مصطفی الکاظمی بعد از شهادت سردار سلیمانی چه باید بکند؟
احسان حسنی
انصراف عدنان الزرفی، گزینه کاخ سفید برای نخست وزیری عراق و اجماع جناحهای سیاسی و احزاب پارلمان بر مصطفی الکاظمی به عنوان گزینه جدید، سبب شد برهم صالح رئیس جمهور عراق وی را مامور تشکیل کابینه کند. مصطفی الکاظمی هم اکنون مورد حمایت اکثر گروههای شیعه در پارلمان عراق قرار دارد. ضمن آنکه حمایت کردها و اهل سنت نیز از وی مشهود است.
الکاظمی با وجود این که در زمان صدام، دیکتاتور معدوم عراق، سالها در لندن به عنوان تبعید زندگی کرد، اما تنها تابعیت عراقی دارد و عضو هیچ حزبی نیز نیست. فعالیتهای مصطفی الکاظمی علیه رژیم صدام حسین سبب شد تا وی سال 1989 و توسط دادگاه بعثیها در بغداد، به طور غیابی به اعدام محکوم شود. اشغال عراق توسط ایالات متحده آمریکا و سقوط رژیم صدام در سال 2003 میلادی سبب شد تا مصطفی الکاظمی نیز مانند بسیاری از سیاستمداران عراقی به کشور خود بازگردد. او پس از بازگشت بیشتر زمان خود را به فعالیتهای مطبوعاتی و نویسندگی سپری کرد. او همچنین مؤسسه «الذاکره» را برای ثبت جنایتهای رژیم بعث عراق تأسیس کرد. مؤسسه «الحوار الانسانی» نیز در بغداد و لندن به مدیریت وی اداره میشود. از سال 2003 تا 2016 مصطفی الکاظمی نقش پشت پرده فعالی در حل اختلافات میان گروههای سیاسی ایفا میکرد. سال 2016 به ریاست سازمان امنیت ملی عراق منصوب شد.
الکاظمی؛ مناسبترین گزینه نسبت به دیگران
گرچه برخی از اشخاص سعی دارند اینطور بیان کنند که الکاظمی در زمان تصدی مسئولیت امنیتی خود در عراق، توفیق چندانی حاصل نکرده و علیه مقاومت بوده است اما برای این ادعایشان سندی ذکر نمیکنند. همچنین جایگاه ویژه و حساس گروههای مقاومت در عراق به گونهای است که بدون بررسی اقدام به حمایت وی نکردهاند و حتما شواهد و قرائنی را درنظر میگیرند که این خود نکته مهمی است. اما آنچه از حمایت گروهها تفسیر میشود این است که الکاظمی بهترین گزینه از میان گزینههای موجود بود نه اینکه مستقیما به عنوان تنها گزینه مورد حمایت و تایید احزاب و جناحها قرار بگیرد. این امر بدین معناست که تلقی مناسب بودن در میان سایر گزینهها برای آینده محور مقاومت در عراق مستلزم تعاملهای دوگانه او و حشدالشعبی بوده است.
ویژگی بارز الکاظمی (که میتوان گفت این ویژگی مهم باعث تایید وی توسط نیروهای مقاومت و احزاب شیعه شد) این است که وی نقشی میانجیگرایانه دارد. علاوه بر جناحهای عراقی، این ویژگی باعث شده که هم ایران و هم رژیم آمریکا از این انتخاب حمایت کنند زیرا الکاظمی برای هر دو طرف استعداد ایجاد روابط و تعامل در بخشهای مختلف را دارد. این نکته را نباید فراموش کنیم که سیاستمداران عراقی اغلب در عرصهی دیپلماتیک و سیاسی، اعتقاد چندانی به مبارزه مسلحانه و تقابل با ایالات متحده ندارند و در بهترین حالت تحت تاثیر روحیهی ملی گرایانه در صدد استقلال هرچه بیشتر عراق از بیگانگان هستند. این امر در سخنان و تصمیماتی که الکاظمی پس از تشکیل کابینه اتخاذ کرده بود به خوبی مشهود است. به عنوان مثال وی در گفتوگو با سفیر آمریکا در بغداد ضرورت همکاری و هماهنگی میان دو کشور در زمینههای اقتصادی و امنیتی، مبارزه با تروریسم و آماده سازی برای گفتوگو های راهبردی میان آمریکا و عراق و تلاش برای حفظ امنیت و ثبات در منطقه و دور کردن خطر از آن را تاکید کرد بود.
تعامل اولیه با احزاب شیعه و گروههای مقاومت
بحث دیگر درباب ارتباط الکاظمی با گروههای مقاومت و جناحهای سیاسی شیعه این است که به نظر میرسد او قطعا نظر این گروهها را برای تصدی این پست جلب کرده است ولو اینکه در این بین از سیاست میانجیگرایانه خود و وعده دادن کمک گرفته باشد. به عنوان مثال الکاظمی صریحا اعلام کرده که خاک عراق نباید محلی برای تسویه حسابها و حمله به کشور دیگر (یعنی ایران) باشد و این رویکرد برای مقاومت بسیار خوشایند است. از طرفی نیروهای مقاومت که این روزها درگیر عملیات پاکسازی و مقابله با هستههای فعال شده داعش هستند، حمایت دولت مرکزی و آرام شدن اوضاع داخلی و اعتراضات را پشتیبان مهمی برای خود میدانند که الکاظمی باید برای آنها تدابیری اتخاذ کند. به این دلیل که به گفتهی برخی کارشناسان، تجربهی اطلاعاتی و امنیتی وی نکته مثبتی است تا اعتراضات و موج سواریهای ناشی از آن را کنترل کرده و نوک پیکان اتهام را از حشدالشعبی و ایران را که غربیها سعی دارند آنها را مقصر اوضاع کنونی عراق نشان دهند، جابجا کند.
از طرف دیگر احزاب شیعه در عراق و گروههای مقاومت نیز از وی حمایت جدی داشتهاند. پنج فراکسیون بزرگ شیعه عراق شامل «الفتح» (هادی العامری)، «دولت قانون» (نوری المالکی)، «جریان حکمت» (سید عمار حکیم) و «جنبش العطاء» (فالح الفیاض) در نشست اخیر خود در منزل «هادی العامری» درباره معرفی الکاظمی بهعنوان نامزد فراکسیونهای شیعه برای تصدی پست نخستوزیری عراق به اجماع نظر رسیدهاند. «مقتدا صدر»، به عنوان پدر معنوی فراکسیون سائرون نیز بعد از این اجماع پیامهایی مبنی بر تأیید نامزدی الکاظمی داده و بخشی از فراکسیون «النصر» (حیدر العبادی) نیز بعد از اطمینان از حصول این اجماع، حمایت خود را از عدنان الزرفی پس گرفتهاند. لذا تعامل اولیه و خوبی میان الکاظمی و این جناحها شکل گرفته است و باید منتظر ماند تا ببینیم سایر اقدامات و تصمیمگیریها به چه سمت و سویی خواهد رفت.
الکاظمی و مهمترین خواسته نیروهای مقاومت
مصوبهی پارلمان عراق بعد از ترور شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و شهید ابومهدی المهندس نائب رئیس حشدالشعبی، در خصوص اخراج نیروهای آمریکایی از عراق را میتوان مهمترین خواسته ی گروههای مقاومت عراق دانست. راجع به جایگاه الکاظمی در این خصوص باید گفت که نخست وزیری عراق وظیفهی اجرای این قانون را دارد و باید فورا این مسئله را پیگیری کند. پیشتر گروههای مقاومت نظیر عصائب اهل الحق، حرکه النجباء و کتائب حزب الله بیان کرده بودند که اول باید از طریق راهکار دیپلماتیک این مسئله پیگیری شود و اگر این اتفاق نیفتد وارد اقدام نظامی خواهند شد. اما آنچه از سیاست الکاظمی بر میآید این است که این فرد بدلیل علاقه برای ایجاد تعاملات اقتصادی و امنیتی که با آمریکا دارد بطور جدی وارد این بحث نمیشود و روند انتقام سخت از راهکارهای سیاسی به جایی نخواهد رسید. ضمن اینکه مقامات آمریکایی نیز در ازای همکاری حتما خواستههای خود را مطرح کرده و از الکاظمی میخواهند در حفظ ثبات دولت عراق در خصوص تعامل با آمریکا تلاش کند.
جمع بندی سخن اینکه شروع کار الکاظمی نشان داد میانجی گری وی این اتفاق را رقم زده است که اولا رضایت احزاب شیعه و گروههای مقاومت را جلب کرده و اولویت اصلی خود را حل منازعات داخلی عراق قرار دهد؛ و ثانیا در سیاست خارجی خود نیز ضمن تاکید بر استقلال عراق، خواهان تعامل سازنده هم با جمهوری اسلامی و هم رژیم آمریکا باشد. بدیهی است او در این بین امتیازاتی رد و بدل خواهد کرد تا ثبات خود را حفظ کند. باید منتظر بود تا با بررسی ادامهی روند فعالیت کابینه الکاظمی و تصمیمات وی، میزان توجه او به احزاب شیعه و گروههای مقاومت روشنتر گردد.
پژوهشگر محور مقاومت