سه‌شنبه 6 آذر 1403

نخبه کنکوری که نخبه جنگ شد / حسن باقری با دیدنش گفت «انسان متعالی» را کشف کردم

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
نخبه کنکوری که نخبه جنگ شد / حسن باقری با دیدنش گفت «انسان متعالی» را کشف کردم

سفر به اروپا و داشتن شغل پردرآمد با حاشیه امنیت بسیار عالی، گزینه‌هایی است که ممکن است هر فرد را وسوسه کند، اما زین‌الدین این شرایط را برای کمک کشور رد کرد.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «تنها؛ زیر باران»؛ روایتی است جدید از زندگی شهید مهدی زین‌الدین، فرمانده لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع). این کتاب که به قلم مهدی قربانی نوشته شده، از جمله آثار پرمخاطب در حوزه دفاع مقدس طی ماه‌های اخیر بوده و با استقبال مردم به 20 هزار نسخه رسیده است.

شهید مهدی زین‌الدین از جمله شهدای شاخصی است که تاکنون آثار متعددی درباره زندگی و مجاهدت‌های او در جبهه به رشته تحریر درآمده است، اما کتاب «تنها؛ زیر باران» تلاش دارد با در نظر گرفتن تجربیات گذشته، روایت‌های جدیدی از زندگی این شهید ارائه دهد. توجه به بُعد فردی و خانوادگی شهید، از جمله وجوه تمایز کتاب با دیگر آثاری است که پیش از این منتشر شده است.

قربانی که سال‌هاست کار پژوهش در حوزه دفاع مقدس را برعهده دارد، در کتاب حاضر با در نظر گرفتن ابعاد مختلف زندگی شهید زین‌الدین، بخش‌هایی از زندگی او را از زبان همراهان، خانواده و دوستانش روایت می‌کند که پیش از این مطرح نشده بود. او در گفت‌وگویی با تسنیم تأکید می‌کند که قصد داشته در کتاب خود، چهره زمخت شهید زین‌الدین را ترمیم کند. مشروح گفت‌وگوی این نویسنده با تسنیم که به مناسبت سی و هشتمین سالروز شهادت شهید انجام شده را می‌توانید در ادامه بخوانید:

*تسنیم: آقای قربانی کتاب «تنها؛ زیر باران» از جمله آثاری است که با تمرکز بر زندگی شهید زین‌الدین نوشته و منتشر شده است. شهید زین‌الدین به عنوان یکی از شهدای شاخص جنگ تحمیلی، تاکنون بارها در کتاب‌ها و آثار هنری دیگر مورد توجه اهالی فرهنگ و ادب قرار گرفته و درباره زندگی ایشان پیش از این نیز کتاب‌هایی منتشر شده است. کتاب شما چه تفاوتی با آثار گذشته دارد؟

من در ابتدای امر به جهت مصاحبه و تحقیق این کار را برعهده گرفتم. بعد از اینکه اطلاعات و داده‌های مورد نیاز در قالب تحقیق را جمع‌آوری کردم، قرار بود که نویسنده‌ای روی این اطلاعات کار کند و نگارش اثر را برعهده بگیرد. پس از مدتی این اتفاق نیفتاد و به من پیشنهاد کردند که خودت که اطلاعات کتاب را جمع‌آوری کرده‌ای، کار نگارش آن را نیز برعهده بگیر.

من پیش از نگارش کتاب «تنها؛ زیر باران» شهید زین‌الدین را می‌شناختم، اما نه به اندازه اول. ایشان از شهدای شاخص دفاع مقدس و استان قم هستند. دوست داشتم در این زمینه کاری انجام دهم، در ابتدا با قبول مسئولیت تحقیق و بعد با نگارش کتاب به واسطه گزاره‌هایی که از زبان همسر، دوستان، همراهان و اعضای خانواده ایشان به دست آورده بودم، با ایشان ارتباط برقرار کردم و شناختم نسبت به زندگی او بیشتر شد.

سطرهای نانوشته از زندگی شهید زین‌الدین

نکته‌ای که همیشه برای من به عنوان یک موضوع درباره شهید زین‌الدین مطرح بود، این بود که مهدی زین‌الدین همواره در قامت یک فرمانده لشکر شناخته می‌شود. عمده کتاب‌ها نیز بیشتر به این بُعد از زندگی فرمانده لشکر علی ابن ابی طالب می‌پردازند؛ در حالی که زندگی او پر فراز و نشیب بوده و می‌توان از وجوه مختلف زندگی او نوشت و پازل‌های زندگی او را تکمیل کرد. در واقع می‌توان گفت در آثار قبلی بخش‌هایی از زندگی شهید پنهان مانده و به آن پرداخته نشده بود. با این نگاه تصمیم گرفتم تمام هم و غم خود را بر کاری بگذارم که اگر قرار است معرف شهید زین‌الدین باشد، تمام جنبه‌های زندگی او را در بربگیرد.

با این نگاه، سبک کتاب را به گونه‌ای انتخاب کردم که اگرچه برپایه روایت‌های متعدد است و از زبان راویان مختف نقل می‌شود، سیر زندگی شهید را به خوبی نشان دهد و ضمن نشان دادن دوره‌های مختلف زندگی او، از کودکی گرفته تا بزرگسالی، نکته‌ای را مغفول یا ناگفته باقی نگذارد.

به همین دلیل وقتی کتاب «تنها؛ زیر باران» را مطالعه می‌کنید، متوجه می‌شوید که روایت زندگی او گام به گام پیش رفته است. اگر در تهران متولد شده، خاطره‌اش در کتاب ذکر شده است؛ اگر دوران نوجوانی‌اش در خرم‌آباد گذشته، خاطراتی از آن روایت شده است، اگر بعداً بحث انصراف از دانشگاه، پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی مطرح است، خاطراتی در این‌باره نقل شده است و....

یکی از بحث‌هایی که در زندگی شهید زین‌الدین در آثار پیشین مغفول مانده و در کتاب «تنها؛ زیر باران» به آن پرداخته شده، بحث حضور ایشان در اطلاعات سپاه قم است که تا پیش از این اصلاً به آن پرداخته نشده بود؛ در حالی که یکی از بخش‌های مهم زندگی شهید زین‌الدین، زمانی بود که او در این واحد فعالیت می‌کرد. وقتی به سراغ دوستان شهید برای تکمیل این بخش از کتاب رفتم، به من می‌گفتند شما در این 30 سال کجا بودید؟!

شهید زین‌الدین در اوایل جنگ در سوسنگرد و دزفول حضور دارد. در ابتدا فرمانده تیپ علی ابن ابی طالب می‌شود؛ تیپی که بعد از مدتی به لشکر ارتقا پیدا می‌کند و شهید زین‌الدین نیز فرمانده آن است. همه این موارد در کتاب «تنها؛ زیر باران» به آن پرداخته شده است. در واقع وجه ممیزه‌اش با دیگر آثار در این است که تلاش کرده در حد توان خود، تصویری کامل از زندگی شهید را به نمایش بگذارد و به جنبه‌های مختلف زندگی او بپردازد.

*تسنیم: یکی از ویژگی‌های کتاب در این است که شما تمرکزی بر زندگی شخصی شهید نیز داشته‌اید. پیش از این در کتاب‌هایی مانند آثاری که از سوی روایت فتح منتشر شده بود، شهید زین‌الدین چهره متفاوت‌تری در خانواده داشت. گویی جنبه عاطفی زندگی او کمرنگ‌تر به تصویر کشیده شده بود. یعنی ما با آن روایتی که مثلاً از زندگی شخصی دیگر شهدا مانند همت و... روبرو بودیم، دیگر مواجه نبودیم. در واقع روایتی خشک از زندگی شخصی ارائه شده بود. این تفاوت نوع نگاه به زندگی شخصی در کتاب شما با دیگر آثار در چیست؟

همانطور که گفتم، ما در آثار گذشته متأسفانه گاه برهه‌هایی از زندگی این شهید را ندیدیم. کتاب «تنها؛ زیر باران» تلاش داشته زندگی شخصی شهید زین‌الدین را آنطور که بوده، روایت کند. در برخی از آثاری که قبلاً درباره زندگی شهید زین‌الدین منتشر شده بود، شهید را آدمی خشن و گاه بی‌عاطفه در زندگی شخصی معرفی می‌کرد. یکی از دلایلی که بخشی از فضای کتاب را به سمت روایت همسر ایشان بردم و حدود 40 صفحه از کتاب را به زندگی شخصی شهید اختصاص دادم، همین امر بود.

در برخی از روایت‌ها شهید زین‌الدین در خانواده فردی خشن و زمخت معرفی می‌شود؛ در حالی که اینطور نبود. او در زندگی خصوصی‌اش بسیار با عاطفه بود. در ارتباط با مادر و خواهر جای خود، در ارتباط با همسرش نیز این رویه را داشت.

چهره واقعی شهید را نشان دادم

او برای نشان دادن این عاطفه و مهر، ظرافت‌هایی به خرج می‌دهد که در کتاب به آن اشاره شده است. به عنوان نمونه، بعد از عقد، در دست‌نوشته‌ای عنوان کرده است که به خاطر خدا و همسرم، اقدام کرده‌ام تا بخشی از احکام اسلامی را یاد بگیرم. من در کتاب «تنها؛ زیر باران» تلاش کردم تا با ذکر خاطرات این‌چنینی، آن چهره زمختی را که پیش‌تر ارائه شده بود، کمی ترمیم کنم و چهره واقعی را به مخاطب امروز نشان دهم.

*تسنیم: یکی از نکات جالب در زندگی شهید زین‌الدین، که در کتاب شما نیز به آن به صورت مفصل اشاره شده، انصراف از دانشگاه و ادامه تحصیل است؛ در حالی که رتبه و رشته قبولی او در کنکور، امروز هم آرزوی بسیاری از جوانان است. در واقع شرایط اجتماعی به گونه‌ای در آن زمان پیش رفته که او مجبور به این انصراف می‌شود. ما با نخبه‌ای روبرو هستیم که به همین دلایل مجبور می‌شود راهی متفاوت را انتخاب کند. کمی درباره این وجه از زندگی او توضیح دهید.

مهدی زین‌الدین در خانواده‌ای اسلام‌خواه بزرگ می‌شود که اعضای خانواده، از جمله پدر، فعالیت‌هایی علیه طاغوت دارند. مادر ایشان یکی از ارکان مهم در خانواده در شکل‌گیری این روحیه در میان فرزندان و دیگر اعضاست. مادر شهید زین‌الدین به واسطه یادگیری آموزه‌های قرآن، از جمله فعالان قرآنی است، 40 سال جلسه قرآنش ترک نشده و به دلیل اشراف بر مسائل قرآنی، شخصیت آگاهی دارند. مادربزرگ شهید نیز چنین روحیه‌ای داشت و از اصالت دینی و مذهبی برخوردار بودند.

نخبه کنکور و ماجرای انصراف از دانشگاه

پدر شهید زین‌الدین نیز اگرچه فعالیت فرهنگی داشت و کتابفروش بود، اما در قالب این کار، به فعالیت‌های مبارزاتی پیش از انقلاب می‌پرداخت؛ از چاپ و پخش اعلامیه‌های امام (ره) گرفته تا تکثیر نوار و.... وقتی فرزندی در چنین بستری بزرگ شود، اعتلای فرهنگ دینی برایش اهمیت پیدا می‌کند و در راه رسیدن به آرمان‌های دینی، از همه چیز می‌گذرد.

زمانی که پدر شهید زین‌الدین به دلیل همین فعالیت‌ها، از خرم‌آباد به سقز تبعید می‌شود، کتابفروشی‌اش در شهر خرم‌آباد در آستانه تعطیلی قرار می‌گیرد. در همین زمان، شهید زین‌الدین برای کنکور زحمت کشیده و با به دست آوردن رتبه 4، در رشته پزشکی در دانشگاه شیراز قبول می‌شود؛ موضوعی که آن روزها آرزوی بسیاری از جوانان بوده است. اما ویژگی‌های دینی آنقدر در شخصیت او محکم و قوی است که تصمیم می‌گیرد برای روشن نگاه داشتن کتابفروشی پدرش - که در واقع مرکزی برای فعالیت‌های انقلابی پیش از سال 57 بود - از دانشگاه انصراف دهد و به ادامه کار پدر بپردازد.

در کنار ریشه گرفتن ویژگی‌های دینی در فضای خانوادگی، امور دیگری نیز در شکل‌گیری این شخصیت در شهید زین‌الدین مؤثر است؛ مانند ارتباط با آیت‌الله مدنی که در آن زمان در خرم‌آباد بود. وقایع دیگری نیز پیش از این در زندگی شهید زین‌الدین رخ می‌دهد که پررنگ بودن ویژگی‌های مذهبی در وجود او را بیشتر نشان می‌دهد. او از جمله دانش‌آموزانی بود که زیر بار امضا برای تشکیل حزب رستاخیز نمی‌رود و برای همین موضوع هم از مدرسه اخراج می‌شود. مجبور می‌شود به مدرسه دیگری برود. بعدتر نیز در راه دست یافتن به همین آرمان‌ها، بورسیه دانشگاه فرانسه را نمی‌پذیرد. وقتی نامه پذیرش او می‌آید، با یکی از دوستانش که در فرانسه تحصیل می‌کرد، مشورت می‌کند و او می‌گوید که امام (ره) گفته‌اند که جوان‌ها در مملکت خودشان بمانند؛ چرا که ما به آنها احتیاج داریم.

روایت‌های جدیدی از زندگی شهید مهدی زین‌الدین

سفر به اروپا و داشتن شغل پردرآمد با حاشیه امنیت بسیار عالی، گزینه‌هایی است که ممکن است هر فرد را وسوسه کند، اما او این شرایط را برای کمک به انقلاب و حضور در جنگ تحمیلی نمی‌پذیرد. شیوه زندگی شهید زین‌الدین می‌تواند برای جوانان امروز جالب باشد؛ از این منظر که یک جوان در دهه 50 و 60 وظایف اجتماعی خود را چگونه تعریف می‌کند که مسیر زندگی‌اش را اینگونه انتخاب می‌کند.

*تسنیم: گفتید یکی از بخش‌های مغفول‌مانده در زندگی شهید زین‌الدین، مربوط به فعالیت‌های او در واحد اطلاعات است که در جنگ نیز ظاهراً ادامه پیدا می‌کند. درباره تأثیر و اهمیت نقش او در این زمینه بگویید.

همه شهدا بزرگ‌اند، اما قدرت فرماندهی و مدیریت شهید زین‌الدین نشان داد که چقدر در این زمینه موفق عمل کرده است. یکی از دوستان از من پرسید که یک جوان 22-23 ساله چطور فرمانده لشکر می‌شود؟ به او گفتم که او لیاقت خود را قبل از آن هم نشان داده بود.

حسن باقری گفت من انسان متعالی را کشف کردم

حسن باقری که شخصیتی شناخته‌شده، تیزهوش و خبره در حوزه اطلاعات بود، در سوسنگرد به سرلشکر رشید می‌گوید که من انسان متعالی را کشف کردم. رشید می‌گوید: کی؟ شهید باقری می‌گوید: مهدی زین‌الدین. شهید باقری همین زین‌الدین را شش ماه قبل از عملیات فتح‌المبین برای شناسایی به دزفول می‌فرستد؛ در صورتی که در دزفول، سوسنگرد و دیگر شهرهای جنوبی کلی نیروهای اطلاعاتی بومی حضور دارند. حالا چقدر مهدی زین‌الدین باید شخصیت کارآزموده‌ای برای حسن باقری باشد که او را برای شناسایی فتح‌المبین به منطقه اعزام می‌کند!

بعدتر که عملیات فتح‌المبین و بیت‌المقدس کلید می‌خورد، فرماندهی قرارگاهی از قرارگاه‌های سپاه با نام قرارگاه نصر را حسن باقری برعهده دارد. آن وقت دست روی نام مهدی زین‌الدین برای واحد اطلاعات این قرارگاه می‌گذارد. می‌خواهم بگویم که زین‌الدین پیش از آنکه فرمانده تیپ و لشکر شود، امتحان خود را پس داده است. فرماندهی تیپ و لشکر در مقابل فعالیت‌هایی که او پیش از این انجام داده، آنقدری کار شاق و سنگینی نبوده است.

او 28 ماه فرماندهی لشکر علی ابن ابی طالب با 10 هزار نیرو را برعهده داشت. روی این لشکر به عنوان لشکر خط‌شکن حساب باز می‌کردند. همه این‌ها چیزی نبوده جز مدیریت و تیزهوشی این فرد که کادری می‌سازد که به تعبیر کارشناسان، هنوز هم کارآمدی خود را دارد. جای حرف درباره شهید زین‌الدین زیاد است.

*تسنیم: استقبال از کتاب تاکنون به چه صورت بوده است؟ گویا فیلم «آقا مهدی زین‌الدین» هم که اخیراً تولید شده، براساس کتاب شما و کتاب خانم جعفریان تهیه شده است.

من اطلاع خاصی درباره این مستند ندارم؛ فقط خبر تولید آن را شنیده‌ام. درباره استقبال از کتاب هم باید بگویم که تاکنون بیش از 20 هزار نسخه از این کتاب به چاپ رسیده است. در حال حاضر مسابقه‌ای نیز با محوریت این کتاب در حال برگزاری است. این مسابقه کتابخوانی از سوی انتشارات حماسه یاران که کار انتشار اثر را برعهده داشته، برگزار می‌شود. علاقه‌مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند به پایگاه اطلاع‌رسانی این ناشر به این نشانی مراجعه کنند. پایان شرکت در این مسابقه نیز تا آخر آذرماه سال جاری عنوان شده است.

نخبه کنکوری که نخبه جنگ شد / حسن باقری با دیدنش گفت «انسان متعالی» را کشف کردم 2
نخبه کنکوری که نخبه جنگ شد / حسن باقری با دیدنش گفت «انسان متعالی» را کشف کردم 3
نخبه کنکوری که نخبه جنگ شد / حسن باقری با دیدنش گفت «انسان متعالی» را کشف کردم 4