مسیر هموار کاسبان کنکور
تهران - ایرنا - مطابق با گزارشهای رسانهای، مؤسسههایی کنکور، علیرغم گردش مالی 40 هزار میلیارد تومانی در سال، از معافیت مالیاتی برخوردارند که اگر چنین نبود میتوانستند سالانه نزدیک به 6 هزار میلیارد تومان برای دولت درآمدزایی داشته باشند.
اگر بنا باشد کنکور را با چیزی غیر از دانشگاه گره بزنیم، بی تردید عرصه اقتصادی و درآمدزایی است. این مطلب به حدی از اهمیت در جامعه ایران برخوردار است که تدارک هزینههای هنگفت مالی از جانب خانوادهها، علیرغم وضعیت دشوار اقتصادی کنونی، به بخشی لاینفک از زندگی اجتماعی خانواده ایرانی بدل شده است. مطابق با گزارش رسانهها هزینه مؤسسههای کنکور در کلان شهر تهران از 10 تا 100 میلیون برآورد میشود که این موضوع با توجه به وضعیت اقتصادی میتواند با خود آسیبهای زیادی از جمله بیعدالتی اجتماعی، برای خانوادهها، از بین رفتن خلاقیت و نشاط کودکی برای فرد و تشکیل سازمانهای موازی در رقابت با نظام آموزشی کشور را به همراه داشته باشد.
بی عدالتی اجتماعی در نتیجه معافیت مالیاتی
فارغ از نقش مالیات در برنامهریزی و نهایتا رونق کشور، معافیت مالیاتی میتواند نارضایتی اجتماعی را هم تقویت نماید، چرا که قبل از پرداخت حقوق بسیاری از کارکنان دولت، مالیات حقوقی آنها کسر میشود. تب و تاب معافیت مالیاتی بسیاری از سلبریتیهای حوزه سینما و سرباز زدن پزشکان از هماهنگی با نظام مالیاتی کشور، موضوعاتی است که افکار عمومی را با ابهامات زیادی مواجه کرده است. افکار عمومی هنوز از این سردرگمی بیرون نیامده بود که اینبار معافیت مالیاتی مؤسسههای کنکور هم بدان اضافه شد. به عنوان مثال و مطابق با گفتههای «سید محمد بطحایی» وزیر اسبق آموزش و پرورش، مؤسسههایآموزشی و آمادگی کنکور به رقم گردش مالی 40 هزار میلیارد تومانی درسال از معافیت مالیات 6 هزار میلیارد تومانی هم برخوردارند.
این میزان از درآمد مالیاتی که مطابق با مصوبه دولت، از گردونه درآمدی حذف شده، 60 درصد از معوقات معلمانی است که طی 15 سال از آن محروم ماندهاند. به گفته «سید حمایت میرزاده»، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، برخی مطالبات فرهنگیان از وزارت آموزش و پرورش که به بیش از 15 سال رسیده، رقم 10هزار میلیارد تومان بدهی این وزارت به معلمان را نشان میدهد.
مضاف بر موارد یاد شده هزینههای گزاف تبلیغات تلویزیونی این مؤسسهها که در مجموع حاکی از رقم 500 میلیارد تومان در ماه است، نکته دیگری است که بر شائبه بیعدالتی دامن میزند. در نظر داشتن این مؤسسهها برای پرداخت مالیات، علاوه بر ایجاد درآمد دولتی و مرتفع کردن بخش عمدهای از نیازهای مالی دولت، میتواند عدالت مالیاتی را رعایت و به تبع آن افکار عمومی را هم تسکین دهد.
تشکیلات موازی با نظام آموزشی و ترغیب به مدرکگرایی
یکی از دغدغههای اصلی مؤسسههای کنکور، افزایش حساسیت پذیری جامعه نسبت به مساله کنکور است. مطابق با گزارش همین مؤسسهها به دلیل مشروعیت بخشی به کتابهای کمک آموزشی بوده که درآمد میلیاردی آنها را با تهدیدی جدی روبرو میکند. مطابق با بودجه پیشنهادی دولت به مجلس در سال 1399، بودجه آموزش و پرورش برابر با 56 هزار و 309 میلیارد است که این رقم نسبت به گردش مالی 40 هزار میلیاردی این مؤسسهها بسیار قابل توجه است.
این میزان از سرمایه مالی میتواند آنها را به شکلی آشکار و پنهان به دخالت در سیاستهای کلان آموزشی ترغیب کرده و حتی در مواردی مخالفت با بسیاری از آنها را با اقناع عمومی و تلاش برای کمرنگ کردن نقش وزارت آموزش و پرورش انجام دهد.
این اقدام بیتردید مؤسسهها مذکور را در کنار وزارت آموزش و پرورش قرار داده که اگر با همین منوال ادامه یابد میتواند در قامت وزارتی پنهان ولی اثرگذار در جهت منافع خود، در عرصه آموزش و پرورش عمل کند. این امر نیز تبعات گستردهای از جمله هدایت افکار عمومی به سوی «مدرکگرایی بدون مهارت» دارد.
چنانچه به گفته «سید حمایت میرزاده» سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس، به دلیل اینکه آموزشهای مهارتی هزینهبر بوده و امکانات و دستگاهها و سالنهای بسیاری نیاز دارد و از طرفی معضل اشتغال هم در جامعه وجود دارد، مدرک گرایی به اندازهای رواج یافته که مهارت اهمیت خود را از دست داده است. در این وضعیت فرد فقط یک صفحه کاغذ به عنوان مدرک ارائه میدهد و زمانی که میپرسند چه چیزی بلد هستی فقط میگوید که لیسانس دارد درحالیکه مشکل ما لیسانس و فوق لیسانس نیست، بلکه مشکل کارآفرین بودن و روی پای خود ایستادن است.
این نوع عملکرد از مؤسسههای آموزشی را میتوان بدون شک اقدامی موازی با سیاستهای وزارت آموزش و پرورش دانست که بهجای آموزش مهارت، به مدرکگرایی روی آوردهاند.
فروکش کردن خلاقیت و نشاط کودکی
نتایج منتشر شده از سوی دانشگاه استنفورد در رابطه با «تکالیف شبانه» دانشآموزان نشان میدهد که این تکالیف موجب استرس، مشکلات جسمی، عدم توازن و حتی دوری از خانواده و جامعه شده و به نوعی تاخیر در میزان بلوغ اجتماعی را موجب میشود. بنابراین تحقیق، مشق شب بیش از دو ساعت در شب میتواند کارکرد معکوس داشته و فرد را از آموزش اصلی جامعه دور نموده و یادگیری و تعامل کامل آنها را با تاخیر روبرو کند. 56 درصد این دانشآموزان مشق شب را عامل اصلی استرس عنوان کرده و تنها 1 درصد معتقد بودند که مشق شب برای آنها مفید است.
بدیهی است مشق شب یا تکالیف مدرسه بسیاری از دانشآموزان را از محافل دوستان و همالان دور کرده و بنابر گفته «چارلز هورتون کولی»، جامعهشناس آمریکایی، موجب میشود تا بسیاری از خلاقیتهایی که کودک در اثر تعامل با سایر دوستان و همالان خود آن را تجربه کرده و برای زندگی اجتماعی خود به کار میبندد، مختل شود. چنین فردی بعد از مدتی این قابلیت را دارد که به «ضد جامعه» تبدیل شده و از تسهیلات جامعه مطابق با عادتوارههای ذهنی خود، تنها در جهت منافع شخصی استفاده کند.
در موردی دیگر و مطابق با گزارشی از ایرنا در سال 97 هنوز از استقرار پایه دوازدهم در نظام آموزشی جدید چند ماهی نگذشته بود که افزایش ساعتهای آموزشی و الزام قانونی دانشآموزان به ماندگاری در مدرسه، دستمایه تحریک خانوادهها برای مخالفت با آموزش و پرورش و درخواست تعطیلی ساعات رسمی آموزشی شد. موسسات آموزشی کنکور با تبلیغات فراوان و اقناع عمومی مبنی بر درس خواندن و صرف زمان زیاد از سالهای ابتدایی و متوسطه برای دانشآموزان فرصت طلایی شکلگیری خلاقیت و نشاط را درست زمانی از فرد دریغ میکنند که باید این روحیه برای زندگی آتی آنها شکل بگیرد.
*س_برچسبها_س*