چهارشنبه 7 آذر 1403

معنای وحدت مسلمین و چالش های آن

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
معنای وحدت مسلمین و چالش های آن

در هفته‌ای هستیم که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به جهت نشان دادن انسجام مسلمین در برابر دشمن واحد، هفته وحدت نامیده شد. مقوله وحدت چندسالی می‌شود که به شدت با چالش‌های جدی روبه‌رو است و بعضا کج‌فهمی‌های صورت گرفته از آن، این موضوع را در سرحد کفر، نفاق، کوتاه آمدن از عقاید دینی، بی‌غیرتی دینی، عدم تعلق خاطر به اشخاص بزرگ مذهب و... کشانده است! در اردوگاه شیعه و سنی اگر نظری بیفکنیم کسانی را خواهیم یافت که مقوله وحدت برایشان به معنای «یکی» شدن با پیروان سایر مذاهب است و این قضیه را خیانت به باورهای دینی خویش می‌اگارند.

ابتدا نقل قولی را از حکیم انقلاب بیان می‌کنیم تا بعد تعریف ساده آن روشن شود:«امروز نهضت اسلامی در دنیای اسلام شیعه و سنی نمی‌شناسد؛ شافعی و حنفی و جعفری و مالکی و حنبلی و زیدی نمی‌شناسد؛ عرب و فارس و بقیه‌ی قومیت‌ها را نمی‌شناسد؛ در این میدان عظیم، همه هستند. سعی کنیم دشمن بین ما تفرقه نیندازد. همه با هم احساس برادری کنیم، هدف را مشخص کنیم. هدف، اسلام است؛ هدف، حکومت قرآنی و اسلامی است. البته بین کشورهای اسلامی مشترکاتی وجود دارد، تمایزهائی هم وجود دارد.»

با توجه به کلام رهبری معظم، مهدی مسائلی تبیین خوبی از تعریف وحدت می‌کند:«وحدت اسلامی به معنای یکی شدن مذاهب نیست. این وحدت نه شدنی است و نه منظور داعیان این وحدت است. وحدت به معنای نادیده گرفتن اختلافات و شیعه شدن سنی، یا سنی شدن شیعه نیست. مقصود از وحدت اسلامی همبستگی مسلمانان و اتحاد پیروان مذاهب گوناگون با وجود اختلافات مذهبی، در برابر دشمنان اسلام و بیگانگان است. معنای صحیح وحدت شیعه و اهل سنت این است که با توجه به این که بین دو مذهب مشترکات بسیاری است، دو گروه باید بر محور این مشترکات به هم نزدیک شوند؛ برای حفظ و تعالی اسلام با همدیگر همکاری و همیاری داشته باشند؛ چرا که هر دو دشمن واحدی دارند. دشمنان اسلام، دشمنان هر دو مذهب هستند. در برابر این دشمنان و برای جلوگیری از سوء استفاده آنان از اختلافات باید در مقابل آنها بر وجوه اشتراک خود تکیه کنند، تا بتوانند بر دشمنان اسلام که دشمن مشترک شیعه و سنی هستند، از خود دفاع کنند.»

گاهی افراد، وحدت را تأیید عقاید و مقدسات طرف مقابل می‌شمرند که با توجه به آنچه که گفته شد باطل بودن این حرف مشخص گردید. اختلاف مذهبی چیزی است که در درون مذاهب نیز دیده می‌شود. مگر اهل‌سنت در امور فقهی با هم اختلاف ندارند؟ مگر اشعری و ماتریدیه و معتزله یکی هستند؟ مگر اهل‌سنت قربانی افراطگرایی وهابیت عربستان نشدند؟ پس آنچه که مشخص است واضح بودن اختلافات است، اما نوع مواجهه ما با این اختلافات و این که این اختلاف چه سرنوشتی را برای ما به ارمغان می‌آورد نقطه اصلی بحث است.

شیعه و سنی، قرن‌های طولانی است که در مسائل گوناگون اختلاف نظر دارند و این امر، گاه از سوی فتنه انگیزان مایه گسست‌ها، بلکه نزاع‌های فراوان در تاریخ شده است، و بی‌گمان، یکی از عللِ ضعف مسلمانان در حال حاضر در برابر هجمه استعمار غرب، همین امر بوده است. در قرون اولیه اسلامی هرچند گاهی نزاع مذهبی بالا می‌گرفت و درگیری‌های محله شیعه نشین کرخ با محله سنی نشین بغداد از مشهورات تاریخ است، اما همچنان زیست مسلمین با هر عقیده و نظری در کنار یکدیگرمعمول بود و جریان داشت. شیخ صدوق نزد اهل‌سنت خراسان حدیث فرا می‌گرفت که حاصلش شد عیون‌الاخبار الرضا، از آن طرف هم مسلم و بخاری از محدثان شیعه حدیث نقل کردند که نتیجه‌اش شد صحیحین.

شیعه و سنی هر دو مسلمان و در اعتقادات، احکام، اخلاق و... دارای مشترکات زیادی هستند، البته اختلاف هایی هم دارند که انکارشدنی نیست، اما این اختلاف ها نباید منجر به خصومت و دشمنی شود و به اساس اتحاد و برادری اسلامی ضربه وارد سازد. علامه شرف الدین می گوید:«سیاست سبب جدایی شیعه و سنی شد، همو نیز باید سبب اتحاد شیعه و سنی شود.» منظور این است که سیاست استعماری و دسیسه‌های بیگانگان فرق اسلامی و از جمله شیعه و سنی را از هم جدا کرده است، باید سیاست اسلامی به منظور مقابله با دشمن مشترک نیز آنها را به هم پیوند دهد.

وحدت اسلامی اساسی ترین موضوعی که ایجاب می‌کند حفظ احترام یکدیگر، عدم سب و توهین و دروغ به یکدیگر و فاصله گرفتن از تمسخر منطق فکری مسلمین است که این حکم عقل و فطرت انسانی است؛ چرا که هر کسی عقایدی دارد و اگر قرار است ما با آن عقاید مخالفت بکنیم نوع مواجهه ما در وهله اول نباید به شکلی باشد که حساسیت و تشنج ایجاد بکند بلکه باید با زبان لین و استدلال برهانی باشد تا بتوان با گفت و گو و ایجاد دیالوگ به نتیجه مثبت و راه حقیقت رسید همان که قرآن کریم می فرماید:«ادعُ اِلی سَبیلِ رَبِکَ بِالحِکمَهِ وَالمَوعِظَهِ الحَسَنَهِ وَجادِلهُم بِالَتی هِیَ أَحسَنُ اِنَ رَبَکَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَ عَن سَبیلِهِ وَهُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدینَ. یعنی با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت‌یافتگان داناتر است»