پنج‌شنبه 8 آذر 1403

نامه منتشر نشده قطب‌زاده به وزارت خارجه آمریکا + جزئیات

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
نامه منتشر نشده قطب‌زاده به وزارت خارجه آمریکا + جزئیات

در اسناد سفارت آمریکا در تهران، سندی وجود دارد که نشان می‌دهد دی ماه 56 قطب‌زاده با جورج گریفین، از مسئولین میز خاورمیانه و جنوب آسیای دفتر اطلاعات و تحقیقات وزارت امور خارجه آمریکا دیدار کرده است.

در چندماهی که امام‌خمینی، در فرانسه مستقر شده بود، علاوه بر روحانیونی که در نجف همراهش بودند، چند چهره دیگر نیز به حلقه یکِ اطرافیان ایشان اضافه شد و از این رو کارویژه سیا و وزارت امور خارجه آمریکا، شناسایی سوابق و شخصیت این افراد بود.

پاییز و زمستان 1357 سرعت و تعدد رخدادهای ایران زیاد بود و هنری پرکت که تازه چندماهی از مسئولیت جدیدیش یعنی رئیس بخش ایران در دفتر امور خاورمیانه وزارت امورخارجه آمریکا می‌گذشت، روزهای شلوغی را پشت سر می‌گذاشت. در این چندماهی که امام‌خمینی، در فرانسه مستقر شده بود، علاوه بر روحانیونی که در نجف همراهش بودند، چند چهره دیگر نیز به حلقه‌ی یکِ اطرافیان او اضافه شده بود. یکی از کارویژه‌هایی که هم سیا و هم وزارت امور خارجه آمریکا برای خود تعریف کرده بودند، شناسایی سوابق و شخصیت این افراد بود.

یکی از آنها «صادق قطب‌زاده» بود. او هرچند ابتدا جزو دانشجویان مقیم پاریس بود، اما در سالهای اخیر نامش بیشتر از سمت حلقه‌ی اطرافیان امام موسی صدر شنیده می‌شد. قطب‌زاده هرچند در سالهای اخیر با بیت امام در نجف نیز مرتبط بود، اما چون در جریان فعالیتهای مبارزاتی چندین‌ساله‌اش ارتباطات نسبتا خوبی با شخصیت‌های اروپایی و عربی مختلف پیدا کرده بود، خود را فردی مستقل و پیشرو می‌دید و کنش‌های جداگانه خود را داشت. وجهه‌ی «حقوق‌بشری» دولت کارتر، یکی از محورهایی بود که برخی مبارزین داخل و خارج ایران را جذب خود کرد و آنها با رویای کندکردن روند حمایتی آمریکا از شاه، به سمت تعامل با شخصیت‌های آمریکایی رفتند. نشست و برخاستی که اغلبشان مایل به علنی شدن آن نبودند. در جریان افشای اسناد سفارت آمریکا در تهران، نام تعدادی از افراد و جریان‌هایی که با چنین رویکردی با آمریکایی‌ها به گفت‌وگو نشسته بودند منتشر شد. قطب‌زاده هم یکی از این افراد بود.

در اسناد سفارت آمریکا در تهران، سندی وجود دارد که نشان می‌دهد دی ماه 56 قطب‌زاده با جورج گریفین، از مسئولین میز خاورمیانه و جنوب آسیای دفتر اطلاعات و تحقیقات وزارت امور خارجه آمریکا دیدار کرده است. او خود را «رئیس یک نهضت مقاومت ایرانی که مقرش در پاریس است» و «تماس‌های زیرزمینی و مخفیانه با همه سطوح جامعه ایران از جمله نظامیان» دارد معرفی و هدفش از این سفر را تماس با آمریکایی‌هایی که داخل یا خارج از دولت آمریکا با اوضاع ایران آشنا هستند بیان می‌کند. قطب‌زاده در پایان این دیدار، نامه‌ای که از جانب خودش خطاب به «رابرت مَنتِل» نوشته را به گریفین می‌دهد.

انتخاب قطب‌زاده به ظاهر دقیق بود. منتل مسئول «دفتر کمک‌های امنیتی»، یکی از زیرمجموعه‌های «دفتر امور سیاسی‌نظامی» وزارت امورخارجه آمریکا بود. دفتر امور سیاسی‌نظامی نیز در واقع رابط این وزارت‌خانه با وزارت دفاع است و وظیفه‌اش ارائه‌ی طرح و استراتژی در زمینه‌ی‌های امنیت بین‌المللی، کمک‌های امنیتی و عملیات نظامی است. از چگونگی واکنش منتل به این درخواست و سایر دیدارها و نامه‌های احتمالی قطب‌زاده در سفرش به آمریکا، سند دیگری در دست نیست؛ اما رابطه‌ی قطب‌زاده و گریفین تا تابستان 1357 حداقل با ارسال یک نامه‌ی دیگر ادامه می‌یابد.

یک سال پس از آن دیدار، در دی‌ماه 1357 و روزهایی که نام قطب‌زاده به عنوان یکی از اطرافیان امام‌خمینی در فرانسه مطرح است، گزارش این دیدار و متن نامه او، از طرف منتل برای پرکت ارسال شده و رونوشتش نیز به اطلاع سفارت آمریکا در تهران می‌رسد. متن این گزارش و نامه، پس از تسخیر سفارت آمریکا در اسناد افشاشده توسط دانشجویان پیروخط امام منتشر شد. موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، برای نخستین‌بار، تصویر این دو سند را همراه با متن آنها منتشر می‌کند.

سند اول: گزارش گریفین از دیدار با قطب‌زاده که رونوشت آن توسط مانتل به پرکت ارسال شده است.

یادداشت محرمانه از: رابرت منتل Pm/SSP

تاریخ سند: 17 ژانویه 1979_27/10/1357

به: آقای هنری پرکت NNBA/IRN

موضوع: تماس با صادق قطب‌زاده در نوامبر 1977

می‌خواهم توجه شما را به چکیده مذاکراتی که با صادق قطب‌زاده که طبق گزارشهای اخیر جراید ظاهرا از دستیاران کلیدی و سخنگوی آیت‌الله خمینی است، جلب کنم. قطب‌زاده روزی در نوامبر 1977 به من مراجعه کرده تقاضا کرد که با او نهار صرف کنیم و خود را به عنوان رئیس یک نهضت مقاومت ایرانی که مقرش در پاریس است معرفی کرد. من از چارلی ناس که آن‌گاه مدیر امور ایران بود، پرسیدم که آیا او اطلاعی درباره قطب‌زاده دارد یا خیر. ناس اطلاعی درباره قطب زاده یا سازمان او نداشت. من بعد با قطب‌زاده نهار صرف کردم. یعنی حدود دو سه هفته قبل از اینکه شاه در دسامبر 1977 از آمریکا دیدن کند. اگر حافظه من اشتباه نکرده باشد. نکاتی که قطب‌زاده بدان اشاره کرد از این قرار بود: او به آمریکا آمده است تا با آمریکایی‌هایی که چه در داخل و چه در خارج از حکومت، تا آنجایی که او می‌داند، با امور ایران آشنایی دارند تماس برقرار کند. (او ظاهرا با گزارش من برای کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا تحت عنوان «فروشهای نظامی آمریکا به ایران آشنایی داشت»).

او و سازمانش از تحسین کنندگان آمریکا و ایده‌آلهایی که آمریکا از آن دفاع می‌کند، هستند. او به ویژه در تأکیدی که بر روی حقوق‌بشر به وسیله حکومت کارتر به عمل می‌آمد خشنود بود و فرصتی برای خود می‌دید تا سیاست‌های حکومت کارتر را تحت تأثیر قرار دهد. تا اینکه حکومت کارتر اشتباهات حکومت‌های سابق را تکرار نکند. این اشتباهات عبارتند از یکسان کردن منافع آمریکا در ایران و منطقه به عنوان اینکه این منافع مقارن و تابع نظریات، سیاست‌ها و در واقع ادامه فرمانروایی شاه در ایران است.

شاه در ایران مورد تنفر همگانی است و فشارهایی در سراسر جامعه ایران علیه شاه و شکل سرکوبگر حکومت او در شرف تقویت است. علیرغم ساواک، او و سازمان او دارای تماسهای زیرزمینی و مخفیانه با همه سطوح جامعه ایران از جمله نظامیان است. این تماس‌ها حاکی از آن است که شاه به طور فزاینده‌ای فاقد محبوبیت می‌شود و اینکه انقلابی در حال جوشش و تخمیر است. نظر به اینکه ایالات متحده معتقد است که منافع آن مستلزم پشتیبانی بدون قید و شرط از شاه و سیاست‌های اوست، ایالات متحده با سرکوب‌گری شاه در یک سطح قرار گرفته است. ایران و ایالات متحده آمریکا منافع مشترک بسیاری دارند ولی ایالات متحده آمریکا هنگامی که انقلاب سر برسد زیان خواهد دید، مگر اینکه حکومت کارتر اقداماتی برای اجتناب از هم‌سطح شدن با رژیم و سرکوبگری آن به عمل آورد. درباره نظامیان، ژنرالهای درجات بالا و سایر رهبران همه از سوی شاه خریداری شده‌اند، ولی افسران جزء و درجات متوسط به نحو فزاینده‌ای از فساد و سرکوب‌گری که در اطراف آنها روی می‌دهد منزجر هستند. هرگاه واقعه مورد نظر اتفاق بیفتد، قسمت اعظم نظامیان از مردم ایران پشتیبانی خواهند کرد تا از زمامداران فاسد خود.

در پایان قطب‌زاده تأکید کرد که در حکومت کارتر، امیدواری‌های جدیدی از لحاظ سیاست‌های حقوق‌بشری می‌بیند. او اظهار امیدواری کرد که سیاست خویشتن‌داری از فروش اسلحه از سوی رئیس جمهوری به اتخاذ موضع واقع‌گرایانه‌تری نسبت به تقاضاهای شاه که بسیاری از آنها صرفا تلف‌کردن گنجهای ایران است، منجر خواهد شد.

به‌دنبال ملاقات با قطب‌زاده، من مراتب فوق را با چارلی ناس در میان گذاشتم. بعدا قطب‌زاده اطلاعاتی که به وسیله سازمان او منتشر شده بود به من داد که عبارت بود از اعلامیه 22 اوت 1978 [مرداد 1357] به نام آیت‌الله خمینی. من همه این اطلاعات را به HA/JR دادم، که چنان که من می‌دانم آن را به NEA/IRN و IRN/RU و دیگران توزیع کرد.

من بعد از این نهار و به دنبال نامه شخصی دسامبر 1977 قطب‌زاده که بازنگری گذشته بود، دیگر خبری که شخص او فرستاده باشد نداشتم و این خود یک امر قابل پیش‌بینی بود.

قطب‌زاده یک مرد جدی به نظر می‌رسد که با یک لحن معتدل و عاقلانه صحبت می‌کرد. او امیدوار بود که دولت جدید، سیاست آمریکا را نسبت به ایران تغییر خواهد داد و اگر چنین شود او از آن استقبال خواهد کرد. او از لحاظ ایدئولوژیک ضد آمریکایی به نظر نمی رسید. من امیدوارم که مراتب فوق برای شما جالب بوده و ممکن است مورد استفاده قرار گیرند.

جرج گریفین

سند دوم: متن نامه‌ی قطب‌زاده خطاب به منتل، رئیس دفتر کمک‌های امنیتیِ دفتر امور سیاسی‌نظامی وزارت امور خارجه آمریکا

آقای منتل عزیز، امیدوارم که حال شما خوب باشد. من متأسفم از اینکه نتوانستم زودتر به شما نامه بنویسم ولی اکنون می‌خواهم به خاطر وقت پرارزشی که شما در واشنگتن به من دادید تشکر کنم.

به پیوست اسناد مربوط به شکنجه ها و روشهای پلیسی و نامه هایی از خانواده های زندانی شده و چند اعلامیه درباره ایران فرستاده می‌شود. متأسفانه بعضی از آنها هنوز به زبان اصلی، فرانسه، است، اینها به انگلیسی ترجمه خواهد شد و ترجمه ها بعدا برای شما فرستاده خواهد شد. نظر به فوریتی که ناشی از آمدن شاه با ایالات متحده آمریکا است مناسبتر دانستم همه چیز را همان طوری که هست، برای شما بفرستم.

امیدوارم، شما درک کنید که این سفر فوق العاده اهمیت دارد. زیرا این نخستین تماس با حکومت کنونی کارتر است. من یقین دارم که شاه خواهد کوشید همان روشها و همان استدلالهایی را که او در زمان نخستین سفرش به واشنگتن پس از روی کار آمدن کندی به عنوان رئیس جمهور به کار برده است، تکرار کند. او خواهد کوشید که پرزیدنت کارتر را متقاعد کند که اگر به او در اعمال روشهای سرکوبگرانه آزادی عمل داده شود، او به زودی مخالفان را نابود خواهد کرد و مردم را به دور خود خواهد آورد.

نیاز به گفتن ندارد که این استدلال پایه و اساسی ندارد. او چنین استدلالی را قبلا نیز به کار برده است و هر بار با شکست روبرو شده است. ولی از آنجایی که او این نوع استدلال را هر بار با اشخاص جدید به کار می‌برد، موفق می‌شود از اینکه با جنایات خود از مهلکه رهایی یابد و بدون ترس از مجازات به ارتکاب جنایات جدید دست بزند. من نمی کوشم تمامی سیاست خارجی آمریکا را در ایران و یا سیاست شاه نسبت به مردم خودمان را تجزیه و تحلیل کنم، بلکه آنچه که می‌خواهم تأکید کنم این واقعیت است که مردم ما، پشتیبانی آمریکایی‌ها از شاه را به عنوان مسبب اصلی سرکوبگری در ایران می‌بینند. شاه در ایران دچار درد سر واقعی شده است چه از لحاظ اقتصادی و چه سیاسی و چه اجتماعی، من امیدوارم که شما از همه این مطالب آگاه باشید و اینکه هنگامی که درباره شاه قضاوت می‌کنید، شما درباره او با توجه به همه سوابق سلطنت او و یا در نظر گرفتن همه این واقعیات قضاوت خواهید کرد.

من صمیمانه امیدوارم اسنادی که با این نامه تسلیم می‌شوند، برای توجه رئیس جمهوری فرستاده خواهند شد و من یقین دارم که شما این کار را به هر طریقی که سودمند می‌دانید، انجام خواهید داد. من امیدوارم که شما را به زودی در واشنگتن ببینیم و قول می‌دهم که اسناد بیشتری درباره موضوعات مختلف برای شما بفرستم. در ضمن مراتب ارادت خود را به شما ابزار می‌دارم.

امضاء صادق قطب زاده

(در ضمن)_کمیسیونی از صلیب سرخ به ایران رفته و تحقیقاتی درباره زندانیان سیاسی و شرایط آنها در زندان به عمل آورده است. گزارش‌های مربوطه سری خواهد بود ولی بایستی فوق العاده سودمند باشد. امیدوارم که شما این گزارش را از طریق مجراهای لازم به دست آورید.

--> اخبار مرتبط

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.