ناگفتههایی از مسمومیت دانشآموزان از زبان نوجوانان / در کانالهای تلگرامی برای مسموم کردن دانشآموزان آموزش میدهند
به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، این روزها موضوع مسمومیت دانشآموزان در برخی مدارس به دغدغه خانوادهها و مسؤولان تبدیل شده است و سناریوهای مختلفی هم برای این جریان مطرح میشود. سناریوهایی که برخی بیشتر به یک شوخی شبیه است و برخی هم حاکی از دست های پشت پرده ای است که طبق معمول به دنبال دشمنی با مردم ایران است.
این بار به سراغ خود دانشآموزان رفتیم؛ همان هایی که در کف میدان حضور دارند و شاهدان عینی ماجرا هستند؛ 4 دانشآموز از 4 مدرسه مختلف میهمان خبرگزاری فارس بودند و درباره اتفاقاتی که در مدارسشان در حال رخ دادن است، صحبت کردند.
ملیکا جالیزبان دانشآموز پایه یازدهم رشته حسابداری هنرستان سیدالشهدا (ع)، فاطمه سادات حسنی شفیق دانشآموز پایه نهم مدرسه دکتر رزمی، فاطمه مقامی دانش آموز پایه نهم مدرسه فریدون محصص و ریحانه جنتی دانشآموز پایه یازدهم مدرسه نمونه دولتی آرمیتا مصلی نژاد، 4 دانشآموزی بودند که پای صحبتهایشان نشستیم.
ملیکا جالیزبان: وقتی درباره مسمومیت دانشآموزان شنیدم خیلی جدی نمیگرفتم و میگفتم شایعه است. وقتی دیدم دور و اطرافم را گرفتند، یک مقدار ترس در وجودم بود. اینکه در مدرسه ما باشد، نباشد، چه اتقاقی قرار است، بیفتد. من هم دچار میشوم، نمیشوم. چون می گفتند باعت بیماری قلبی و فلجی می شود و به همین دلیل یک مقدار ترسیدم ولی بعد فهمیدم شایعه است و اصلا اینطور است. البته تنگی نفس، سرگیجه و بی حسی رخ میدهد.
من به این موضوع اهمیت نمیدهم. دوست نداریم تحصیلمان به عقب بیفتد. این کارها را انجام میدهند که دخترها تحصیل نکنند. این کارها را میکنند که باعث تعطیلی مدارس شوند.
فاطمه سادات حسنی شفیق: اولین بار که این قضیه را شنیدم بهمن ماه بود. چون برادرم در دانشگاه قم تحصیل میکند و گفت در یک سری مدارس، دانشآموزان مسموم شدند. اول فکر کردم مثل باقی شایعات است که بین مردم پراکنده میشود تا باعث تضعیف روحیه مردم شود.
تا اینکه هفته پیش خبری را شنیدم که برای دانش آموزان قمی، این اتفاق افتاده است. اول از همه جنبههای مختلف قضیه را بررسی کردم. چون آدمی نیستم که ساده از کنار این موضوع رد شوم و ساده قبول کنم. در موردش تحقیق کردم و دیدم واقعا ماههای قبل این اتقفاقات افتاده است. ولی تازگیها رسانهای شده است.
همان علائم سرگیجه، سوزش گلو و یک کم بی حسی بود. حضرت آقا می گویند امسال با تلاش خیلی زیادی داریم پیشرفت می کنیم و موتور علم ما هر لحظه سریع تر می شود. دشمن این را نمیخواهد یعنی میخواهد ما را از تحصیل و علم مان دور کند و اینکه موثر در جامعه هستیم کمرنگ شود. یعنی زندگی را برای آدمها سخت کنند و بگویند هر اتفاقی که میافتد یک نشانه است تا حکومت سرنگون شود.
از آنجایی که بچه ها در کلاس ما میگفتند که بچهها میمیرند و باعث میشود تا آخر عمر فلج شوند، وقتی که شایعات را میشنیدم، اولین کاری که می کردم این بود برایشان روشنگری کنم که چرا این اتفاق افتاده است. سابقه منافقان در این کار چه بوده است. حتی رفتم تاریخچه این ماجرا را خواندم که سال 82 عین این ماجرا افتاده است یا در افغانستان هم عین این اتفاقات افتاده است.
هدف دشمن این است که بگویند اینها به دختران اهمیت نمی دهند و ارزش زن برایشان مهم نیست و شما را از آزادی حقیقی دور نگه میدارند. در حالی که این موضوع اصلا درست نیست و آنها آن چیزی که خودشان می خواهند را به ما تلقین میکنند.
به نظر من نقش یک زن مجاهد، زن شیعه، زن مسلمان در این موارد این است که اول از همه سعی کند، تبیین کند. تبیین یک فریضه قطعی و فوری است که باید هرچه سریعتر انجام شود و کشور ما در رسانه خیلی عقب است.
تازه داریم این عقب ماندگی ها را جبران می کنیم اگر قرار باشد با همین سرعت علم و پیشرفت جلو برویم قطعا ایران در صدر کشورهای پیشرفته قرار می گیرد و حتی دشمن نمیتواند به آن نگاه چپ کند.
اوایل که موضوع اغتشاشات پیش آمد، با دوستانم قرار گذاشتیم با چفیه و پرچم ایران در خیابان قدم بزنیم و با اسپیکر، مداحیها و مولودی و شعارهایی مثل اینکه «اگر خامنهای حکم جهادن دهد، پخش کنیم. را پخش کنیم. وقتی اعتقادی داریم باید روی اعتقاداتمان بایستیم و نباید بگذاریم که نادیده بگیرند.
رهبر معظم انقلاب جدیدا یک سخنرانی داشتند و می فرمایند کسانی که در این مسمومیت نقش داشتند باید به اشد مجازات برسند و هیچ عفوی برای اینها در نظر گرفته نمیشود. یا رئیس قوه قضائیه می گوید این افرادی که مردم را می ترسانند و باعث التهاب در جامعه میشوند باید دستگیر کرد و از آنها پرسید که چرا این کار را می کنند و چه هدفی دارند.
امروز در مدرسه خودمان یکی از دانشآموزان، اسپری فلفل و الکل آورده بود. میخواست که با هم مخلوط کند و بگوید که مدرسه ما را هم زدند و میخواهند همه ما را بکشند. من و یکی از دانشآموزان متوجه شدیم و به مدیریت خبر دادیم که او را به آموزش و پرورش بردند. در یکی از گروه های تلگرامی به او گفته بودند که این کار را بکنید و اسپریهای مختلف را مخلوط کرده و در کلاسها پخش کنید تا فکر کنند که جمهوری اسلامی نمی خواهد دختران تحصیل کنند. به او گفته بودند که اگر این کار را بکنی 200 هزار تومان به تو میدهیم. من هم گفتم ما 4 برابر این مبلغ را می دهیم، چرا میخواهی این کار را بکنی. جان دوستانت و همکلاسیهایت برایت انقدر بی ارزش است که میخواهی این کار را انجام دهی؟ گفت: این کشور ارزش ماندن ندارد.
چرا باید روش های تعلیم و تربیت این باشد که دانش آموز فقط جغرافیا و ریاضی بخواند و درکی از سیاست و اتفاقات روزمره نداشته باشد؟ چرا چنین چیزهایی در مدرسه آموزش داده نمیشود. معلم آمادگی دفاعی فقط متن کتاب را می گوید و اطلاعات جدیدی را به دانشآموزان نمیدهد و اتفاقات روز را نمی گوید.
خودم درس 9 کتاب دینی پایه نهم سال 96 را دیدم که درباره پیشرفت های ایران است. در سال 96 رتبههایی را اعلام کرده بود که الان هیچ تغییری داده نشده است؛ در حالی که میتوانیم بگوییم خیلی پیشرفتها داشتیم اما چرا آموزش و پرورش به کتابهای درسی توجه نمی کند؟
در کتاب ریاضی یکی از فامیلهایمان، در مسأله درسی، دانشآموزان را دعوت به خودکشی می کند.
*فارس: کتاب کمک آموزشی بود.
فاطمه سادات حسنی شفیق: بله، کتاب کمک آموزشی است اما مدرسه تهیه کرده است و آموزش و پرورش هم با این کتاب کمک آموزشی مخالفتی نکرده است. کند.
خودمان که در فضای مجازی حضور داریم باید درباره این مسائل روشنگری کنیم و بگونهای باشد که دانشآموز وقتی حرف ما را میشوند، آن را باور کند که من حرف درست را می گویم.
از اول مهرماه تا الان سعی کردم این موضوعات را بین بچه ها تبیین کنیم و اول ازهمه با آنها دوست شدم و نتیجه آن را دیدم.
وقتی دانشآموزان، قضیه مسمومیت را در کلاس مطرح کردند، معلم هیچ نظری نداشت، از من نظر پرسیدند. گفتم از نظر من، این مسمومیتها یک نقشه است چون کشور را از پیشرفتش عقب بیندازند. ما کم بانوی مجاهد که نقش مهمی را در کشور ایفا کرده است، نداشتیم. دکتر و مهندس در زمینههای مختلف داشتیم.
*** حکومتی که دوست ندارد دخترهایش تحصیل کنند، چرا باید این همه مدرسه دخترانه بسازد؟
فاطمه مقامی: من تجربه کرده مسمویت هستم. البته شنیده بودیم که بعد از 5 دقیقه حال همه بد میشود و از حال میروند. ما در کلاسمان بو حس کردیم، سرگیجه داشتیم و گلویمان میسوخت که به حیاط رفتیم.
زنگ آخر بود. کل بچههای مدرسه در نمازخانه بودند چون جشن داشتیم وقرار بود نیم ساعت آخر کلاس داشته باشیم که این اتفاق افتاد. بچهها جو میدادند که بو میآید و تب داریم که تب داشتند. البته بو میآمد و بویی شبیه تن ماهی و بوی آمپول می آمد. یکی از بچههای کلاس بغلی هم حالش یک کم بد شد اما صورتش را شستند و بهتر شد. آمبولانس نیامد و همه به خانه رفتیم.
الان که گردن نظام انداختند و میگویند چون دخترها اعتراض کردند، میخواهند از دخترها انتقام بگیرند و دوست دارند که دخترها تحصیل نکنند اما من میگویم حکومتی که دوست ندارد دخترهایش تحصیل کنند، چرا باید این همه مدرسه دخترانه بسازد، این همه معلم مدارس دخترانه استخدام کند و این همه برای تحصیل دختران خرج کند؟ طلبههایی که میگویید آمدهاند و مدارس را مسموم کردند، خودشان، همسر و خواهرهایشان، دخترهایشان تحصیل کرده هستند و اصلا چرا باید از قم شروع کنند؟ اگر میخواستند از دختران انتقام بگیرند میتوانستند از یک منطقه دیگر شروع کنند.
یک توئیتی را چند ماه پیش دیده بودم که برای اینکه مدارس تعطیل شود، نفتالین بگیرید، با پا روی آن بزنید، یک هفته مدرسهتان تعطیل میشود. فکر میکنم این طرح را دادند و حالا در حال عملی کردن آن هستند. فکر می کنم شیطنت بچه ها برای تعطیلی مدرسه نیست بلکه اهداف بزرگتری پشت قضیه است.
ریحانه جنتی: یک سری چیزها را نمی توان گفت فقط عامل این بوده است. جدا از اینکه یک طرح برنامهریزی شده از طرف دشمن داخلی و خارجی ما هست، یک بخش، سوء استفاده دانش آموزان است که حالا یا از جبههگیری یا تنبلی است که می خواهند مدارس را به تعطیلی بکشانند و اینکه متأسفانه در جنگ رسانه ای عقب هستیم.
یک سری مسائل مثل مسمومیتها توسط غرب خیلی پوشش داده میشود اما واقعیتها را یا نمیپردازند یا اگر بپردازند انکار می کنند. خبرگزاریها باید مردم را آگاه کنند و بیشتر روشنگری داشته باشند.
ملیکا جالیزبان: دیروز وقتی به مدرسه رفتم. درب مدرسه و پنجره ها بسته بود و مدیر میگفت همه چیز امن است. چون دستیار معاون مدرسه هستم کنار درب سالن نشسته بودم. یک بویی آمد. بچهها به حیاط فرستاده شدند. برای من و بچهها مشکلی پیش نیامد. یکی از دانش آموزان خودش را به مریضی زد و میخواست این اتفاق را گردن یکی از دانشآموزان بیندازد. می گفت سرگیجه و حالت تهوع دارم. ولی بعد گفت می خواستم بگویم در مدرسه ما هم اتفاق افتاده است.
*** اگرهدف جمهوری اسلامی این است که دختران تحصیل نکنند، پس چرا مدرسهها را تعطیل می کنید
فاطمه سادات حسنی شفیق: میگویند کار خودشان است و کار نظام هست. این مسأله را هم میگویند که می خواهند دخترها تحصیل نکنند و آن را هم درفضای مجازی باب کردند. جالب اینجاست اگرهدف جمهوری اسلامی این است که دختران تحصیل نکنند، پس چرا مدرسهها را تعطیل می کنید. یک سری از دخترها به مدرسه نمیروند و میترسند؟ اگر هدف جمهوری اسلامی این است که دخترها به مدرسه نروند، خب شما باید برعکس آن عمل کنید و به مدرسه بروید و چرا به مدرسه نمیروید؟
کشوری که برای دختران افغانستانی و دختران تبعه کشورهای دیگر امکان تحصیل در کشورش را چه به صورت حضوری و چه به صورت مجازی فراهم کرده است، به این کشور اتهام میزنند که نقض کننده حقوق زنان است؟!
ریحانه جنتی: یک چیزی که دشمنان ما میخواهند جا بیندازند، القای ناامیدی است. کشور ما در این چند وقت که اغتشاشات و مسمومیتها پیش آمده بود، توانست چندین ماهواره و موشک بسازد و پیشرفتهای مختلفی دست یابد اما به این دستاوردها پرداخته نشد؛ رسانههای خارجی آنقدر علیه ایران القای ناامیدی کردند که رسانههای ما فقط قرصت کردند که شفاف سازی کنند و بگویند داستان واقعی به این شکل بوده است.
نکته دیگر این است که آموزش و پرورش ما صرفا آموزش است و هیچ پرورشی صورت نمی گیرد. برخی معلمان تحلیل گر نیستند. اگر آموزش و پرورش به گزینش معلمان خوب میپرداخت، این معلمان، دانشآموزان را طوری تربیت نمی کردند که در اغتشاشات بدون تحلیل و بدون توجه به واقعیتها شرکت کنند یا برخی با دریافت پول در کانال های تلگرامی، به مسموم کردن دانشآموزان بپردازند.
برای همین فکر می کنم که آموزش و پرورش، «پرورش» را خوب جا نینداخته است.
*** اثرات منفی دوران آموزش مجازی بر نوجوانان
*فارس: نظرتان درباره آموزش مجازی چیست، فکر میکنید آموزش مجازی چقدر در به وجود آمدن شرایط فعلی مؤثر بوده است و آیا آموزش مجازی مفید بوده است؟
ریحانه جنتی: آموزش مجازی باعث شد خانوادهها برای محصلان حتی به رغم سن کم، گوشی تهیه کنند و این آزادی را دادند. این باعث شد که بچهها در کلاس مجازی آن طور که باید شرکت نکنند و بیشتر در فضای مجازی در پلتفرمهای مختلف حضور داشته باشند و اینکه این موضوع باعث شد جنگ رسانهای روی دانش آموزان و محصلان تأثیر بگذارد.
این حوادث و اتفاقاتی که روی میدهد چه بسا از همین تعطیلی ها و آموزش مجازی است زیرا باعث شد که بچهها وارد فضای مجازی شوند و تحت تأثیر فضاهای مختلف قرار گیرند؛ حداقل در مدارس نمونه دولتی، بچه های ما کاملا مخالف این هستند که به خاطرمسمومیت، مدارس مجازی و تعطیل شود.
چون در این مدت که مدارس تعطیل بود، دانش آموزان پایه دوازدهم کلی لطمه خوردند و باعث شد که معلم خصوصی بگیرند و ساعات زیادی را صرف جبران کنند. مجازی شدن مدارس برای دانشآموزان پایه دوازدهم لطمات زیادی دارد و باعث میشود نتوانند از پس کنکور و امتحانات نهاییشان بر آیند.
فاطمه مقامی: به نظر من که دو سال و نیم، آموزش مجازی داشتیم خوب نبود. خودم سال هفتم و هشتم که مجازی بودیم، اصلا سر کلاسها نبودم. البته بودم اما خیلی تأثیر خاصی نداشت. چون معلم میآمد چند فیلم چند دقیقهای می فرستاد که در گوگل هم بود. بعد هم میگفتند هر کسی نگاه کرد، اعلام کند و بعد آفلاین میشدند. در پرسشهای کلاسی هم سرگروهها از بچهها درس میپرسیدند و به معلم، نمره ها را میگفتند.
خیلی اثرات منفی برای نوجوانان داشت. مثلا دانشآموز در کلاس حضوری میزد و به فضاهای دیگر سر میزد. این درحالی بود که خانواده فکر میکردند سر کلاس است. خیلیها هم حضوری می زدند و میخوابیند من هم بعضی وقتها خوابم میبرد.
ملیکا جالیزبان: در فضای مجازی، درس خیلی مهم نیست. اگر امتحان هم در فضای مجازی باشد، دانشآموز کتاب را باز میکند و از روی کتاب مینویسد.
قبل از کرونا خیلی از بچههای تلفن همراه میخواستند اما خانواده نمیخرید ولی آموزش مجازی باعث شد در سنی که نباید برای بچه گوشی تهیه کنند، تلفن همراه بگیرند و در هر سنی بچهها گوشی داشته باشند.
خانواده به این خیال است که دانشآموز درس میخواند اما اینگونه نیست. کتابش را باز میکند و گوشی را وسط کتاب میگذارد و در دنیای مجازی میچرخد.
فاطمه سادات حسنی شفیق: وقتی کرونا وارد کشورمان شد، مدارس تعطیل شد؛ معتقدم تعطیلی مدارس فاجعهبارترین اتفاق در 10 سال گذشته است. هم باعث مرگ و میر خیلی از افراد، ضرر اقتصادی و تحصیلی شد. آن زمان آموزش مجازی جایگزین آموزش حضوری شد و بعد شبکه شاد را ایجاد کردند.
یعنی به بهانه درس، نوجوان گوشی دستش گرفته بود و بهانه خوبی هم برای دشمنان بود که از همین قضیه استفاده کنند و در کنار آن هم رشد اضافه وزن در سال های کرونا 10 برابرشد.
وقتی یک فردی به هر بهانهای وارد فضای مجازی شود، ناخودآگاه اعتقاداتش مورد حمله قرار میگیرد. در حال حاضر اعضای خانواده نمیتوانند با هم ارتباط برقرار کنند و با هم گفتوگو کنند.
اگر بخواهیم نوجوانان و جوانان را در یک محیط امن قرار دهیم اول از همه باید اینترنت و فضای مجازی مدیریت شود؛ اما طرح فضای مجازی به اجرا نرسید و امیدوارم این طرح ویرایش شده و ایراداتش برطرف شود و اجرا شود تا شاهد جریاناتی مانند جریانات اخیر نباشیم.
اگر می خواهیم یک بستر درستی برای نوجوانان و جوانان ایجاد شود، اولویت باید روی فضای مجازی باشد و تا وقتی فضای مجازی مدیریت نشود، مشکلات حل نمیشود.
پایان پیام /