نسخهای که درمانش قطعی نیست
بحران آب، جدیترین معضل زیستمحیطی کشور است که قرار گرفتن ایران در کمربند خشک کره زمین و موقعیت جغرافیایی و بارشهای آن تنها متهمان آن نیستند و شاید بتوان تعدد نیازها و تصرفهای بشری بر محیطزیست و رشد سریع جمعیت را اصلیترین عامل بحرانی شدن شرایط آب کشور دانست.
همچنین فقدان آمایش استاندارد صنایع و نبود برنامه جامع کشاورزی باعث شد در چند سال گذشته طرحهای مربوط به فناوریهای نمکزدایی از آب و انتقال آب از دریا قوت بیشتری بگیرد. بهگفته برخی کارشناسان، این اقدامات ادامه همان نسخه غلط است که در بلندمدت موجب بروز خسارتهای زیانبارتری میشود. برخی دیگر از کارشناسان هم معتقدند نمکزدایی از آب دریا و انتقال آن برای مصارف شرب تنها راهحل باقیمانده برای برونرفت از بحران است.
صمت در این گزارش به انعکاس و تشریح 2 دیدگاه گفتهشده درباره بکارگیری فناوریهای نمکزدایی و انتقال آب دریا پرداخته است.
درد روی درد طبیعت
احمد خاتونآبادی استاد دانشگاه: از اساس پروژههایی که با جوهره اصلی طبیعت مغایر باشند، در بلندمدت بهعنوان یک چالش اساسی برای طبیعت شناخته میشود، بهویژه اینکه تغییرات اکولوژی در اکوسیستم بهوجود میآورد. محور این تغییرات، تغییر phآب دریاست که بهدنبال خود تغییرات اکولوژیکی زیادی در دریا بهوجود میآورد و زیست کمپانی را دچار چالش میکند و منجر به مهاجرت گونههای زیستی دیگر میشود.
انتقال آب با تکیه بر فناوریهای نمکزدایی آب چالشهایی هم دارد. در واقع پسابهای حاصل از نمکزدایی آب موجب بروز چالشهای زیستمحیطی زیادی است که منجر به تغییر ماهیت شیمیایی آب میشود و همین امر باعث تغییر در چرخه زیستی جانوران دریایی میشود. برای مثال، در بسیاری موارد مشاهده شده است که ماهیان غیربومی مهاجرت کردهاند و در برخی موارد هم، جاندارانی که بهلحاظ ژنتیکی با آب دریا تطابق داشتهاند، بهدلیل پسابهای حاصل از شیرینسازی آب از بین رفتهاند. بنابراین روند چرخه زیستی و اقتصادی مناطقی که به دریا دسترسی دارند هم، بهخطر میافتد.
بهاعتقاد من، نمکزدایی از آب دریا هم، باید سهمیهبندی شود و متاسفانه کشورهای خلیج بدون هیچ ضابطهای این کار را انجام میدهند، اما در اصل پرداخت هزینهها با کشورهای منطقه است.
وقتی انرژی ارزان در کشور وجود دارد، راهحل اول این است که استفاده کنیم. باید ببینیم آیا روشهای دیگری برای حکمرانی آب انجام دادهایم یا خیر؟ بهاعتقاد من، سیستم جمعآوری آب سطحی اگر در شهرها بهوجود بیاید، بهجای اینکه راهی فاضلاب شود یا در مشهد سیل ویرانگر بهوجود بیاورد، بسیار کمهزینهتر و جبرانکننده کمبودها خواهد بود، اما تا وقتی روشهایی را که جواب پس دادهاند و سازگار با شرایط محیطی هستند، بهکار نمیگیریم، مجبور میشویم هزینههای بیشتری را پرداخت کنیم و آب را از راه دور انتقال دهیم که این اقدام خود منجر به برهم خوردن تعادل اکولوژیکی مبدأ یعنی دریا و مقصد یعنی شهرها میشود. برای کوتاهمدت روشهای نمکزدایی آب و انتقال آب مفید است، اما برای بلندمدت، هم منابع آب محدود و هم ظرفیت نمکزدایی محدود است و انرژی مصرف میکند، چون ناپایدارکننده اکوسیستم است و قابلاعتماد بلندمدت نیست. باید یک سیاست زیستمحیطی کلان برای حکمرانی آب داشته باشیم. در سیلابها آبخوانداری انجام نمیگیرد. اگر آبخوانداری داشته باشیم، منابع آب زیرزمینی تقویت میشود. تجارت مردم و دانشمندان گذشته نشان میدهد که پیگیری روشهای سازگارانه نظیر آبخوانداری، آبخیزداری و جمعآوری آبهای سطحی میتواند بسیار کارآتر و موثرتر باشد. بهترین شیوه این است که آب آبی یعنی آب زیرزمینی را در زیر زمین تقویت کنیم و آب سبز که آب باران است را به بهترین شیوههای ممکن جمعآوری کنیم و آب بازیافتی که آب خاکستری است را تسویه و مدیریت کنیم البته با حکمرانی صحیح؛ بنابراین تمامی مولفهها برمیگردد به یک سیاست کلان و سیستم برنامهریزی توسعه پایدار. یکی از آنها هم در نظر گرفتن مسئولیت ما برای نسلهای بعدی است، دیگری شفافیت و شمار و مشارکت همه مردم در تصمیمسازیهای نمکزدایی و انتقال آب است، نه اینکه فقط یک سازمان تصمیم بگیرد.
از دیگر معایب انتقال آب، بهخطر افتادن تعادل جمعیتی است و متناسب با تحمل ظرفیت زیستمحیطی نیست. وقتی با فناوریهای جدید و سرمایههای ارزان نظیر نفت دست به اقداماتی خارج از توان زیستمحیطی جمعیتی زده میشود، بدون شک معضلات پیچیدهتری را بهوجود میآورد. با تکنولوژی و پول وقتی مولفهای به یک محیط تحمیل میشود، نبودتعادل جمعیتی و اکولوژیکی را بهوجود میآورد.
نمکزدایی؛ یک درمان موقتی
بهمن یارقلی، عضو هیاتعلمی سازمان تحقیقات جهاد کشاورزی و کارشناس مدیریت آب: فناوریهای نمکزدایی از آب بسان دیگر فناوریها میتواند موجب کاهش و بهبود وضعیت مصرف آب شود یا حتی میتواند منابع آب نامتعارف را به بیشترین مصرف برساند. باتوجه به منابع رو به رشد مصرف و افزایش جمعیت میتوانیم از هر بابت به کاهش میزان مصرف بپردازیم. بحث نمکزدایی از جایگاه خاصی در زمینه استفاده از آبهای نامتعارف برخوردار است. در سالهای گذشته، نمکزدایی از آب هزینههای زیادی داشته، اما امروزه با پیشرفتهای علمی این هزینه تعدیل شده است، هرچند جزو فرآیندهای پرهزینه محسوب میشود، در اسناد بالادستی هم این بحث دیده شده است.
بخشی از بحران کمبود آب را میتوان از طریق نمکزدایی، برطرف و تعدیل کرد و در سیاستهای بالادستی کشور هم وجود دارد، اما باید علمیتر به این قضیه نگاه کنیم. اگر بخواهیم از 3 جنبه اصلی به موضوع کمبود آب نگاه کنیم؛ کشاورزی، شرب و صنعت؛ 3 مصرفکننده اصلی هستند. نمکزدایی از آب در درجه نخست برای مصرف صنعتی بیشتر مورداستفاده قرار میگیرد و از لحاظ کشاورزی چندان نمیتوان روی پروژه نمکزدایی تاکید کرد. اما برای کشاورزی چندان مقرون بهصرفه نیست و ترجیح این است که از منابع دیگر آبی برای این بخش استفاده شود، هرچند در حوزههایی که ارزشافزوده بالایی وجود دارد، از فناوریها استفاده میشود، اما در برخی موارد هم در کشاورزی از منابع آبی که نمکزدایی شده است، استفاده میشود، اما بهصورتکلی توصیه نمیشود و بهتر است که روی بهرهوری آب در بحث کشاورزی تاکید شود.
بهطورقطع در استانهای ساحلی که نزدیک به دریا و آب هستند و به آبهای آزاد دسترسی دارند، نمکزدایی میتواند یکی از اولویتهای اصلی برای آب شرب و کشاورزی شهرها باشد. بهاعتقاد من، این فناوری برای برخی مصارف بهویژه شرب و صنعت ضروری است و میتواند راهکاری برای کمبود آب باشد.
اما موضوع مهمی که باید نسبت به آن تاکید کنیم، این است که آمایش سرزمین استانداردی در جایگذاری صنایع آببر در کشور نداشتیم و بیشتر مولفههای دیگری در این حوزه دخیل بوده است؛ نظیر مولفههایی چون بیکاری استانها که منجر به شکلگیری اشتغال بالا در برخی استانهای مرکزی شده است. بهواسطه این دیدگاه غلط، صنایع با مصارف آب بالا را در جایی ایجاد کردیم که کمبود آب دارند. امروز آمایش دوباره صنایع، کمابیش امری محال است و نمیتوان صنایعی که در برخی استانها ریشهدار شدهاند را جابهجا کرد. دستکم باید برای این صنایع بهدنبال منابع آب جایگزین با فناوریهای روز بگردیم و از توسعه بیشتر آنها جلوگیری کنیم. همچنین در آینده از استقرار صنایع آببر در مکانهایی که محدودیت آب دارند، جلوگیری کنیم و طرحهای کلان نظیر انتقال آب بهانهای نباشد که دوباره این صنایع بیش از گذشته استقرار یابند. اگر این ادامه پیدا کند، یکی از بزرگترین اشتباهات تاریخی را رقم زدهایم. نمکزدایی و خط انتقال آب هزینهبر است، همچنین بهرهبرداری از آبهای غیرمتعارف نیز صرف هزینه اقتصادی زیادی میطلبد، بنابراین برای استفاده از این آبهای غیرمتعارف هم، باید مدیریت استانداردتری را بهکار گرفت. نمکزدایی هم دارای آثار اقتصادی و هم زیستمحیطی است، بنابراین اگر بخواهیم همان نسخه قبلی را در توسعه صنایع بهکار بگیریم، نهتنها روزبهروز وضعیت آب بحرانیتر میشود، بلکه آلودگی زیستمحیطی بیشتری هم به مکانها وارد میکنیم.
اما باوجود بحران شدید آب شرب در استانهای شرقی کشور، نمکزدایی از آب و انتقال آن برای آب شور به مردم، یکی از روشهایی است که میتواند تاثیر جدی بر رفع بحران شدید آبی در مناطق گفتهشده بگذارد.
بکارگیری فناوریهای نمکزدایی از آب اگر قرار باشد فقط برای رفع چالشهای بحران آب باشد و در اجرا، بهرهبرداری و نگهداری از آن، سیاست استانداردتری را بهکار نگیریم، در عمل نسخه موقتی است که در آینده باید چندبرابر متحمل هزینه و مشکلات بعدی در مسئله آب باشیم، چراکه آسیب جدیتری به سرزمین و پهنههای آبی وارد کردهایم. در بحث مدیریت آب اولویت اول دولت باید در مدیریت مصرف باشد. اگر بخواهیم چالشهای آب کشور را فقط با پروژههای انتقال آب مدیریت کنیم و راهکار اساسی باشد، هیچگاه نمیتوانیم به حل این بحران بپردازیم، چراکه روزبهروز نیاز آبی افزایش پیدا میکند و مصرف مختلف پدیدار میشود. بنابراین اولویت نخست را باید روی مصرف بگذاریم و برنامهریزیها باید روی داشتههای ما باشد و انتقال آب باید در موارد اضطراری که دیگر هیچ منبع آب کافی وجود ندارد، مورداستفاده قرار گیرد. توسعه صنعتی به کمک انتقال آب مجاز نیست و باید براساس آب موجود، انجام بگیرد، نه اینکه براساس آبی که در آینده از دریا منتقل میشود. حتما باید برنامهریزی دقیقی نسبت به این موضوع وجود داشته باشد و دست و دلبازی در مصرف آب نتیجه نخواهد داد.
ادامه همان فرمان مدیریت آب، حتی استانهای پرآب کشور هم دچار مشکلاتی میشوند و بحران آب در این استانها هم در آینده نزدیک نمود پیدا میکند، بنابراین لزوم تغییر تکنیک در مصرف آب بهشدت احساس میشود. بهاعتقاد من، این روشها تبدیل به آفت شده است که روز به روز بیماری بحران آب را به دیگر استانها هم انتقال میدهد. این موضوع در سیاره مصارف هم وجود دارد. قطعا برای تصمیمگیریهای مصارف کلان آبی، دقتمصرف باید مدنظر مسئولان باشد و کارشناسان و متخصصان بیش از پیش استفاده کنند. با در نظر گرفتن معضلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باید نسبت به مدیریت مصرف آب تصمیمگیری کرد.
سخن پایانی
باتوجه به آنچه در گزارش آورده شد، کاربرد فناوری برای عبور از بحران آب، اما و اگرهایی دارد تا زمانی که مدریت اصولی و مبتنی بر توسعه پایدار در مصرف آب به کار برده نشود، چگونه میتوان درباره حل بحران آب سخن گفت؟ بهگفته کارشناسان، نمکزدایی و انتقال آب در شرایطی که موارد مصرف صنایع آب در مناطق کویری کشور باشند و کشاورزی غیراصولی انجام شود، ادامه همان روند اشتباهی است که وضعیت آب کشور را به این میزان از بحران رسانده است.