جمعه 9 آذر 1403

مگر انتخاب صنف پدر در والیبال جرم است؛/ پاسخ جالب سرمربی به حضور پسرش در تیم ملی

وب‌گاه ورزش سه مشاهده در مرجع
مگر انتخاب صنف پدر در والیبال جرم است؛/ پاسخ جالب سرمربی به حضور پسرش در تیم ملی

سرمربی تیم ملی جوانان از مصائب پیش روی خود و شاگردانش در مسیر کسب عنوان قهرمانی جهان صحبت کرد.

به گزارش "ورزش سه"، اشک‌های بعد از قهرمانی مربیان و بازیکنان بیشتر مواقع از سر خوشحالی است اما غلامرضا مومنی‌مقدم بیشتر به‌خاطر فشارهایی که در 2سال گذشته تحمل کرده بود، اشکش درآمد. مومنی‌مقدم که تیم والیبال جوانان را قهرمان آسیا کرده بود، این بار در مسابقات قهرمانی جهان روی سکوی اول رفت. 5ست بازی در فینال مقابل ایتالیا، شکست دادن این تیم که خولیو ولاسکو را به‌عنوان مدیر فنی کنارش داشت، بردن لهستان قهرمان نوجوانان جهان، شکست‌دادن آرژانتین و بلغارستان که همگی در قد و قواره قهرمان این تورنمنت ظاهر شده بودند، ارزش قهرمانی ایران را دوچندان کرد؛ قهرمانی بدون شکست که رکوردی تاریخی برای جوانان ایران بود. اما این جام به راحتی به‌دست نیامده و مومنی‌مقدم از روزهای سختی که پشت سر گذاشته صحبت می‌کند.

در نخستین واکنش به قهرمانی تیم در مسابقات جهانی گریه کردید. این اشک‌ها به‌خاطر خوشحالی بیش از حد بود یا خالی شدن از فشاری که این مدت تحمل کرده بودید؟ مسئولیت سنگینی روی دوش من بود. در ایران همه نتیجه می‌خواهند و فشار زیادی روی مربی است اما مربی نمی‌تواند این فشار را به بازیکن منتقل کند و نقش ضربه‌گیر را دارد و باید تحمل کند. در این مدت انتقادات غیرمنصفانه‌ای هم شده بود و نخواسته بودم جواب بدهم و با توجه به اعتقادی که به‌کار خودم و کادرم داشتم، ترجیح می‌دادم به جای توضیح دادن، تمرکزم روی کارم باشد. خوشبختانه ما تنها تیمی شدیم که هم در آسیا قهرمان شدیم و هم در جهان. آن لحظه که تیم به قهرمانی رسید، اتفاقات 2سال گذشته از ذهنم گذشت و تخلیه روانی شدم. به هر حال تیم به مقصدی که می‌خواست، رسیده بود. این قهرمانی جواب غرض‌ورزی‌ها و فشارها بود. جوابی که فقط می‌شد با طلا داد، بالاتر از طلا که نداریم.

دلیل اصلی این انتقادات به‌خاطر این بود که پسرتان پندار در تیم بود یا به مسائل دیگری هم انتقاد داشتند؟ خوشبختانه نه موردی بود که بتوانند ایراد فنی بگیرند و نه در این مدت خلافی از من و بقیه اعضای کادر دیده بودند. کسی نمی‌توانست به من انگی بزند، چون همه می‌دانند که اهل زد و بند نیستم. تنها چیزی که توانستند روی آن زوم کنند این بود که می‌گفتند چرا پسر سرمربی در تیم است. اما چرا نباشد؟ بازیکنی که از 4-3سالگی مربی خصوصی والیبال داشته با بازیکنی که فقط 2سال کار کرده باید فرقی داشته باشد. این را به‌خاطر اینکه بچه خودم در تیم بود، نمی‌گویم. اعتقاد من این است که باید شایسته‌سالاری باشد اما در شرایط 50-50بازیکنی که پدرش والیبالیست بوده و مربی والیبال است، به بازیکن دیگر ارجحیت دارد، چون به هر حال تجربه پدر به کمک پسر می‌آید. در همه صنف‌ها پسر شغل پدر را انتخاب می‌کند ولی در والیبال جرم است. خیلی از بچه‌های بازیکنان قدیمی و مربیان به‌خاطر این نگاهی که وجود دارد، فرصت بازی کردن را از دست دادند. آنهایی که می‌دیدند من خریدنی نیستم، تنها راه فشار را پیدا کرده بودند. من تحمل کردم و کارمان هم با طلای جهان به پایان رسید.

از نظر فنی کار پندار را قبول دارید؟ او هم مثل بقیه بازیکنان بود، بقیه بازیکنان هم مثل پسر من بودند. پندار در اردوها و مسابقات از همه منظم‌تر بود تا برای من مشکل‌ساز نشود. از نظر فنی هم نیازی به توضیح من نیست. در بازی با تونس که 2بر صفر عقب بودیم، پندار به زمین آمد و بازی را بردیم. اگر او نبود ما شاید می‌باختیم و مثل لهستان نمی‌توانستیم به مراحل بالاتر برسیم. در تورنمنت صوفیه و در بازی بلغارستان هم عرشیا به‌نژاد مصدوم بود و پندار بازی کرد و بازی را بردیم. پندار حقش بود که در تیم باشد. غیراز فشارهای روانی، تیم کمبودهایی هم داشت؟ خیلی مصر بودم که تیم در کمپ تیم‌های ملی تمرین کند و با اینکه مشکل خوابگاه و سالن وجود داشت ولی فدراسیون شرایط را برای ما مهیا کرد. به هر حال تیم جوانان نسبت به تیم بزرگسالان تفاوت‌هایی داشت که طبیعی بود و گلایه‌ای هم نداریم. از نظر من هم جوانان و هم نوجوانان به حمایت‌های مالی و معنوی بیشتری نیاز دارند. بازیکنان بزرگسال قراردادهای 4-3میلیارد تومانی می‌بندند و نیازی به پاداش ندارند اما بازیکنان رده‌های سنی پولی نمی‌گیرند و باید به آنها بیشتر توجه شود. این بازیکنان سرمایه والیبال هستند و از نظر مالی و روانی باید حمایت شوند تا متوجه شوند که نادیده گرفته نشده‌اند. بعضی از این بازیکنان حتی پول کفش ندارند و برای ادامه راه باید انگیزه داشته باشند.

یعنی در تیم جوانان بازیکنی هست که نتواند پول کفش را پرداخت کند؟ می‌توانم بگویم وضع مالی 70-60درصد بازیکنان خوب نبود. سال قبل با باشگاه‌ها قرارداد پایینی بسته بودند که حتی آن پول را هم نگرفتند. خیلی از بازیکنان پول کفش و لباس نداشتند که بعضی از اعضای کادر فنی نیازشان را برطرف می‌کردند تا جلوی بقیه سرخورده نشوند. فدراسیون باید به این موارد توجه کند. در مسابقات برای بعضی از تیم‌ها شکست خیلی مهم نبود. تیم آمریکا یا حتی بحرین که برای میزبانی هزینه کرده بودند، خیلی راحت با شکست برخورد می‌کردند. اما در تیم ایران اگر تیم بازی را 5سته و 4سته هم می‌برد، بچه‌ها ناراضی و ناراحت بودند. معنی مسابقات برای آن کشورها با ما متفاوت است. آمریکایی‌ها نمی‌گویند به مسابقات قهرمانی جهان می‌رویم، می‌گویند به جشنواره می‌رویم. آنها بیشتر دنبال این هستند که در این مسابقات جوانانشان را برای تیم ملی آماده کنند و نتیجه برایشان خیلی مهم نیست. اما در تیم ما اولویت نتیجه است و اگر تیم نتیجه نگیرد، نخستین کسی که قربانی می‌شود مربی است و ممکن است در همان فرودگاه برکنار شود. اما باید نگاه واقع‌بینانه به همه چیز داشته باشیم و درخواستمان طبق چیزی باشد که به بازیکن داده‌ایم نه بیشتر. اگر فدراسیون به مربی تیم اعتقاد دارد و از نظر فنی کارش را تأیید می‌کند، باید سطح توقع را از نظر نتیجه‌گیری در جامعه پایین بیاورد و به جوانان فرصت بدهد که در این رده پخته و برای بزرگسالان آماده شوند. آماده کردن جوانان برای تیم ملی درست مثل پختن غذا می‌ماند؛ تیم‌هایی مثل آمریکا و بلغارستان شعله را کم می‌کنند و اجازه می‌دهند تا بازیکن در آرامش برای تیم ملی آماده شود. بلغارها مربی ایتالیایی آورده‌اند، تورنمنت دوستانه برگزار کردند اما از اینکه به فینال نرسیدند و سوم شدند، ناراحت نبودند و خیلی راحت با این موضوع برخورد کردند.

در ایران هم نسبت به اینکه تیم دست کدام مربی است، برخوردها متفاوت است. یک دوره از تیمی که نتیجه نمی‌گیرد استقبال گرم می‌شود اما به هر نتیجه‌ای که تیم شما می‌گرفت، ایراد وارد بود. مثلا بعد از بازی با بلغارستان که 4سته بردید، گفتند کادر فنی بلغارستان، کادر فنی ایران را شکست داد. یا در بازی با آرژانتین بعضی‌ها معترض بودند که چرا ایران ستی را که 16بر 13جلو بود، از دست داد. قبلا حساس بودم اما حالا فقط انتقاد کسانی برایم مهم است که 2شاخصه داشته باشند، اینکه تجربه‌شان بیشتر از من و رزومه‌شان بهتر از من باشد. من 16سال مربی تیم های ملی بوده‌ام و الان هم سرمربی جوانان هستم. بعضی‌ها با غرض‌ورزی نظر می‌دهند. ما 4تیم بزرگ ایتالیا، لهستان، بلغارستان و آرژانتین را شکست دادیم که همه آنها به همراه برزیل لیاقت قهرمانی را داشتند اما جام به تیم ما رسید. بعد از قهرمانی یکی از نگرانی‌های اصلی هدر رفتن استعداد این بازیکنان بود. خیلی از هواداران به این موضوع اشاره کرده‌اند که بیشتر این بازیکنان که حتی بهترین جهان شده‌اند، در بزرگسالی نادیده گرفته می‌شوند و کنار می‌روند. شما نگران وضعیت آنها نیستید؟ من هم نمی‌توانم منکر این موضوع شوم. بازیکنان ما در رده نوجوانان و جوانان بهترین جهان می‌شوند اما در بزرگسالی رقبای آنها که در سطح معمولی بودند به سطح عالی می‌رسند و بازیکنان ما عقب می‌مانند. قبل از هر چیزی سیاست‌های فدراسیون است که می‌تواند به رشد آنها کمک کند، اینکه جوانان هر چه زودتر به اردوها و تیم ملی بزرگسالان تزریق شوند و در بعضی از تورنمنت‌ها بازی کنند. با اینکه بازیکنان اصلی تیم ملی ایتالیا جوان هستند اما در هفته اول لیگ ملت‌ها برای این تیم بازی کردند و کسی قبلا آنها را ندیده بود. امسال چون رنکینگ مهم بود، به نتیجه نیاز داشتیم اما سال‌های بعد می‌توانیم در لیگ ملت‌ها از جوانان استفاده کنیم. مسئله مهم دیگر این است که بازیکنان در رده جوانان بیشتر در اختیار کادر فنی هستند تا بازیکنان تیم ملی. این در اختیار بودن خیلی مهم است و به حرفه‌ای شدن بازیکنان کمک می‌کند. این مسئله باید آسیب‌شناسی شود.

چند بازیکن از تیم جوانان را در حد تیم ملی می‌دانید؟ 5-4 بازیکن استانداردهای بازی در حد تیم ملی را دارند.

از این به بعد قرار است چه کار کنید؟ فعلا که 6بازیکن از تیم جوانان به مسابقات دانشجویان جهان خواهند رفت. بعد از آن هم لیگ را داریم. باید ببینیم فدراسیون ما را می‌خواهد یا نه. فقط انتقاد کسانی برایم مهم است که 2شاخصه داشته باشند، اینکه تجربه‌شان بیشتر از من و رزومه‌شان بهتر از من باشد. من 16سال مربی تیم های ملی بوده‌ام و الان هم سرمربی جوانان هستم. بعضی‌ها با غرض‌ورزی نظر می‌دهند.

همشهری ورزشی

مگر انتخاب صنف پدر در والیبال جرم است؛/ پاسخ جالب سرمربی به حضور پسرش در تیم ملی 2
مگر انتخاب صنف پدر در والیبال جرم است؛/ پاسخ جالب سرمربی به حضور پسرش در تیم ملی 3
مگر انتخاب صنف پدر در والیبال جرم است؛/ پاسخ جالب سرمربی به حضور پسرش در تیم ملی 4