موانع تبادل کتاب بین ایران و افغانستان برداشته شود
مولاداد رستمی گفت: همانطور که در تهران آثار شاعران افغانستانی کمتر پیدا میشود، در هرات هم کتابهای شاعران ایرانی نایاب است. جشنواره شعر فجر فرصت خوبی برای برقراری دوباره پیوندهای ادبی است.
مولاداد رستمی گفت: همانطور که در تهران آثار شاعران افغانستانی کمتر پیدا میشود، در هرات هم کتابهای شاعران ایرانی نایاب است. جشنواره شعر فجر فرصت خوبی برای برقراری دوباره پیوندهای ادبی است.
به گزارش خبرگزاری مهر، مولاداد رستمی شاعر اهل هرات درباره جریانهای ادبی و شعری معاصر هرات و روابط فرهنگی و ادبی میان ایران و افغانستان گفت: ما مردمی هستیم که همیشه گذشتهمان از حال و حالمان از آینده بهتر بوده است؛ ویژه در سه قرن اخیر. سرزمین ما که میراثدار خراسان بزرگ است در پهنای تاریخ، محور تجمع تمدنهای مختلف بوده و از خوبیهای هر کدام بهره برده است. هرات به عنوان نگین خراسان در این زمینه نقشش برجستهتر مینماید. این نگین در دوران فرزندان تیمور گورکانی معروف به تیمور لنگ، پایتخت این دودمان قرار گرفت و درخشندگیاش بیش از پیش نمایان شد.
وی افزود: با سقوط تیموریان هرات به دست شاه اسماعیل صفوی، هرات سالها محل کشمکش بین شیبانیهای ماواءالنهر / فرارود و صفویان بود و زمانی هم بین دودمان سدوزایی و بارکزایی پشتون و قاجار ایران دست به دست میشد، تا این که در آخرین روزهای حیات دوست محمد خان کامل در تسلط بارکزاییها در آمد و جز حوزهای شد که بعدها نام افغانستان را بر آن گذاشتند. البته این نکته را قابل یادآوری میدانم که افغانستان سرزمین جدیدی نیست بلکه نام تازهای است. این نام بر قسمتهای جنوب شرقی خراسان که بیشتر اقوام پشتون / افغان زندگی میکردند، اطلاق میشد و بعداً نام تمام این سرزمین گذارده و بر همه اقوام ساکن آن افغان گفته شد؛ هر چند که اطلاق افغان بر غیر پشتونها تاکنون محل اختلاف است. پس از این همه پر حرفی میرسیم سر اصل مطلب و پاسخش این که وضعیت کنونی هرات در زمینه ادبی آنگونه که شایسته نگین خراسان است، نیست.
وی درباره چرایی نامناسب بودن وضعیت ادبیات در هرات گفت: من فقط برخی از علتها را خلاصه فهرست میکنم؛ 1. از بین رفتن انگیزهها. 2. شرایط بد اقتصادی که خیلیها را واداشته به فکر سیر کردن شکم زن و بچهشان باشند تا کار ادبی. 3. ایجاد محدودیتها از سوی گروه حاکم. 4. عدم حمایت از شاعران و نویسندگان در زمینه چاپ آثارشان. 5. عدم استقبال عمومی از آثار چاپ شده.
رستمی اضافه کرد: شاید عوامل دیگری هم دخیل باشد، اما هنوز به صورت کجدار و مریز شاعران و نویسندگان در این شهر با قبول همه سختیها کار میکنند و نهادهای فرهنگی ادبی چون انجمن ادبی هرات با برگزاری جلساتی، چراغ ادبیات را هرچند کمسو اما روشن نگهداشتهاند. در حوزه ادبیات غزل معاصر طرفداران بیشتری نسبت به شعر سپید و داستاننویسی دارد؛ هر چند که در این دو حوزه هم کارهایی شده و میشود.
این شاعر معاصر در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به سوالی پیرامون وضعیت نشر کتاب و مجموعههای شعر در هرات و وضعیت اقتصادی شاعران و ناشران، اشاره کرد: در باب نشر کتاب به ویژه نشر ادبی وضعیت جالبی نیست تنها چند ناشر انگشتشمار به چاپ آثار نویسندگان شاعران همت میگماشتند که اکنون از این هم کمتر شدند. شاعر باید خود هزینه چاپ کتابش را بدهد و در قسمت خرید کتاب هم باید به دوست و آشنا توصیه کند، رو بیندازد و تبلیغات کند تا کسی کتابش را بخرد.
موانع تبادل کتاب بین ایران و افغانستان برداشته شود
رستمی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره مراودات ادبی و فرهنگی بین ایران و افغانستان و دسترسی مردم به آثار ادبی تولید شده در دو کشور و اینکه اگر آثار تولید شده در افغانستان جایی در بازار کتاب ایران پیدا کنند و موانع صادرات کتاب برداشته شود چه تأثیری روی جریانهای ادبی در افغانستان خواهد گذاشت، گفت: همانطور که در تهران آثار منتشر شده در هرات کمتر یافت میشود، در هرات هم آثار چاپ شده شاعران معاصر ایران خیلی کم پیدا میشود، هر چند که اهل ادبیات افغانستان به ویژه هرات به شاعران ایران توجه بسیار زیادی دارند، شاید معروفترین شاعر معاصر ایران در اینجا فاضل نظری است که طرفداران زیادی دارد. این موج دوستی و توجه به شاعران ایرانی گاهی حسادت شاعران خودی را برمیانگیزد. با این وجود ارتباط اهل ادبیات با این شاعران و شعرشان بیشتر از طریق فضای مجازی است. طی چند سالی که من در محافل ادبی حضور دارم تنها یک بار شاهد تشریفآوری حامد عسکری بودم.
وی افزود: سال 1399 در هرات رادیو نوروز شروع به کار کرد که زمینه خوبی شده بود برای آشنایی شاعران ایرانی با هرات. مصاحبههای خیلی خوبی با چندین شاعر مطرح در ایران داشت، اما آن رادیو هم بعد از سقوط نظام تعطیل شد و فعلاً فعالیت محدودی به صورت مجازی دارد. به نظرم با گسترش فضای مجازی هر روز ارتباط بین دو حوزهی ادبی دارد بهتر میشود. در قسمت موانع صادراتی که شما گفتید، باید عرض کنم، این برمیگردد به سیاست دو دولت همسایه تا در این زمینه رابطه فرهنگی بیشتری را بینشان بر قرار کنند. دادن روادید فرهنگی، ایجاد برنامههای فرهنگی مشترک و خیلی کارهای دیگر.
فرصت حضور شاعران افغانستانی در جشنواره شعر فجر فراهم شود
مولاداد رستمی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره میزان آشنایی اهالی ادب در هرات و سایر نقاط افغانستان با جشنواره بینالمللی شعر فجر و تأثیر این جشنواره بر ارتباط بیشتر محافل ادبی دو کشور، اشاره کرد: در ایران جشنوارههای ادبی زیادی برپا میشود و سال 95 جمعی از اعضای انجمن ادبی هرات در برنامه ادبیای شرکت کردند که در خراسان رضوی برگزار شده بود. شعیب حمیدزی هم در جشنواره شعر فجر سال 96 در قسمت شعر جوان صاحب مقامی شده بود، شعیب آن زمان در ایران در دوره کارشناسی ارشد در حال تحصیل بود. دوستان اهل ادبیاتی که در ایران، مهاجر هستند فرصت بیشتری دارند تا در این جشنوارهها شرکت کنند. شرکت در چنین جشنوارههایی بهترین زمینه برای آشنایی بیشتر بین دو حوزه ادبی است و همین خود سرآغاز روابط تنگاتنگ در زمینه ادبیات مشترک دو ملت است.
درباره شاعر
مولاداد رستمی 13 قوس / آذر 1373 در زندهجان یکی از ولسوالیها یا به قول ایرانیها شهرستانهای هرات به دنیا آمد. زندهجان قسمت مرکزی فوشنج باستانی است که نام این شهر در کتب معتبر تاریخ و جغرافیای قدیم ذکر شده است. مدتی در ایران ساکن بود. تا کلاس سوم دبستان را در ایران خواند. سال 83 به افغانستان بازگشت. از سال 88 به سرودن شعر روی آورد. سال 95 عضو انجمن ادبی هرات شد و از آن زمان تاکنون از بزرگان ادبیات هرات چون استاد دکتر محمد داوود منیر رئیس انجمن ادبی هرات، دکتر صلاح الدین جامی، استاد دانشگاه هرات، بانو نیلوفر نیکسیر، بانو فروزان امیری، بانو افسانه واحدیار، اسد یوسفی دبیر کانون جوانان انجمن ادبی، جاوید نبیزاده، رامین عربنژاد، اکرام بسیم و بسیاری دیگر از استادان ادب و اهالی ادبیات راهنمایی گرفت.