یک‌شنبه 4 آذر 1403

می‌خواهم زنده بمانم؛ نگاهی به مصائب تعطیلی کتابفروشی‌ها در ایران

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
می‌خواهم زنده بمانم؛ نگاهی به مصائب تعطیلی کتابفروشی‌ها در ایران

تعطیلی کتابفروشی‌ها در سال‌های اخیر موضوع تازه و جدیدی نیست، مشاهدات نشان می‌دهد که تعطیلی‌ها عمدتاً در پی اقتصادی نبودن این حرفه و اجاره بهای سنگین مالکان بوده است، مالکانی که گاهی نهادهای عمومی و بانک‌ها هستند.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «مدیر کتابفروشی... از تعطیلی این کتابفروشی به دلیل عدم تمدید قرارداد مالک خبر داد» این عبارت عبارت آشنایی در سال‌های اخیر در رسانه‌ها بوده است، عبارتی که داغ سنگین تعطیلی یک کتابفروشی بر پیشانی شهر را نشان می‌دهد.

این روزها بار دیگر خبر تعطیلی خانه کتاب شفق به مدیریت محمدتقی حق‌بین از ناشران کودک و نوجوان این عبارت را مهمان رسانه‌ها کرده است، کتابفروشی‌ای با قدمت هفت ساله به دلیل عدم تمایل مالک (نهاد دولتی) برای تمدید اجاره در آستانه تعطیلی قرار گرفته و یک تعطیلی دیگر به تعطیلی سال‌های اخیر کتابفروشی‌های تهران اضافه می‌کند.

3 هزار کتابفروشی برای جمعیت 85 میلیون نفری

این در حالی است که آمار کتابفروشی‌های فعال در سطح کشور آماری تأسف‌انگیز است، تأسفانگیز از این جهت که برای جمعیت 85 میلیون نفری با بیش از 11 هزار پروانه نشر، تنها 3 هزار کتابفروشی دایر است که از این میان نیز بخش عمده‌ای با مجوز کتابفروشی عمدتاً لوازم التحریر و اکسسوری می‌فروشند.

تنها 600 کتابفروشی در تهران فعال هستند

طبق آماری که توسط خانه کتاب منتشر شده است، تا سال 97 در کل کشور حدود هشت هزار کتاب‌فروشی داشتیم که حدود 1500 کتابفروشی در استان تهران مستقر بودند. بنابراین تا همین چند سال پیش یعنی در میانه دهه 90 آمار کتابفروشی‌های فعال حدود دوبرابر رقم فعلی بود و کتابفروشی‌های تازه‌نفس رو به رشد بودند، اما در پی سیاست‌های نادرست دولت و افزایش قیمت کاغذ، کتاب رفته رفته از سبد خانوار حذف شد. تا جایی که حالا تعداد کتابفروشی‌های تهران به زحمت به شمار 600 می‌رسد.

تجربه‌های تلخ تعطیلی کتابفروشی‌ها در سال‌های اخیر

تعطیلی کتابفروشی‌ها در سال‌های اخیر شدت بیشتری به خود گرفته است، سال گذشته تجربه چند تعطیلی در شهر تهران، کام دوستداران کتاب را تلخ کرد، فروشگاه کتاب کودک و نوجوان با سابقه بیش از 40 سال فعالیت، کتابفروشی فردوسی با سابقه 50 سال فعالیت، کتابفروشی گوشه با 3 سال فعالیت، کتابفروشی چهل کلاغ با سه سال فعالیت، کتابفروشی پارسه‌، کتابفروشی مرواردید در خیابان انقلاب، کتابفروشی مهرگان در اصفهان، کتابفروشی هوپا شعبه تهرانپارس، کتابفروشی «ایرانیان»، کتابفروشی «نشر رود»، کتابفروشی «نشر آسیا»، کتاب‌فروشی «اکتبر»، کتابفروشی «شکسپیر» در رشت، کافه کتاب «آیه» در اراک، کتابفروشی «شهر آفتاب» مشهد، کتابفروشی «عبداللهی» و... تنها نمونه‌ای از تعطیلی‌های یکی دو سال اخیر کتابفروشی‌هاست.

معاون فرهنگی وزارت ارشاد: 40 میلیون نفر در ایران دسترسی به کتابفروشی ندارند

این تعطیلی‌ها در حالی اتفاق افتاده است که دغدغه اصلی نشر در سال‌های اخیر کمبود ویترین کتاب بوده و به گفته معاون فرهنگی وزارت ارشاد همچنان نیمی از جمعیت ایران یعنی حدود 40 میلیون نفر دسترسی به کتابفروشی ندارند.

اجاره بهای سنگین دلیل اصلی تعطیلی‌ها

قطعاً در تعطیلی کتابفروشی‌ها دلایل بسیاری دخیل بوده‌اند، اما بررسی موردی این تعطیلی‌ها نشان می‌دهد که اغلب ردپای اجاره بهای سنگین تیر آخر را به کتابفروشی زده و منجر به تعطیلی شده است، برای نمونه کتابفروشی پارسه با اجاره بهای چهار برابری مواجه شد یا کتابفروشی چهل کاغذ اجاره بهایش از 50 میلیون تومان به 100 میلیون تومان ماهانه افزایش یافت.

در اواخر دهه 80 و سال‌های نخست دهه 90‌، کمبود ویترین کتاب، بسیاری از نهادها و سازمان‌های فرهنگی را به اجاره ملک به کتابفروشی‌ها و تاسیس کتابفروشی ترغیب کرد، تا جاییکه تا نیمه دهه 90 تأسیس کتابفروشی‌ها با رشدی مناسب نسبت به سال‌های پیش از آن مواجه شده بود، اما حالا چند سالی است با پررنگ‌تر شدن مشکلات اقتصادی نهادها و سازمان‌های دولتی نیز ترجیح داده‌اند که به بهره‌برداری اقتصادی حداکثری از امکانات خود بیاندیشند، از همین رو طبیعتا کتابفروشان که اقتصاد سودآوری محسوب نمی‌شوند، نمی‌توانند از پس اجاره‌بهای سنگین بربیانید و خواه ناخواه با تعطیلی مواجه می‌شوند؛ بنابراین باید گفت که در سال‌های اخیر‌، زنگ خطر حیات برای بسیاری از مشغال مرتبط با کتاب به صدا درآمده است.

مشاهدات میدانی خبرنگار تسنیم، نشان می‌دهد که اجاره بهای فروشگاه‌های استیجاری مشغول به کتابفروشی در کمترین شکل ممکن 50 درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته و در مواری گاه دو تا سه برابر نیز شده است.

در همین راستا بسیاری از نهادهای عمومی که وظیفه ذاتی آنها توسعه فعالیت فرهنگ عمومی است و ابزارهای بسیاری را هم در این زمینه دارند در همین بازه زمانی چند سال اخیر محدودیت‌های بسیاری برای بهره بردارانی ایجاده کرده‌اند. بسیاری از این محدودیت‌ها رویای فعالیت کتابفروشی را از منظر اقتصادی نابخردانه و غیر ممکن ساخته است.

سؤالی که در این زمینه به ذهن متبادر می شود، چرایی پیش قدم شدن نهادهای عمومی کشور با این رویداد و نگاه کاملا تجاری و غیرحمایتی از یک رویداد کاملا فرهنگی در کشور است. سوال اصلی اینجاست که وجود یک یا دو کتابفروشی در میان املاک این نهادها و کسب درآمد حداقلی از آنها که یارانه‌ای برای تداوم‌بخشی به فعالیت فرهنگی در کشور می‌شود، آیا به هزینه‌ها و درآمدهای کلان آنها آسیبی وارد می‌کند و فشاری را متحمل می‌سازد؟

قطعاً پاسخ به این پرسش منفی است؛ زیرا با تعطیلی هر کتابفروشی‌صدمات جبران‌ناپذیرتری به جامعه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی زده می‌شود.

از سوی دیگر آیا اقتصاد ضعیف کتابفروشی‌ها که آن‌ها را مجبور به فروش کالای غیر از کتاب نیز کرده است، می تواند پاسخگوی ودیعه‌های میلیاردی و اجاره های 200 تا 500 میلیون تومانی؛ ماهانه برای اجاره ملک‌های آزاد کند؟ قطعا خیر.

رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان: نتوانستیم حتی خلاء کتابفروشی‌ها را در تهران پرکنیم

هومان حسن‌پور رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با اشاره به خطراتی که حیات کتابفروشی‌ها را تهدید می‌کند، به تسنیم گفت: تصور کنید شهر ما بدون کتابفروشی چه چهره‌ای پیدا خواهد کرد؟ مشکل امروز جامعه ما فرهنگی است، در میان جامعه فرهنگ کتابخوانان اتفاقا فرهنگی‌ترین و صبورترین قشر هستند، ما در سال‌های اخیر با علم به نیازی که این بخش دارند، نتوانسته‌ایم پاسخگویی داشته باشیم، سال‌هاست که می‌دانیم کتابفروشی در کشور اندک است، کتابفروشان مشکلات بسیار دارند و... اما حداقل در چهار سال اخیر که ما مدیریت اتحادیه را در دست داشتیم، عدد و رقم تاسیس کتابفروشی‌ها در بخش خصوصی چندان چشمگیر نبوده و نتوانسته‌ایم حتی در تهران این خلاء را پرکنیم.

وی با بیان این مطلب که در مجموع شاید حدود 200 تا 250 مجوز تاسیس کتابفروشی صادر شده باشد که باید در این میان رقم کتابفروشی‌های تعطیل شده را نیز محاسبه کرد‌، گفت: با وضعیت فعلی هزنیه‌کردها در کشور، نهادهای عمومی برای جبران بخشی از هزینه‌ها و بودجه خود تمایل پیدا کرده‌اند تا حداکثر بهره‌برداری اقتصادی را از داشته‌های خود داشته باشند، در این زمینه برخی ملک‌های خود را که در اختیار فعالیت‌های فرهنگی از جمله کتابفروشی‌ها بوده پس گرفته و برخی نیز اجاره‌بهای خود را چندبرابر کرده‌اند.

کتابفروشی اقتصادی سودآور ندارد

به گفته حسن‌پور برخی از نهادهای دولتی و حاکمیتی در رقابت با بخش خصوصی خود اقدام به تاسیس کتابفروشی کرده‌اند. و برخی نیز اقدام به تغییر کاربری کتابفروشی خود کرده‌اند. برخی از کتابفروشان نتوانسته‌اند از پس مخارج خود بربیایند و به اغذیه فروشی‌، کافه و... تبدیل شده‌اند، کتابفروشی اقتصادی سودآور ندارد، یک سرمایه‌گذاری فرهنگی است، در این سرمایه‌گذاری فرهنگی همه باید دخیل باشند، نهادهای عمومی صاحبان املاک و... نیز باید دخیل باشند.

گزارش تسنیم از تعطیلی 4کتابفروشی قدیمی و تازه‌نفس در تهران / نامهربانی تجریش‌نشین‌ها با کتاب و کتابخوانی

مرگ تدریجی رویای کتابفروشی‌های سرزنده و پرانرژی؛ گوشه‌های دنج خلق فرهنگ و کتاب و کلمه برای جامعه به شدت شرطی شده ایران امروز قطعه‌ای دیگر از تکمیل پازل انحطاط فرهنگی است که برخی از فعالان فرهنگی در سال‌های اخیر خطر ایجاد و تثبیت آن را گوشزد کرده بودند.

امروز برخی بر این باور رسیده اند که چون راه‌اندازی کتابفروشی کاری سودآور به لحاظ اقتصادی نیست، نباید به سراغ چنین سرمایه‌گذارِ‌هایی رفت‌، این در حالی است که هنوز بسیاری از علاقه‌مندان این حوزه نه تنها در این زمینه سرمایه‌گذاری می‌کنند، بلکه معتقد هستند که این دولت و حاکمیت است که باید جبران بخشی از ضرر و زیان‌های اقتصادی این شغل را با حمایت‌های مالی و معنوی خود داشته باشد تا کتابفروشان از این پیچ اقتصادی خطرناک در شرایط تحریم به سلامت عبور کنند.

نادر قدیانی مدیر انتشارات قدیانی از جمله افرادی است که در سال گذشته اقدام به تاسیس مجتمع فرهنگی بنفشه با محوریت کتاب در خیابان کریم‌خان کرد. قدیانی به تسنیم گفت: اقتصاد این سال‌های جامعه ایران عجیب و غریب است، کاغذ گران است و کسی کتاب نمی‌خرد، در این مواقع اولین کسی که ضربه می‌خورد، قشر فرهنگ و هنر و در میان فرهنگ و هنر نشر بیشترین آسیب را می‌بیند.

وی ادامه داد: در این میان کتابفروشی‌ها نیز به عنوان بیرونی‌ترین لایه چرخه نشر آسیب بیشتری را متحمل می‌شوند، برخی از کتابفروشی‌ها وابسته به نشر هستند که از طریق نشر تقویت می‌شوند، اینگونه کتابفروشی‌ها به راحتی تعطیل نمی‌شوند، بلکه معمولا گسترش هم پیدا می‌کنند. برخی دیگر که استقلال دارند باید از طریق همان‌کتابفروشی اموراتشان بچرخد، این کتابفروشی‌ها غالبا اجاره‌ای هستند و مالکانشان پس از مدتی یا اجاره بها را گران می‌کنند و یا به هر دلیل نظرشان تغییر پیدا می‌کند.

قدیانی: چگونه انتظار دارند یک کتابفروشی را ظرف دو ماه به جای دیگری منتقل کرد؟

قدیانی با اشاره به ماجرای کتابفروشی خانه شفق و... گفت: برخی از این کتابفروشان سالها زحمت کشیده‌اند تا کتابفروشی‌شان پاخور شده است، چگونه می‌توان آن را ظرف دو ماه جمع‌آوری و به محل دیگری منتقل کرد؟ آیا به واقع آن فرد می‌تواند محل مناسبی پیدا کرده و کتابفروشی را به آنتجا منتقل کند؟ در موارد سال‌های اخیر چند کتابفروشی پس از سرآمدن مهلت اجاره و تمدید توانستند به جای دیگری منتقل شوند؟ آیا برای همیشه تعطیل نشدند؟

مدیر انتشارات قدیانی با اشاره به لزوم حمایت‌های دولتی و حکومتی از کتابفروشی‌ها گفت: وظیفه نهادهای عمومی مثل کمیته امداد، بنیاد مستضعفان، بانک‌ها، شهرداری‌ها و سایر نهادهای دولتی که املاک عمومی دارند، این است که بخشی از فعالیت و هزینه‌های خود را صرف کار فرهنگی کنند، چه کار فرهنگی بهتر از ایجاد کتابفروشی؟

قدیانی در پاسخ به این پرسش که آیا راه‌اندازی کتابفروشی به لحاظ اقتصادی سودآور است یا خیر گفت: اگر تهران را یک تخم مرغ در نظر بگیریم‌، قسمت زرده محیط‌های تجاری و اداری است و قسمت سفیده، محیط‌های مسکونی ، تاسیس و راه‌اندازی کتابفروشی دیگر در محیط‌های تجاری و اداری مثل خیابان انقلاب و کریم خان جولاب نمی‌دهد، باید به سراغ محیط‌های مسکونی برویم. ما کتابفروشی بنفشه را 6 ماه پیش در خیابان کریم‌خان راه‌اندازی کردیم اما در 6 ماهه گذشته حقوق پرسنل را هم از انتشارات پرداخت می‌کنیم وهنوز 50 درصد هزینه‌ها جبران نمی‌شود. اگر ما همین 5 طبقه را به مانتوفروشی‌های کریم‌خان اجاره داده بودیم، 20 برابر درآمد فعلی درآمد داشتیم.

کمرنگ شدن کتاب در فروشگاه‌ها تعطیلی کتاب‌فروشی‌ها حرف امروز و دیروز نیست، سال‌هاست که گاه کتاب‌فروشی‌ها به نفع اغذیه‌فروشی‌ها و کافه‌ها کنار می‌روند یا تعطیل می‌شود که هزینه اضافی برای صاحبش به بار نیاورد. تأسیس کتاب‌فروشی به معنای اختصاصی آن، کمرنگ شده و آنچه عملا در مال‌های بزرگ شهر اتفاق می‌افتد، فروشگاه‌های بزرگ لوازم‌التحریر و اکسسوری و اسباب‌بازی به اضافه چند قفسه و میز کتاب است، راسته انقلاب نیز سال‌هاست که تبدیل به کتابفروشی‌های کمک درسی و آموزشی شده و تعداد کتابفروشی‌های عمومی آن به انگشتان یک دست رسیده است.

در این وانفسا ضرورت حمایت از راه‌اندازی و حیات کتابفروشی‌ها بیش از هر دوره دیگری احساس می‌شود، اگرچه در سال‌های اخیر قوانینی نیز به منظور تسهیل راه‌اندازی کتابفروشی‌ها در شهر به تصویب رسیده است و مسئولان نیز تلاش‌هایی برای حمایت داشته‌اند، اما اهالی این حرفه معتقدند که این قوانین به تنهایی نمی‌توانند کاری از پیش ببرند. از همین روست که این روزها در شهر کتابفروشی‌ها فریاد می‌زنند که می‌خواهم زنده بمانم.

می‌خواهم زنده بمانم؛ نگاهی به مصائب تعطیلی کتابفروشی‌ها در ایران 2
می‌خواهم زنده بمانم؛ نگاهی به مصائب تعطیلی کتابفروشی‌ها در ایران 3
می‌خواهم زنده بمانم؛ نگاهی به مصائب تعطیلی کتابفروشی‌ها در ایران 4
می‌خواهم زنده بمانم؛ نگاهی به مصائب تعطیلی کتابفروشی‌ها در ایران 5
می‌خواهم زنده بمانم؛ نگاهی به مصائب تعطیلی کتابفروشی‌ها در ایران 6