چهارشنبه 4 مهر 1403

مستند "غیررسمی 5" را از دست ندهید

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
مستند "غیررسمی 5" را از دست ندهید

قبل از اینکه صدر تا ذیل این نظام را به چوب قضاوتی یک‌طرفه و ناآگاهانه بتارانیم، مستند "غیررسمی 5" را ببینیم؛ این روایت، به یاد همه ما می‌آورد به جای قضاوت و گلایه، چقدر باید بدویم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از "تیتریک"؛ "در این مملکت چیزی درست نمی‌شود"، "همه دزد هستند و می خواهند از مردم بچاپند"، "هیچ کس در این سرزمین درست کار نمی کند"، "باید ژاپنی و چینی وارد کنیم تا کار یاد ایرانی ها بدهند"، "مسئولان جمهوری اسلامی تن پرورند و از درد مردم خبر ندارند".

من درست مثل شما، میان این جملات زندگی کرده‌ام، من هم در بحث‌های سیاسی بی‌پایان مهمانی‌ها و در تاکسی، اتوبوس و مترو این جملات را شنیده‌ام. در روان‌شناسی چند خطای شناختی داریم. خطای شناختی چیست؟ آن‌چه که باعث می‌شود کل نظام تحلیل و نتیجه‌گیری آدم، اشتباه باشد. اولین خطای شناختی، یک سویه نگری یعنی تفکر همه یا هیچ و نگاه صفر و صدی است. دومین خطا، تعمیم بخشی است یعنی نگاه همه همین است. تا حالا پنج قسمت از مستند "غیررسمی" منتشر شده است. در یکی، دانشمندان و محققان جوان ایرانی مقابل رهبر می‌نشینند و از تلاش‌های شبانه‌روزی‌شان برای رشد علم در ایران می‌گویند. در دیگری، راویان جبهه می‌گویند، برای تداوم تفکر مقاومت در ایران و حفظ خاطرات زنان و مردان غیور ایرانی چه کرده‌اند. در یکی، طنزپردازها از زحماتشان برای نشاندن لبخند روی دل آدم‌ها می‌گویند. این‌ها تنها پنج تا از صدها دیدار پنج‌شنبه‌ای رهبر معظم انقلاب هستند؛ دیدارهایی که در آن‌ها، دقیق‌ترین و بی‌پرده‌ترین گزارش‌ها از وضعیت محورهای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور به رهبر ارائه شده است. نه فقط این، که آدم هایی از اقشار مختلف، درست کنار دست رهبر به انس، گعده، نقد و گله‌گذاری نشسته‌اند. حکایت غیررسمی 5 اما چیز دیگری است. در این دیدار، آدم‌هایی هستند که سال‌ها برای انقلاب می‌دوند. یکی برای بچه های کار مدرسه زده، دیگری برای عشایر درمانگاه و جاده ساخته، یکی کارآفرینی کرده و دیگری مسجد، حسینیه و حوزه ساخته است، بنابراین جهادی‌ها سالها ماراتن خدمت گذاشته‌اند. نامردی و بی‌انصافی‌ست، جفاست که کفش‌های خاکی و لباس‌های گلی این آدم‌ها را هیچ انگاریم. ظلم است این همه خدمت و زحمت بی‌چشم داشت و بی‌جیره و مواجب را زیر پای خطاهای شناختی‌مان له کنیم. این قضاوت‌های اشتباه، دونده‌های خط مقدم ما را دلسرد می‌کند. آن‌وقت در همه قدم‌های نرفته‌شان شریک می‌شویم، در همه خرابه‌هایی که می‌شد، آباد شوند و نشدند، چون زخم زبان و یک‌سویه‌نگری ما رمقش را نگذاشت. قبل از این‌که صدر تا ذیل این نظام را به چوب قضاوتی یک‌طرفه و ناآگاهانه بتارانیم، مستند غیررسمی 5 را ببینیم؛ این روایت، به یاد همه ما می‌آورد به جای قضاوت و گلایه، چقدر باید بدویم. پرستو علی عسگرنجاد _ فعال رسانه ای انتهای پیام /