معضلی به نام مینهای خنثی نشده
تهران - ایرنا - منتقد سینما، گفت: تماشای سرزمین مین ثابت میکند بسیاری از کشورها، از جمله دانمارک هم نظیر ما با معضل مینهای خنثی نشده روبهرو بودهاند؛ و این فیلمها در کنار کمک به تفکر فقط قرار نیست سرگرمکننده باشند.
تازهترین برنامه نمایش فیلمهای خارجی در کانون فیلم خانه سینما به نمایش و نقد و بررسی سرزمین مین محصول مشترک دانمارک و آلمان در سال 2015 اختصاص داشت.
در ابتدای نشست نقد و بررسی، علی فرهمند که به همراه مازیار فکریارشاد به عنوان کارشناس مهمان در جلسه حضور داشت با اشاره به نامزدی این اثر در بخش فیلمهای خارجی اسکار 2015 همزمان با درخشش فیلم فروشنده (اصغر فرهادی) در این رقابت، گفت: چند سال پیش خبری منتشر شد که ثابت میکرد ایران با چهل و دو هزار کیلومتر مربع زمین مینگذاری شده و بیش از هفده میلیون مین خنثی نشده، بزرگترین کشور آلوده به مین به حساب میآید؛ و همین نکته نشان میدهد برخلاف تصور، موضوع فیلم سرزمین مین که در آن به پاکسازی یک ساحل بزرگ در طول جنگ جهانی دوم پرداخته شده، موضوع پیش پاافتاده و کهنهای نیست.
وی گفت: بر اساس همین خبر در ایران از سال 1998 تا 2007 حدود دههزار نفر بر اثر اصابت مین کشته شدهاند. افرادی که متاسفانه بخش عمدهای از آنها غیرنظامی بودهاند.
مازیار فکریارشاد نیز ضمن تایید این نکته گفت: تماشای سرزمین مین ثابت میکند بسیاری از کشورها، از جمله دانمارک هم نظیر ما با معضل مینهای خنثی نشده روبهرو بودهاند؛ و این فیلمها در کنار کمک به تفکر فقط قرار نیست سرگرمکننده باشند.
وی افزود: این فیلم درباره حضور تعدادی از سربازان بسیار جوان آلمانی در جریان جنگ دوم جهانی است که در دوران اسارت مجبورند ضمن تحمل تحقیر، با خطر مرگ نیز دست و پنجه نرم کنند. به تعبیری میتوان گفت «سرزمین مین» فیلمی دربارهی مرد شدن این سربازها در مسیر غیر انسانی و بسیار دشوار پیش روی آنهاست.
این منتقد سپس گفت: این فیلم که برخلاف اغلب آثار مرتبط با جنگ جهانی دوم به اسارت نیروهای آلمانی میپردازد، ثابت میکند در فضای جنگ، مرزها از بین میرود و تمام طرفهای آن ناخواسته درگیر نابودی و تباهی میشوند.
در ادامه جلسه، علی فرهمند نیز با اشاره به رویکرد متفاوت سرزمین مین برای پرداختن به موضوع جنگ گفت: داستان این فیلم که دربارهی کودکیهای از دست رفته است، یادآور رمان «سلاخخانه شماره پنج» (نوشتهی کورت ونهگاتجونیور) نیز هست که البته در آن با رویکردی طنازانه به این موضوع پرداخته شده است.
وی گفت: ظاهرا ایده اولیه سرزمین مین درباره اسارت تعدادی پسربچه توسط سربازان دانمارکی بوده اما وقتی کارگردان فیلم (مارتین زندولیئت) وارد گورستان مربوط به سربازان جنگ جهانی میشود درمییابد اغلب گورها متعلق به پسربچههای پانزده تا هفده ساله است و به همین دلیل داستان را تغییر میدهد.
فرهمند همچنین گفت: سازنده این فیلم معتقد است وقتی پای جنگ در میان باشد مهم نیست در کتاب تاریخ چه چیزی نوشته شده باشد؛ همهی کشورها در وقوع آن جنایتکارند.
وی افزود: فیلم سرزمین مین از الگویی پیروی میکند که شامل جامپکاتهای عامدانه برای ایجاد پرش در جهت حرکت شخصیت اصلی است و فیلمساز برای انجام این کار یک حرکت را از زوایای مختلفی فیلمبرداری کرده تا در مرحلهی تدوین، آنها را با اصل عدم تداوم به نمایش بگذارد. در حقیقت، پیش از آن که داستان چیزی به مخاطب خود بگوید، تصویر آن را به تماشاگر عرضه کرده است.
فرهمند سپس «شاخصترین نقطهی مثبت این فیلم» را «رخوت حاکم بر آن» توصیف کرد و گفت: اسم اصلی فیلم نیز «زیر شن» بوده که به نوعی در مسیر اشاره به همین رخوت بوده است. رخوتی که در جنگ به نمایش درآمده در این فیلم دیده میشود.
وی همچنین با اشاره به برخی آثار شاخص سینمای جنگ در جهان که به گفته او «به اشتباه از آنها به فیلمهای ضدجنگ یاد شده» گفت: در این فیلمها چنان با جذابیت به جنگ پرداخته شده که بعید به نظر میرسد بخشی از مخاطبان سینما مشکلی با صحنههای خشن آنها داشته باشند. در حالی که فیلمهای ضد جنگ میکوشند تا مخاطب خود را از جنگ متنفر کنند؛ و از این زاویه، فیلم «سرزمین مین» اثر موفقی است.
در ادامه جلسه، مازیار فکریارشاد گفت: در کل، فیلم «سرزمین مین» اثر متفاوت و نوآورانهای نیست اما وقتی وارد جزییات آن شویم با ویژگیهایی مواجه میشویم که به نظر میرسد عامل اصلی موفقیتهای آن بوده است.
وی افزود: در یکی از سکانسهای این فیلم که به آموزش خنثی کردن مین پرداخته شده، تماشاگر بر اساس کلیشههایی که از فیلمهای مشابه قبلی به یاد دارد همواره منتظر است تا در جدال بین مرگ و زندگی، یکی از آنها دچار مشکل شده و همانجا کشته شود اما این انتظار به شکلی عامدانه برآورده نمیشود تا فیلمساز در جایی و زمانی دیگر - که کمتر کسی منتظر وقوع چنین حادثهای است - ترس را به جان مخاطب خود انداخته و او را غافلگیر کند.
در ادامه جلسه، دیگر منتقد مهمان برنامه، «تغییر ناگهانی شخصیت اصلی فیلم» را «یکی از ایرادهای فیلم» دانست و افزود: روند تغییر او به صورت محسوس صورت نمیگیرد و این بیشک یکی از ایرادات دراماتیک فیلم به حساب میآید.
علی فرهمند همچنین گفت: از سوی دیگر، تغییراتی را در یکی از سربازها مواجهیم که به پختگی و در نهایت، مرگ آگاهانهی او منجر میشود.
وی در بخش پایانی این جلسهی نقد و بررسی، فیلمنامه «سرزمین مین» را «حاصل خردهپیرنگها» دانست و افزود: این پیرنگها برای پخته شدن شخصیتها طراحی و نوشته شدهاند. شخصیتهایی که فضای تلخ جنگ بر آنها سیطره انداخته است.
مازیار فکریارشاد نیز در این بخش، حضور برخی شخصیتهای فرعی نظیر مادر و دختری که در مجاورت ساحل آلوده به مین زندگی میکنند را اضافی توصیف کرد و افزود: در حقیقت، حضور آنها بهانهای برای ایجاد یکی دو صحنه دراماتیکی است که فیلمساز در فیلم طراحی کرده.
وی گفت: حضور این دو شخصیت در همسایگی با خطر مرگ، حتی از نظر منطقی هم درست و قابل قبول به نظر نمیرسد؛ و این بیشک یکی از نقطهضعفهای چنین فیلمی است.
*س_برچسبها_س*