزار و 400 تا دو هزار 500 اصله نخل و میانه کاری در این محدود وجود دارد که میانه کاری آنها نابوده شده و تا زمانی که اینها به شبکه وصل شوند، ممکن است که نخیلات آنها به صورت کامل از بین می رود».
آنطور که او میگوید «اگر آب شیرین هرچه سریعتر به نخلهای نرسد، نفر به نفر از بین میروند و دیگر نمیشود کاری برایشان انجام داد» و از نظرش تأمین آب کشتهای دائم بر عهده سازمان آب و برق خوزستان است و ستاد بحران استان و شهرستان باید هرچه سریعتر تأمین آب این زمینهای تشنه را به سرانجام برساند.
تصمیم برای رفع مشکل
بعد از اجرای بند مارد جلسهای در فرمانداری خرمشهر برای رفع مشکل اراضی پاییندست مارد برگزار و در همان جلسه مقرر شد که سازمان آب و برق خوزستان تأمین ادوات و ماشین آلات را بر عهده بگیرد و جهاد کشاورزی نیز پروژه را با همکاری دهیاران اجرا کند.
پروژهای که از چند روز پیش در روستاهای شنه و محرزی آغاز شد و بنا به گفته «عباس پورمند» بخشدار مرکزی خرمشهر، این پروژه قرار است که پس از تکمیل در روستاهای حفار شرقی و منیخ در روستای حفار غربی نیز اجرا شود.
«ابراهیم پروین» مدیر امور آب جنوب با گفتن این حرف که «متولی انهار سنتی جهاد کشاورزی است و تأمین آب اراضی با ما است که آب را تأمین کردیم اما اینکه کدام زمینها مشترک ما نیستند باید توسط جهاد کشاورزی اطلاع داده می شد» ادعا میکند که مسئولیت تأمین آب اراضی تحت شبکه بر عهده امور آب است و مسئولیتی در قبال تأمین آب انهار سنتی ندارد و این از جمله وظایف جهاد کشاورزی است.
اما فارغ از اینکه چه کسی باید آب را تأمین کند، بعد از برگزار شدن جلسه اضطراری در همین خصوص به میزان 80 درصد رفع مشکل را که تأمین لوله، اتصالات و ماشین آلات برای اجرای شبکه بوده بر عهده گرفته است.
او درباره اینکه چرا این کارها پیش از اجرا بند خاکی مارد انجام نشده بود، میگوید: «جهاد کشاورزی باید قبل از احداث سد به ما آمار میداد اما بعد از آن گفت که 234 هکتار اراضی هستند که آب ندارد؛ اکنون هم که اطلاع نداد که مشکلی نیست و در جلسه نیز اعلام کردیم که جهاد کشاورزی پایش کند و به ما اطلاعات دقیقی بدهد چون سازمان آب و برق خوزستان تعهد کرده که لوله و بیل مکانیکی آن را تأمین کند».
«شاکر احمدیان» معاون جهاد کشاورزی خرمشهر در این خصوص اما نظر مخالفی دارد و میگوید: «متولی تأمین آب جهاد کشاورزی نیست و صدور مجوز برداشت آب و هر گونه تغییرات در حوزه آبی را سازمان آب و برق بر عهده دارد و در بحث برداشتهای غیرمجاز نیز همیشه شاکی همین سازمان است».
او در خصوص اینکه چرا قبل از اجرای پروژه در رابطه با زمینهای پاییندست خارج از شبکه با امور آب جنوب صحبتی نشده بود، میگوید: «این سازمان باید قبل از اجرای پروژه از جهاد کشاورزی استعلام میکرد اما بدون استعلام پروژه را اجرا کرد».
البته احمدیان بر این نکته تأکید میکند که جهاد کشاورزی مطالعات دقیق خود را پیش از اجرای پروژه انجام داده و در زمان برگزاری جلسه فرمانداری در هشتم تیرماه امسال مطالعات پایان یافته و اطلاعات قابل عرضه بوده است.
اما نکتهای که مدیر امور آب جنوب و معاون جهاد کشاورزی خرمشهر به آن اشاره کردند، این بود که اگر چه برای برخی زمینها شبکه تعریف نشده بود اما برخی دیگر میشد شبکهای را در نظر گرفت تا امروز این حال روز را نداشته باشند اما خودشان در زمان اجرا شبکه توزیع آب با اجرای پروژه در زمینهایشان مخالفت کرده بودند.
پروین میگوید: «زمانی که شبکه آبیاری احداث شد اهالی در حفار شرقی اجازه ندادند که برایشان لوله بکشند و گفتند که ما میخواهیم به صورت سنتی از آب برداشت کنیم و نمیخواهیم تحت پوشش سازمان باشیم».
احمدیان نیز این موضوع را تأیید میکند و میگوید: «در اجرای پروژه یک هزار و 200 هکتار پیشبینی شده بود اما طرح در 900 هکتار اجرا شد و عمده زمینهایی که حاضر نشدند تحت پوشش شبکه بروند، زمینهای حاشیه رودخانه بودند که کشاورزان ترجیح میدادند آب را به صورت سنتی تأمین کنند».
جبران خسارت
حالا اگر از اینکه چرا و چگونه کار به اینجا کشید که محصولات سبزی و صیفی خرمشهر خشک و نخلهایشان تنش را تجربه کردند و اصل مساحت نیاز به شبکه 234 (اعلام امور برق)، 243 (اعلام جهاد کشاورزی) و یا بیش از 300 هکتار (اطلاعات امور صنفی) است، گذر شود و امید برود که پروژه احداث شبکه هرچه سریعتر پایان یابد اما باز به این سوال می رسیم که برای جبران خسارت وارد شده به کشاورزان چه میتوان کرد؟
«عبید زاده» رئیس نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی خرمشهر میگوید: «کشاورزان اکنون متضرر شدهاند و همه میانه کاری از بین رفته به نخیلات تنش وارد شده امسال با این تنش آبی در بحث نخیلات محصول درجه یک و دو نخواهیم داشت و به احتمال 99 درصد محصول خرما خوراک دام میشود؛ علاوه بر این احشام منطقه نیز در حال بیمار شدن هستند که باید خسارت وارد شده به کشاورزان نیز برآورد و پرداخت شود».
بخشدار مرکزی و معاون اداره جهاد کشاورزی میگویند که هیچ برنامهای برای جبران خسارتهای وارد شده ابلاغ نشده است.
«شعیب زاده» رئیس جهاد کشاورزی خرمشهر اما میگوید: «کشاورزان میتوانند با مراجعه به صندوقهای بیمه خسارتهای خود را اعلام کنند که در صورت تأیید، پرداخت می شود».
ولی در خصوص اما و اگرهای پرداخت خسارت به کشاورزان متضرر دیدگاههایی وجود دارد؛ یکی اینکه این خسارت را سازمان آب و برق خوزستان به علت تأمین نکردن به موقع حق آبه کشتهای دائم وارد کرده و به نوعی خسارت تحمیلی است و از سوی دیگر بیمه محصولات کشاورزی خسارت وارد شده به گندم کاران را تأمین و پرداخت نکرده چه برسد به این عده که حکایتشان متفاوت است.
باد هنوز در باغ میپیچید و صدای زن کشاورز در زوزه باد اوج میگیرد که میگوید: «منبع درآمد دیگری نداریم. کار دیگر مردهایمان قبلا صیادی بود که نابود شد، همین زمینها برایمان مانده که اینها هم...!».
از دردهای او دختر و پسرش هستند که امسال در مدارس مقاطع متوسطه شهر ثبتنام کردند و برای تحصیلشان پول میخواهند و آن بردار دیگر که دستش را روی دست دیگر می ساید و میگوید که «اگر نخلهایمان تلف شوند چه؟».
باد کمی اوج میگیرد و مینشیند روی گیسوی بلندترین نخل چون از آنجا همه چیز دیده میشود، حتی پیرمرد.
ظهر است و آفتاب سوزان اما کشاورز پیر همچنان روی زمین آبا و اجدادش نشسته به امید روزی که آب به آبادیشان برگردد.